صفحه نخست > دیدگاه > قتل عام هفتم جوزای ۱۳۸۶ یا روز قدرت نمایی فاشیست های قبایلی در شهر شبرغان

قتل عام هفتم جوزای ۱۳۸۶ یا روز قدرت نمایی فاشیست های قبایلی در شهر شبرغان

توردیقل میمنگی
شنبه 2 جون 2012

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

آن روز سیاه و خونین جوزا را که خاک های سوخته و آماسیدۀ کوی و برزن شهر شبرغان با خون پاکترین و مظلوم ترین انسانهای ساکن آن شهر آبیاری و دژخیمان کینتوز و بی مروت مکتب فاشیسم، با ددمنشی تمام امر تیرباران حق طلبان تشنۀ حق و عدالت را صادر نمودند، هیچ کس به هیچ عنوانی نمی تواند فراموش نماید.

گورستانهای شهر شبرغان با علم های افراشته به مقبره های شهدای هفتم جوزای۱۳۸۶ ، که همه مزین با روسری های نوعروسان حجله نشین، دستمال های سر دخترکان پدرگم کرده و تکه های رنگین دیگر به عنوان آخرین هدایای مادران و پدران فرزند باخته اند، خود فریادگاهیست جاویدانه، که،تا روز حشر منتظرعدالت و بازخواست از عاملین آن خونریزی های جنایت بار برپا خواهند ماند، و آن توغ های مزین با تکه های ملون نمادی از دستان دادخواه آن جان باختگانی خواهد بود، که به رسم دادخواهی از خاک برون و نمی دانند که به کیفرکدامین گناه، جانی را که رب به ایشان ارزانی داشته بود، این جباران از ایشان درربودند و هیچ کسی هم از ایشان نمی پرسد که ! چرا؟؟؟؟؟

هموطن!

روز هفتم جوزا را که جوانانی با معصومیت تمام در خون تپیدند، کودکانی پدر باختند، زنانی بیوه، پدران و مادرانی بی فرزند شدند و در مقابل آن خون آشامان فاشیسم قبیله پرستی جشن های خون برپا و فریادهای عدالتخوهی را در گلو خفه نمودند، همیشه بیاد دار!! و فراموش مکن، که چگونه فاشیست های محیل و بی مروتی که سالیان درازی را همچون مار درآستین خلق های این دیار با مکر دوستی ها و برادری های کذایی جا خوش کرده و در انتظار فرصت نیش زدن و زهرریختن بودند، در اولین فرصت، بی محابا نقاب از چهره افگندند و زباله های متعفن قبیله سالاری را که از جرثومه های کینه، عداوت، نژادپرستی و برتری جویی های قبیلوی در زباله دان قلب و روح خود انباشته بودند برون ریختند و با اغتنام از فرصتی که در سایۀ حضور نیروهای اجنبی و حاکمیت پیمانکاران میهن فروش زی زی سالاری در گسترۀ این خاک بدیشان میسر گردیده بود، دست به کشتار مردم بی گناهی یازیدند،که سالیان درازی را از خوان کرم ایشان تمطع برده و نمک خوار خوان کریمانۀ آنان بودند.

بخاطر بسپار که چگونه جمعۀ جلاد با اطمینان کامل از پشتیبانی های بیدریغ دولت حامد کرزی و متحدین فاشیست پرست ایشان درآن دار و دستگاه، دیوانه وار فرمان کشتار مردم را صادر و در برابر دیدگان حیرت زده ی جهانیان، که از برکت تکنالوژی اطلاع رسانی مدرن و حضور تنی چند از خبرنگاران، همه باهم شاهدان عینی و زندۀ آن فاجعۀ خونین بودند، با بیرحمی تمام همه را تیرباران و حتی به مجروحین حادثه هم رحمی نکرد.

مجموع مردم تظاهرکننده و حتی زخمی هایی را که چندین مرمی پیکر ایشان را سوراخ و عاجز از فرارنموده بود، تیرباران و دریایی از خون جاری ساخت.

بدتر و یآس آورتر از همه اینکه، این عملکرد والی فاشیست جوزجان، نه تنها مورد بازخواست از جانب مقامات مسئول این کشور قرار نگرفت، بلکه تقدیر و ارتقای مقام راهم نصیب او ساخت و از مقام ولایت به یکبارگی دو مقام همزمان وزارت و ولایت را برایش تحفه آورد، که این خود بهترین مکافات برای آن قاتل و بدترین نوع برخورد نژاد پرستانه و بی اهمیت جلوه دادن خون انسانهای متعلق به اقوام و ملیت های محکوم از جانب قبیله پرستان حاکم درین کشور می تواند به حساب آید!!

این خود گویای این حقیقت است، که درین کشور خون مظلومین و ستمدیدگان هیچ بازخواست گری نداشته و در آینده هم نخواهد داشت.

مگر اینکه مردم ما خود درین رابطه تصمیم به تعیین سرنوشت خویش گیرند و آگاهانه نگذارند بیشتر ازین خون عزیزان شان پامال خواسته های اهریمنی جباران شود.

آرزومند آنم که روزی بساط این بیعدالتی ها، با اراده و خواست آگاهانۀ مردم ما برای همیش برچیده شود و انسان این سرزمین به جرم تعلق داشتن به هیچ یکی از اقوام و ملیت های ساکن این کشور مورد ظلم و تعدی قرار نگیرد.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • زنده باد ایران مرگ بر منافقین

  • بگذشته گذشت زو مکن یاد
    امروز مده به مفت برباد
    بادرود به فرهیختگان
    تا جائی که من نوشته های شما را میخوانم . سخت در یک تبعیض نژادی با پشتون های افغانستان قرار دارید و در نظر شما ملا عمر امیراالمومنین فراری و جناب کرزی یکیست.
    ولی من باید ببینم دیدگاه شما با شرایط امروز چقدرتفاوت دارد .
    خودت شباهت با همان ماهیگیری هستی که در لب دریا یک چنگگ را در اب انداختی و خودت هم انتظار می کشی که چه وقت یک ماهی به چنگگ ات بند میشود تا در روز دوسه ما هی بگیری و آن آفتابه خرچ لحیم می شود . امید معنای سخنان من را درک کنید .
    یا به عنوان دیگر معلم صمد بهرنگی یک داستان نویس ایرانی است که برای اطفال داستان می نوشت و یکی از داستانش بود بنام ماهی سیاه کوچولو و قتی من عکس خودت را می بینم درست ماهی سیاه کوچولو یادم می آید .
    که در یک جویچه کوچک زندگی می کرد و دنیا را همه کوچک به اندازه یک بشقاب می دید .و زمانی که آب باز می شود و بطرف رودخانه میرود متوجه می شود که دریا صرف همان جویچه کوچک نیست و میرود به بحر و به کوتاه فکری خودش پی می برد .
    و همین است که بیدل بدخشانی می گوید :
    نبری گمان که مفتی به خدا رسیده باشی
    تو زخود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی
    نگهی جهان نوردی قدمی زخود بیرون آ
    که زخود اگر گذشتی همه جا رسیده باشد.
    حالا متوجه میشوی که باتبعیض صحبت کردن و به خاطر شپشی پوست را آتش زدن کار درست نیست .
    من دوستانه برایت می گویم که خودت ازنامت معلوم است که ازبک هستی . و قوم ازبک ما هم انسانهای با دانشی دارند .و خودت میتوانی بنام مقاله نویس آن قوم مرحمی باشی به زخم های قومت نه اینکه آنها را در دشمنی با دیگر اقوام تشوی.
    شاید از سخنان من نرنجی و ازینکه به پشت سر می بینی رویت را بطرف سیر زمان برگردانی و آینده را نادیده نگویی چرا اگر امید به آینده نباشد زندگی معنا ندارد.

    • او کنیشکا بازهم برایت کوشزد میکنم که تو بینهایت بی عقل و کودن هستی با ز تو شله میشی .
      او غول او پوست نیست بلکه پوستین است فرق بین پوست و پوستین خیلی زیاد است .
      با تشکر از استاد گرامی توردیقول عزیز که ما را در روشنی قرار دادید.
      از چلجل سک دریا مردار نمیشود .

    • آقای کنیشکا ! بگذشته گذشت ولی بوی گند اوغان در هوای شبرغان باقیست . هر وقتی یک والی ازبک امر کشتن مردم پکتیا را داده ده ها اوغان پکتین را کشت و شما خاموش مانده بخاطر وحدت ملی داد و فریاد تان نبرآمد ، آنگاه باور داشته باشید دستان را می بوسم . بیاد دارید ، یکباری پدرام جرأت مردانه نموده امان الله خان آق پدر را پدر لعنت و دوث گفته بود ، پیش آب مرد و زن اوغان ریخت ، حال که شما از گذشتن گذشته پیام دارید ، چقدر از دید شما این نوشتۀ تان منطقی است ؟
      تا آنروزی که از سردارن قبیله از گذشته شرم آور و ننگین خود به پیشگاه باشنده گان اوغانستان معذرت نخواهند نوشته های استاد میمنه گی در ذات خود بی مانند و بی نظیر است . ایشان مینویسند و باید هم بنویسند و شما هایی را که داد و چیغسک وحدت ملی دارید درد بواسیر گیرد و قرار و آرام گم کنید . امید شما هم فحوای پیامم را دانسته باشید .

    • درود گرم به دبیران کابل پرس? وبه همه خوانندگان ارجمند إ
      آقای کنیشکا إانعکاس ونقد حقیقت پیوند به جنایت دارد را چگونه وبیشرمانه تحریف داده وهمه جنایت وخیانت که ریشه در بیشه دیدگاه منحط وپست قبیلوی داشته را شما ،بیک سخن در توربه تاریخ سپرده وبه ویژگیهای شیطانی واهریمنی به فراموشی وا گذاشته ایی .اما ،نسل امروزی نسل دیگری است واین نسل ذخم خورده تاریخ 2قرن اخیر بیدار شده و به جنبش وجهش روی آورده وخواهان عدالت در تمام ابعاد میباشند.

    • از یک مسلمانی که در تاریکی شمشیر می زند و از ترس حتا نامش را هم گفته نمیتواند وبجز فحاشی اسلامی چیزی را بلد نیست من هیچ تو قعی ندارم.
      فرق بین حیوان وحشی جنگل و انسان در فرهنگش است .که امید یک روز پیدا کنی.خون اعراب در رگ رگ شماست .آدم شدن شما کار آسانی نیست.

    • آقای مزاری ، بوی گند اوغان بسیار گندتر از بوی گن دوستم نیست. مگر همین دوتم نبود که با جمعه همدرد شورای هما]گی ساخت . مگر بعد از قتل شبرغان توسط همدرد نبود که دوستم از ترکیه آمد و برای پیروزی کرری و کمپیاین او با محقق در کوچه های شبرغان ازبک و هزاره را جمع کردند تا به کرزی رای دهند؟
      دوست ازبک ها را ملیشه ساخت و ده ها هزار نفر آنرا در جنگ های مختلف کشت. او با تمام سازمانهای جاسوسی سر شور داد و در کنارشان قرار گرفت . دیگر این میمنگی چه میخواهد؟ آیا نظام دوستمی و رسول پهلوانی برای افغانستان خوب است؟

    • من آمده ام بالای کله خر یاسین می خوانم .
      در دوجمله که اینقدر غلطی داری وای اگر بیشتر بنویسی . نوشته تو و حمله و کشتار طالبان باهم هیچ فرق ندارد.
      حالا اینهم غلظی ها تو مسلمان بی ادب و تهذیب :
      کوشزد = گوشزد
      توردیقول= توردیقل
      ادبیات = صفر

    • بلخی یا پاچه گیر یا ولی مسلی !! میمنه گی نظام زردادی و ملاعمری عبدالرحمان خانی میخواهد ... دوستم اگر با داخلی ها نزدیک و دور شد شما با خارجی ها .
      دوست مزاری

    • فرهیخته اوغانی بادار احمد شاه ملتانی کنشکا یا بابر مسلی !
      از اینکه به جزیات دقیق میشوید و غلطی های ناچیز املایی دیگران را بر ملا میکنید باید یاداشت های کوتا خود تانرا هم بار دوم و سوم از نظر یک چشمه تان بگذارانید .
      من کلمات نادرست تانرا از یک پیام کوتا تان اینجا می اورم تا کمی دقت بفرمائید .
      بگذشته گذشت زو مکن یاد
      امروز مده به مفت برباد
      این شعر حکیم عمر خیام را نادرست نوشته اید .
      نبری گمان که مفتی به خدا رسیده باشی
      تو زخود نرفته بیرون به کجا رسیده باشی
      نگهی جهان نوردی قدمی زخود بیرون آ
      که زخود اگر گذشتی همه جا رسیده باشد ,این هم غلطی های املایی بیشماری دارد .
      بطرف سیر زمان برگردانی!!این مطلب تان چه معنی دارد ؟
      خودت شباهت با همان ماهیگیری هستی !!
      انتظار می کشی که چه وقت یک ماهی به چنگگ ات بند میشود !!
      خرچ لحیم!!
      آنها را در دشمنی با دیگر اقوام تشوی!!
      شاید از سخنان من نرنجی !! هدف تان چیست ؟
      بطرف سیر زمان برگردانی و آینده را نادیده نگویی چرا اگر..!!
      یکی از داستانش بود بنامماهی سیاه کوچولوو قتی من عکس خودت را می بینم درست ماهی سیاه کوچولو یادم می آید !! میدانم که چند سالی در ملتان و ایران خشت مالی کرده یی اما مهفوم این سطر تان روشن نیست .
      شپشی پوست را آتش زدن کار..!!
      ...که در یک جویچه!!! کوچک زندگی می کرد و دنیا را همه کوچک به اندازه یک بشقاب(مگر ماهی در چاه بود یا در جویچه !!؟) می دید . و زمانی که آب باز می شود !!! و بطرف رودخانه میرود متوجه می شود که دریا صرف همان جویچه کوچک نیست و میرود به بحر و به کوتاه فکری خودش پی می برد . این بر گرفته از لاف اوغانی در شعرگونه که نهنگ ادم خور را اندز میدهند یا خود را در قالب نهنگ جا داده , گویا در دریاچه غواصی مکن که ذوال ات حتمیست برو به دریا و بحر ها یا اینکه به کم قانع مباش به کوه سلیمان خود را سر گرم نساز برو اوغان را در هرات و شمال هزارجات و شمالی ... در ملک دیگران جابجا کن ...
      بر گرفته شده از پته خزانه و خیرالبیان
      بیدل بدخشانی , بیدل دلدار شود یا بیدل بماند از بدخشان باشد یا هنوستان صوفی وراسته سخنور بی همتاست در دل فارسی گویان جهان جا دارد فرق ندارد از از کجاست.

    • سلام به خوانندگان تارنمای کابل پرس? إ
      آقای فرشیدإفکر میشود که ،در تنور جهالت ودر گرداب عقده ها غرق هستی وبه احتمال قوی چون بمب طالبانی در لابلای لنگی چرکین وچتل پنهان یافته ،انفجار خواهی نمود.کسیکه پیرامون رویداد خون آلود وواقیعه تلخ تاریخ
      سخن سرایی میکند ،در نخست خود را از نقط نظر دانش وبینش آراسته ساخته وحرف را برمبنای برهان ودلیل استوار نموده وبرعکس انتظار به چرنده گویی نپرداخته وویژگیهای زمان را تشخیص وتفکیک نماید.غالب تصور جناب شما "فرشید"خالی وخشک از چنان وچنین خاصیت وماهیت ومقام انسانی استی.اینکه از کدام منابع،آب غفلت وخودنمایی نوشیده وبا کمترین سواد ودانش ومعلومات محدود وابتدایی به بزرگان ملیت های باوقاردیگر چون میمنگی صاحب حرف های از قماش وکنش میمونی است ،از مغز ومفکوره تو تراوش نموده وارد تبصره ها مینمایی که خود بیانگر چیزی دیگری است إ

    • چون زبان دری زبان شما نیست بنا به آسانی مفاهیم نوشته های من را درک نمی کنید .
      برای هر کس زبانش و ادبیاتش واضح است .
      اینهمه را من نوشته تو در مغزت چه داری ؟ همیشه منتظر تفاله های توردیقل هستی.
      تو هنوز فرق بیدل و خیام را نمیدانی برو مثل حضرت محمدت رمه هایت را بچران .

    • کنیشکا د روغگوی ، تو یک اوغا ن نا قل متعصب بوی گرفته معلوم میشوی ، چون مکس بی حیا د ر هرجا حا ضر
      هستی ، زبا ن تو کجا د ری ا ست ؟؟ ا گرزبا ن تو د ر ی میبود ا ین همه سرزنش هارا که میشنوی ، عبیت را د رک
      میکردی ، ا ین نا فهمی بی حیا یی پررویی مثل مگس ، خصلت شما ا ست ، شما کوه سلیما نیها به صا حب خا نه
      بد بین هستید برای تورک تا جیک و هزاره تعصب میورزید ، چون شما د ر( خرا سا ن ) امروزافغانستان ، هیچ چیزی
      ندارید ، د ر افغانستان هرچه یا د گا رو آ سا ر تاریخی وعلم وادب ، ا زچپا ول شما وتخریبا ت شما بی فرهنگ ها باقی
      ما ند ه همه ا زتورک و تا جیک هزاره ها هستند . با زهم شما بی روی بی حیا د ر مقا بل تورک تاجیک هزاره زبان بازی
      میکنید .
      حضرت محمد (ص) د ر جوا نی با حضرت ( خد یجه ) رض ) به تجا رت بین مکه وشا م مشغول بوده ا ند. به ادعای
      باطل تو د روغ گوی ( لعنت خد ا وند برتو ) ما ل چرا ن نبوده اند . توجا هل بی سوادبی مغزهستی.

    • فرشید ناقل ، توکجا، بلخی شریف کجا ؟؟ ده کجا و د رخت ها کجا ، تونا قل متعصب ود شمن تورک تبارها بوده ای.
      میگویند دروغ گوی حافظه ندارد ، راست است ، تعصب تاروفودترا سوزانده است ازحرارت سوزش کلمات را درست افاده کرده نتوانستی . آقای فرشید ، ایا تودرآغوش دوستم بودی که بوی بد اوترا اذیت کرده است ؟؟؟ ، درد دلت ازدوستم پراست
      موضوع مقاله آقای میمنگی ، سالگرد قتل عام هفتم جوزای 1386 ، مظاهره چیان اهالی شریف شهرشبرغان ، توسط جمعه خان همدرد نمک حرام بوده ، وتوگپ را به جانب ا نتخابات ریاست جمهوری و دروغ بافی ها وتهمت بستن ها که
      خصلت نا روای شما کوه سلیمانیهاا ست برده ، خواستی چال بازی کرده زهنیت خواننده را مغشوش بسازی و جنایت جمعه
      خان همدرد نمک حرام را سرپوش بگزاری .
      جنرال دوستم ، با همکاری مردمان ( اوزبیک تورکمن ) تورک تباران افغانستان ، درمقابل شما طالبا ن سیا ه د ل متحچر
      تروریست ، مقا ومت کردند ، البته وظیفه هروطن دوست ا ست . ومن تااه توفیق

    • می 30, 2012 – 15:55
      به برداشت من ازاین رویداد خونین چنین معلوم
      ا ش میگرد د که ، جمعه خان همدرد با تربیه قبیله ای
      بد بین و متعصب به قوم ( تورک ) اوزبیک تورکمن
      بوده به اواساس شخص عقده ای یا باتحریک افغان
      ملتی ا ش و شا ید با تشویق کرزی رییس جمهور چال
      باز ، مظاهره چیا ن قانونی ومسالمت آمیز اهالی شریف
      شهرشبرغان را با رویه متکبرانه مغروروعظمت طلبانه اش
      بالای مظاهره چیان بدون موجب امرفیر داده چندین
      جوان مسلمان تورک را شهید کرده است . ازکردار
      خبیسانه اش ، کرزی خوشنود گردیده جمعه خان همدرد
      را وزیرمشاور د ست راست خود مقرر کرد وبرعلاوه اختیارات سمت جنوبی را به او تفویض کرد .
      .

    • محمد خان، آنروز را در مزار به یاد دارم که دوستم ملیشه برای جعه خان درد بعد از شورای هماهنگی خود با گلبدین تقدیر نامه میداد. مگر شما این مردم را خر فکر کرده اید که یک روز این ملیشه دوستم با نجیب و ببرک و کی جی بی باشد و یک روز با مسعود و ربانی و یک روز با گلب الدین و آی اس ای و یک روز با یک جنایتکار دیگر.
      این دوستم و محقق و با آن ملاعمر، عبدالعلی مزاری و گلو و مسعود و مارشال و غیره چه فرق دارد؟

    • سلام به خوانندگان کابل پرس? إ
      آقای فرشید ،از محتوای تبصره ات چنان برداشت میشود که ،چونان خسک بروی بحر بکران وتا کران سردرگم روان استی واین جانب از کدام ملیت وقوم استی ،شناسایی کامل داشته و دیگر ستیزی تو خارج از محدوده شورای نظار جهنمی که با تمام خصلت وویژگیها هیچ فرقی از فاشیزم قبیلوی نادر ومومند وعمر وکرزی ندارد ودرد تو در گرداب خودنمایی نظار ودر اقمار خشک وخالی در تمامی ابعاد ناشی شده وبه مرض وغرض سرطانی تبدیل گشته است.یک بار سر انسانی خویش را از هیکل خری برون آورده در مورد حوادث تاریخی که تو ،زیاد اصرار میورزی ،مکث بیطرفانه نموده ودر بعد در نقش نقاد درآیی ولی،کی بود وکیها بود که ؛کابل را از ملیشای حزب اسلامی تصفیه نموده ورهبر خایین شورای نظار را در میله تانگ شانده ودر گرده کابل تحمل نمود ؟البته این سرآغاز تاریخ دیگری بود که ؛نظام تک قبیلوی را کنار زده ونظام مردم سالاری را به مردم عرضه نمایند واما پیآمد این تعاملات صادقانه را رهبر شورای منحط نظار توقف داده وسیاست طالبانی را پیش گرفت.
      آقای فرشیدإ از گرداب منحط وپست وپلید که آینده چندان خوبی ندارد ،خویش برون آورده وتابع حقایق تاریخ شوی إ

    • دوستان عزیز دعوا و جنجال نکنید . فرشید جان بلخی یا از جمله قبایلی های بلخ استند و یا مربوط یا خوشبین معلم عطا نور که ازین دو حالت خالی نیستند . اگر قبایلی هستند موضع گیری شان در قبال دوستم و جنبش معلومدار است و اگر طرفدار و خوشبین به معلم عطا هم . معلم عطا از روزگاریکه در مزارشریف علیه جنبش قیام نمود و شکست خورده به کوه های شادیان گریخت ، تا امروز سرسازش با دوستم ندارد . سخنان مشارکت و تفاهم با این یا آنطرف در احوال و اوضاع جنگی همه مفت در مفت است . طرفداران معلم عطا همان سیاستی را دارند که طرفداران دوستم و جنبش دارند . دوستم هم بخاطر ناکام سازی دبل عبدالله در انتخابات ریاست جمهوری که از پشتیبانی وهوا داری معلم عطا بهره مند بود ، عمدأ و قصدآ طرف کرزی را گرفت و قدرت خود را جمعیت و به ویژه به معلم عطا نشان داد که ببین کی زور دارد و بس خلاص ، دانستن این مطلب نه ضرورت به جادو دارد و نه هم به معجره . میدانم درد کمپره غوزه است ، چطور همشهری عزیزم فرشید جان درست میگویم ؟

    • ازنامت معلوم میشود که تازی لیس هستی.
      من بی ادبی ات را معاف می کنم صرف انشایت را اصلاح می کند.
      اوغان = افغان
      مکس =مگس
      عبیت = عیبت
      تورک = ترک
      آسار =آثار
      چپاول =چپاوول
      .
      حضرت محمد تا ده سالگی رمه چران کاکایش بود.و خدیچه محمد را خرید تا شوهرش باشد .تا خدیجه نمرد. محمد از ترسش بطرف هیچ زنی چپ نگاه نمی کرد. بمجرد مرگ خدیچه و غصب اموالش توسط محمد . 42 زن دیگرگرفت از 6 ساله تا 60 ساله اینها تاریخ است اینکه شما کور کر تشریف دارید گناه خودت است.عرب ها را می لیسید.با میگویی من خراسانی هستم . خراسان را هم شما با لیسیدن تازی ها از بین بردید.
      عقل نه جان در عذاب.
      تا املا و انشای شما درست نشود بحث با شما عبث است.

    • به جناب کنیشکا قزلباش خدای اقوام افغانستان
      بیشک کنشکا پروفسیسور و نابغه شرق وغرب
      از اینکه تو خودرا خدای اقوام افغانستان خطاب مینمائی حقی که تو اوغان اصیل هستی ضرورت نیست با تو جروبحث کرد ما با تو مشکلی نداریم اما بهتر است با ملا عمر وملا گلبدین تماس بر قرار کنید که انها هم خدائی شما را قبول میکند یانه .
      ادرس قنداری بازار کویته بلاک کورا
      نمبر بلاک 39 کچه رود

    • کنشکا از خنده معده درد شدم .
      تو را به جان اوغان هایت قسم اگر کابل پرس? را ترک بکوئی چون ما با تو اشد نیاز داریم او خدا توبه .

    • کنیشکا افغان. یا اوغان
      ا زنوشته هایت معلوم میگرد د ، تومسلمان نیستی ، تو به ( آنحضرت صلی الله علیه وسلم ، بی حرمتی میکنی تهمت
      میبند ی . تو دروغ میگویی ، به اساس آیت ( قرآن مجید ) لعنت خد ا وند بر دروغ گویا ن ا ست ) تعد ا د زوجا ت
      حضرت پیغا مبر ( ص ) قرارگفتا رعلمای ا سلام ( 9 تن بوده است ، ا زجمله آ ن تنها حضرت عا ییشه صد یقه رض
      د وشیزه به نکاه حضرت محمد ( ص ) د ر13 سا لگی وصلت شا ن صورت گرفته بوده ا ست . و هشت ز ن شا ن
      بیوه بوده اند به سسب ها ی مختلف ، ا ز قبیل بی سرپرست بود ن ا کثرشا ن با ا رتبا ط د ر را ه ا سلا م قبیله ا ی را
      د عوت به اسلام کرد ن ، آ ن ا زد وا ج ها صورت گرفته . 8 ز ن شا ن هم ا ز ( آنحضرت ص ) سن شا ن بزرگ
      تر بوده ا ند ) بیش ا زیک زن شا ن همه به اساس ترحم به بی سرپرست و ناتوان بوده آن زنها یا به مصلحت د ر را ه
      اسلام بوده است .
      حضرت پیغمبرص ) هم بشر بود ، کارکردن نان حلال به د ست آورد ن ، عیب نیست ، چرا ند ن یا به صحرا بورد ن
      چند بزوگوسپند کا کا هیچ عیبی ند ا رد کاکا هم به جای پد ر ا ست .
      کنیشکا افغان ، صد قه ای قیزل با ش شوی . آیا تو یا یا د د ا ده ای تو د ر زما ن 25 سالگی حضرت محمد ص
      د رمکه حاضربوده که به قول نوشته دروغ تو ، حضرت خد یجه رض ) حضرت محمد ص را خریده با شد ؟؟؟؟
      حضرت محمد ص ) جوا نی شا ن را تا بعثت پیغمبری با یک زن حیا ت بسربورد . پس ا ز مبعوث
      به پغمبری تعداد زوجات شان به د لایلی بوده که د ر بالا ذکرگردید .
      کنشکا افغان بداند من ا ز قوم تورک هستم تورک تورکستان ، افغانستان یا خراسان زمین . تورک ها اینطورمینویسند
      ( تورک ) وشما افغان هارا اکثرأ اوغان میگویند ومینویسند ، فکرمیکنم اوغان درست باشد . چون معنی ( افغان ) فغا ن
      و ناله میباشد . برای شما نام اوغان صدق میکند . معنی ا ش فکرمیکنم ( یاوه سرایی یاوه نویسی مثل خودت ، چا ل
      فریب ، دروغ گویی ، تهمت بستن ها ، وغیره . ومن الله توفیق

    • کنیشکا اوغان بد ا ند ، عا قلا ن پی نقته نگرد ند . تورک ، تورک ا ست ، ا کثرأ مرد م یا به زبان مارکیت ا وغا ن
      میگویند ومینویسند و بعضأ هم غلتی د ر تا یپ کرد ن حرفی کم یا زیا د میگرد د .

    • نبیل جان مزاری، بلی بخشی از گپ هایت درست است که دوستم در مخالفت با والی بلخ جانب کرزی را گرفت تا به قول تو زور خود را نشان دهد. اما این دوستم ملیشه و این محقق وطندار تو حالا میدانند که کرزی سر شان کلاه گذاشته است و هر طرف می دوند و هزیان میگویند.
      برای بهارکی باید گفت که شاغلی بهارکی اگر ملیشه های گلم جمع دوستم رهبر شورای نظار را به شانه های خود کابل بردند ، این کار آنها را از یک قتل عام نجات داد. اگر گلبدین و آی اس آی دولت نجیب را سقوط میداد وکاروان آنها از راه خوست و گردیز و جلال آباد به کابل و مزار می آمدند، بهارکی جان ملیشه باور کنید که یک ملیشه و یک پرچمی در این اوغانستان زنده و سلامت نمیماند. در زمان طالب هم دیدی که با ملیشه ها و وحدت چه برخورد داشت. د رهمین مسجد روضه روز جمعه ملا نیازی والی طالب گفت که هزاره سه راه دارد: قتل، مسلمان شدن(سنی شدن) و فرار از افغانستان . ملیشه های دوستم را که واجب القتل میدانستند دیگر برای قتل آنها فتوا هم نیاز نداشتند.
      در زمان سقوط حکومت نجیب قطعات ملیشه های که در جنوب بودند بسوی کابل آمدند . حتماً بیاد داری که هزاران تن آنها را در مسیر راه پشتونها قتل عام کردند. از ین وضع میتوانی بفهمی که سرنوشت ملیشه ها و دوستم در صورت غلبه گلب دین چه می شد؟ اگر چه دوستم ارزشی برای ازبک های خود قایل نیست. روزی بود که ملک برادر رسول پهلوان جانی و حشی با طالب یکجا شد ، دوستم به تنهایی با قادر برادر خود فرار کرد و تمام ازبک ها را دم تیغ طالب ماند.این یک طرف گپ، طرف دیگر اینکه همان ملیشه های که رهبر شورای نظار را کابل آوردند مشتی از اوباشان و جنایتکاران ، آدم کشان ، غارتگران، گلم جم های بودند که در کابل کاری جز غارتگری و کشتار جنگ و یرانی نکردند. تو برای مه بگو که کارنامه ملیشه های دوستم پس از آنکه رهبر شورای نظار ر به کابل آوردند در کابل و در اوغانستان چه بود؟

    • سلام به خوانندگان کابل پرس? إ آقای فرشید ،خوب شد که ،چهره خودرا معلوم نموده و دیدگاه های قبابلی خویش برملا نمودی -آفرین به تو إ
      اینک شکل وشمایل تو در مسیر زمان : 1-نام افغان ریشه در قبایل یهودی داشته وچون یکی از قبایل گم شده یهودی ها افغان میباشد ودر جهت سلامتی این گپ ظاهر کل طی یک اعلامیه تاکید نمود که ایشان از قبیله بنیامین است وبنیامین نیز یکی از قبیله های یهودی میباشد.2-تو وشما "اوغو ؛اوغا ،اوغان وافغان"فرزند احمد شاه ابدالی هستید وشخص نام برده مفعول وبد اخلاق ""بوده است که ،به دربار نادرشاه قاجار تورک ،خود فروشی میکرده است.3- تو وقبایل بدنام وبی ننگ تو ،بازماندگان شاشجاع هستدید و،این ویا پدرکلان تو در پیشاپیش ارتش انگلیس قرار گرفته و میهن ومردم این سرزمین یعنی خراسان را به کشور انگلیس فروخت وبدان معنا است که پدران تو در برابر مقام مادر وطن تورا عرضه امپراتوری برتانیا نموده است.4-تو وقبایل تو بازماندگان عبدالرحمن خاین ونمک حرام وطن فروش میباشید.5-تو وقبایل تو،بازماندگان امان الله حرام زاده وپدر کش إ
      6-تو وقبایل تو عزیزان نادر غدار وچوچه انگلیس و؛میفهمی که نادر در کجا تولد شده است ؟
      7-تووقبایل ات نسل ونسب وطن فروشان میباشید وبخاطر داشته باشی که ،شخصیت ساختگی قبیله های اوغان یعنی وزیر اکبر تو ،بخاطر قوطی نسوار پدرش یک بار دیگر کشور وغیرت وناموس داری رانشان داده وسرانجام همه هست وبود دیار وسرزمین را به بیگانگان فروخت.
      8-تو وخره کی وتره کی وامین ،کشور را به روس ها ،نه فروخت.9-نسل پیشین تو منظورم نجیب است ،طی دیدار به قبایل پای لچ وفاقد هرگونه تمدن وفرهنگ گلبدین را آبرو خطاب نکردوگفته بود که ،شما یعنی اوغان ها در وجودتان تنها تنبان باقی مانده واین تنبان آبروی تان است وبایستی از آن حمایت وپاسداری نمود وآن تنبان آلوده به ... إ همانا گلبدین جان إچه نظر داری فرشید ناقل وفاقد عقل ؟
      10-طالبان که ،بنابه ملحوظات وپیوند پست ودون قبیلوی داری از ایشان دفاع میکنی ،وطن ات "اگر احساس وطن داشتن میکنی"به پاکستان عرضه ننمود؟11- تندیسه وهیکل بودای بزرگ را کی انفجار داد واز نظر تو ،این عمل را میهن پرستی تلقی نمود ؟12- روزی نیست که بروی دختران دانش اموز کشور تیزاب نپاشیده باشی واین حرکت راچگونه توجیه خواهد دادی ؟13- مردم ومملکت را به خونستان ،قاچاقستان ،
      چرسستان ،جنایت وخیانت استان وووتبدیل نموده وعلت وعامل این بدبختی را کی باوجود آورده وکی ها در ادامه این همه جنایت قرن 21 دست دارند ؟طبعیست افکار ودید منحط قبیلوی تو وبرادران طالب .

    • تیمور جا بهارکی! خسته نباش. ده در کجا ، درختیاشی در کجا! فکر مونوم که عقل خوره از دست ده دادی.
      نوشته های تو با این پیام من چه مناسبت و تزدیکی دارد؟ این همه توهینی که تو به ملت بزرگ پشتون میکنی ناشی از مشکل تربیت خانوادگی و اجتماعی تو است. وقتی در سطح یک آدم روشنفکر و آگاه وارد انتر نیت میشوی و گپی به گفتن و نوشتن داری با استدلال و منطق وارد شو.
      اگر واقعاً پشتون یا افغان از نسل یهود باشد که این بسیار جای افتخار و مباهات دارد. زیرا یهود زیرک ترین، داناترین و پر قدرت ترین مردم دنیا از لحاظ سیاسی و اقتصادی است. این یهود را ببین که با پنج ملیون نفوس بر سیصد ملیون نفوس عرب زور است. این یهود را ببین که امروز یگانه ابر قدرت دنیا را رهبری میکند. بیش از شصت در صد جایزه نوبل را یهود هاتا کنون گرفته اند. یهود از نسل پیامبران است. پس اگر پشتون از نسل یهود باشد که وش به حال پشتون ها .
      بهارکی جان، از ملیشه که فرهگی جز غارت و وحشت ندارد دفاع نکن. .

    • من نیز میخواهم از آقای فرشید بلخی چند پرسشی داشته باشم، وامیدوارم که آقای تیمور بهارکی نیز بعدازین خونسردانه پیامهای شانرا بګذارند، تا اګر محترم فرشید بلخی اګر تعلق دوګانه بدو ګروه قومی تاجیک وپشتون داشته باشند احساس توهین نکنند. درین هیج جای شک وجود ندارد که تعدادی زیادی ازهموطنان عزیزما مانند این بنده ازنظر نژادی مخلوطی از دو نژاد میباشد واین جای افتخار است نه ننګ.
      کسانی وجود دارند که هم ترک اند وهم تاجیک. کسانی اند که تاجک وپشتون قرار دارند، کسانی اند که هزاره وپشتون بدنیا آمده اند، این جای برای ننګ وعار ندارد بلکه قابل افتخار می باشد. ولی ازنظر کمیت وهم ازنظر تاریخی افراد دورګه ترک وتاجیک درشمال افغانستان یا هزاره وتاجیک رقم بالا را تشکیل میدهند. در درجه، دوم افراد دارای تعلق دوګانهء پشتون وتاجیک قرار دارند. هزاره وتاجیک درجه سوم، پشتون وازبک، وهزاره وپشتون در درجات پائین قرار دارند.
      اما مشکل افغانستان ، نه پشتونها بلکه افکار واندیشه های منحط وقبیلوی پشتونیستی میباشد، پشتونها چه ازنظر تباری متعلق به قبایل یهود باشند ویا آریا مهم نیست، مهم اندیشهء برتری طلبی است، مهم دیانت پشتونیزم است که درطول تاریخ هم برای خود پشتونها وهم برای غیر پشتونها مصیبت آفریده است، بناء زمانی که ما کنترول خودرا بالای اعصاب خویش از دست میدهیم، ازبس که این اندیشهء منحط در تار وپود پشتونها ریشه داونده است، خود پشتونها را نشانه میرویم، درحالیکه هدف انسانها نه بلکه هدف اصلی همانا طرز تفکر پشتونی، برتری جویی پشتونی، ناسازګاری عقلانیت پشتون با سازه های عدالت خواهانه عصر میباشد، من تاجای که درک کردم آقای فرشید بلخی تاکید بیشتر شان بر بی نظمی های ملیشه های جنرال دوستم درکابل درسالهای پس ازسقوط داکتر نجیب الله میباشد، من منکر آن حوادث نیستم، ولی پرسشی را که از آقای فرشید بلخی باید نمود این است که مګر بازګشت نادر خان بقدرت سیاسی درکابل ازنظر تاریخی توسط کدام ارتش منظم ملی صورت ګرفته وکابل وکابلیان چور وچپاول نشده اند؟ شمالی چور نشده است؟ پاسخ فرشید بلخی درین زمینه چیست؟ مګر نقش ملیشه های ایله جاری جنوبی آنطرف مرز دیورند را که مدت یک هفته کابل را دربست دراختیار داشتند وبا سپه سالار نادرخان دیره دهونی تعهد بسته بودند تا مدت یک هفته کابل را دراختیار آنها قرار بدهد وتمام خزاین ومال دارایی مردم را چور کردند، آیا این موضوع با بی نظمی های جهادیها درسال ۹۰ میلادی قابل مقایسه است یا نه؟
      امروز اولادهای همان جنګ سالاران جاجی ومنګلی در اروپا بعداز آنکه کرسی های بلند دولتی را درزمان داکترنجیب الله احمدزی از دست دادند حالا در اروپا مصروف تاسیس انجمنهای فرهنګی وسیاسی بوده وهنوز هم بصورت مستمر ودوام دار با افتخار با کابل درارتباط بوده وبرای برقراری دوبارهء نظام تګ قومی در فعالیت می باشند. امروز عبدالباری جهانی کجاست؟
      او حالا میان شهرهای قندهار، جلال آباد وپکتیا و وردک در رفت آمد بوده ودرهرجا شعرهای حماسی قبیلوی خویش را سروده وپشتونها را به وجد آورده وخود ویاران وی چون غفور لیوال واسمعیل یون وغیره همه مصروف جمع نمودن قبایل پشتون زیر لوای پشتونوالی وبعد احیای دوبارهء یک نظام تګ قومی می باشند. دا وطن دپښتو دی
      نور قومونه مهاجر او دمغول او تیمورلنګ بچیان دی
      بی پښتو ارګ دپښتنو مرګ دي
      پښتون باید یو موټی شي
      حالا شما آقای فرشید بلخی برای من قناعت دهید که کدام یک برای غیر پشتونها خصوصا برای تاجیکها خطر آفرین است؟ جنرال دوستم ومحقق یا ملیشه های حماسی جنبش جوانان فیس بوکی پشتون که هنوز هم از آنطرف مرز حمایت وپشتیابی میشوند؟
      امیوارم که پاسخهای تان صریح و روشن باشد.
      بااحترام
      پرویز بهمن
      بریتانیا

    • آقای بهمن، درود برشما!
      ای کاش که آدم های ین وطن کم از کم درس خوانده ها و روشنفکرانش با حد شما حتا بسیار کمتر از شما از عقلانیت بهره میداشتند.منظورم عقل نیست، عقل را که ر آدمی دارد با جز کسانی که دیوانه اند. هدف عقلانیت است که عقل را همراه به آگاهی به کار بگیرند و مشکل را درست بررسی کنند و نسخه حل را نیز بنویسند. نه نکه تیمور بهارکی می گوید که احمد شاه ابدالی مفعول بود پس تمام کسانی که از تبار و قوم او اند چنین اند.
      مشکل افغانستان مشکل تعدد اقوام و زبان نیست. درست است که اگر کشوری یک ملت و یک زبان باشد خوب است و موانع ثبات و پیشرفت هم کم میشود. ما بسیاری از کشورهای دنیا اینگونه نیست.
      جامعه پشتون قبیله ای است و این ساختار مانع بسیاری در مسیر ترقی و زندگی مدرن وشهر وندی میباشد. از این رو در هلمند و قندهار و زابل زن با سواد را می کشند و در بامیان والی می شود. اما قربانی اصلی اینساختار در قدم ول پشتونها اند . دیروز در قندهار هفتاد نفر کشته و زخمی شد که اکثراً پشتون بودند. شما باور کنید که پشتونها بیشتربد بخت و فقیر اند نسبت به دیگر اقوام. شما شماری از پشتونهای حاکمو شهر نشین را مد نظر قرار ندهید. در روستا های جنوب و شرق بروید که پشتون ها چقدر زندگی وحشتناک و حیوانی دارند. پس دشنام زدن پشتون مشکل را حل نمیکند.
      من با شما موافقم که غارتگری ملیشه های گلم جم با میشه های قبایلی پشتون در زمان نادر خان تفاوتی ندارد و قبایل بیشتر غارت کردند. اما باور من این است که دوستم و محقق و مارشال و عبدالله و .............. رهبران قومی شده نمی توانند . این ها با رهبران قبایل پشتون تفاوت ندارند.
      یک نکته را برایت میگویم که همیشه به خاطرت باشد. در تاریخ انسانی از زمان آدم تا قیامت دیگر نه تاجک های اوغانستان و نه ازبک ها و هزاره هایش این فرصت طلایی را بدست نمی آورند که دو هزار تانک و سیصد طیاره در اختیار داشته باشند و حکومت کنند. احمد شاه مسعود آن همه تانک و طیاره و موشک و توپ را نتوانست در استقرار حکومت خود استفاده کند و خودش را قربانی سیاست های غلط خودش کرد. ملیشه دوستم و آخند مزاری را که نپرس چه کردند؟ مگر جناب بهمن ندیدی که در این دوسال هزاره و ازبک دو وزیر خود را نتوانستند از راه پارلمان تأییدبگیرند. در زمان حکومت ربانی این هزاره یازده وزیر داشت و ملیشه های دوستم پادشاهی میکردند. تمام این ها این شایستگی را پیدا نکردند که از آن استفاده کنند.

    • آقای فرشید سلام برشما!
      من هیچ ندانستم که بالاخره اختلاف شما با آقایون تیمور بهارکی ومزاری درچی بود؟ این بګومګوهای شما با آقایان مزاری وتیمور بهارکی نیز اختلاف اصولی بمن معلوم نمیشود، که اشخاص ورهبران سیاسی غیر پشتون درګذشته چه کردند وحالا چه میکنند. آیا اشتباهات مسعود، اشتباه همهء تاجیکهاست؟ آیا اشتباه مزاری ومحقق وخلیلی اشتباه همهء هزاره هاست؟ آیا اشتباه دوستم اشتباه تمام ازبیکهاست؟
      واضح است که پاسخ دربرابر این پرسشها همه منفی است، اما دربارهء حاکمان پشتون قضیه برعکس است، پشتونها مدعی اند، که اګر عبدالرحمن اشتباهی کرده است نباید آن اشتباه را به تمام پشتونها نسبت داد، ولی اګر یکی از اولاده هایش کار خوبی را انجام داده باشد در آن تمام پشتونها خودشانرا شریک میدانند واین را ازموهبت های الهی میدانند که خداوند ګویا پشتون را چنین با استعداد وباکفایت آفریده است.
      اینکه عبدالرحمن خان بخش بزرګی ازقلمرو حاکمیت خویش را درآنطرف مرز به انګلیسها داد، وپنجده را به روسها واګذار کرد وبخش بزرګی از اقوام غیر پشتون وپشتون ونورستانی را درین طرف مرز قتل عام کرد این را نباید بحساب تمام پشتونها بحساب آورد، اما اینکه شاه امان الله، استقلال رسمی کشوررا از انګلیسها اعلان کرد درین افتخار تمام پشتونها شریک اند زیرا پشتونها فطرتا مردمان آزادیخواه وآزادی پسند استند واقلیتها همه بیګانه پرست وعقده ایی، لطفا به کتاب سقاوی دوم مراجعه نمائید.
      اما خودم شخصا در اصل با نظر شما موافق استم که انسانها بخاطر متعلق بودن شان به قوم وقبیلهء خاص مجرم شناخته نمی شوند تا وقتیکه فردی یا ګروهی ازظلم وبربریت هم تباران شان بدفاع کورکورانه برنخیزند، وخودرا عمدا وقصدا شریک تمام جرم هم تباران شان نسازند. درزمان خلافت عثمانی، ارمنی ها توسط ترکهای عثمانی قتل عام ګردیدند. آیا ترکهای فعلی را میتوان مجرم درنسل کشی ارامنه دانست؟
      آری!
      درصورتی که یک ترک امروزی بدفاع ازعمل اجداد خویش برخیزد وی مجرم است. شاید قابل حبس ویا اعدام نباشد ولی وجدانا میتوان وی را شریک درآن جنایت بشری دانست.
      اساسا پشتونها نیزمانند سایر افراد بشری حق زنده ګی وحیات دارند، وهیجکسی آنهارا بدلیل قومیت شان ویا زبان شان محکوم کرده نمی تواند. زبان پشتو یک زبان است، خواه درحالت مردن باشد ویانباشد، خواه زبان علمی باشد ویا غیر علمی خواه زبان زنانه ومهربانانه باشد یا زبان زورګو وخشن بالاخره یک زبان است وبخشی از انسانهای یک جامعه به آن تکلم ورفع مشکل می نمایند.
      اما قضیه زمانی مشکل زا میشود که این زبان به یک ایدیالوژی فاشیستی تبدیل شده واز آن بحیث یک حربه ویک اسلحه برای رسیدن بقدرت سیاسی کار ګرفته شود که این کار همین اکنون ادامه دارد. پشتونها خودشانرا بدلیل زبان پشتو وفرهنګ پشتونوالی وداشتن فرهنګ وعنعنات قبیلوی مجزا ازسایر اقوام دانسته، وخودرا اکثریت قاطع ومستحق حکومت کردن بالای دیګران میدانند. ارګ بدون پشتو را معادل مرګ تمام پشتونها میدانند. درصورت راه نیافتن به ارګ ریاست جمهوری تمام پشتونها خودشانرا مانند، اکثرییت سیاه پوست در افریقای جنوبی قبل ازماندیلا احساس نموده وخودرا محروم از همه چیز میدانند. در افریقای جنوبی سالها اقلیت سفید پوست انګلیس بالای اکثریت سیاه پوست بومی حکم رانده است . ورژیم اپارتاید وتبعیض نژادی را بالای شان برقرار ساخته بود. درصورتی که ارګ دراختیار پشتونها قرار نداشته باشد پشتونها خودشانرا درخانهء خودشان اسیر وبی وطن میدانند.
      آقای فرشید بلخی!
      من وتو هرقدر غم پشتونها را بخوریم که آنها قربانی سیاستهای حاکمان هم تبارشان ویاسیاست مداران پشتون شده اند دردی را دوا نمی کند. زیرا واقعیت های تلخ درماتمکدهء ماوشما طوری دیګری است، مشکل اصلی درجامعهء قبیلوی پشتون این است که باسوادان پشتون ، رفتارها وهنجارهای عشیره ایی وقبیله نشینی وغژدی نشینی را برای پشتونها تیوریزه میکنند، آنرا برای شان نشانی از افتخارات تبلیغ میکنند، برعکس خودشان و اولادهایشان دراروپا دربهترین دانشګاه های دنیا به درس وتعلیم پرداخته وحتی ازنوشتن وخواندن وتکلم نمودن یک جمله به زبان پشتو عاجز می باشند.
      این قشر تحصیلکردهء پشتون است، که برای پشتونها جهل وخرافه را بنام غیرت پشتونوالی، تبلیغ وتلقین میکند، وتودهء بشری، مانند رمهء ګوسفند به سخنان اینها ګوش میدهند.
      تحصیلکرده ها، مقدمهء ابن خلدون را خوانده اند، آنها میدانند که هرګاه تعصب قبیلوی از یک جامعهء ایلی وقبیلوی رخت بربندد، آنګاه روحیهء مبارزه طلبی نیز در وجود افراد سست می شود. بناء تا جای که مقدور است باید استاد روستار تره کی وباری جهانی واسماعیل یون برطبل افتخارات موهوم حاکمان پشتون بکوبند وپشتونها را قانع سازند که یګانه علت پیروزی شمشیرزنی های پدران شما همانا پشتون بودن شان بود، واینکه آنها براساس ارزشهای پشتونولی متعهد بودند، پس تو پشتون امروزی نیز اګر میخواهی که آن افتخارات را از دست ندهی کوشش کن که حتی ازیک سګ پشتون هم اګر پایش در ارګ برسد پشتیبانی نمايی.
      بناء جامعهء پشتون چه بخواهیم وچه نخواهیم با این تیوری پردازیها وترساندنهای فرزندان باسواد خودش قربانی این جهالت ګردیده است. درحقیقت این قشر تحصیلکردهء پشتون است که به قیمت جاهل نګاهداشتن توده های بشری پشتون خواهان سلطه برکل جامعهء افغانستان می باشد.
      حالا برای یک غیر پشتون چه ازبیک وچه هزاره وچه هم تاجیک چه راهی موجود است که درجامعهء کثیرالقومی چګونه میتواند بحیث یک شهروند متساوی الحقوق ازحق مدنی خود ازحق زبانی وفرهنګی خود بدفاع برخیزد؟
      یا مجبور است که این دروغ تاریخی را بپذیرد که افغانستان هفتاد فیصد آن را پشتونها تشکیل میدهند، آنها از پدر پدر حق حاکمیت را درین کشور دارند وبرای اینکه جامعه بیشتر پراګنده وپاشان نشود من ازتمام حقوق مدنی وشهری وفرهنګی خود میګذرم، هرچه که برادر بزرګ ګفت از آن اطاعت میکنم.
      یا اینکه با اقوام غیر پشتون که درین درد وغم با من شریک استند مذاکره میکنم که آقایان وخانمها!
      آیا شما به این شیوهء زنده ګی راضی استید؟ آیا واقعا شما هم مانند من برادر کوچک استید ودراقلیت قرار دارید واولاده های جنګیز ومغول وتیمورلنګ استید؟ چه باید کرد؟
      تاچه وقت بخاطر برچسب نخوردن تجزیه طلبی وستمی بودن وکمونیست بودن خاموش بمانیم؟ آیا این جامعهء چند زبانه مربوط یک قوم است؟ آیا دیګران نباید سهم مساوی در ادارهء این کشورباید داشته باشند؟
      بالاخره تاچی وقت؟
      درتمام دنیا، جامعهء چند فرهنګی باعث اعتلا وپیشرفت میشود ولی چرا درین ګوشهء از دنیا ما به این مصیبت ګرفتار آمده ایم؟ راه بیرون رفت چیست؟
      مطالعات من این را می رساند که عامل بدبختی تمام این کشور همانا برتری طلبی وافزون خواهی برادر بزرګ است، که این افزون خواهی را حالا به ایدیالوژی ملی تبدیل نموده است وازدیګران میخواهد که تا کورکورانه سر تسلیم وانقیاد را بګذارند.
      نه هزاره ها مفکورهء برتری طلبی دارند، نه هم تاجیکها ونه هم ازبیکها. این اقوام میخواهند سهم مساوی درقدرت ودرسرنوشت مردم شان داشته باشند. بناء بهتر این خواهد بود حتی پشتون های غیر فاشیست اګر یافت شود باید همه یک حلقهء تجدد طلبی وحق طلبی را ایجاد کنند وبه برادر بزرګ بفهمانند که اګر خودت هم در رأس قدرت قرار نداشته باشی برادران کوچک باهمدیګر به جنګ ونزاع نمی پردازند.
      تطبیق این مفکوره، به نظر بنده ازخودګذری وایثار می طلبد، اګر تاجیکها به این فکر باشند که بدون تعاون وهمکاری ازبیکها وهزاره ها میتوانند برکل جامعه ویا بخشی ازجامعه حکومت می کنند اشتباه میکنند.
      به همین ترتیب ازبیکها وهزاره ها هم اګر به این فکر باشند که بدون مشارکت تاجیکها وتعاون آنها میتوانند به اهداف خویش برسند اشتباه میکنند.
      اګر کسی میخواهد که انحصارطلبی قومی برادر بزرګ را در افغانستان پایان دهد باید ازګذشته ها بیاموزد واشتباهات ګذشته را تکرار نکند، باید دربرابر برادران هم سن وسال خویش ازخود خویشتن داری وګذشت وایثار نشان دهد. درغیر آن برادر بزرګ انګیزه های زیادی برای تداوم قدرت انحصارطلبانه در افغانستان دارد.
      بااحترام
      پرویز بهمن

    • آقای بهمن درود، ای کاش که رفتار و عمل آدمی هم چون گفتار و نوشتارش آسان میبود. ازبک و هزاره و تاجک مانند نوشته ای شما درعمل هم توانایی خود را برای تعین سرنوشت خود و اثبات نقش و حق خود نشان میدادند. بهمن جان نپرس که وقتی میدان عمل یکجا بودن و یکجا رفتن و یکجا حکومت کردن این سه قوم می آید که آمد می بینی که چقدر مشکل خلق میشود. گذشته را شاهد هستید که مزاری و دوستم با مسعود چه کردند؟ گناه از که بود من به این زیاد فکر نمی کنم اما نتیجه را می بینم که چه شد. امروز می بیند که هر سال بنام سالروز فاجعه افشار شماری از نویسندگان هزاره مسعود را جنایتکار، هیتلر و............ میگویند و قاتل هزاره ها. تاجک ها همان های که زیاد به تاجک بودن فکر میکنند و به آن باور دارند و مسعود را هم رهبر اسطوره یی تاجک میدانند و تقدیسش میکنند و.......... همه سکوت میکنند. تا شاید همان آرزومندی شما را در یکجایی هزاره و تاجک در برابر فاشیزم پشتون که به زعم شما خطرش بیشتر است برای تاجک و هزاره و ازبک حفظ کنند. این را نمی گویند که اگر بابه مزاری سرکی را که از افشار تا سر کوه زیارت در حال کشیدن بود و چند تانک را با بالای کوه زیارت نقل میداد سرنوشت مسعود چه می شد؟ مسعود نه تنها کابل را باید ترک میگفت که تمام زمین شمالی به شمول فرودگاه بگرام تا دهانه سالنگ و گلبهار میدان گلوله باران بابه میبود . مسعود راهی جز رفتن بدرون دره پنجشیر نداشت. هیچ التماس و مذاکره ای هم بابه مزاری را قانع نکرد. اما شما باور کنید که اگر باردیگر فرصت مشابه گذشته پیش آید بد تر از آن می شود که شد. شما در فضای شاعرانه در لندن به سر می برید و من اینجا در مزار و کابل می بینم که چه میگذرد. حالا دعا کنید که خداوند سایه کافران امریکایی و اروپایی را از سر این افغانستان اسلامی و مسلمان کم نکند. اگر این دعای من را مخالف اسلام، غیرت و شجاعت و قهرمانی و استقلال افغانستان میدانید ، من متأسفم.

  • Crimes against children are very common in Afghanistan. They keep boys and let them dance. I am sure The righter of this article was one of those children and his kata was a pashtun. Otherwise it is not possible to find a reason for such a stupid article. .Surely any casualties are bad, but we have in Afghanistan far more terrible happenings. like killing of taliban in mass graves . and killing of taliban in containers and so on. .

  • تشکر از استاد میمنگی عزیز .
    ما منتظر مقالات بعدی شما خواهیم بود موفق و شادکام باشید .

  • سلام به همه!
    میخواهم تست کنم که هنوز هم پیام هایم ( از چند روز به اینطرف) حذف میشود، یا اشتباه در کمپوتر من است.

  • مشکل حتماّ جای دیگر بود. خوشبختانه کابل پرس? سانسور نمیکند!
    جالب است، ببینید!
    http://www.youtube.com/watch?v...
    تظاهرات بزرگ عساکر بازگشته امریکائی از جنگ عراق و افغانستان علیه کنفرانس ناتو در شیکاگو.
    عساکر بازگشته ازین دو جنگ مدال های شانرا به نشانه اعتراض علیه ساسیت دولتمردان شان درین تظاهرات بدور پرتاب کردند. و هرکدام شان به جملات کوتا دلیل اعتراض شانرا بیان کردند.
    اینهم چند نمونه از سخنان ایشان:

    • امید که اطفال عراق و افغانستان مرا ببخشند، برای جنایت بزرگی را که بر حق شان روا داشتم.
    • دشمنان ما 10 هزار کیلو متر دور تر ازین جا نیستند، بلکه درهمین جا در بانک ها در شرکت های بزرگ…. نشسته اند.
    • 40 هزار عساکر از اردوی امریکا استعفأ دادند، زیرا ایشان علیه جنگ امریکا در عراق و افغانستان بودند.
    • این جنگ یک دروغ بزرگ است و ما فریب خوردگان ازین جنگ پشیمان ایم.
    • این مدال شجاعت نیست که برایم اعطأ کردند، بلکه مدال ترور است.
    • بمن گفتند، مردم اعرق را آزاد میسازم، اما در عوض پایگاه های نفت عراق رابه آتش کشیدم.
    • من از مردم عراق و افغانستان معذرت میخواهم، زیرا وطن شانرا ویران کردم.
    • مدال خود را به نشانه اعتراض مسترد میکنم. بخاطر تجاوزات جنسی که علیه خواهران ما هر روز در اردوی امریکا صورت میگیرد. زمانیکه ما از خواهران خود حمایت کرده نتوانیم، جطور از خواهران افغانی خود حمایت کنیم.
    • ملا نادر.
      شاید ضمیر تعدادی بیدار شده باشد ولی این بدین معنا نیست که رژیم های حاکم در اوغانستان و عراق مردمی و ناقص حقوق ابتدایی مردم شان نبودند . اعمال صدام و ملا عمر و وابسته گی شان به خارج بعد معاصره اقتصادی و قطع روابط بین المللی مردم شانرا زیر خط فقر قرار داده بود .

    • هزار مراتبه شکر به امریکا نعلت به ملا عمر کور و گلبدین سیا دل
      ظهور امریکا در افغانستان نویدی عیدی ازادی بود ورنه ملاعمر کور هزاران در هزار اطفال های مظلوم این سر زمین را زنده بگور و فراری میکرد.
      ما با امریکا مشکلی نداریم مشکل ما ملا عمر کور با باند تروریست و خون خوار ان است .

    • درینجا من با تو موافقم اما باید املا و انشایت درست شود.
      مراتبه = مرتبه
      نعلت = لعنت
      سیا دل = سیاه دل
      ازادی = آزادی
      اطفال های = طفل ها = اطفال
      فراری میکرد = فراری می داد.
      آهسته آهسته سرپایت ایستاده میشوی . کوشش کن؟

    • تشکر اوغان جان
      کنیشکا قزلباش به تو فقط یک نام میزیبد که او عبارت از اوغان است یعنی کنیشکا قزلباش اوغان .

  • ملا های بینام،
    شما بین دو بد (امریکا و طالبان + کرزی) یک بد را انتخاب کردید. من هردو را رد میکنم.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس