صفحه نخست > دیدگاه > نقش و جایگاه روحانیون فاسد در اسلام

نقش و جایگاه روحانیون فاسد در اسلام

روحانیون قدرت طلب و منافق و دروغگو بخاطر حفظ جا و مقام شان و مصلحت دنیوی حاکمیت ها را تائید میکردند و فتاوای صادر میکردند تا سبب خوشنودی شاهان گردد. تاریخ نشان داده که بسیار از علما و روحانیون بی مغز و بی منطق فتاوی جلو گیری از قیام مردم در برابر پادشاه ظالم صادر میکردند و شاه را سایه خدا در زمین بحساب میاوردند
حلاج
جمعه 5 دسامبر 2014

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

قابل یاددهانی میدانم اینکه در این نوشتته تلاش بعمل آمده تا موضوع بشکل مختصر وکوتاه بیان گردد، چه بسط و توسعه مفاهیم اساسی یاد شده خود نیاز به مثنوی هفت من کاغذ دارد که از حوصله این نوشته بیرون است. دوستان لطف و مرحمت کرده و بر سبیل " عاقلان را اشارتی کافیست " از ما بپذیرند.

قابل یاددهانی میدانم اینکه در این نوشتته تلاش بعمل آمده تا موضوع بشکل مختصر وکوتاه بیان گردد، چه بسط و توسعه مفاهیم اساسی یاد شده خود نیاز به مثنوی هفت من کاغذ دارد که از حوصله این نوشته بیرون است. دوستان لطف و مرحمت کرده و بر سبیل " عاقلان را اشارتی کافیست " از ما بپذیرند.

تمامی ادیان در طول تاریخ بشریت ( از نحوه پیدایش و چند و چونی ادیان میگذریم) در یک دیدگاه مشترک بوده اند که آن عبارت از تامین عدالت اجتماعی میباشد. تامین عدالت اجتماعی بخودی خود سبب تامین نیاز مندیهای دیگرکه مبرم ترین عناصر ومولفه ها در اجتماع میباشد میگردد. قیام مظلومان یا مستضعفین در برابر حکام ظالم و ستمگر نمونه های خوبی از خود بجا گذاشته است. خروج قوم بنی اسرائیل به رهبری موسی برفرعونیان و طلب حق و رسیدن به سرزمین موعود ، جنبش اصلاح طلب عیسی ناصری مصلوب در برابر روحانیت فاسد ؛منافق و شیطان صفت بنی اسرائیل، بت شکنی ابراهیم نیای بزرگ اسرائیلیان در برابر حاکم خود خواه ، احمق و خود سر همچو نمرود و ..... بعثت و قیام محمد بن عبدالله پیامبراسلام در برابر جهل؛ خود کامگی ؛ زور گویی، جهالت و نادانی قبایل و حکام عرب و پادشاهان مغرور و سرکش امپراتوری های بزرگ منطقه نمونه های از قیام های مردمی در برابر ستمکاری ، خود سری ، زیر پا نمودن و غصب حقوق عامه بوده است. ترک گفتن یکبارگی شان و شوکت و سر به بیابان نهادن بودا ( شاکیامونی گوتاما) نیز در عمق خود حکایت از فرار از روحانیت و طرزتفکر فاسد نظام هندوایزم در زمان خودش دارد. تمامی ادیان و مذاهب در ابتدای تولد خودشان و یا بعثت انبیای الهی موجی خروشانی از تفکرو ایده های عالی ، انسان دوستی، تامین عدالت، تفکر، توسعه، و بر پایی نظام استوار بر تامین حقوق عامه را با خود به ارمغان آورده اند. تاریخ گواه است که اولین کسانی که به این جریانها باورمند میشدند همه افراد متفکر، مدیر، مدبر،نیک و باشخصیت های عالی بوده و شجاعتشان زبان زد همه بوده است. یاران اولیه عیسی مصلوب ناصری ، موسی بنی اسرائیل، و پیامبر اسلام از بهترین افراد قوم و قبیله و زمان خودشان بوده اند. از خود گذری، ایثار و شجاعت این افراد سبب تشویق و ترغیب عده کثیر از مردمان و جذب آنان به این ادیان گردیده است. ولی متاسفانه با گسترش دامنه این ادیان از محدوده ای جغرافیانی خودشان و جذب تعداد کثیری از دیگر اقوام و ملل با ایده ها وتفکرات گوناگون، کشیدن افکار و نظریات اصلی دینی به فلسفه بافی و دور کردن آن از اصل و هدف و گسترش دامنه علوم انسانی و تجربی و تنوع شخصیت ها، زمینه های رشد فساد، سو استفاده از دین و خدا تحت القاب مختلف روحانی، شیخ ، امام ؛ سید ،پیرو...... بوجوده و چنان ضربات بر پیکر ادیان وارد آورده اند که اصلن غیر قابل جبران میباشد.

گوساله پرستی قوم بنی اسرائیل به هدایت سامری و سکوت روحانیون شیطان صفت و منافق که منافغ شان را د رآن میدیدند. اداعا های نبوت و پیامبری و منافقت ازطرف بعضی از روحانیون قوم بنی اسرائیل که در تاریخ این قوم بوضاحت بیان گردیده از نمونه های بارز سو استفاده روحانیون از جایگاه شان میباشد. شکست دادن داوود جالوت را و توطئه قتل او توسط روحانیون حاکم و صدها داستان دیگر.

آنچه امروز بنام دین عیسی مسیح یاد میگردد هیچ شباهتی و ارتباطی با اصل آنچه از عیسی پیامبر الهی تبلیغ گردیده بود ندارد. این دین سالها بعد از ناپدبد شدن ویا مرگ عیسی پیامبرتوسط شخصی یهودیالاصل شهروند رومی شده ای بنام پولس یا بولس یا طرسوس با نام یهودی شائول بنیان گذاری گردید. پولس با یک داستان جعلی ساخته و بافته خودش وارد میدان کارزار روحانیت مسیحیت میشود وچنان با شورو جذبه به وعظ و موعظه میپردازد که گویی سالها در کنار عیسی مسیح روزگار سپری نموده و از او آموخته است در حالیکه هیچ دیداری با عیسی مسیح نداشته است. هر چند بعدها یاران با وفای عسی مسیح با او مخالفت نمودند و او را شیطان و منافق و فریب خورده خطاب نمودند اما او توانسته بود تا نفوذ زیادی در بین روحانیون فاسد بدست آورده و بنیان خدا شناسی و الهیات دین مسیح را بگذارد. افکار ونظریات همچو ، عیسی مسیح پسر خدا بود و و قدرت زنده کردن را داشت به وسیله روح القدس ، یهود ستیزی ؛ الهیت عسیی ، تبدیل شدن نان و شراب به بدن و خون عیسی ، وابسته کردن نجات و رستگاری به باور به عیسی و نه انجام دادن اعمال مطابق تورات و ده ها نظریه و اساسات دیگر. روحانیون فاسد ، قدرت طلب، و منافق بعدها به خاطر جلوگیری از به مخاطره افتیدن منافع شان در میان مردم ساخته ها و پرداخته ها او را به عنوان مسیحیت قبول نمودند.

اسلام هم از این مشکلات و سو استفاده ها مبرا نبوده و نخواهد بود. اولین نشانه های بدعت بشکل علنی آن در زمان خلافت خلیفه چهارم علی ابن ابیطالب از جانب معاویه آغاز کردید. جنگ های میان علی و معاویه و برتخت نشستن یزید فرزند معاویه یک فرد فاسق و دایم الخمر بر مسند خلافت صدمات جیران ناپذیری بر پیکر اسلام وارد نمود که بعدها سبب انشعابات خطرناک و ایجاد مذاهب و حتی دین جدید بهائیت گردید. حادثه المناک کربلا و قتل حسین بن علی نواده پیامبر با یارانش بدستور یزید سبب گردید تا عده ای استفاده جو و قدرت طلب و با افکار شیطانی بعد ها بنیان مذهبی بنام تشیع را بنیان بگذارند . جعفر صادق بنیان گذارفقه و اصول این مذهب براحت در خانه خود خوابیده و از نذورات مردم میخورد خودش را خلیفه خدادر زمین میخواند. امامان اهل تشیع کسانی هستند که هر روز گناهان و صواب مردم برآنها نشان داده میشود و از روی آن مردم بخوبی و بدی انتخاب میشوند. بروایت حدیثی از اهل علمای اهل تشیع خداوند فرمود " ولایت علی دژمن و حصار من است و هر کس در این دژ داخل شود از عذاب من درامان خواهد بود" و ده ها عقیده باطله دیگر که با کمی دقت درمیابیم که همچون پولس منافق ساخته و بافته افراد قدرت طلب و استفاده جو بوده است. علی هیچ دشمنی با هیچکس نداشته ولی او را به زور و به اکراه دشمن همه ساختند. همین گونه تفکرات باطله سبب ایجاد شاخه دیگری از تشیع بنام باطنی یا اسماعیلیه گردید که این شاخه بعد ازمرگ اسماعیل پسر ارشد جعفر صادق بوجود آمد. روایت دروغین دیگر تحت نام مهدویت یا فرزند یازدهمین امام بنام مهدی غایب شده و روزی برای نجات بشریت خواهد آمد تفکر باطلی است که توسط علمای احمق و بی علم و بی منطق ساخته و بافته شده است. این بحث نزد بعضی از علمای مصلحت اندیش و منافق اهل سنت نیز مشهور است و مقبول افتاده است. شایان ذکر است که تفکر مهدویت و منجی و نجات از زمان زرتشت پیامبر مجوس رواج داشته و در ادیان مختلف به گونه های مختلف بروز نموده است . زرتشتیان به وجود شخصی بنام سوشیانت عقیده دارند که دین را به جهان رواج دهد و فقر و تنگدستی را ریشکن سازد و عدالت تامین کند. یهودیان میگفتند موسی بشکل مسیحا دو باره بر میگردد و ما را نجات میدهد و مسیحیان میگویند عیسی مسیح باز میگردد و حتی در ادیان غیر الهی همچون بودایی ها این مساله وجود دارد وهندوان معتقدند که اخرین بار الهه نجات و عشق ظاهر خواهد شد. اصل این تفکر مهدویت و نجات نشان دهنده ضعف و ترس مردم در برابر قدرتمندان و حاکمان جبار و ستمگر است که اصلن هیچ ربطی به دین خدا ندارد . روحانیون فاسد و دروغگو وقتی میدیدند که چاره کار نمیتوانند بکنند و در دستگاه قدرت جایگاهی ندارند دست به ایجاد تفکر منجی یا نجات دهند میزنند. همین تفکر مهدویت در طول سالها هزاران مهدی ساخت و افرادی خودشان را بکشتن دادند و بلاخره سبب ایجاد آئین جدیدی بنام بهائیت گردید.

روحانیون قدرت طلب و منافق و دروغگو بخاطر حفظ جا و مقام شان و مصلحت دنیوی حاکمیت ها را تائید میکردند و فتاوای صادر میکردند تا سبب خوشنودی شاهان گردد. تاریخ نشان داده که بسیار از علما و روحانیون بی مغز و بی منطق فتاوی جلو گیری از قیام مردم در برابر پادشاه ظالم صادر میکردند و شاه را سایه خدا در زمین بحساب میاوردند زیاد اند علمای اهل سنت که بدین راه رفته اند و شرمساری ابدی در کارنامه شان ثبت نموده اند. فتوای بیعت قهری در دوران پر آشوب که خلیفه قانونی وجودندارد با حاکم ظالم و ستمگر ولو اگر برخلاف شریعت باشد توسط برخی از علمای اهل سنت شرم آوراست. قاضی ابوبکر باقلانی مینویسد: " خلیفه اکر فاسق بود ، ظلم کرد ، اموال جامعه را گرفت ، پوست مردم را زیر شلاق له کرد و خون بیگناهان ریخت ، قانون را زیر پا گذاشت، حدود احکام الهی را از میان برد خلع نمیشود و قیام بر ضد اولازم نیست و او را باید موعظه کرد" .... یحیی دمشقی نووی در شرح صیحیح مسلم مینویسد:" خروج بر خلیفه و حاکم و جنگ با او به اجماع مسلمین حرام است ، اگر چه آنان فاسق باشند". این فتاوی واقعن شرم آور است.

حضور سنگین علما و روحانیون دردربار صفویان ، قاجاریان ؛ غزنویان و...... قتل و کشتار های مهیب و بی مهابای وهابیان و تکفیری ها به همرایی آل سعود جهت رسیدن به قدرت نشانه های بارز خدمت گذاری علمای فاسد و پا بوس سلاطین میباشد. انها با بی شرمی از نام خدا ورسولش استفاده میگردند و مردم بی گناه را به قتل میرساندند. خدا و پیامبرش را در کفه ترازوی قدرت میفروختند و میفروشند. در سرزمین بیچاره و بینوای ما سالهای سال اعضای فاسد و بی شرم خانواده های مجددی و گیلانی مستی میکنند، شراب میخورند و تا خرخر ه غرق در شهوت رانی و لب ولچه لیسی فاحشه های خانواده خودشان و در باریان بودند ، حدیث میسازند آیات الهی را دروغ تفسیر میکنند و به پابوسی شاه ظالم ؛ ستمگر و فاسد همچو نادرشاه و ظاهر شاه می نشستند و به دهل او میرقصیدند. همین روحانیون فاسد و تربیه شده حوزه های هندی انگلیسی دیوبند اسباب سقوط شاه جوان و احمق و عجول افغانستان امان الله را فراهم نمودند تا سالیان سال در دربار نادر شاه بخورند و شهوت رانی کنند و پروار شوند. سخن بدرازا میکشد مختصرا عرض میکنم که همه در سالهای اخیر دلقک بازی های شیخ مفسد مجددی را از زمان جهاد تا زمان حکومت و نظام فاسد کرزی به چشم سر دیده ایم و نیاز به تکرار آن نیست.

این شیطنت ها ، منافقت ها و پول پرستی ها تا دنیا است ؛ تا انسان جاهل است و تا مظلومیت است ادامه خواهد داشت. اما با وصف تمام این ها، تلاش و مجاهدت رهروان راه حق و عدالت ادامه خواهد داشت.

سید اسیر حلاج

واژه های کلیدی

دين، عقايد و باورها
آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • مظلومان و مستضعفین یهودی مقابل شاهان فاسد و ظالم مصر شوریدند، ابراهیم در مقابل نمرود قیام کرد؟ یعنی واقعا این داستان ها که برای طفل شیرخوار هم مایه خنده است باورتان شد؟ فکر میکنم کتاب های علی شریعتی را زیاد می خوانید... قیام مستضعفین، شورش بنی اسرائیل...
    چگونه هست که مصریان قیمت پیاز و عدس، طغیان رود نیل در فلان فصل سال، بارش پیش از موعد، ختنه چند طفل پسر در فلان سال... را نوشته اند، میلیون ها نوشته پس از هزاران سال به ما رسیده ولی خبری از شورش موسی نیست؟ هیچگاه از خود نپرسیدید چگونه است مصریان، از ملت شش صد و پنجاه هزاری که از مصر فرار میکنند (با توجه به نفوس کشور در آنزمان که رقم بسیار بزرگیست) در هیج سنگ و چوب و دیوار و پاپیروس... اثری بجا نگذاشته اند و واقعه ای که مرگ پادشاه مقتدرشان را در پی داشت یکباره همه بی سواد شدند و چیزی ننوشتند؟
    سیدارتها (بودا) بخاطر تفکر فاسد هندو فرار کرد؟ یکباره فراموش کردید که اساس دین بودا شکل گرفته از آئین هندوست. سیدارتها، جوان متفکری که در پی دانستن راز رنج و محنت انسان سر به بیابان نهاد بدون اینکه در صدد فرار از "آئین فاسد هندو" باشد. مگر هندوئیزم باعث ترویج فساد است که بخواهد از آن فرار کند.
    اگر شما باور دارید که ابراهیمی وجود داشته و در مقابل نمرود قیام کرده، پس حتما باور دارید که اسب تک شاخ هم لابد وجود دارد، و پشت کوهی بنام قاف پری ها زندگی می کنند. یا روزی حتما دنبال قبر رستم و افراسیاب هم خواهید گشت.
    امیدوارم روزی یاد بگیرید میتولوژی را با وقایع تاریخی درهم نیامیزید.

  • من با اصل اعتراض شما موافقم و بدبختی های امروزرا نه تنها در افغانستان بلکه در تمام جهان ناشی از ندانستن چهره واقعی اسلام یا به اصطلاح همان "تفکر" که تامین عدالت اجتماعی و برابری اصل اش است، میباشد. امـــــــــا!! اینرا باید به عرض جنابعالی برسانم که معلومات تاریخی شما ناقص بوده و پیوند های بیجا و بیربط شما خیلی به شان نوشته شما لطمه وارد نموده. امیدوارم این موضوعات با کمی تحقیق و رعایت عدالت در نوشتار بعدی شما رفع شوند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس