صفحه نخست > حقوق بشر > آزادی بيان > جريان دادگاه تفتيش عقايد كابل درباره پرويز كامبخش

جريان دادگاه تفتيش عقايد كابل درباره پرويز كامبخش

قسمت دوم: شاولی خان وردک استاد جغرافيه سياسي و شهاب الدین ثاقب استاد شرعیات
هارون خليلی
سه شنبه 11 نوامبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

قسمت دوم

برای خواندن قسمت اول اينجا را کليک کنيد

شاولی خان وردک استاد جغرافيه سياسي دانشگاه بلخ پشت مایک قرار میگیرد ، شاولی خان وردک هم در باره شخصیت پرویز در امنیت اظهارات کرده بود.

ناگفته نباید گذاشت که امنیت ملی بلخ نظری بیشتر از سی نفر استادان و دانشجویان دانشگاه ولایت بلخ را در باره شخصیت پرویزگرفته بود که تنها چهار استاد که نظر مخالف داشتند خواسته شد که از جمله سه استاد مربوط دانشکده شرعیات میباشد و یکی دیگر مربوط دانشکده ادبیات . آن اشخاص ادعا میکردند که پرویز در جریان درس سوالهای در باره دین اسلام میکرده ، دانشجو برای سوال کردن در دانشگاه میاید. اما از ساير 26 استاد كه همه نظر مثبت نسبت به كامبخش داشتند خواسته نشد تا در محكمه حاضر گردند.

قاضی: شما محترم استاد شاولی خان هستید ؟

بلی استاد شاولی است همان استاد شاولی که چند لحظه پیش در اتاق با او ملاقات شخصی داشتی همان شاولی خان وردک است که ریاست دانشگاه بلخ از دست رشوه ستانی از محصلین از دست اش به فغان آمده بود . حالا منحیث یک مسلمان حج کرده میخواهد شهادت بدهد

شاولی خان وردک: بلی .

قاضی : محترم قضاوت وال یوسفزی صاحب لطفا ورقه 165 اظهارات استاد محترم شاه ولی خان استاد جغرافیای سیاسی پوهنتون بلخ را قرائت نمایید .

منشی جلسه: بسم الله الرحمن الرحیم ، به اجازه رییس استیناف محاکم ولایت کابل و رییس جلسه قضیه مورد بحث

" محترما اسامی سید پرویز کامبخش را سال گذشته 1385 که من جغرافیایی سیاسی را تدریس مینمودم در مقابل اینجانب و دروس خویش توجه نداشت و در صنف همیشه مزاحم تدریس من و دیگر محصلین میگردید و سوالات مینمود مخالف دین مقدس اسلام میبود و هر چه آنرا از سجایای قرآنکریم و ارشادات خداوندی هدایت میکردم ، عدم توجه خود را ابراز می نمود "

از شاولی خان وردک پرسیده شود آیا این سجایای قرانکریم و ارشادات خداودی را بالای خود هم تطبیق میکنی یا تنها بالای محصلین ، آیا در ارشادات خداوند آمده رشوه ستانی حلال است ؟

وکیل: تشکر میکم از قاضی صاحب محترم ، بسیار زیاد استاد ببخشید چند سوال از شما ، شما جغرافیایی سیاسی تدریس میکند ؟

شاولی خان : بلی صاحب

وکیل: این درست است که شما از سالها به این طرف این نوت را تدریس کردید ؟

شاولی خان: بلی چهل سال میشود این نوت را تدریس میکنم


وکیل:
عینا نوت را تدریس می کنید یا تغییرات آمده در نوت ؟

وکیل میخواهد بگوید برای یک محصل آگاه نوت چهل سال پیش کدام دلچسپی ندارد و باید محصل در دروس شما بی توجهی کند چرا در نوت فعلی در جغرافیایی سیاسی جهان تغیرات آمده که اصلا در نوت چهل سال پیش شما وجود ندارد .

برای خواندن قسمت اول اينجا را کليک کنيد

روزی شاولی خان وردک در نوت خود گفته بود که در اثر اختلافات کره به دو تقسیم شد کره جنوبی و کره شمالی ، یکی از محصلین پرسید استاد کره یعنی چی استاد شاولی در جواب گفت که یعنی کره زمین دو تقسیم شد ، بیچاره استاد از نوت خود هم آگاهی نداشت که بداند کره همان کشور کوریا میباشد .

شاه ولی خان: من استاد جغرافیای سیاسی هستم .

قاضی میداند که شاهد دیگر هم در حال رسوا شدن است عاجل به نورستانی دستور میدهد که از موضوع خارج سوال نکنید .

و کیل عصبانی میشود چون در سوال کردن دست باز ندارد و قاضی از اول جلسه طرف قرار گرفته و وکیل با عصبانیت میگوید .

وکیل: قاضی صاحب این ارتباط به موضوع دارد اگر شما نمیخواهید من سوال نمیکنم

قاضی: سوال تان را کنید که داخل موضوع باشد .

وکیل: هر سوال به ترتیب به یک دیگر ارتباط دارد ، اگر نداشت شما میتوانید ایراد بگیرید ، در نوت جغرافیای سیاسی کدام موضوعات را تدریس میکنید؟

شاولی خان: علوم اجتماعی یک علم لایتناهی است پدر اینطور نیست که تنها چیزی سیاسی باشد ، در آفرینش کاهنات هم ما حرف میزنیم .

وکیل: مشخصا همین ساعت درسی کدام موضوعات را در بر میگیرد ، موضوعات اسلامی و یا موضوعات جغرافیایی ؟

شاولی خان: پیمان های سیاسی است پیمان های اجتماعی است پیمان های فرهنگی است . سرحدات است ، روابط بین الملل است ، کل قرار دات های اجتماعی را ما در جغرافیای سیاسی تدریس میکنیم

وکیل : بسیار خوب ، شما معلوم دار وقت که موضوعات سرحدات و قراردات های سیاسی باشد در موضوعات اسلام دخیل نیست چنانکه شما اظهار کردید که سوالات اسلامی از شما می شده است در این صنف ؟

پرویز در کدام ساعت درسی از استاد شاولی خان پرسیده بود که دنیا چی گونه بوجود آمده است ؟

شاولی خان: من یک روز صاحب وقت که درس را ختم کردم ، من منحیث یک مسلمان فعلا حاجی هستم به حج بیت الله رفتم و مسلمان هستم الحمدالله ، دنیا پیدا شده و نظریات علما هر چه که است ، تنها خداوند قادر در آفرینش کاینات است ، این چیز را گفت و خصوصی گفت به من دلیل بگو و من برایش گفتم و قناعت کرد ،

وکیل: آیا کدام عکس العمل شدید در مقابل شما نشان نداد؟

شاه ولی خان: نه فقد پرسان کرده بود که دلیل بگو در رابطه به آفرینش کاینات .

وکیل: بنا شما وظیفه خود دانستید منحیث یک استاد جواب ارایه کنید

شاه ولی خان: بلی من یک استاد هستم و هر محصل که سوال کند قناعت میدهم

وکیل: یعنی سوال کردن از استاد عیب نیست ؟

شاه ولی خان: نه چرا عیب باشد

وکیل : وقت که از شما سوال شده شما این را عیب نمیدانید ؟

شاه ولی خان: نه چرا عیب بدانم او محصل است حق دارد سوال کردن را دارد

وکیل : تشکر

شاه ولی خان هم کدام چیزی برای محکمه شدن پرویز به کفر و همچنان قبول کرد که هر محصل حق سوال کردن را دارد و پرویز هم از این امر مستثنی نیست .

شهاب الدین ثاقب یک تن از استادان دانشکده شرعیات دانشگاه ولایت بلخ و یک سمستر استاد ثقافت اسلامی بالای صنف سوم روزنامه نگاری .

شهاب الدین ثاقب هم از جمله بیشتر از سی نفری است که نظر اش را در باره شخصیت پرویز در امنیت ملی نوشته . پرویز روز از او سوال کرده بوده

قاضی از قضاوت وال یوسفزی خواست تا اظهارات استاد شهاب الدین را قرايت کند .

قضاوت وال یوسفزی: پرویز به آن آیه کریمه باورمند نیست و قسمي که اعتراض میکرد عبارت بود از ازدواج فرد مسلمان با کنیز که در آیه قرآنی امده و همچنان عدم ازدواج مسلمان با شخص مشرک یعنی با زن مشرکه را بیان میدارد ازدواج که ازدواج مسلمان را در حقیقت با کنیز مسلمان بهتر و خوبتر قلمداد میکند اما نامبرده اعتراض به این داشت که مسلمان با زن مشرکه باید ازدواج کند .

وکیل مدافع: وکیل مدافع هستم استاد محترم شما میدانید که این شهادت شما چی عواقب دارد ، درست است ؟

شهاب الدین ثاقب: عواقب شهادت آنچه من شهادت دادم برای رضای الله تعالی بوده و آنچه گذشته بوده در یکی از ساعات درسی ، من شهادت دادم عواقب که شهادت به دنبال دارد این ارتباط میگیرد به محکمه کنونی و آنچیزی که رضای الله تبارک تعالی قانون و اساس نامه ای افغانستان تایید میکند .

وکیل مدافع : تشکر استاد ، شما میفهمیند که سید پرویز کامبخش محصل شما است ؟ شاگرد شما است متهم به نشر و پخش یک مقاله ضد اسلامی است ؟ بلی؟

شهاب الدین ثاقب: بلی این را میفهمم

وکیل مدافع : شما در شهادت تان هیچ چیز از موضوع مقاله یاد آوری نکردید درست است؟

شهاب الدین ثاقب: من آنچیزی که گفتیم گذشته بود شهادت دادم چون جریانات یکی از ساعات درسی را حکایت کردم.

وکیل مدافع : یعنی این جریانات ساعت درسی به مقاله هیچ ارتباط ندارد ؟

شهاب الدین ثاقب : نه ارتباط ندارد و من از جریان مقاله آگاه نیستم .

وکیل مدافع : من میخواهم توجه هیات قضایه در این مورد باشد که شهادت از اینها و استاد محترم که قبلا اینجا شهادت دادند به مقاله ارتباط ندارد.

قاضی در همین موقع بار بار به مایک که پیش روی اش قرار دارد میزند و صدا میکند نورستانی صاحب ، نورستانی صاحب .

چون شاهد های که از طرف محکمه خواسته شده بود تاحال هیچ کدام در ارتباط مقاله شهادت نداند که مقاله را پرویز آورده است .

قاضی: نورستانی ببخشید ما سوال شما را فهمیدیم اینطور است که هیات تحقیق در جریان تحقیق همین سوال ها شده البته به ارتباط موضوع.

وکیل مدافع : در جریان تحقیق از سی الی چهل نفر سوال شده که سی الی چهل نفر چرا اینجا حاضر نیست ؟

قاضی: فرموده شما بسیار درست است ، چیز های که ارتباط داشته با موضوع ما آنهارا خواستیم و آنهای که تاثیر نداشت ما به آنها ضرورت نداشتیم.

قاضی صاحب نشان میدهد که همان شاهد های که شاهد اثبات هستند ما آنهارا خواستیم شاهد های نفعی خواسته نشده اما حالا شاهد های اثبات هم در قضیه بی ارتباط شدند .

وکیل مدافع : اظهارات سی نفر شاگرد های که در آنجا است یک نفر میاید به ضرر متهم شهادت میدهد و دیگر نظرات مثبت هیچ شنیده نمیشود . این چی رقم عدالت است ؟

قاضی به مایک بار بار میزند تا حرف های نورستانی را قطع کند .

وکیل مدافع : اگر اجازه باشد من دیگر سوال هم دارم از استاد .

قاضی : اول من جواب شما را بگویم

وکیل مدافع : بگوید

قاضی : باز شما میتوانید از اینها سوال کنید ، اینطور است که شهادت در قانون دو قسم شهادت است یکی شهادت اثبات است یکی شهادت نفی است. محکمه مکلف است گفته های شاهد اثبات و نفی را بشنود اگر به ارتباط موضوع کسی چیزی نگفته باشد اینطور کسی شهادت نداده که این آدم این مقاله را پخش نکرده یا اینطور گپ نزده البته گفته که این آدم در صنف بود و همیشه درس خود را میخواند به او اساس محکمه ضرورت پیدا نکرد که آنهارا بخواهد .

وکیل مدافع : عینا شهادت همین دو استاد محترم که همینجا است موضوعات صنفی را یاد آوری کردند .

قاضی : این برداشت شما است محکمه از خود برداشت جداگانه دارد.

وکیل مدافع : امید وار هستم که برداشت محکمه عادلانه باشد.

نورستانی اشاره به طرف استاد میکند و میخواهد از استاد سوال کند .

وکیل مدافع : شما گفتید که

وکیل مدافع : شما استاد محترم گفتید که شخص موصوف در یکی از لکچر ها ؟ یعنی همیشه در لکچر ها نه؟ در یکی از لکچر ها از شما سوالات کرده بود ؟ بلی؟

شهاب الدین ثاقب : بلی

وکیل مدافع : به احکام الهی ؟

شهاب الدین ثاقب : بلی

وکیل مدافع : و شماهمچنان گفتید که سوال یا اعتراض قسم بوده که ازدواج با کنیز که در آیه قرآنی آمده همچنان عدم ازدواج شخص مسلمان با شخص مشرک یا زن مشرکه درست است ؟ جواب شما چی بوده در این مورد ؟

شهاب الدین ثاقب : بسم الله الرحمن الرحیم ، قرآن عظیم الشان فرموده است آیه 221 سوره البقره .

شهاب الدین ثاقب این آیه را قرات میکند

شهاب الدین ثاقب : این آیه کریمه بود که جرو بحث او پیرامون این آیه کریمه بود که قبلا من این را در جریان پیشتر عرض کردم و این سوال بود که به او پاسخ دادم .

وکیل مدافع : توانستید که قناعت اینها را فراهم بسازید یا نه ؟

شهاب الدین ثاقب : قناعت از اونها ، وقت کسی که ، این آیه قرآنی است از او انکار بکند ، او اصلا از من حکمت نخواسته بود که حکمت چی است ، اعتراض بالا این موضوع میکرد اگر او ازمن حکمت میخواست من آماده پاسخ گویی به حکمت های او بودم .

وکیل مدافع : یعنی شما اینا میپذیرید که وظیفه استاد است برا محصلین جواب ارایه بکند در برابر سوال شان ؟

شهاب الدین ثاقب : بلی میپذیرم چرا نه ؟ هر سوال که محصل ارایه بکند به اندازه توان که دارم .

قاضی در همین وقت منشی جلسه را متوجه وظیفه اش میکند ، منش هم دل بی غمی دارد گاهی با این گاهی با او در قصه است میداند درج موضوع کدام ارزش ندارد چون فیصله قبلا صورت گرفته و او هم خبر دارد که اصل گپ چی است.

قاضی: منشی جلسه وظیفه ات را انجام نمیدهی درست.

وکیل مدافع : اگر سوال که از توان شما بالا باشد در او صورت چی کار میکنید ؟

شهاب الدین ثاقب : این مربوط میشود به نظام و سیستم درسی و ارتباط میگیرد به اساسات قانون اساس نامه تحصیلات عالی

شهاب الدین ثاقب زبان اش بار بار بند میشود و نمیتواند اساسات و قانون اساس نامه را درست ادا کند.

شهاب الدین ثاقب : وقت که کس چیزی را نفهمد هیچگاه و در هیچ صورت نمیخواهد چیزی دروغ را برا او فرزندان که آمدند چیزی دروغ را عرض بکند پس به این اساس من هم یکی از خاصیتم همین است که چیزی را نمیفهمیدم اورا به ساعت های بعدی ماکول میکردم این موضوع نبوده که من چیزی دروغ را به آنها عرض بکنم .

وکیل مدافع : تشکر ، استاد اینطور بیاد شما میاید که در جریان یکی از ساعات درسی ، موبایل یکی از شاگرد های شما روشن بوده و زنگ برایش آمده بوده البته یکی از طبقه اناث از محصلین شما ، و شما برایش گفته باشید از جنت برایش زنگ آمده ؟

شهاب الدین ثاقب : بلی آنچیزی که در صنف واقعیات اتفاق میفتد و آنچیزی که در جریانات درس اتفاق میفتد این مربوط و منوط میشود به همان جریان ساعت درسی و مربوط و منوط به ضیاع وقت برادران و کسان که در اینجا حاضر شده اند نمیشود ، ممکن آمده باشد ممکن نامده باشد وقت که اعیانن زنگ آمده باشد برایش بگویم که بلی زنگ آمده و ممکن است نگویم که زنگ آمده و یا که بگویم خاموش بکن این مربوط میشود به اداره و کنترول یک نفر استاد که در صنف میباشد و این مربوط به این نمیشود که ارتباط به جلسه قضایی کنونی بگیرد ..

وکیل مدافع : من کاملا به حرف شما هم نوا هستم یعنی شما این را میپذیرید چیز های که در صنف جریان پیدا میکند مربوط به صنف میشود ؟


شهاب الیدن ثاقب :
آنچیزی که در صنف ارتباط میگیرد.

وکیل مدافع : اجازه بدهید ، حتی اگر گفته میشود که این زنگ از جنت برایش آمده این مربوط صنف میشود یعنی خارج از صنف این موضوعات ذکر نشود ؟

شهاب الدین ثاقب اندک وارخطا معلوم میشود چون او در صنف چنین گپی را زده بود و شاهد هم وجود داشت چون پرویز هم به گفته ای او سوالات اعتراض آمیزی میکرده اما از نظر شرعیت اسلامی گفتن چنین چیزی که از جنت زنگ آمده کفر محسوب میشود شاید او بترسد که عواقب اش از پرویز کرده هم خطرناکتر است ، او یک ملا است و این حرف ها در دین خط قرمز محسوب میشود .

شهاب الدین ثاقب : اصلا این ارتباط میگیرد به جریانات که شما موضوع را از اصل موضوع از اصل ریشه یابی حقیقی اش بیرون میکنید ، آنچه که در جریان است .

وکیل مدافع : یعنی شما همچون جواب های را برای محصلین تان میگوید درست است ؟

شهاب الدین ثاقب حالا مجبور میشود تا دروغ بگوید

شهاب الدین ثاقب : نگفتم من این موضوع را

وکیل مدافع : اگر اینجا یک از محصلین شما باشد و این را تایید بکند که شما همچو چیزی را گفتید ، بعد ازو چی کار خواهید کرد ؟

شاهب الدین ثاقب هم ترسیده و هم از او کرده بسیار نرم شده و او زبان برنده و تیز اش را کنار مانده و میخواهد در دل چیزی تمنا داشته باشد.

شهاب الدین ثاقب :
ببینید این اصلا هیچ ارتباط نمیگیرد به موضوع قضایی کنونی ما

قاضی : نورستان صاحب خواهش میکنم از موضوع خارج نشوید .


وکیل مدافع :
قاضی صاحب محترم وقت که شاهد خودش میگوید که این موضوعات سوال و جواب مربوط قضا نمیشود ، مربوط جریانات صنفی میشود یعنی خود شاهد محترم این را میپذیرد که اینها ارتباط به مقاله ندارد صرف موضوع داخل صنف بوده ، نمیفهمم که شما این را چگونه ارتباط منطقی به قضیه میدهید ؟ این را شما میفهمید و عدالت تان .

وکیل مدافع عصبانی شده و در جایش مینیشیند طور اعتراض آمیز به روند محکمه.

شهاب الدین ثاقب : این به این معنی نیست که من این را تایید کرده باشم ممکن به این معنی که در جریان درس بچه های شوخ است این امکانات است که همچو اتفاقات بیفتد و این ارتباط به جلسه قضایی ما چی میگیرد آنچه که در این رابطه است شما با من عوض بکنید . و شما اساس هیات اکادمیک در این رابطه نیستید که چنین سوال را بکنید که چنین سوال را جواب دادی یا چنین سوال را جواب ندادی آنچه در رابطه به اصل قضیه است شما از من سوال بکنید من آماده هستم در حضور داشت همین مردم جواب ارایه بکنم.

وکیل مدافع پیام دارد میگوید اگر ما بخواهیم هر روز تعداد از استادان و شاگردان محکوم به کفر میشود چون دانشگاه یک محیط اکادمیک است و چنین اتفاقات در این محیط عادی میباشد ، نباید سرو صدای چنین اتفاقات به محاکم و حارنوالی های کشور کشانده شود اگر نه کسان که میخواهند بر علیه پرویز شهادت بدهند بار بار مرتکب چنین اشتباهات شده اند .

جريان دادگاه تفتيش عقايد كابل درباره پرويز كامبخش

قاضی: عبدالسلام قاضی زاده/ اقرار و اعتراف به زور و شکنجه/ عقب نشینی و تناقض شاهدان و ادامه ی دادگاه فرمایشی

سه شنبه 11 نوامبر 2008, نويسنده: هارون خليلی

قسمت اول

ادامه ی گزارش کامل محاکمه ی غير عادلانه ی پرويز کامبخش را بزودی در کابل پرس? بخوانيد

جريان دادگاه تفتيش عقايد كابل درباره پرويز كامبخش

قسمت سوم: کاظم خان استاد ثقافت/ یاسین فلاح طراح اصلی دسیسه علیه پرويز کامبخش/ احمد خان عیار، حارنوال، نزد همه مردم آبرویش از دست رفت چون او اصلا آگاهی از آیه و حدیث ندارد و نمیداند چی جواب بدهد

پنج شنبه 13 نوامبر 2008, نويسنده: هارون خليلی

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • شايدامروز مرتجعيون بتوانند با قال وقيل شان كسي به جرم اندشيه وفكرشان محكوم به اعدام يا حبس نمايند اما بدانند كه روندقال وقيل همانطوريكه ديروز نتوانست دراروپاي قرون وسطي چيزي با ارتجاعيت پاپ وكليسا انسان را از تكاپوي انديشه بازماند؛ امروز اين حركت نميتواندبدون ترديد انسان را ازاندشيدندن بازدارد.زيرا انديشه پرويز به تمام معني يك انديشه انساني وشناور به زمان ومكان است. به اين اساس هيچ مانع وسد نميتواند دربرابر اش ايستاده شود. ارتجاع با اين كار درواقع به پستي اش مهر تائيد زدن!!!

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس