صفحه نخست > دیدگاه > دو برادر بلخی، آتش افروز جنگ فرهنگی با ايرانيان!

دو برادر بلخی، آتش افروز جنگ فرهنگی با ايرانيان!

آفاق
جمعه 13 آپریل 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

کدام افتخارات را از ايرانی پس می گيری ، تو که يک خيابان ، يک بنا ، يک سنگ ، يک سنگ پشت، به اسم و رسم ، شاعران بلخ و خراسان نداری و اگر داری، يک چارديوار است محقر با عنوان و رسم الخط پشتو « د ابو القاسم فردوسی منحنی شوونحی

پهلوان پنبه های وطنی به جنگ ايران ميروند!

نويسنده : آفاق

کدام افتخارات فرهنگی و کيان ملی را از ايرانيان باز می ستانی ، آقا بيادر، تو که در سده اخير نتوانستی، بر سر در دانشگاه کابل ، که نوشته اند ( د کابل پوهنتون) بنويسی : دانشگاه!

کدام افتخارات را از ايرانی پس می گيری ، تو که يک خيابان ، يک بنا ، يک سنگ ، يک سنگ پشت، به اسم و رسم ، شاعران بلخ و خراسان نداری و اگر داری، يک چارديوار است محقر با عنوان و رسم الخط پشتو « د ابو القاسم فردوسی منحنی شوونحی » يا يک مدرسه ابتدايی داری ، بالای يک تپه خاک به اسم « د مسعود سعد لومرنی شو ونحی » !

در تمامی ادوار تاريخت يک احتفال گرفتی ، برای فردوسی ( آن هم در زمانه اشغال شوروی) ، گويا پيشنهاد داده بودی يک موسسه تعليمی يا درخت يا کوچه يا محوطه به نام فردوسی، مسما شود؛ اما ريشخند ارکان دولت وقت ، بدرقه راهت شد!

تو از افتخارات خفته در گرد وخاک کتاب ها و قرطاس ها شايد گپ ميزنی ، « من آنم که رستم بود پهلوان !».
مگر فرخی و عنصری و عسجدی و رابعه و دقيقی ، مفاخر تو نيستند، در کجای کابل ، يک لوحه ، يک بنا، يک يادبود، به اسم و هويت آنان مينگری! ( از دو ، سه تا مکتب ابتدايی اگر بگذريم) !

در تهران ( فقط تهران) همين که از ميدان معروف فردوسی و جاده فردوسی ، عبور کنی، پل معروف و خيابان حافظ را می بينی، ميرسی به خيابان شلوغ ناصر خسرو و کوچه عنصری و پاساژ منوچهری و بولوار مولوی بلخی ( البته کلمه بلخی راندارد)!
به نام رابعه و ابن سينا و بهار و هدايت و ... ده ها، جايگاه ، چا رراه و يادگار ی می بينی!
دربيشتر دانشگاه ها و آموزشگاه ها، تالار های به نام مولوی و حافظ و بيهقی و ناصر خسرو موجود است!
تو ابتدا با هژمونی يک قوم سلطه گر مبارزه کن که در داخل مرز و بوم خودت ، دارای هويت و زبان و تاريخ شوی، آن گاه دستور بده ، تفنگت را به ديوار منزل « ارباب » نصب کنند!
مخالفت با رژيم خود کامه ايران ، البته رسالت يک آدم درس خوانده است ، چه افغانی باشد چه ترک ويا تاجک ؛ اما برائت جستن از فرهنگ مشترک و زبان واحد، ابلهانه است!
ساخت و باخت با رژيم دست نشانده کرزی و همصدايی با منويات تيوريسن های منحط رژيم ، راه به جايی نمی برد؛ يعنی افتخاری در پی ندارد ؛ همانطور که عضويت در حزب حاکم در دوره اشغال، بخاطر حصول خانه و بورس تحصيلی ، چندان افتخاری در پی نداشت!
اين مقاله را خودت نوشتی يا آقای کريم خرم به آدرس تو فرستاده ، والله که اين انشاء و استدلال ، به قامت تو راست نمی آيد!
تو حتا از کتاب های چاپ ايران که به وطن تو ميرسد ، بيزاری جسته ای ؟!
اگر همين چند تا کتاب نبود، چگونه در دانشگاه کابل، تدريس ادبيات ميکردی !
ميگويند سد بار بينديش يک بار بينداز!، لاکن ( به قول خمينی) تو برعکس فرموده ای!

نتيجه همين « دری وری ها» و مقولات گمراه کننده امثال توست که يک دختر جوان از اهالی هرات ، در يک نثر ادبی ، از دوران مهاجرتش در ايران ، چنين ميگويد:

کودکی بودم که پایم با خاکت آشنا گشت /
جوانیم را در کشورت گم کردم/
زبانم را بفراموشی سپردم /
«تشکر»هایم به «مرسی»/
و «نان چاشت» ام به «نهار» مبدل گشت /
شاعرم حافظ گردید و /
از قابلی وچتنی و چای سبز/
به زرشک پلو /
***
به بين آقا بيادر ،اين دختر هراتی، حافظ را شاعر خود نميداند، زيرا داکتر صاحب رويين و همگنان ، شاعران و مفاخر فرهنگ و زبان مارا چنين تقسيم کرده اند:
۱ ــ سعدی : ايرانی
۲ـ حافظ : ايرانی
۳ ــ انوری : ايرانی
۴ــ سنايی : افغانی
۵ــ ناصر خسرو : افغانی
۶ ـ سنايی : افغانی
نميدانم اين ها تحقيق و تيوری است يا مضحکه تاريخی!
در سايت شخصی رهين ، متوجه شدم که برادرت نيز ، آستين ها را برزده و « هل من مبارز» گويان در عقب تو روان است !
دو برادر بلخی ، گويا در پناهگاه انترنت و حقوق سوسيال، بی پروا ، در غربت غرب، گرد و خاک ميکنند ، يکی در بلغارستان و يکی در سرزمين هتلر !
فرصت خنديدن نيست ، خدا تهمتن های بلخی را حفظ کند!

-*

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • آقای آفاق ! سپاس بر تو و قلمت ، با اين نثر فاخر و دلاويز و انشای جالب که آدم لذت ميبرد !
    اما گمان ميبرم ، اين سر و صدای رويين و برادر کهترش، يک تسويه حساب شخصی با واصف باختری و اذناب ايشان باشد، ورنه رويين درين روزگاران اشغال کشور سر خر که نخورده که دنبال روياهای دور دست باشد!
    بهر حال من هم زبان پارسی ميگويم بدون يک کلمه کم و زياد . اميد وارم همه، زبان پارسی را پاس بدارند، اين دو برادر خود را به دست توفان سپرده اند؛ توفان حقارت و زبونی !

    • ندانستم که این ماه در محاق ایران ازکدام افق پوشیده سر کشیده که خود را آفاق نام نهاده است . کاش میشد خودش را از آفاق تاریکی و بد اندیشی بیرون میکشید تا کم از کم شمع ! انجمن میگردید و بر خامه پردازان راستین کشور لگام گسیخته از پشت خنجر نمی زد . دیده میشود تا هوداران امام راحل در قید حیات اند آفاقی را در خدمت خود دارد که چون صدای مخالفی از حلفوم کسی برآید ، فرمان ایست دهند . تا جایی که من از گذشتۀ دکتر رویین میدانم نه از کسی فرمان برده است نه هم با سوسیال زندگی اش را پیش میبرد . با درس و آفرینش پرورده شده و با فقر به سر برده است . توهین به چنین اشخاص کمال بیشرمی و فرومایگیست . ا.نگهبان

    • اين ناكسان كه فخر به اجداد مي كنند / چون سگ به استخوان ، دل خود شاد مي كنند – صائب

  • اقای نگهبان خداوند از عقده مندی یا شاید جهالت این دو برادر نگاهت کند. زبان ما پارسی یا فارسی است و ما با کشور ایران و تاجکستان و حتا ازبکستان فرهنگ مشترک داریم. همان قدر که مولوی، رابعه، جامی، سینا و... از ماست حافظ و سعدی بهار و ... نیز از ماست. این مرز بندی ها را فاشیست های وطنی به خاطر تضعیف زبان و فرهنگ زبان فارسی در افغانستان میکنند.
    آفرین به اقای آفاق به خاطر این نوشته پر از حقیقت و زیبایشان.

  • برادر آفاق سلامت باشی و قلم ات همیشه توانا باد.
    به تایید گفته های شما علاوه کنم که قبیله گرا ها دانسته همه هست و بود فرهنگی ما را به یغما برده و حتی در کوشش ایجاد دیوار هستند بین زبان فارسی زبانان.
    شما شاهد هستند که فارسی را از دری جدا میدانند که این نهایت جهل و خرگری شان را نشان میدهد اما جای تاسف اینجاست که بعضی فارسی زبان هم مانند دلال بخاطری خوش نگه داشتن قبیله گراهای متحجر و وحشی مهر تایید به گفته های انها میگذارد.
    همه میدانند که پارسی (فارسی) زبان ماست که لهجه های دری و تاجیکی دار، و این بمعنی این نیست که فارسی فقد مال ایران باشد اگر ما کمی مطالعه کنیم فارسی زبان یک تمدن است که در بر گیرنده کشورهای متعدد میباشد.
    من شخصا اینجا در اروپا با مردمانی از تاجکستان و ایران صحبت میکنم و هیچ گونه مشکل بین ما ایجاد نمی شود از همین رو همه باید بدانند که این همه یک زبان است.

    • بیارک اینه خای "صده قه" شوم .

      ما غلط فکر میکنیم که لوگری ها همه در دامان اوغان افتاده اند , افرین قطره قطره دریا میشه. بیشک .

  • من از این مبارزه این دو نفر حمایت می کنم

  • اقای نگهبان ! تو اگر نگهبان جهل و جهالت نباشی؛ جاسوس روسها هستی؛ رويين يک پرچمی بی سر و پا ست که به غلامی شوروی تن در داد و بورس بلغاريا گرفت ؛ رويين اکنون ميخواهد به نوکری باند افغان ملت و طالبان نکتايی پوش در آيد و به نان و نوايی برسد؛ مثل اين که پول سوسيال دلش را زده! زبان فارسی را پاس ميداريم و جاسوسان را مثل مگس زير پا له ميکنيم . صمد سلحشور

  • دوستان را درود ! این آقای داکتر رویین همانگونه بلخیست که جمعه خان همدرد و استاد عطا ذبیح الله بلخی اند . گاهی خصوصیت ایتنالوژی لعنتی خود بخود مانند آتشفشان غُر میزند ، فش می کشد و فوران میکند و آنچی در درون دارد بیرون ودر هوا می پراگند که باعث اذیت و سردردی مردم میشود و داکتر صیب هم عاری ازین خصوصیت نیستند . ایشانرا دلیل وبرهان براینست به خاطر نگهداری هویت میهنی و کشوری باید زبان ، که نمایانگر فرهنگ و هویت کشور است مسمی به نام کشور باشد مانند زبان انگلیسی ، آلمانی و غیره و حتی زبان دری هم لیاقت هویت کشوری ما را نداشته باید به خاطر نگهداری فرهنگ؟ و هویت اوغانی ، زبان گویشی مردم اوغانستان را نام گذاشت : زبان اوغــــــــــــــــــــــانی !!

    آقای داکتر رویین یکبار اگر زحمت نمی شود به پایان نوشتۀ گویا میهنی و پژوهشی خود در تارنمای (جاودان) دیدی بیافگنند و ببینند که بر نوشته عامیگری شان از طرف عامی ها چی دیدگاه هایی نوشته شده است . سپاس از آقای بهار که در تارنمای خراسان زمین پاسخ در خورشأنی را به دید آقای رویین گذاشته اند و با خوانش آن آقای رویین را دیگر هیچ راهی نماند جز اینکه چنین دُرفشانی نمایند وبنویسند :

    (آقای قیومی سلام چند روز کوتاه با خانواده یونان رفته بودم . حالا اینجا هستم . دیدم که نا سپاسانی نظر به هر دلیلی که باشد حمله هایی برمن و فرهنگ ملی خودشان به عمل آوردند . مهم نیست . من اکنون نوشتاری کوتاه در پاسخ محترم آقای بهاری نوشته ام که به زودی چاپ خواهد شد . خاطر تان آسوده . با سپاس از شما . رویین)

    مشکل است باور نمایم که داکتر رویین نویسند "عامیگری" ، چنین پیام رسوایی را با این املا و انشأ نوشته باشند وبنویسند که از سر و ته اش بیسوادی شان جوش کرده ، قُلقُل نموده و سررفته است .

    منتظریم و ببینیم که جناب آقای داکتر رویین چگونه بعد از تفرج در یونان که خدا برایشان نیک و فرخنده گرداندا ، از فرهنگ گویا ملی شان دفاع خواهند نمود و ناسپاسانی را که حتی با نام نامی شان آشنایی دارند و مشت محکمی بر دهن شان کوبیده اند ، قناعت میدهند . چرا کاری کند عاقل که بار آرد پشیمانی !! احمد خلیل نبیل (مزاری)

    • بالخ دو چیز مشهور داشت یک بد و یک خوب بعد ها که بلخ مورد اشغال قبایل ایلجاری قرار گیرفت دو بد ،بر همان یک بد اولی زیاد شد . دو بدی که بعداز مهمانهای ناخونده و هم وطنان نو ما پیدا شد یک بدش همین نمک ناشناسان اند . بر شما بلخی ها عزیز است تا مردم سرزمین مان را آگاهی دهید.
      با احترام امیر شهسوار

    • جناب مزاری! تشکر از شما ! اين رويين واقعا آزرم را از ديدگانش زدوده است بقول ايرانی ها « روی که نيست، سنگ پای قزوين است!» ايشان خواستار توقف، سانسور و مميزی کتاب های ايرانی شده است ( کاری که دولت قبيله را نيز از اجرا و گفتمان آن حيا ميکند)
      ما ازين گونه روشنفکر ها چه خواهيم آموخت ؟ احترام . نسيم اندرز

    • جناب صمد صلحشور!
      چرا هر که گوه میخورد به پرچمی نسبت میدهی؟ هر لنگی سفید را خیال اغایت کرده از عقبش روان میشوی. اول نشانی اغایت را از ببویت بپرس باز اغا گفته بدو..
      همانطوریکه در بین داله دزدان شما هم افراد و اشخاص شریف و نجیبی بود در میان پرچمی ها هم افراد فرصت طلب و رذیلی وجود داشت که گذشت زمان ایشانرا بی نقاب میسازد. به اکثریت قاطع پرچمی ها که فارسی زبان و مصمم به ادامه مبارزه در کنارتو اند متاز.
      از دستاورد و افتخارات خود بنویسید تا شرمنده مان سازد.

    • شعر زنده ياد قهار عاصی
      پارسی

      گل نیست ، ماه نیست ، دل ماست پارسی /
      غــوغـــای که ، تــرنـــم دریاست پارسی /

      از آفـتاب معجـــزه بــر دوش می کشــــند /
      رو بـر مـراد و روی به فـرداسـت پارسی /

      از شام تا به کاشغــر از سند تا خجـــــــند /
      آیـیــنه دار عــالــــم بــالاســــــــت پارسی /

      تـاریـخ را ، وثیــــقه سبــز و شکـــــوه را /
      خــون مــن و کــلام مطــــلاســت پارسی /

      روح بــزرگ وطبل خــراسانـــیان پــــاک /
      چتــر شــرف چــراغ مسیـحاســت پارسی /

      تصویــر را ، مغــازلـه را و تـــرانـــه را /
      جغــرافیــــای معــــنوی مـــاســـت پارسی /

      سرسخت در حماسه و همواره در ســرود /
      پیدا بود از ایــن ، که چه زیبـاست پارسی /

      بانگ سپیده ، عــــرصهء بیدار باش مـرد /
      پیغمبر هنـــر ، سخــن راســـــــت پارسی /

      دنیا بگو مبـــاش ، بــزرگی بگـــو بـــــرو /
      ما را فضیلتی اســـت که مـا راست پارسی /

  • همه باید بدانند که در شرایط کنونی از اقای رویین هیچکس دفاع نمیکند واین قیوم ونگهبان هم خود رویین است که هم در نعل میزند وهم در میخ ! دیوانه شده است وگاهی در نقش قیومی بر ملا میشود وگاهی در نقش نگهبان ! هیچ خردمند پارسی زبان یافت نمیشود که با شخصی که مخالفت با کتاب وآمدن کتاب از کشور همزبان باشد ، دیگر سر سازش ودفاعی داشته باشد . این نه تنها مخالف پیوند با هم زبانان است ، بلکه مخالف کتابهای پارسی هم است ومانند قبایل اندیشان فاشیست ، شاید کتابهای ایران چاپ شده بدستش بیایند ، زودتر از وزیر تعلیم وتربیه بدریا باندازد، با وجودیکه میگویند آقای رویین قبلآ در سفارت ایران کارمند اجیر بوده ومزد گیر آخوند ها بوده است واین عقده مندیش ریشه در بر طرفیش از آن سفارت دارد . نمیدانم تا چه اندازه این مطلب درست است یاخیر ، کسانیکه آگاهی داشته باشند امید است که بیشتر بنویسند. زنده باد زبان شیرین همیشه پارسی دری ، زبان مولوی ، زبان بیدل وزبان اقبال ، زبان رودکی وزبان سعدی وحافظ وهزاران دانشمند وفیلسوف ایران زمین !

    • آقای میرزایی بیش ازین خود را رسوا مکن گاهی به نام فرهمند نوشته میکنی گاهی به نام نیک اندیش گاهی به نام برات علی . اگر چند نفر حقیر عقده مند مانند تو علیه استاد بد وبیراه میگویند هیچ ارزشی ندارد . ترا و ماهیت ترا همه میشناسند . من افتخار میکنم با استاد رویین دوست هستم مانند تو نمک نشناس غالی نیستم . آن رسوایی خود را اول پاک کن بعد برای بد نام کردن انسانهای نیک نام وطن پایت را لچ کن .چون تو نمیخواهی نام حقیقی خود را بگویی منهم به خود اجازه نمیدهم از خود نام ببرم . همینقدر میگویم در پلودیف باهم دیده ایم . قیومی

    • آقای قیومی درود فروان بر شما قدوم تان را در سایت کابل پرس? مبارک می گویم .
      قیومی صاحب میدانید که من شما را و شما من را نمی شناسید . پروردگار را شاهد میگرم که من با میرزایی هیچ وقت هم سو و هم اندیشه نبوده ام او هم میداند که ما در یک جاده واحد راه نرفتیم ما مخالف های سلیقوی خود را تاهنوز داریم آقای میرزایی و جمع از دوستان میدانند . این مقدمه را برای آن نوشتم که شما خیال نکیند من هم میرازیی هستم
      شما آقای قیومی در مورد آقای میرزایی غلو کرده اید میشود شمارا غالی خواند . اگر شما معنی غالی را در کنکاش بگیرید میدانید که غالی چیست؟ غالی گران, گران‌قیمت, گرانبها, ونیزبه‌معنی‌غلوکننده‌وازحددرگذرنده میباشد . در سرزمین ما گاهی غالی بار معانی مذهبی دارد به کسانی گفته می شود که علی امام اول شیعه و خلیفه چهارم اسلام را بجای خدا میشمارند .
      آقای قیومی اما من و ده ها و صد ها هم وطن من و خودت از اندیشه و خیال میرزایی خبریم بنا هویدا است که نوشته ونظر شما قابل باور نیست . امید واریم چیزی را که دراینده می نویسید بکوشید تا باور حد اقل از خواننده ها شود . میرزایی فرزند پای برهنه و کرباس پوش است که عمر خود را در مبارزه علیه بی داد و ستم گذرانیده است . و هرگز قلمش به خطا مانند رویین ها نرفته است . ما میدانیم که رویین ها و راوش ها چرا علیه قلم بدستان و داعیه داران قوم تاجیک می نویسند ؟ سه دلیل دارد
      1- روده ایشان یک سرش به روده اوغان ملت گره شده است
      2- چون رو به کهن سالی اند و پول سوسیال برایشان یکنواخت شده می خواهند نان را به نرخ روز دریابند
      3- سن وسال شان بالا رفته عیب شان نیست .
      آقای قیومی هر کس میداند که زبان فارسی همان در ی است همه میدانند که دو واژه مشهور و مشهود بوده وهست
      یک اوغان
      دو پارسیوان
      همه میدانیم که تا 40 سال پیش در مدارس و مکاتب ما زبان پارسی یا قراعت پارسی تدرس می شد
      همه میدانیم که در آخیرهای حکومت ظاهر شاه واژه دری را وارد مدارس و مکاتب نمودند
      همه علت و سبب را میدانیم !!!
      آقای راوش برای زبان فارسی که حالا دری و تاجیکی هم شناخته می شود زبان بلخی را هم افزوده اند . زبان اویستا که سری جایش
      آقای قیومی بعد از این همه حالا میشود زبان پارسی را به 5 زبان تقسیم کرد
      1- فارسی
      2- دری
      3-تاجیکی
      4-اویستای
      5-بلخی
      و اگر کمی پیشتر برویم میتوان به 20 الی 30 زبان تقسیمش کرد چون زبان محل آقای میرزایی بسیار کم هم خوانی با زبان مردم کابل دارد آن زبان را هم می توانید زبان علهده بخوانید . سغدی ، اغنابی، منجی، وخی، دروازی ،محمد شاهی، بخارای ،خارزمی ، مروی و ده ها و صد ها پاره اش کرد.
      آقای راوش محکم چسپیده اند که فارس ها از بلخ رفته اند و زبان فارس را ساخته اند بنا زبان فارسی دیگر است برای شما آقای قیومی خیال نکنم تفکیکش مشکل باشد . ما هم گروهی از فارسی زبانان در اروپا هستیم پس می شود که ما هم برای خود زبان پارسی را نام دیگر بدهم بار ها به منی فارسی زبان که خود را دری زبان میدانم در خارج از اوغانستان پرسیده اند به زبان اوغانی گپ می زنی در حالکه به همان زبان فارسی گپ می زنیم حتی پیش آمده که من دری زبان با یک ایرانی غیر فارسی زبان ، فارسی گپ زدیم و بیگانه ها از ما می پرسید ه اند شما بکدام زبان گپ می زنید ؟
      اگر از جیل و جهل بگذریم فارسی یعنی همان دری و دری وفارسی یعنی همان تاجیکیست باید مجال برای دشمن ندهیم
      حساب برتری خواهان و فارسی ستیزان علهده است اقای قیومی
      با احترام امیر شهسوار

  • درود بر مهمان یاران گرامی ودوستانیکه با هر شکل وشمایل ظاهر شده اند ! از اینکه اقای قیومی از من نامبرده است وبعضی وطندارانیکه در باره نبشته ای آقای داکتر رویین ابراز نظر نموده اند ، به من منسوب فرموده است ، اظهار نظر میدارم ونخست از ایشان میخواهم که بگویند من در کدام جهت وزمان نا سپاسی نسبت به ایشان کرده ام ویا روی چه موضوع مرا عقده مند معرفی نموده وچرا من عقده مند باشم ؟ ودر باره پاکی ونا پاکی باید گفت که شکر خداوند بزرگ در کدام پست درباری وظیفه دارنبوده ام که دستم به حرام وفساد غرق بوده باشد ، یک دانشجو بودم ودر عرصه فرهنگی تا جای که توان داشته ام با افتخار کار کرده ام ومعاون مجله خاک در بلغاریا بودم ، ولی بنابر سهلانگاریکه صورت گرفت ، با تاسف کانون فرهنگی آهسته آهسته رو به سقوط نهاد ودر سقوط این کانون به نظر من شخص اول کانون از همه بیشتر مسوول پنداشته میشود! از روزیکه من از بلغاریا به جای دیگری نقل مکان داده ام ، حدود یک سال وچند ماه میگذرد ، هیچگونه محفل فرهنگی وبزرگداشت از نو روز ویا سایر جشنهای ملی ویاد بود از شخصیتهای دانشمندی که حالا هرکس ادعا میدارد که از ما هستند وافغان میباشند، صورت نگرفته است و قراریکه دوستان آنجا یعنی بلغاریا گزارش میدهند ، گوی همه مرده باشند ونه صدایست ونه نوای ! من میگویم که در بلغاریا یک مدت کوتاهی قسمیکه اقای فرهمند گفته است ، پول امانت همشهریان خود را نگهداری میکردم وبا افتخار میگویم که در امانتداری ام امین بوده ام وقران کسی را بیجا نکرده ام ، اقای قیومی اتهام نا جوانمردانه علیه من بسته است وخود خوب میداند که قاچاقبران واستفاده جویان مافیای کیها هستند وهنوز هم در پهلوی آنها ودر خانه آنها بنابر ارتباط همشهری بودن ، بسیار دانشمندان زبردست ما در بلغاریا رفت وآمد دارند وشب وروزشان باهم میگذرد وآنهارا همه افغانستانیهای مقیم بلغاریا میشناسند ؛ همین قاچاقبران حرفوی تا هنوز ازمن مبلغ دو هزار دالر قرضدار هستند واقای رویین خودش نیک میداند که اینها کیها میباشند! انسان نباید آنقدر دروغ بگوید که خود را خورد بسازد اقای قیومی گرامی ! من از احساساتی شدن شما واین اتهاماتی را بیان داشته اید براستی بخاطر شما رنج میبرم ! اینقدر زبونی وبیچارگی هم حدی دارد. بهر صورت خداوند بهتر میداند که حقایق در کجا نهفته است . من در باره نوشته ای اقای رویین فقط نظرم را بیان داشتم وگفته بودم که تمام نوشته های اقای رویین متوجه نقدمن است که بر نوشته ای مسعود فارانی کرده بودم ، اقای فارانی خود خاموش ولی اقای رویین سخنگوی ایشان خود را قرار دادند ، در صورتیککه من وبسیاری از هموندان کانون فرهنگی با اقای رویین همکار بودیم وپول مصرف کردیم ودر تبارز شخصیت اقای رویین کوشیدیم ودر سطح بلغاریا وحتی افغانستانیهای بیرون مرزی ، داکتر رویین با وجودیکه شخصیت شناخته شده بود واست ، بیشتر معرفی گردید ، ما کاری نکرده ایم که خدا نا خواسته نا سپاسی داشته باشد واین نا سپاسی به فکر من از بزرگان سر زده است که کودکانه اتهام وارد میکنند ومیخواهند ترور شخصیت نمایند ، هیچکس بی عیب نیست واگر انسان لجوج شود ، میتواند پرده دری کند ، اما کی را خوش وکی را خفه خواهیم ساخت؟ ما باید بحث زبان وسرنوشت فرهنگمانرا با مسایل شخصی وکودکانه مغالطه نکنیم . از نظر من وشاید بسیاریها پیوند فرهنگی وزبانی کاریست که مارا زنده میگرداند واین شاید از نظر داکتر رویین چنین نباشد ویکه تازی وحصار جغرافیای بر پیکر فرهنگ وزبان بر تری داشته باشد واین حق هر کس است که چگونه بایست باندیشد وچه چیز را اولویت بدهد؛ گیله دیگر از استاد رویین اینست که با آمدن کتاب از ایران به افغانستان مخالفت کرده است واین مطابقت با کردارهای دربار حکومتهای خاندانی ومشاوران کرزی دارد که کمیون کتاب را در بین قندهار وهلمند غرق دریا کردند واین ضدیت باکتاب چه چیز را میرساند؟ یا تعصب ویا ترس از دانش وکتاب را ! ایا بینش وادنیشه ی اقای رویین با این کتاب سوزی وضدیت با کتاب ولو که هرنوع کتابی باشد ، وفق دارد؟ اگر نی پس چه انگیزه سبب شده است که اقای رویین یک شبه تغییر جهت داد وبا هم اندیشان دوهمه سقوی همنظر شد؟ من باور ندارم که داکتر رویین چنین شده باشد، امید است که یکبار دیگر اندیشه وخواست کلی خویش را بنویسند وبرای فرزندان خراسان وآنهای که سوء تفاهم کرده باشند ، پیشکش بدارند ، تا این غلط فهمیها بر طرف گردد ، در غیر آن این بد گمانیها در ذهن فرزندان برومند باقی خواهد ماند واین را بدانید که نسل امروز تا واقعیت را نبیند واحساس نکند ، طور واهی به هیچ چیز باور نخواهند کرد ! امروز همه دانشمند شده اند وحتی اطفال میدانند که چگونه باندیشند وخود را در کجا بجویند ! و آقای قیومی گرامی این را بدانید که هیچکس از هیچکس کمتر نیست وهیچکس از هیچکس بالاتر هم نیست ! انسان با گوهر انسانی وپاکیزه گی وجدانی واخلاق نیکو میتواند بر تر باشد ونه با خود بینی وخودبر بینی ! ما دیدیم بسا انسانهای را که خود را بالترین حساب میکردند ، ولی از همچو ظرفیت وگوهر دل بینی ودرایت خرد مندی بر خوردار نبوده اند ، کسانی را دیدیم ومیشناسیم که ، بعد از هفتد سالگی خود را شناختند وبعضی ها اعتراف کردند که تا هنوز گویا در گمراهی ویا بیراهی بسر میبرده اند وحالا دانسته اند ، چگونه باندیشند واز موقف اجتماعی خودشان چگونه دفاع نمایند ، روزی بوده که این افراد در چوکیهای بلند دولتی وحزبی کارمند بلند پایه بوده اند وسرنوشت این سرزمین بدست آنها تعلق داشت وامروز بسیاریها را ما وشما مهمان یاران میشناسیم که سرنوشت این کشور بدست چگونه انسانها گرفتار بوده، روی این اصل بوده است که هیچ کار مثمری در هیچ عرصه در سرزمین ما صورت نگرفته است واین مطلب در قسمت نوشته ای اقای راوش بر جسته شده است ، اگر فقر فرهنگی دامنگیر ما نمیشد ، امروز گرفتار چنین بحثهای پراگنده نمیشدیم ؛ اگر حکومتها پوشالی نمی بودند ، ناصر خسرو این فیلسوف نامی را در غار یمگان دره حبس نمیکردند واز دانش آن درسطح کشور وجهان آن روز استفاده میکردند ورشد بیشترش میدادند وزمینه چاپ کتابهایش را میسر میگردانیدند واگر حکومتهای خاین گذشته بحال فرهنگ وسرمینشان دلسوزی میداشتند ، مولوی را با پدرش در بلخ بامی با سربلندی نگاه میکردند وامروز ما آنرا رومی خطاب نمیکردیم واثارش را از دیگر کشورها گدایی نمیکردیم ؛ اگر حکومتهای گذشته به دهل خلفای جانی نمی رقصیدند ف پور سینا پدر پزشکی را ما در کشور خود میداشتیم وافتخار سرزمین ما می بود وفقط نام وجای تولدش میراث ما است وبس وتمام عمرش را درگریز وترس سپری کرد ومجال اندیشیدن هم نداشت ، وگرنه دانش پورسینا توفان بر پا میکرد ! حکومتهای ابله ای را داشتیم که با شعر فروشان ومزد بگیران دربار روزشان را میگذشتاندند ودهن عنصری را پر از طلا مینمودند تا در وصف فلان غلام شعر بسراید وادبیات ما از دربار بیرون نگردید واین دربار بود که نام دری شکل گرفت وزمزمه دهان مردمان آن روز گردید! این دوره درخشان ما است واز ادوار بعدی خدا نجات دهد که سرنوشت ما چیزی شد که حالا هستیم ! حاکمان قبیله نه شعر ونه ادب ونه فرهنگ ونه پیشرفت ونه سربلندی را میشناختند وتا امروز در همان راه وروش روان میباشند وما را با دری گفتن میخواهند از واژه های زبان مادریمان جدا گردانند وهمه واژه های ناب را مربوط فارسی نمایند وبگویند که چرا واژه ایرانی را بر زبان می آورید؟ زبان دوم افغانستان دری یعنی به فکر قبیله اندیشان معجون از واژه های پشتو ودری ، هرگاه بگوی پزشک طرفت خنده میکنند واگر بگوی دانشگاه مسقره میشوی واگر بگوی دانشکده میگویند زبان ایرانی است . من از اقای سلیمان راوش به سلسله کتابهای تحقیقی اش که تاریخی وفرهنگی هستند ، تقاضا کردم که از احمد شاه بابا تا ظاهرشاه بابا را میتوانید طور تحقیقی از اینکه تجربه دارید بهترین کتاب بر مبنای واقعیتهای روشن تهیه ودر خدمت هم میهنانت قرار دهید ، تا امروز چیزی را شاهید نیستیم وشاید هرگز شاهید نخواهیم بود، دانشمندان ومحققین ما باید حقیقت را بهر قیمتی که میشود بگویند ومردم را از گذشته آگاه سازند وعلت این همه بدبختی ما را دریابند که در چه بوده؟ چرا ما هزار ستال پیش نسبتن بهتر از امروز بودیم؟ دیگر کشورها هزار سال پیش بدتر بودند وامروز عالی هستند وما بر عکس ! این علت را لازم است دریابیم واصالت ورسالت هر فرد است که دراین باره باندیشد ودرکش را از شرایط بیان بدارد. گذشته وحال ، آینده مارا میسازد. خوب موضوع را کمی کشاله دار ساختم ، امید است که غرض ومرض را بر کنار سازیم وبر واقعیتها بیشتر نگاه بداریم وبحث علمی نماییم وازبدی وبد کنشی بپر هیزیم ، زیرا که خرابی وبدی کاریست آسان ولی عواقب ضررناک دارد. سعادت یار همه ، پاینده باشید. میرزایی

  • من اگر غا لی ام ، پیش از من ناصر خسرو، پور سینا ، عمر خیام ، فردوسی ، شمس تبریزی ، رازی ، منتصر بالله ، بستامی ، صدرا ، مولانا وغیره همه غالی بودند واین توهین تو همه متوجه این شخصیها هستند واگر تاریخ را نمیدانید حد اقل اعتراف نمایید که شما حتی ارزش غالیگری هم ندارید ! مرا مجبور ساختید که این چند کلمه را بگویم !

    • بر پدر او کسی لعنت که به ابن رویئن دکترا داده است. این آدم بی خرد و نادان. آن مجوس و پرچمی کثیف نوکر روس سلیمان راوش که بد تر از این است.

  • محترم فدا! دولت کمونيستی بلغاريا به رويين دوکتورا داده است؛ حزب ديموکراتيک خلق افغانستان ؛ رويين را به بلغاريا فرستاد ، رويين به سن ۴۵ ساله گی به عضويت حزب حاکم( گروه پرچم) در آمد! داکتری از کشور های متحد شوروی سابق ( المان شرق، بلغاريا، هنگری، چکوسلواکی و ...) گرفتن آسان است، زيرا اين کشور ها ، دپلوم و مدرک « سياسی » ميدهند ؛ نه علمی! رويين معلوم نيست کدام ادبيات را در بلغاريا خوانده؛ احتمالا ادبيات کارگری و سوسياليستی را خوانده!!

    • این راهم بگوییم بر پدر درغ گویان لعنت .

    • وقتی ذکيه کهزاد از تلويزيون نبيل جان مسکين گای ، درباره مزيت حجاب اسلامی و مزيت زبان دری« !» در فشانی ميکند ، بر خی آدم های کمسواد که بالاتر از۴۰ سال دارند و « برهنگی های....ذکيه جان را در تلويزيون دوره خلق و پرچم و خيابان ها ديده بودند ، پشت گوش شان را ميخارند و ميگويند : دوره ی آخر الزمان شده !!
      برخی گپ های اخير رويين را هم بگذاريد به حساب آخر الزمان !

  • دوست گرامی ، امیر شهسوار درود بر شما ! من سزاوار این خود را نمیدانم که شما در باره ام گفته اید ، در عین حال به قدر توان رسالت واصالتم را پیرامون نا بسامانیهای بوده انجام داده ام واین را وظیفه ایمانی ووجدانی خود دانسته ومیدانم که تا زمان تحقق عدالت اجتماعی وبرابری ملی ونهادینه شدن دموکراسی راستین وحکومت مردم توسط خود مردم ، آرام نخواهم نشست وبا یاران فرهیخته وباورمند به مبارزه انسانی ام ادامه خواهم داد ! واز انسانهای موسومی وبی اراده وگپ رو ، کودک مزاج بهتر که دور بود ؛ خداوند شما وهمه اندیوالان آهنین را نگهدار باشد ودر بیان راستی وحقایق قسم باشیم که عواقب خجالت بار نداشته باشیم ! روز وروزگارتان پر بار باد! تندرست باشید. اگر خواستید با ایمیل من تماس بگیرید خوشوقت خواهم شد.mirzaii abv.bg

    • دوستان عزیز !

      وقتی مقاله ی رویین را خواندم یک لحظه تصور کردم که اشتباه کرده ام و با خود گفتم : این خزعبلات از ؛دکترروین نخواهد بود. با خود گفتم ایا این شخص همان رویین است که در یکی از سال های 60 در محفلی که من نیز حضورداشتم برسر بحث زبان فارسی ودری با جبیب الله زیار ( داکترزیار امروزی ) پس از آن که زیار اورا به علت جانبداری از زبان وفرهنگ فارسی " جاسوس ایران " خطاب کرد دست به گریبان شد و اورا جاسوس پاکستان خواند؟ آن شب واصف باختری و بیرنگ کهدامنی وچند تن دیگر نیز حضورداشتند . اگر ما نمی بودیم شاید این دو کله ی یکدیگررا می شکستند.
      چگونه شد که رویین 180 درجه عقبگرد کرده و طوطی وار حرف های دشمنان زبان وفرهنگ فارسی را که مردم ما تاریخن زاینده و وارث آن اند تکرار می کند؛ واقعن گیج کننده است.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس