صفحه نخست > دیدگاه > از چاله "جهاديزم" به چاه " تروريزم"!

از چاله "جهاديزم" به چاه " تروريزم"!

آقاي خليلزاد رييس جمهور كرزی را مهره سوخته خوانده و او را لايق رهبری براي افغانستان نمی داند
احمد بصيربيگزاد
جمعه 30 می 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

با وخيم ترشدن اوضاع امنيتي ، نزديك شدن زمان انتخابات ، افزايش روز افزون قدرت ونفوذ طالبان ، بازگشت شماري زيادي از كمونيست هاي سابق در چهار چوب حكومت و حضور فعال وسنگين حزب اسلامي حكمتيار در بدنه دولت دورنمايي حاكميت تحت الحمايته ايالات متحده آمريكا در كابل را با خطر سقوط واضمحلال دوباره به كام افراط گريي وسلطه طلبي مخوف قومي مواجه ساخته است؛ دولتمردان كاخ سفيد اينك متوجه شده اند، جابجايي روزافزون چهره هاي سرشناس كمونيست ها در بدنه دولت و اشغال وزارت خانه ها توسط افراد گلبدين حكمتيار ؛ حامدكرزي را بيش از هرزمان ديگر در اتخاذ تصاميم ورويا روي با مشكلات درمانده ساخته ونفوذ قابل توجه مهره هاي قسم خورده طالبان را در بخش هاي امنيتي ونظامي كشور موجب شده است؛

رابرت گيتس وزير دفاع ايالات متحده آمريكا هفته گذشته از اين موضوع پرده برداشته گفت:« سازمان القاعده وگروپ هاي ترورستي در منطقه هر روز قدرتمند تر مي شوند واين خطر وجود دارد كه به سلاح بيولوژيكي دست يابند همچنان حضور گسترده افراد حزب اسلامي حكمتيار در پست هاي مهم دردولت حامدكرزي مايه نگراني جامعه غرب شده است». همچنان مقامات برتانيا نيز اوضاع كنوني را در افغانستان وپاكستان شكننده ارزيابي ميكنند . گرداون بروان نخست وزير برتانيا افزايش نفو ذ شبكه القاعده و حزب اسلامي حكمتيار را در سال هاي اخير نگران كننده خوانده گفت: « بيت الله محسود پاكستاني و گلبدين حكمتيار طي يك سال اخير موفقيت هاي چشمگيري داشته وخطر جدي منافع غرب در منطقه محسوب ميشوند اين نگراني وجود دارد كه شبكه القاعده در بخش هاي امنيتي ونظامي دولت حامد كرزي جابجا شده و در يك همآهنگي با برخي وزراء دولت حامد كرزي كه با حزب اسلامي ارتباط دارند افغانستان را به چالش بكشانند ».

اين موضوعات پس از حادثه 8 ثور و دستگيري 3 جنرال عالي رتبه افغانستان به اتهام همدستي با طالبان وحزب اسلامي وهمچنان سياست مذاكره وگفتگو با طالبان از سوي وارثان به قدرت رسيده بي نظير بوتو در پاكستان« دولت ضياء گيلاني»، دنيا ومطبوعات را حيرت زده ساخته و يك بار ديگر اين گمان را تقويت كرد كه افغانستان از چاله به چاه افتاده و خطر سقوط ؛ اين كشور را تهديد مي كند؛

روزنامه واشنگتن پست در يك مقاله طولاني به وضعيت كنوني وزيرستان جنوبي ، قدرت ونفوذ افراطيون مذهبي وهمچنان نفوذ روزافزون افراد حزب اسلامي حكمتيار در بدنه دولت حامد كرزي پرداخته نوشته است: « گلبدين حكمتيار پس از تبعيد از ايران وسازمان دهي مجدد ، درحال حاضر به يكي از سازمان يافته ترين تشكيلات سياسي و نظامي افغانستان مبدل گشته و بسياري از پست هاي كلان در دولت كنوني از افراد حزب اسلامي پر شده است. هرچند اين افراد در ظاهر با حزب اسلامي وطالبان مخالفت دارند اما واقعيت امر اينست كه اين افراد با حزب اسلامي همچنان وفا دار هستند . آمريكاي ها به اين افراد مظنون هستند اما به دليل وزن سنگين سياسي آنها ، قدرت كناز گذاشتن آنها نه براي آمريكا ميسر است ونه براي دولت حامد كرزي»؛

همزمان با به راه افتادن جريان مذاكره مستقيم دولت جديد پاكستان با بيت الله محسود رهبر جوان وقدرتمند طالبان در پاكستان پايگاه انترنتي آسيا تايمز آنلاين به نقل از يك منبع امنيتي پاكستان كه نامش را افشا نكرده است نوشت : « با وخيم تر شدن اوضاع امنيتي در افغانستان ونفوذ چشمگير حزب اسلامي حكمتيار در دولت حامدكرزي ، مقامات اطلاعاتي ايالات متحده آمريكا به منظور جستجو يك راه حل اساسي وپيشگري از گسيختگي بيشتر افغانستان، خود با سران طالبان وارد مذاكره وگفتگو شده است. بر اساس اطلاعات منتشره از سوي برخي چهره هاي جهادي حامي طالبان در پاكستان گردانندگي اين جريان را يك تن از رهبران بلند پايه مذهبي پاكستان به عهده داشته است . اين منبع به آسيا تايمز گفته است اين گفتگو ميان سازمان اطلاعاتي پاكستان( آي ، اس ، آي ) ، نمايندگان دفتر بازرسي فدرال آمريكا (اف ، ب ، آي ) با سران طالبان وحزب اسلامي در پايگاه هوايي سامونگي در نزديكي شهر كويته پاكستان انجام شده است».

هرچند تا كنون از نتايج اين مذاكرات وگفتگوهاي سه جانبه جزياتي افشا نشده است اما گفته مي شود محور اصلي بحث ، انتخابات و زمينه مشاركت وحضور طالبان در قدرت بوده است . كارشناسان امور سياسي مذاكرات پيچ در پيچ و غير متجانس چند جانبه وبعضا مشكوك را در وزيرستان جنوبي حركت ناكام خوانده و آن را در راستايي انتخابات پيش روي افغانستان عنوان ميكنند . احمد رشيد روزنامه نگار وتحليل گر برجسته پاكستاني، اين گفتگو ها را تكرار گفتگو هاي ناكام پرويز مشرف با طالبان خوانده به روزنامه جنگ پاكستان گفته است :« پرويز مشرف 3 سال قبل با يك گروه كارشناس آمريكاي چندين دور مذاكره با طالبان را تجربه كرده بود اما هر بار به ناكامي مواجه شد . طالبان به رهبري بن لادن و ايمين الظواهري به جهاد مقدس با آمريكا وغرب فكر ميكنند وحضور نيروهاي نظامي آمريكا را در خاور ميانه ( عراق، افغانستان و حمايت از اسراييل ) اشغال آشكار سر زمين هاي اسلامي تلقي كرده و جهاد با آمريكاي ها را يك وجيبه شرعي مي پندارند . بنا بر اين ، اين گفتگوها ( چه ميان پاكستان وطالبان باشد وچه ميان سه جانب پاكستان ، آمريكا و طا لبان) را يك حركت ناكام و تسلسل باطل هرچند گمراه كننده مي دانم »؛

اين وضعيت چگونه شكل گرفت؟

طي سه سال بعد از سقوط حاكميت طالبان ، تمام سعي وتلاش رييس جمهوركرزي با مشوره وگردانندگي زلمي خليل زاد سفير ونماينده خاص ايالات متحده آمريكا بر اين معطوف شد كه چگونه مجاهدين ومتحدين نبرد با تروريزم را از قدرت بيرون بكشد. رييس جمهور بر اين عقيده بود كه با كنار زدن مجاهدين مي تواند حمايت بيشتر جامعه جهاني را بدست آورده و سال هاي زيادي در راس قدرت باقي بماند . بركناري مارشال« محمد قسيم فهيم » به عنوان چهره اصلي وچالش ساز فراكسيون مخالف رييس جمهور كرزي و اعطاء عنوان سناتوري به وي ، داكتر عبدالله از وزارت خارجه ، يونس قانوني از وزارت داخله ، بيرون كشيدن اسمعل خان از قدرت ونفوذ فوق العاده در هرات ، گل آقا شير زوي از قندهار و ايجاد سناريوي جنگ ميان جنرال دوستم واكبر باي به منظور بد نام ساختن جنرال نامدار شمال و حمايت وتقويت تصنعي از عطا محمد نور در برابر جنرال دوستم ،همه اين فعل وانفاعالات چالش ساز با هوشياري و زيركي دكتر خليلزاد دررا ستاي تضعيف مجاهدين تحت عنوان جنگ سالار وتفنگ سالار صورت پذيرفت.

کارتون از عتيق شاهد

پس از تخليه چهره هاي اصلي مجاهدين تحت عنوان جنگ سالار از قدرت واعطاء عناوين تشريفاتي برايي آنها ،‌ زمينه براي حضور چهره هاي جديد وبه اصطلاح غرب گرا در قدرت فراهم شد . دسته ها وگروپ هايي كمتر شناخته شده و بسيار خطر ناك براي رييس جمهور، بزودي پست هاي كليدي را در قدرت تصرف كردند . واين آغاز بد بختي هاي افغانستان پس از طالبان و افزايش روز افزون قدرت ونفوذ طالبان و حزب اسلامي حكمتيار در بدنه دولت بود؛

كارشناسان مسايل منطقه معتقدند حلقه ماحول رييس جمهور كرزي( مانند فاروق وردك ، عبدالجبار ثابت ، كريم خرم و...) كه به حزب اسلامي حكمتيار وفاردارند، طي سه سال اخيربيشترين تلاش خود را براي شامل ساختن افراد وفادار حزب اسلامي در بدنه دولت تحت پوشش آشتي ملي به رياست صبغت الله مجددي متمركز ساخته وسعي بر استعفاء معاون اول رييس جمهور ( ضيا مسعود) و جايگزين عبدالهادي ارغنديوال و همينطور بركناري رنگين دادفر اسپنتا از وزارت خارجه و جايگزين ساختن فاروق وردك و دور ساختن جنرال دوستم از صحنه سياسي ونظامي و... كردند ؛

يك منبع در رياست امنيت ملي افغانستان كه از ذكر نامش خود داري كرده گفته است :« قرار است آقاى عبدالجبار ثابت جواز فعاليت يك شركت خصوصى امنيتيى متعلق به طرفداران حزب اسلامى افغانستان را از دولت كسب كند. هم اكنون بيش از شش هزار و پنجصد تن از نيرو هاى رزمى حزب اسلامى در داخل شهر كابل منتظر تأسيس شركت خصوصى امنيتى مورد نظر گلبدين حكمتيار و منتظر دريافت جواز فعاليت و شموليت در آن شركتِ در ظاهر خصوصى هستند. حزب اسلامى افغانستان به رهبرى گلبدين حكمتيار مى خواهد مانند اعضاى ادارى حزب كه در كابينه حضور قوي دارند ، نيرو هاى نظامى اش را نيز در همه ولايات كشور تحت پوشش كارمندان شركت هاى امنيتى داخل شهر ها و شهرستان هاى كشور سازد و براى فعاليت هاى آن نيرو ها مجوز قانونى دريافت كند تا كسى در آينده مانع حركت ها و حمل و نقل سلاح توسط آن نيرو ها نه گردد».

برخي منابع گزارش مي دهند طي يك سال اخير شش ونيم هزار نفر از افراد تعليمات يافته نظامي حزب اسلامي در كابل جاي گرفته ؛ بيش از دونيم هزار جنگجوي اين حزب در اطراف شهر هرات در مناطق گذره ، پشتون زرغون و اوبه مسكن گزيده اند ؛ بيش از دو هزار چريك نظامي اين حزب وارد ولايت فراه شده آند ؛ و نه هزار نفر از وفاداران اين حزب به صفحات شمال افغانستان سازما دهي شده اند ؛ وهمينگونه بيشتر از سه هزار جنگجوي حزب اسلامي در ولايات غزني ، لوگر و وردك همين اكنون مسلح شده اند. همچنان حزب اسلامي هم اكنون قوي ترين گروپ پارلماني را در درون شوراي ملي افغانستان دارد. بيش از 33 نماينده در پارلمان وهمينگونه بيش از 20 سناتور در مجلس سنا وچندين والي با صلاحيت در كنار وزراي با نفوذ مانند فاروق وردك ، كريم خرم، اميرزي سنگين ، عبدالجبار ثابت لويه سارنوال وبرخي چهره هاي ماحول رييس جمهور وبسياري از جنرالان وافسران شامل وزارت دفاع كه به اين حزب ظاهرا غير قانوني وفادارند جايگزين مجاهدين و متحدين روزهاي اول رييس جمهور كرزي شده اند؛گرداننده اصلي اين سناريوي موفق كه بود؟

رييس جمهور كرزي دريك تاكتيك بسيار زيركانه براي ايجاد اختلاف وانشعاب بين مخالفين پر قدرت خود اقدام به جلب برخي اعضاء جبهه شمال از جمله يونس قانوني ، برهان الدين رباني رييس جمهور سابق واحمد ضياء مسعود برادر احمدشاه مسعود گام برداشت . دراولين گام با معرفي احمد ضياء مسعود به عنوان معاون اول زمينه حذف عملي مارشال « محمدقسيم فهيم» ، را فراهم ساخت و تلاش كرد در آغاز از ظرفيت وپتانسيلي كه در وجود شخصيت احمدشاه مسعود وجود داشت به نفع خود مصادره كند . اين اقدام رييس جمهور باعث شد تا ضربه اي جدي به تحركات سازمان يافته « احمدولي مسعود» ديگر برادر احمدشاه مسعود وارد آيد زيرا احمدولي داراي تفكرات انتقادي نسبت به كرزي و تيم او بود و با تشكيل يك حزب سياسي در مقابل كرزي قد علم كرده بود.

آن گونه كه شواهد و قرائن نشان مى دهد، كرزي به ائتلاف با ربانى ، احمد ضيا مسعود وحتى يونس قانونى يك ديد تاكتيكى داشت. پس از مدتى در نحوه همكارى با آنان تجديد نظر كرد و مجاهدين را جنگ سالار خوانده از دايره قدرت حذف كرد .وي به گردانندگي زلمي خليلزاد در چارچوب همين راهبرد، مدتى از ائتلاف با ژنرال فهيم براى حاشيه نشين كردن ساير رهبران ائتلاف شمال بهره گيرى كرد و سپس، چندماه مانده به انتخابات او را كنار گذاشت و اعلام كرد كه در دولت جديد فهيم، ديگر معاون اول او نخواهد بود..

پيش از آن بخش ديگرى از اين سناريو در غرب افغانستان اجرا شد ه بود و« محمد اسمعل خان » والى قدرتمند هرات از قدرت بركنار شد تا فضا را در هرات نيز به نفع خود تغيير دهد .

عزل اسماعيل خان، به كرزي اين فرصت را داد تا به هرات نه به عنوان كانون مهم مخالفان و رقباى انتخاباتى خود بلكه به عنوان يك حوزه نفوذ خود نگاه كند . او مدت ها قبل، همين روند را در مقابل والى قدرتمندى چون «گل آقاى شيرزى»درقندهار اجرا كرده بود وبا احضار وى به كابل و سپردن امور يك وزارتخانه حاشيه اى به او، در عمل تركيب قدرت در قندهار مركز پشتونها را نيز به نفع خودتغيير داده بود او همين تاكتيك را در قبال ژنرال «عبدالرشيد دوستم» ازبك نيز به مورد اجرا در آورد و «مزار شريف» را در حوزه حاكميت و وقدرت خود قرار داد .

مجموعه اين ويژگى ها به كرزي و خليلزاد اين فرصت را فراهم آورد تا با هر يك از مخالفين قدرتمند خود به گونه اى خاص وارد رويارويى شوند برخى را جذب و برخى را تخريب كنند.؛

هرچند رييس جمهور كرزي با مشوره زلمي خليلزاد موفق شد رقباي غير پشتون خودرا از صحنه سياسي حذف وبه حاشيه برانند اما شكل گرفتن گروپ هاي پشتون خواه وسلطه طلب نيز عرصه را به وي تنگ تر كرده اينك رييس جمهور را در چالش بد تر از گذشته قرار داده است . چالشي كه ديگر زلمي خليلزاد نيست كه به او كمك كند زيرا آقاي خليلزاد رييس جمهور كرزي را مهره سوخته خوانده و او را لايق رهبري براي افغانستان نمي داند؛ آخر كلام اينكه رييس جمهور كرزي با سعي وتلاش زياد خود را از« قيد و چاله» مجاهدين رها ساخت اما در تاريكي مخوف تر وخطر ناك تر براي افغانستان يعني « چاه تاريك » فرو رفت؛

روزنامه نگاروتحليلگر

آنلاین :

فرياد

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • تمام تحلیل جناب عبدالبصیر بیگزاد قابل قبول است اما نتیجه گیری آقای بیگزاد را مبنی بر اینکه گویا کرزی از یک چالش خودرا نجات داد وبه چاه دیگری غلتیده این را بنده حقیر فقیر قبول ندارم.

    زیرا کرزی خودش از اول میدانست که وی اهل اداره نیست و دیگران هم بشمول خلیلزاد و غیره این نکته را به گوش وی زمزمه کرده بودند که وی بالاتر ازیک وزیر خارجه تشریفاتی بی قدرت استعداد اداره یک کشور را مانند افغانستان ندارد وبرایش گفته بودند که بچیم تو اهل اداره وکار نیستی. اما خواهی نخواهی باید جاده را برای دیگران و اداره چیان آینده مانند اشرف غنی احمدزی ویاهم انورالحق احدی و جلالی وغیره مدعیان پشت پرده رهبری بلا منازع قومی در افغانستان صاف و آمده کنی.

    مانع اصلی دربرابر چنین خواست تنها احمدشاه مسعود بود وی باتمام اشتباهات که مرتکب شد اما به یقین که گذشت چندین سال جنگ وجهاد ومبارزه وی علیه شوروی سابق و حزب اسلامی و پناه نبردن به پاکستان وایران وی را چنان مناعت و غرور بخشیده بود که به هیچ صورت به این وضع ذلت بار را که واقعا خودش هم پیش بین بود نمیتوانست قبول کند وبه این ذلت تن در دهد حالا معلوم میشود که پروژه سازمان القاعده که اگر کشته شدن مسعود نیز جزء همان پروژه باشد همه وهمه ازیک منبع سرچشمه گرفته است که همانا "برادر بزرگ" سی آی ایه میباشد. بعداز مسعود من یقین دارم که نه برادران وی ونه هم افراد مانند قانونی وفهیم وغیره به هیچ صورت دربرابر این همه توطئه ها ودسایس قدرت مقاومت و درک توطئه ها را ندارند. بناء این سناریو از قبل تهیه شده بود وبعداز مسعود باید نیرو های باقی مانده وی متلاشی میشد که شد ودیگر حکمتیار جمع طلبه های کرام وغیره جزء همان پروسه قبلی شرکت های نفتی استند که بار دیگر شاهد ورود آنها به یک رنگ نسبتا گوارا روی صحنه سیاسی کشور خواهیم بود

  • من از آقای بصیر بیگزاد بخاطراین تحلیل همه جانبه وپرمحتوایش که حقایق مهمی را درخود نهفته دارد، تشکرمیکنم ودراین راستا موفقیتهای بیشتروبیشتر برایشان آرزومندم. کامگارباشید.

  • گرچه نویسنده گرامی به مطالب خوبی اشاره نموده است. وحقایق را نیز بیان داشته است . اما اگر خوب دقت شود او در یک تناقض آشکار گرفتار آمده است؛ زیرا از یک طرف حامد کرزی را در جابجای مهره ها مختار و بااراده فرض نموده است( دراین طرف قضیه نفوذ نیروهای حکمت یارو..ورا بدون رضایت غربی هاترسیم نموده است...) واز سوی دیگر اورا مهره غربی در نظر گرفته است! واینکه او خود مثل وزیر یا سفیر آمریکا عمل میکند...

    چرا نویسنده خودش را راحت نمیکند و نمیگوید که: تمام این این جابه جای هابدون تصمیم واراده کاخ سفید نبوده ونخواهد بود

  • بیکزاد صاحب!خیلی زیبا نوشتی تحلیل شما مبتنی برواقعیت های است که درکشورجریان دارد.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس