صفحه نخست > خبر و گزارش > رشد پدیده ی تروریزم و افراطیت در جهان پایان نیافت

رشد پدیده ی تروریزم و افراطیت در جهان پایان نیافت

محمد عوض نبی زاده
شنبه 29 مارچ 2014

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بیش از یکدهه جنگ نیروهای ناتو تحت نام" مبارزه برعلیه تروریزم جهانی و القاعده" در افغانستان ادامه داشته که متاسفانه تا هنوز این پدیده ی شوم را نابود کرده نتوانسته و خطررشد فعالیت های تخریبی ان در نقاط مختلف دنیا توسعه پیدا نموده است حالا نه تنها اینده افغانستان و پاکستان را تروریزم جهانی مورد تهدید قرار میدهد بلکه در سوریه , عراق و دربرخی از ممالک مسلمان اسیائی وافریقای نیز سرایت وپدیده ی افراطیت و تروریزم در جهان پایان نیافته و القاعده در نقاط وسیعتر جهان رشد بیشتر نموده است جنگ با تروریزم جهانی پر مصرف ترین جنگ در تاریخ امریکا محاسبه گردیده ، که تا اکنون جان بیش از 3423 تن از قوت های ائتلاف برهبری امریکاراگرفته ودر جنگ افغانستان و عراق بیش از 50000تن زخمی بجاگذاشته ، که مصارف مالی دو جنگ( افغانستان و عراق ) به بیش از 6 ترلیون دالر بالغ میگردد.اما قصر سفیدبعد از سیزده سال حضور نظامی در افغانستان تلاش دارد تا برای جهان و بخصوص مردم امریکا نشان دهد که گویا در این جنگ پیروز گردیده است، ولی القاعده و طالبان هنوز هم بحیث یک نیروی نظامی و سیاسی با امید بیشتر در فعالیت اند. در صورتیکه برنده شدن در جنگ افغانستان مستلزم شرکت دو دولت افغانستان و پاکستان در این بازی بودواما برعکس دولت پاکستان، طالبان را در اغوش گرفت ویک چیز میگفت و طور دیگر عمل میکرد.

گرچه مردم افغانستان، بعد از سقوط طالبان، به پیروزی نیروهای ائتلاف جهانی چشم دوخته بودند تا به کمک انان جنگ و فقر را از وطن شان دور سازند اما اکنون با وجود بیش ازیکدهه حضورنیروهای ناتو در افغانستان تروریزم جهانی تقویت یافته انتحار وسربریدن افراد ملکی توسط طالبان از یکطرف و فساد اداری دردولت ، فقر ، بیکاری ومافیای مواد مخدردر افغانستان از سوی دیگردر افغانستان بیداد میکنند حالا این امید خوشبینانه ی مردم ما به یاس و نا امیدی تبد یل گردیده است چون نیروهای ایالات متحده ی امریکا و ناتودرسالهای اغازین ورود همراه با سقوط طالبان بنا بر عدم موجودیت یک پلان دقیق سیاسی،نظامی و اقتصادی افغانستان را رها وبه جنگ عراق رفت که طالبان درین جریان دوباره خود را سازمان داده، و اماده برگشت بر یک جنگ دوامداردر افغانستان نمودند. بدین ترتیب طالبان شکست خورده در پاکستان مکان امن یافتند و با تمویل، تجهیز وتربیه ی گروه های جنگی، پروگرام اعزام صد ها جنگجوی طالبان را دوباره درجنگ افغانستان اغاز نمودند. در حالیکه ایالات متحده باید جنرالان پاکستانی را به تامین صلح در افغانستان متقاعدمی ساخت ولی ، کاری که امریکا تاهنوز موفق به ان نگردیده است.

آنچه درپشینه ی ظهور و اهداف گروه طالبان، مشاهده میشود، این است که طالبان یک گروه ایدیولوژیک، ساختارمند و با مدعاهای مذهبی، قومی و سیاسی و زمینه‌های اجتماعی و پشتوانه‌های خارجی شناخته شده می‌باشند که بسیار به زبان ساده، اهداف استراتژیک، اصول سیاسی و حکومتی خویش را بیان میکند که ؛اهداف طالبان معجونی از ایدیولوژی مذهبی و ناسیونالیسم قومی است. گروه طالبان یکی از مظاهر بنیادگرایی است که از ادغام دین و سیاست استفاده ی ابزاری برای پیش برد اهداف‌شان کرده و با تنوعی قومی- مذهبی در جامعه مبارزه میکنند. گروه طالبان حاکمیت رااز آن خدا دانسته وباوردارند که مردم نمی‌توانند قانون خدایی را تغییر دهند وباید بافت اجتماعی حاکم بر جامعه را تغییرداد ومسلمان بودن فرد را به طول ریش مردان و اشکال شرعی قوزک پای زنان وابسته دانسته که هدفشان اعمال کنترول بر بدن زنان است .طالبان از لحاظ فکری و ایدیولوژیکی متاثر از تفکر دیوبندی‌اندو مذهب اهل تشیع را «رافضی» تلقی و نفی می‌کنند.و طالبان بارها ، زنان را به‌دلایل مختلف شکنجه، «سنگسار» و «محکمه صحرایی» کرده‌اند.

بدین حساب، تعریفی را که دولت افغانستان از طالبان به‌دست می‌دهند و آن را به طالبان «میانه‌رو»، «معتدل» و «افراطی» تقسیم‌بندی می‌کنند درست و صادق نیست؛ در حالیکه اهداف سیاسی گروه طالبان و دولت افغانستان در ابعاد سیاسی که یکی مشروعیتش را از آن خدا و دیگری از مردم می‌داند کاملا متفاوت است. دموکراسی به‌معنای حکومت مردم بر مردم در حاکمیت بوده ولی امارت اسلامی طالبان بر ضد دموکراسی است. گروه طالبان تمام اقدامات تروریستی‌شان را در جریان ده‌سال اخیر جهاد دانسته که بر جهاد علیه کافران وبراندازی نیروهای متجاوزمعتقدندو تمامی مدعیات خود را در قالب استراتژی جهاد پی‌گیری می‌کنند. در حالیکه از نظر دولت افغانستان جهاد طالبان چیزی جزء ترور و وحشت نیست و دولت افغانستان کثرت‌گرایی را به‌عنوان یک اصل پذیرفته و مکلف بر تامین حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی می‌باشد.

جهاد اکبری که پیامبر به آن توصیه می‌کرد ,طالبان افغانستان , القاعده و حرکت اسلامی ازبکستان، انرا نادیده می‌گیرند و به قتل غیر مجاز مردان، زنان و کودکان غیرمسلمان و مسلمان بی‌گناه براساس قومیت، اعتقادات مذهبی ، دست میزنندکه در مغایرت کامل با توصیه پیامبر اسلام قراردارد . علاوه بر آن، طالبان به یک رهبر منحصر به فرد یا امیر متکی‌اند تا یک سازمان سیاسی وحزبی جهت حکومت گروه، طالبان حتی اصطلاح «رییس‌جمهور» را که برآمده از آرای مردم باشد نپذیرفته و همواره از «امیر» و «خلیفه» سخن می‌گویند.مشخصه دیگر گروه طالبان.نفی کثرت‌گرایی قومی و مذهبی است چنانچه طالبان با تسخیر شهر مزارشریف، قتل عام را با تمام وحشت در انتقام ازواقعات یک سال قبل شکست انجام دادند. یک قوماندان طالبان اظهار داشت که ملا عمر اجازه داده بود برای دو ساعت قتل عام و کشتار جمعی مردم هزاره ی مزارصورت گیرد ولی ما دو شب و روز قتل عام کردیم. ملا نیازی والی طالبان در مسجد جامع شهر اعلام کرد که «هزاره ها مسلمان نیستند. بنا هزاره های مزار سه راه را در پیش دارند که باید سنی شوند ، یا به ایران روند و یا بمیرند. طالبان در جریان پنج سال حاکمیت‌شان کثرت‌گرایی قومی و مذهبی را در ابتدایی‌ترین تلقی آن، نیز به‌رسمیت نشناختند و نخواهند شناخت.

بعد از تدویر کنفرانس بن ، امریکا با تطمیع سیاسی و مالی جنگسالاران میخواست تا انها را در تامین امنیت افغانستان سهیم سازد، ولی بر عکس این قوماندانان خود به پرابلم اساسی مبدل گردیدند. از انجائیکه قدرت فساد می‌آورد واین مقوله دقیقاً در ایام زمام‌داری اقای حامد کرزی ثابت شدکه او با گذشت زمان، قدرت‌طلب‌ و توتالیتر شده است. بنابراین، قدرت‌طلبی آقای کرزی، ماحصلِ همان نظامی ا ‌ست که کسی در آغاز به آن توجه نکرد. او دیگر نه به دموکراسی وحاکمیت قانون؛ علاقه‌مند است و نه از وضعیتِ زنان, فقر,نبود امنیت وبیداد فساد اداری و توسعۀ اعتیاد شهروندان نگرانیِ دارد . صرف دغدغۀ خاطر او ، تنها در قدرت ماندنِ خودش است که همه چیز را، مقصر خلعِ خودش می‌داند. رییس جمهور کرزی دیگر نگرانِ این نیست که اگر قانون و ارزش‌های دموکراتیکِ نیم‌بندی که در ۱۲ سال پسین شکل گرفته از هم بپاشد، آقای رییس جمهور کرزی در این 12 سال همواره از طالبان به عنوان برادران ناراضی و نیروهای به اصطلاح فریب خورده یاد نموده .و همواره خواسته است تا این گروه تندرو را با وجود تمامی جنایات نا بخشودنی که انجام می دهند به دور میز مذاکره بکشاند .

انتخابات این دوره ی افغانستان می‌تواند نقطه عطفی در تاریخ کشور باشد، که اکثر گروه‌های فعال سیاسی در افغانستان درین انتخابات حضور دارند . اما در این میان گروه طالبان و حزب اسلامی گلبدین حکمتیار، نیزتوجه را بخود ها معطوف ساخته‌اند.طالبان مخالفت شدید خود را با برگزاری انتخابات اعلام کرده وحکمتیار تصمیم گرفته نقش دوگانه سیاسی ونظامی را بازی تا رهبری خودرا در جامعه پشتون افغانستان از دست ندهد.اعلام مواضع وی علیه جمعیت هزاره ها در افغانستان نیز وی را به چهره‌ای منفور در میان این قوم تبدیل کرده است.

گرچه بعد ازورود نیروهای ناتو در افغانستان رهبران مجاهدین، با پدیده های «نظام سازی» یا «دموکراسی» که برای شان نو بود، با پروژه ی جامعه ی جهانی همکاری کردند. حالا به نظرمی رسد که به آخر خط رسیده اند و باید به نیروهای جوان تحصیل کرده راه باز کنند. چون اردوگاه «مجاهدین» دولتی دستخوش تزلزل شده ورهبران مجاهدین، پُل های عقبی خود را به ویژه پس ازمشارکت عمومی در کودتای انتخاباتی سال 1388، ویران کرده اند. حالا جمیعت اسلامی نفوذ و اعتبار قبلی خود را از دست داده و دست به دامن عبدالرب سیاف برده است. برخی از فساد سالاران «غیرتنظیمی» با حمایت، ورفاقت های شبانه و خصوصی همراه بابرخی از مجاهدین, کابل بانک را بین خودها تقسیم ومنابع مالی حدود 500 مجتمع بزرگ تجاری که درکابل اعمار شده راغارت و غصب حشری زمین های دولتی و شخصی را درکابل وسراسر کشور، بدون کدام هراس انجام دادند.

آ مار و اعداد انتشار یافته میرساند که تعداد مجموعی مساجد و مدرسه های دینی در پاکستان به یک ملیون و یکصد هزار میرسند ولی فهرست آنعده از مدارس دینی و احزاب رادیکال که در انها سرگرم فعالیت ها ی مختلف میباشند تاکنون بطور دقیق معلوم نیست.چهار سال پیش یک مدرسه دینی به نام «اشرف‌المدارس»، درولایت کندز افغانستان ، بنیان‌گذاری و در حال حاضر شش هزار دختر در آن درس می‌خوانند ؛ اشرف‌المدارس در نوع خود ، کاپی مدارس مشابه در پاکستان و کشورهای عربی درمنطقه است که خاستگاه گروه‌های تندرو مذهبی به حساب می‌آید که برداشت‌های افراطی از مذهب جنبش‌های طالبی و سلفی‌ای را خلق کرده و خطر گسترش افراطیت مذهبی و طالبانی در افغانستان را توسعه خواهد داد. بنا برگفته گردانندگان مدرسه که قرار است شاخه‌هایی مدرسه اشرف‌المدارس را، در‎ تخار و بغلان ودر ۹ ولایت دیگر از جمله کابل پایتخت نیز ایجاد نمایند .

طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان خاستگاه مشترک، اهداف مشترک و ایدئولوژی یکسانی دارند.این دو گروه به‌رغم آنکه به‌لحاظ ملّیت و تابعیت متعلق به دو کشور پاکستان و افغانستان هستند، به همین دلیل ، آنها از یکپارچگی قومی و ایدئولوژیک برخوردارند و قدرت تأثیرگذاری آنها بر روند تحولات درحال افزایش است.با خروج نیروهای بین المللی از افغانستان القاعده دوباره به افغانستان باز می گردند وبا این وضعیت پیشرفت نیروهای امنیتی کشور تا سال ۲۰۱۵ با عقب گرد مواجه خواهد شد. مگرمقدارنیاز پول برای حفظ پرسونل نظامی مورد ضرورت افغانستان درحد موجود سالیانه درحدود 4 میلیارد دالر می باشد. درحال حاضراین کمبود ازسوی ایالات متحده پرداخته میشود، که حکومت افغان فقط می تواند تا 12 درصد عساکرش را معاش بدهد، که بدون حمایت نظامی ومالی جامعه ی جهانی همه دستاورد های بدست امده درطی مدت بیش ازیکدهه نابود خواهد گردید . بدون يك حركت فراگير بخاطر مبارزه عليه تروريزم در آنطرف خط ديورند هرگز نمي شود تروريزم جهانی را مهار كرد و جنگ در افغانستان رابه پیروزی رسانید.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • عوض جان نوشتي ( بدون يك حركت فراگير بخاطر مبارزه عليه تروريزم در آنطرف خط ديورند هرگز نمي شود تروريزم جهانی را مهار كرد و جنگ در افغانستان رابه پیروزی رسانید.)
    من شيعه صفوي يك ايه از قران را بر اساس روايت دروغين از امام صادق، باور ندارم، به عايشه كه راوي 2500 قانون اسلام است، تهمت بي عفتي بسته و 7500 قانون ديگر اسلام را به دليل مخالفت راوي با افكار شيعي صفويه خودم نمي توانم بپذيرم، پس با اين همه قبول نداشتن ها به چي دل خوش كرده خودرا مسلمان بدانم؟ خلقت پيامبر را براي علي و هردو را براي فاطمه ميدانم، موقعيت و مقام امامان را بر تر از موقعيت و مقام پيامبر ميدانم، دلايل يا منطق مذهبم صرفا مصرف داخلي براي اينكه خود بگويم و تكرار نمايم تا برايم قابل باور گردد، ميباشد روي ندارم انرا در نزد يك ديوبند مطرح نمايم ميترسم مصخره شوم، و... بنا تو بگو من با كدام منطق افكار عمومي را جلب نموده حركت فراگير ايجاد نموده و مبارزه موفق انجام دهم؟
    با احترام
    انسان عقلگراي هزاره

  • خوب، به همه معلوم است که یک بازی بزرګ در جریان است و در هر لحظه تیم/موضوع تغیر مینماید. هر امپراطوری در روی زمین یک رسالت دارد با صطلاح می آیند و میروند وقدرت نوی روی کار می آید. امر یکا نیک میداند که روزی از هم پاشیده میشود، از خود امریکاها شنیدم که موجودیت امریکا و ادامه حیات قصر سفید مر بوط به همین جنگ هااست که حضور القاعده و طالبان ویا تروریزم بین المللی درین راستا امریکا را زیاد کمک مینماید. مهارکردن وجلوگیری ها از پیشرفت و تحرکات این گروها مشکل است. این برنامه های در حالت تغیر وگسترش اند، وابسته به پلان انشکافی امریکا، از یک کشور به کشور دیگر دارد.
    فکر مینمایم تا که این نیمچه ملا ها، نیمچه طالب ها، نیمچه داکتر ها و نیمچه سیاسیون خشک موجود است، این تحرکات توقف نمی یابد. واگر شود خوش می شویم.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس