صفحه نخست > دیدگاه > وای اگر از پس امروز بود فردایی

وای اگر از پس امروز بود فردایی

پرویز کامبخش/ قانون اساسی افغانستان و قانون نشرات در بسیاری از مواردی شفافیت ندارد و هر کسی می تواند از آن تعبیر های خود را داشته باشد. از طرف دیگرما نمی توانیم تمام احکام های صادر شده در مورد پرویز کامبخش و محقق نسب ها را به چند ملا بخیه کنیم و بگویم که این کار چند نفر متعصب است.
kawa gharji
پنج شنبه 10 سپتامبر 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

حمایت ازکامبخش بدون وارد نمودن فشار به دولت به خاطر تعدیل و تصریح نمودن قانون اساسی و قانون نشرات موجب خواهد شد که در آینده ها بار دیگر جامعه روشنفکری افغانستان گرفتار چنین مشکلی گردد. بدبختانه ما در افغانستان هیچگاه دنبال حل یک مشکل از ریشه نیستم بلکه همیشه می خواهم سنگی را که در راه ما قرار دارد برداریم و بعد از گذشتن، دوباره آن را سر جایش اولش بگذاریم. همین است که یک مشکل در زمان های متفاوت به شکل های مختلفی سربرمی آورد. گاهی محقق نسب را به خاطر تعبیرش از حقوق زن در اسلام محاکمه می کنند و گاهی پرویز را به خاطر خواندن و تکثیر چند مقاله از انترنت می خواهند اعدام کنند.

گفت ان یار کزو گشت سردار بلند / جرمش ان بود که اسرار هویدا می کرد

پرویز کامبخش آزاد شد. ازاد شدن پرویز کامبخش تنها خبر خوشی است که از کشورخبرساز خود در این روزها می شنویم .

نمی خواهم درموردعمل پرویز کامبخش حرف بزنم. چون حتی اگر نویسنده آن مقاله ها خود کامبخش می بود باز هم حق به جانب بود. اینکه آیه های زن ستیز در قرآن وجود دارد نمی شود آن را انکار کرد. اینکه این ایه ها در جامعه مثل افغانستان تاثیر خود را دارد هم نمی شود انکار کرد. اینکه سنت و دین در افغانستان دو چیزی است که همواره همدیگر را به شکلی تقویت می کنند و در ارتباط با هم قرار دارد،هم نمی شود نادیده گرفت. وقتی این آیه ها در قران وجود دارد ،امکان ندارد که تمام آن آیه ها را با بیست سال زندان نمودن یک نفر پنهان کرد.
ازادی پرویز کامبخش با وجود اینکه خبری خوبی است، اما هیچگونه ضمانتی وجود ندارد که بار دیگر کامبخش دیگری را به همین جرم و یا جرم مشابه به این، روانه زندان نکنند ودرآینده ها چنین مشکلی بروز نکند. حمایت ازکامبخش بدون وارد نمودن فشار به دولت به خاطر تعدیل و تصریح نمودن قانون اساسی و قانون نشرات موجب خواهد شد که در آینده ها بار دیگر جامعه روشنفکری افغانستان گرفتار چنین مشکلی گردد. بدبختانه ما در افغانستان هیچگاه دنبال حل یک مشکل از ریشه نیستم بلکه همیشه می خواهم سنگی را که در راه ما قرار دارد برداریم و بعد از گذشتن، دوباره آن را سر جایش اولش بگذاریم. همین است که یک مشکل در زمان های متفاوت به شکل های مختلفی سربرمی آورد. گاهی محقق نسب را به خاطر تعبیرش از حقوق زن در اسلام محاکمه می کنند و گاهی پرویز را به خاطر خواندن و تکثیر چند مقاله از انترنت می خواهند اعدام کنند.

برو ای زاهد خودبین که زچشم من و تو

راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود

برای ریشه کن نمودن این مشکل ما نیازبه تصحیح قانون اساسی و قانون نشرات داریم. چون آنهای که کامبخش را می خواستند اعدام کنند چند ملای متعصب نبود که با تکیه بر سنت از یک منبع رسمی حکم قتل و اعدام را صادر کردند بلکه قانونی است که چنین حکم های را در خود دارد. اسلامی نمودن قانون اساسی و قانون نشرات با در نظر داشت اینکه شریعت اسلامی و دین اسلام ,دینی است که می خواهد به همه چیز نفوذ کند و در مورد همه چیز نظر دهد- از جماع کردن سگ و بز گرفته تا اندازه ریش و بروت و هزاران چیزی دیگری که حتی به فکر جن هم نمی رسد - چنین مشکلات را همیشه می تواند خلق کند.

قانون اساسی افغانستان و قانون نشرات در بسیاری از مواردی شفافیت ندارد و هر کسی می تواند از آن تعبیر های خود را داشته باشد. از طرف دیگرما نمی توانیم تمام احکام های صادر شده در مورد پرویز کامبخش و محقق نسب ها را به چند ملا بخیه کنیم و بگویم که این کار چند نفر متعصب است. چون قانون عموما چیزی است که برای مدت زمان طولانی می ماند و ما هم که نمی توانیم منتظر یک آدم بی تعصب بنشینیم و بگذاریم که تا آن وقت این چند ملای متعصب هرکسی راکه از زمزمه بالاتر حرف بزند تکفیر و حکم اعدام بدهد.

قانون اساسی افغانستان و قانون نشرات از همان اول پیش بینی می شد که مشکلات زیادی را فراهم نماید. حتی همین نام جمهوری اسلامی خود نشان دهنده فرداهای نامعلوم و شومی بود که درخوشبینانه ترین تحلیل آن جمهور اسلامی ایران را می شد دید که همین حالا صدها نویسنده و خبرنگار در زندان های آن شکنجه می شوند.
بنا همین حالا که دل اقای کرزی از تقلب های که در انتخابات نموده خوش است استفاده نماید و شاید در کنار امتیاز بخشی های وزارت و چوکی، ازادی بیان را به ما بدهد. چون ازادی کامبخش هیچگاه نمی تواند به معنای باور داشتن کرزی با دمکراسی و ازادی بیان باشد بلکه این هم امتیازی است که به نویسندگان صدقه داده است.

گرخویش زیاران می بین که چه بی خویشم

زاسرار چی می پرسی چون شهره و اظهارم

حلاج اشارت گواز خلق به دار آمد

وز تندی اسرارم حلاج زند دارم

کاوه استم.
در کشورم اتفاق های می افتد که نمی توانم از کنار شان به بی تفاوتی رد شوم.
درس می خوانم. موسیقی می شنوم .

آنلاین :

http://www.kawagharji.wordpress.com

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • az qadeem gofta and ke sail been aqle 40 wazeer ra darad

    behtar ast ta neshan dehi koni ke kodam qanoon dar koja chi kambodi ra darad ta dar ayenda oqalaye qawm ba rahate aan re motabeqe zawqe jenabe ali tagheer bedehand ok

  • برادر غرجی سلام!
    موافقم که قوانین نافذه افغانستان ضرورت تغیر و یا صراحت را دارند, اما نمیدانم که اشتباه نموده ای ویا عمدا نوشتی که :"...اینکه آیه های زن ستیز در قرآن وجود دارد نمی شود آن را انکار کرد." .
    قوانین امروز که توسط انسان های مانند من و تو تصویب و نافذ شده مالامال اشتباه و تضاد است, چون تو و من به صفت بشر اشتباه مینمائیم. ولی هیچگاهی نمیتوانی و نمیتوانم در مورد احکام قران عین حکم را نمائیم. قران خالی و عاری از اشتباه است. در قران هیچ حکمی که آنرا زن ستیز بنامی وجود ندارد.اگر حکمی از احکام الهی برایت غیر قابل قبول است نتیجه کم دانشی و درک نادرست است. شاید هم حکمت احکام برای جناب شما غیر قابل هضم و درک باشد. لطفا احکامی را که به نظر تو زن ستیز است برای ما معرفی کن. منتظر هستم.
    دوم نوشتی:"...با در نظر داشت اینکه شریعت اسلامی و دین اسلام ,دینی است که می خواهد به همه چیز نفوذ کند و در مورد همه چیز نظر دهد- از جماع کردن سگ و بز گرفته تا اندازه ریش و بروت و هزاران چیزی دیگری که حتی به فکر جن هم نمی رسد - چنین مشکلات را همیشه می تواند خلق کند."
    از این نظر جناب شما بوی بیخبری و انکار می آید. بلی دین اسلام تمامی عرصه های زنده گی بشریت را احتوا میکند و به همین دلیل به صفت دین کامل و آخر آمده. اگر اشتباه نوشته ای, آنرا تصحیح نما. و اگر آنچه نوشتی نظر کامل و بدون اشتباه تست, لطفا در عقیده خود تجدید نظر کن و به آموزش دین از الفبا شروع کن.
    باز هم تکرار مینمایم, منتظر جواب شما هستم.
    ر.صدر.س

    • ر . صدر . س !

      حضرت محمد در " نهج الفصاحه " که مجموع از 3227 خطبات و احادیث و وجیزه ها و جملات کوتاه و دراز از او است . بیان نموده اند از موجودیت زنان در خانه مردان و یا پرهیز نمودن از زنان بد و خوب و یا زن را مکار و شیطان خطاب د اده اند و یا مطیع بودن زن از مرد و یا به جای خدا مرد را سجده نمودن , حلاصه از این حرف ها و خاصتاء درین کتاب معلوم میشود که در نظر اسلام زن از اهالی دوزخ است که برای فریب دادن مرد ها به زمین امده است که اگر زن نمیبود مرد ها به اسانی به بهشت میرفتند . از زن های که محمد و قوم و خویش او کنیز و نوکر میساختند و یا حرمسرا های خود را سجاوت میدادند و یا بین عساکر اسلام مانند مال غنیمت تقسیم مینمودند حتماء خبر دارید , برای معلومات زیاد شما من توجه شما را به ایه ( اانسا ) جلب میکنم . این سوره با ترس و وحشت از خداوندی که چند لحضه قبل ان غفور رحیم بود شروع میشود و در ادامه ملاحظه بفرماید . . شمار را از یک تن بیافرید و از ان یک تن همسر او را , و از دو , مردان و زنان بسیار پدید اورد . . در ایه سوم النسا امده است که . . اگر شما را بیم ان است که در کار یتیمان عدالت نورزیده اید , از زنان هر انچه شما را پسند افتد دو دو سه سه چهار چهار به نکاح در اورید ( بفرماید اگر کسی به کار یتیمان عدالت نتوانستند بکنند چرا دودو سه سه جهار چهار تا زن بگیرند؟ ) .. در ایه شماره هفت امده است ک از هر چه پدر و مادر و خویشاوندان به ارث میگذارند , مردان را نصیبی است , و هر انچه از پدر و مادر و خویشاوندان میراث میگزارند زنان را " نیز " نصیبی است ولی نصیب " معین " . . " نصیب معین زنان یعنی چه ؟" خلاصه از این ایات و ایایت دیگر میرسد که اسلام نه تنها در مورد " ارث و تعداد ازدواج " ها از فقر تجارب و خالی از انسانیت کار گرفته است بلکه نظامی است طبقاتی که از شروع مانند اسلاف خود بدو های بیابان گرد تازی به هم میجنگیدند و برای امرار معاش به کشور های شرق دور لشکر کشی نمودند .

    • بعلت محدود بودن وقت، خلاصه مینویسم:

      تمام احادیثی که با قرآن در تضاد باشند ویا اقلاً همخوانی نداشته باشند، قابل استناد و قبول نیستند. مهم نیست که مأخذ آنها نهج الفصاحه است یا صحیح بخاری ویا مسلم.

      برای رد تهمت های دشمنان اسلام مبنی بر زن ستیز بودن اسلام یاد آورئ نجات زنان از زنده بگور شدن توسط مشرکین و در زمان قبل از بعثت پیامبر اعظم ص، کافیست.

      در مورد ترجمه و تفسیر آیات سورۀ نساء و سایر سوره های قرآنی باید نخست از همه با در نظر داشت شرایط صدر اسلام (و حتی فعلی) قرآن را با ترجمه و تفسیر خواند و جایگاه زنان را در جوامع غیر اسلامی (بطور مثال کشور های به اصطلاح متمدن غربی در شرایط کنونی) با جوامع اسلامی مقایسه نموده و در آخر قضاوت و تحلیل نمود.

      دلیل اینکه حق ارث زنان نصف مردان است را حتی دشمنان اسلام نیز به خوبی میدانند اما تعصب و کینه ی آنها نسبت به اسلام نمیگذارد تا حقیقت را بگویند.

      زنان نصف ارثیه را از پدر و نصف باقی مانده را از شوهر نصیب میگردند ولی اسلام هرگز از پرداخت ارثیۀ کامل به زنان ما را منع ننموده. هزار بز عزیز و سایر اسلام ستیزان در سراسر گیتی نیز میتوانند حق خود را به خواهران خود ببخشند و در عین حال مسلمین نیز میتوانند چنین کنند، چشم بخیل کور!

      در عمل مرد ها چه در جهان اسلام و چه در جهان غیر خارج از آن، سعی و نیروی خود را بر چور و چپاول حقوق زنان، ایتام، مردم ضعیف و مستمند متمرکز نموده اند و حتی همان حق تعین شده توسط خدا و رسولش را نیز به زنان نمیپردازند. اگر قبول نمیکنید، به لشکر کشی های کشور های متمدنی چون انگلستان، جرمنی، هسپانیا، ایتالیا، فرانسه، هالند، پرتگال، امریکا، اسرائیل و روسیه به کشور های ضعیف و عقب مانده در چند قرن اخیر و خصوصاً در شرایط کنونی توجه کنید. خواهید دانست که این مشکل اسلام نیست بلکه مشکل زیاده طلبی و افزون خواهئ افرادی چون جناب عالیست که با دهن شعار ضد استبداد و ظلم را میدهید در حالیکه دستان تان در جیب دیگران است.

      اگر باز هم باور ندارید این هم دو مثال واضح و روشن از اروپای متمدن و غیر اسلامی در قرن بیست ویکم و در سال جاری یعنی 2009 میلادی!

      1. حقوق زنان در بریتانیا 60% کمتر از حقوق مردان است.

      2. حقوق زنان در جرمنی 23% کمتر از مردان است.

      پس لطفاً علیه اسلام و مسلمین تندی بخرج ندهید چرا که مشکل پایمال شدن حقوق زن بطور خاص و حقوق بشر بطور عام، محدود به مسلمین نیست بلکه دامنگیر خدایان و دوستان شما در غرب و شرق نیز میباشد. به عبارۀ دیگر شما اسلام ستیزان عزیز نیز به اندازۀ کافی مشکل و عیب دارید که میشود از آنها کتاب ها نوشت، بیخود بر علیه اسلام باد به غبغب ندهید که شما نیز انگشتان افگار دارید و معایب بیشمار.

      انشاالله در فرصت بعدی برایتان به تفصیل خواهم نوشت (در صفحه ی که جعفررضایی بر علیه اسلام و مسلمین قلم فرسایی نموده است).

      با احترام

    • غزالی میگوید هیچ دلیل قانع کننده راجع به حج رفتن نمیابد , او اولین مسلمان شریعی بود , اضافه مینماید ؛ ولی به خاطریکه یکی از پنج بنای مسلمانی است مجبور به اجرای ان است , همچنان روزه گرفتن نیز یکی از اصول یهودیت است که به اسلام را یافته است , همچنان سنگسار از کلتور اعراب به اسلام راه یافته و بعداء در قراان نوشته شده است و یا حج ار همان سالهای قبل از اسلام سنت تجارتی اعراب بود نه اسلامی و چطوری به قراان جای گرفته ؟ نیز قبله مسلمانان قبلاء همان قبله یهودیان بود . سنگسار و کشتار کسانی که به زنا دست میزنند از یهودیت به اسلام راه یافته است و محمد نه تنها طرفدار حکم سنگسار بود بلکه این حکم شنیع را اجرا نموده است . در سوره نور در دومین ایه ان گفته شده است که : . . زن و مرد زنا کار را باید صد ضربه قمچین زد . . و اگر به حکم الله و روز قیامت ایمان درید مبادا در حکم الله نسبت به ان دو , دوچار ترحم شوید , و در هنگام شکنجه کردنشان باید حتما گروه از مومنان و مسلمانان حضور داشته باشند . . محمد 35 بار راجع به زن و مردی که با هم همخوابه شده اند حکم سنگنسار و شکنجه و قهر و غضب فرستاده و توضیح نموده بلکه در خطبه حجتاوداع چنین گفته است : ایهناس ان الله قد قسم لکل وارثه نصیب مناالمیراث ولا یجوزلوارث و طیته فی اکثر من الثلث واولدللفراش للعاهر الحجر . ای مردم ... طفل از بستر به وجود میاید و نصیب زناکار سنگ است . و در دست دیگر بهشت جنان توصیف شده است که انسان شرافتمند هر گر حوس رفتن انجا را نخواهد کرد .

    • یکی از عادات اسلام ستیزان، از شکم نوشتن است. مثلاً غزالی چنین گفت ... اما در کجا گفتنش را خاکی میزنند. ویا سنگسار و روزه از فلان دین به اسلام آمد... در حالیکه فراموش نموده اند حضرت موسی ع و حضرت محمد ص فرستادگان یک پروردگار اند. اگر احکام این ادیان باهم تفاوت یک صد و هشتاد درجه ی میداشت، آنگاه نیز پای ها را در یک موزه میکردند و گلو پاره مینمودند که چرا اینها تفاوت دارند؟! ولی همین دوستان نابینا و ناشنوای ما اگر کمی بیاندیشند خواهند دانست که نقاط مشترک ادیان سامی ثابت کنندۀ این است که منبع همه ی آنها واحد است. اما گوش سخن شنو کجا، دیدۀ اعتبار کو؟

      راجع به سنگسار نیز باید عرض گردد که حکم اسلام در این زمینه حتی از قانون عمل و عکس العمل نیوتن در فزیک نیز واضح تر و روشن تر است.

      در سوره نساء آیه 15 ما داریم: "و از زنان شما كسانى كه مرتكب زنا مى‏شوند چهار تن از ميان خود [مسلمانان] بر آنان گواه گيريد پس اگر شهادت دادند آنان [=زنان] را در خانه‏ها نگاه داريد تا مرگشان فرا رسد يا خدا راهى براى آنان قرار دهد"

      یعنیکه هر زن یا مردیکه در حضور 4 فرد بالغ و صادق مرتکب عمل زنا گردد، باید حکم زنا بروی جاری گردد. خوب، اگر با انسانیکه خیانت نموده و در حضور مردم دست به چنین عمل شنیع زده است، چنین رفتاری صورت نگیرد، پس هزار بُز های عزیز بفرمایند که بر سر این افراد، تاج گذاشته شده و برسینه هایشان مدال بیآویزند؟

      نمیدانم هزار بز، مونث است یا مذکر؟ اما در هردو صورت اگر شریک زندگی، مادر، خواهر، دختر و همچنان برادر، پدر و یا پسرش دست به چنین عملی آنهم در حضور مردم بزنند، عکس العمل ایشان نسبت به آن عضو فامیل البته به دور از قوانین دینی، چه خواهد بود؟ به وجود آنها فخر خواهد کرد؟ به آنها تقدیر نامه خواهد داد؟ نام آنها را جهت جهانی شدن به کتاب گینس ارسال خواهد نمود ویا کدام عمل تشویقئ دیگریکه ما نمیدانیم؟

      مهمتر از همه بزرگترین مشکل اسلام ستیزان عزیز در سراسر گیتی این است که مرض هرزه مرضی دارند. به عبارۀ دیگر خود را عقل کُل و همه کاره ی عالم میدانند. یعنیکه برای دیگران چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی خط و نشان میکشند و هرکسیکه بر خلاف میل و خواهش این عده رفتار کنند محکوم به جنون و گمراهی هستند.

      برخلاف اینها مسلمین واقعی هیچگاهی در امورات شخصئ این عده دخالتی ننموده و سرشان در کار های خودشان گرم است اما متأسفانه هزاربُز های عزیز که الحق میتوان اینها را هزار مرض خطاب نمود کار شان شده است، توهین، حمله و تجاوز به اسلام و حقوق مسلمین.

      قضاوت بر گردن خوانندگان عزیزیکه بیطرفانه میاندیشند و بیطرفانه ابراز نظر مینمایند.

    • توفیق خان !

      این ها در سوره بقره است :

      بخشنده و مهربان است - مرض را در دل مردم اقزایش میدهد - بر دل و گوش مردم مهر میگزارد - مردم را مسخره و استعزا میکند -روشنایی را از مردم میگیرد و در تاریکی رهایشان میکند - بر کافران احاطه دارد - برای کافران اتش را اماده کرده است - بین مردم تفرقه میاندازد ( 2, 36 ) - به کافران جهنم و اتش جهنم را وعده داده است ( 2 , 39 ) - باید به او وفا کرد تا به شما وفا کند ( 2 , 40 ) - ترسناک است ( 40 ,41 )- به مردم دستور میدهد همدیگر را بکشند - برای او کشتاری که انسان ها میکننند ستوده است ( 2 , 54 ) - بر فرق کسانی که میخواهند او را ببینند صاعقه میفرستند ( 2 , 52 ) - مردگان را پس از مرگ زنده میکند - برای کسانی که حرفش را گوش نمیکند عذاب اسمانی میفرستد - مردم را به جهنم تهدید میکند - مردم را به دنیا خوار میکند و در اخرت شدید ترین شکنجه میکند - کوه طور را بر سر مردم افراشته است - زنده گی دوستان را تهدید به عزاب میکند ( 2 , 96 ) - مردم حق ندارند جر با ترس و لرز داخل شوند - با اینکه ابراهیم را خودش به پیامبری مامور نموده است اما از فرزندان ابراهیم به نام ستمکاران یاد خواهد کرد ( 2 , 124 ) - قصاص را مایه زنده گی اعلام کرده است - فرمان جنک و کشتار را او صادر میکند ( 2 , 190 , 191 ) - باز هم او فر مان جنگ میدهد تا اسلام در جهان باقی بماند - فرمان دهنده تجاوز بر ستمکاران است - انانی که درین دنیا از او چیزی میخواهند در اخرت چیزی به انها نخواهند داد ( 2 , 200 ) - مردان را بر زنان برتری داده است ( 2 , 228 ) خلاصه سوره بقره پر از وحشت است که انسان با ان مواجه شده است .

      نون الف .

      مکرر اینکه : راجع به حل مسایل زن و مرد در کلتور افغانستان غیرت وضع شده است که نظر به قوانین افغانی میتوان با ان مواجه شد . و هر خانوده افغان اخلاق خاصی افغانی خود را درین مورد دارد و کلتور افغان ها تاریخی تر از قوانین وحشیانه عربهای بدو و تازی است . درین تازه گی ها عربها به طور مجموع در عربستان سعودی خاصتاء دوتا خانه دارند , یکی برای زن و فرزند خود و یک خانه دیگر را برای دوست پسر های پاکستانی خود دارند . در سعودی عرب مرد های همجنس باز تقریباء 75% جامعه را در بر گرفته است .

    • چونکه سوره بقره برای افرادی مانند شما نازل شده است و متأسفانه در بنی اسرائیل نیز انسان نما های لجوج و شیطان پرست همانند جناب عالی کم نبوده است و فعلا نیز کم نیست. پس "سزای قروت، آب گرم"!

      اما برای آدم زاده ها و انسان های که اقلاً یکبار از کوچه انسانیت عبور نموده اند، خداوند متعال ج چنین میفرمایند:

      "بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏ روى روا داشته ‏ايد از رحمت ‏خدا نوميد مشويد در حقيقت ‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است." (زمر، 53)

      و پاراگراف آخر تان را متأسفانه بازهم از شکم نوشته اید. بنده منکر کج روی و عیاشئ مسلمین نیستم اما مسلمین نیز همانند غیر مسلمین انسان اند و نفس دارند. یکی از آنها نیز جناب عالی میباشید که از اسلام بنابر بار مسئولیت های آن روی برگردانده و در دنیای بی مسئولیتی و بی بندوباری بر علیه اسلام و مسلمین سنگ پرانی میکنید تا مانند سید پرویز کامبخش و غوث زلمی به نان و نوایی برسید.

      بنده افرادی چون شما را ملامت نمیکنم، چرا که انسان ها آزاد آفریده شده و در انتخاب دین و بی دینی نیز آزاد اند اما این آزادی بدین معنی نیست که آزادئ دیگران را با سنگ پرانی ها و منفی بافی هایتان تهدید و زیرپای نمایید.

      بیشک بر طبق همان سنت ها و رواج های که شما به وجود آنها در میان مردم افغانستان افتخار میکنید، زن ها همین اکنون نیز مانند گاو و گوسفند خرید و فروش میشوند ودر اروپای متمدن و امریکای قرن بیست و یکم، نیز آنها را بیشتر از چشمان سکس و عیاشی میبینند نه انسانیت و همنوعی. این در حالیست که تنها 40% قربانیان تجاوزات جنسی در امریکا به پولیس مراجعه میکنند و پولیس نیز اگر (!) مجرم را دستگیر کند، او را کمتر از یک روز در قید نگهمیدارد و بعد از آن طبق مفکورۀ هزاربز عزیز او را بخشیده و رها میکند تا شکار بعدی اشرا پیدا کند.

      دوستان خود بخوانند و قضاوت کنند. هزار بز و سایر اسلام ستیزان اینچنین بی بندو باری را میخواهند و صرف برای عیاشی و خوشگزارنئ خود و همقطارانش میخواهد تا اسلام را بکوبد و بر علیه احکام اسلامی مبارزه کند. زهی خیال باطل!

      هزار بز میخواهد با هر دختر یا زنی که در کوچه و بازار میبیند، در صورت تمایل وصلت فرموده و مرجع و قانونی نیز نباشد که ایشان را به پاس تجاوزات شان، در حضور مردم شلاق زده ویا اعدام کنند. غافل از اینکه "انگشت مکن رنجه به در کوفتن کس / تا کس نکند رنجه به درکوفتنت مشت / (ناصرخسرو)" 

    • اینهم پیوندیکه نشان میدهد تنها 40% قربانیان تجاوز جنسی در امریکا، به پولیس مراجعه میکنند.

      و علت میزان بلند یأس و ناامیدی در میان قربانیان تجاوزات جنسی در ایالات متحده (که میشود آنرا خدا یا بهشت موعود افرادی چون شما نامید، جاییکه نه صدای اذانی از بلند گو ها شنیده میشود و نه هم از شریعت محمدی ص خبریست) از مراجعه به پولیس را اینچنین توضیح داده اند.

      پس یگانه راه اصلاح متجاوز به عنف دیگران همانا شلاق زدن برای بار نخست در حضور مردم است و اگر اصلاح نشد و دوباره تجاوز کرد، همان اعدام بهترین گزینه است ولی بازهم قربانئ تجاوز میتواند خود در تصمیم گیرئ نهایی اثر گزار باشد. مثلاً اگر شما یا اعضای فامیل تان کدام روزی قربانئ تجاوز جنسی شدید، میتوانید متجاوز را ببخشید و صدای تانرا نکشید تا وی نیز به پیشه ی مقدسش ادامه دهد. به هر راهی که شما خوش باشید، این حقیر اعتراضی ندارد.

  • قابل توجه جناب هزار بز!
    همانطوریکه قبلا نوشتم درک نادرست شما از احکام اسلامی سبب گمراهی شما شده.
    نخست :قرار توضیحات برادر توفیق:"تمام احادیثی که با قرآن در تضاد باشند ویا اقلاً همخوانی نداشته باشند، قابل استناد و قبول نیستند. مهم نیست که مأخذ آنها نهج الفصاحه است یا صحیح بخاری ویا مسلم."
    دوم: در جواب استدلال شما در مورد تعدد زوج در اسلام باید بگویم که در این دین کامل همه جوانب به دقت سنجیده شده است. تعدد زوج در حالات خاص رواست , مانند کثرت مشهود جنس زن بر جنس مرد( مشخصا زمانیکه دار اسلام شامل جنگ است, مرد بیشتر به شهادت میرسد و گاهی اتفاق خواهد افتید که نفوس زن دو مرتبه بیشتر از مردان شود) و یا زمانیکه زوجه اولی شخصی مصاب به بیماری لاعلاج باشد و یا تولید نسل نتواند. ولی تنها این دلایل کفایت نمیکند, زیرا اسلام عزیز با وجود تکمیل نمودن این شرایط خاص حکم به تامین عدل مینماید. و رضایت بدون فشار زوجه اولی نخستین قدم تامین عدل است.در صورتیکه زوجه اولی رضایت ندهد نکاح دوم حرام است.
    باز تکرار مینمایم, متوجه درک ناقص تان شوید. وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ ترجمه:اگر شما را بيم آن است که در کار يتيمان عدالت نورزيد ، از زنان هر چه شما را پسند افتد ، دو دو و سه سه و چهار چهار به نکاح در آوريد و اگربيم آن داريد که به عدالت رفتار نکنيد تنها يک زن بگيريد يا هر چه مالک آن شويد اين راهی بهتر است تا مرتکب ستم نگرديد.

    حالا, به چه دلیل شما تنها استدلال به یک بخش میکنید و متباقی را نادیده میگیرید, در قسمت بعدی همین آیه نشانی شده واضح شده که نکاح دوم در صورتیکه عدالت را تامین نتوانید جواز ندارد.

    زنان به علت ساختار اناتومیک خود قدرت کار دوامدار و شاقه را ندارد, طور نمونه زمان بارداری. بهمین دلیل نفقه بر مرد فرض است . و چون نفقه بر مرد فرض شده پس مسولیت مالی مرد بیشتر است که دلیل میشود به بهره مندی بیشتر در تقسیم ارث.
    نکاح و خاصتا میراث پیچیده ترین ولی کاملترین بحث هاست که توان نوشتن تمام آن نیست. امید متوجه اشتباهات خود شده باشید.

    • جناب ر . صدر . س !

      خداوند خود زن ستیز است ورنه زن را در اخرین لحظه که ادم را از بهشت به خاطر خوردن یک دانه سیبی بیرون مینداخت برای دور ساختن تنهایی او نمیساخت , بهر حال امروز اگر متوجه شده باشید انسان ماشین را اختراع نموده و احتیاجی نیست که هیچ انسانی از زور و قدرت خود استفاده نموده زمین را قلبه کند و یا چرخی ماشینی را بچرخاند . کشور های اسلامی میتوانند به زن ها احترام مانند احترام به مرد ها قایل شوند , مطلب از احترام برابری است در تمام امور و مسایل زنده گی . سوال اخر این است که اگر در کشوری تعداد زن ها کمتر نسبت به تعداد مرد ها شد , مثلا مریض خاصی در شهر اتفاق افتد و یا سیل امد و تعداد زیادی از زنان زنده گی خود را از دست دادند و تعداد مرد ها چنان زیاد شد که همه جا مرد , مرد به نظر میرسد . در چنین حالی امکان ازدواچ شش تا مرد با یک زن موجود است در اسلام یا خیر ؟ در مورد باقی حرف های که زدید بعداء میبینیم .

    • سوره نور آیه 6 صفحه 351

      وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاء إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ.

      و کسانیکه زنان خود را به زنا متهم میکنند، اگر نتوانند 4 شاهد پیدا کنند میتوانند خود چهار بار شهادت بدهند در راه خدا که او از راستگویان است. (این عمل را لعان گویند).

      یک مرد میتواند با 4 بار شهادت دادن در راه خدا زنش را متهم به زنا کند، برای اطلاعات بیشتر در این مورد به نوشتاری با فرنام "در اسلام سنگسار نیست!" مراجعه کنید.

    • در همان بهشت موعود جناب عالی (امریکا) که الحق ارباب تمام کشور های به اصطلاح متمدن قرن حاضر است، در میان 500 شرکت برتر که به (Five Hundred Fortune) مسمی گردیده اند، فقط 15 زن مدیر عامل هستند و مابقی 485 شرکت را مرد ها اداره میکنند. آیا شما گفته میتوانید که علت این نابرابری در چیست؟

      این یک مسئله ی عملی و امروزیست که نشان میدهد مرد ها در ادارۀ امور و مدیریت کلی از زنان دست برتر دارند (حالا میگذریم از امورات فزیکی و جسمی که مردان بدون شک در آن قوی تر از زنان اند). بنده در رشتۀ Human Resource Management تا حدی مطالعه و تجربه دارم و میدانم که در هنگام استخدام زنان و مردان در کار، کارفرما چگونه کارگر خود را نظر به جنسیت انتخاب میکند. درست است که در کشور های غربی تفکیک مستخدمین بر اساس جنسیت جرم است، اما در عمل بنده (چه در اروپا و چه در امریکا) با چشم سر مشاهده میکنم که شرکت های تجارتی چگونه افراد مورد نیاز خود را استخدام میکنند.

      متأسفانه بنده تا چند یوم دیگر مصروفیت های مهم تر از فهمانیدن شما را دارم که انشاالله پس از اتمام آن، به لاطایلات جناب عالی پاسخ خواهم داد.

      در مورد مثال تان راجع به آفت زنانه (مرگ دسته جمعئ زنان عالم) و چند شوهرئ خانم ها نیز پاسخ علمی برایتان دارم که طبق وعده برایتان خواهم نوشت. فقط اندکی تحمل و حوصله داشته باشید. 

      نوت: جهت رفع ابهام در ذهن خواهران باید روشن سازم که بنده از طرح این مسایل خدای نخواسته هدفی خاصی مبنی بر توهین و تحقیر جنس مخالف را ندارم. این یک حقیقت است و باید در پاسخ اسلام ستیزان عزیز به شکل همه جانبه مطرح گردد با آنکه این حقیر به آن حد نرسیده ام که پاسخ گوی همه ابهامات و پرسش های دوستان اسلام ستیز باشم اما تا حد ممکن سعی و تلاش خودم راخواهم کرد تا لاطایلات اینها را بی پاسخ نگذارم تا یک وقتی فکر نکنند که با خواندن دو یا سه کتاب از به اصطلاح فیلسوفان اروپا، شمشیر را به فلان جای فیل زده اند.

      با احترام

  • هزار بز خان!
    صد فلاطون را یکی کج بحث پشت پا زند.
    حال که ما افلاطون هم نیستیم, چگونه با کج بحث مانند تو دوام دهیم.
    دلیل که نوشته ای کاملا بیجاست. اگر مرضی در شهری بیاید تنها مرد را نمیکشد. مرض عام است و مرد وزن را یکسان از بین میبرد. ما که تا حال چنین مرضی را سراغ نداریم که نتها مرد کش باشد.
    دوم اینکه اگر ماشین آلات ثقیل کار بشریت را آسان ساخته درست است. ولی آیا خانم باردار میتواند این ماشین آلات را به کار گیرد. به یقین نه. به قرار حکم الهی پرده جهالت مانع آن میشود که به حق پی ببری. راهی که انتخاب کرده ای مبارکت باد. دوام بده. به صفت برادر کوشیدم تا متوجه سازمت. ولی حالا میبینم که تبلیغات نصارا آنقدر در درونت ریشه دوانده که کار از دست بنده ساخته نیست. خداوند (ج) رحم کند و هدایتت نماید.

    • سوره نساء (زنان) آیه 15 صفحه 81

      وَاللاَّتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَآئِكُمْ فَاسْتَشْهِدُواْ عَلَيْهِنَّ أَرْبَعةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُواْ فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّىَ يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً.

      و از زنان شما آنان که مرتکب فحشا میشوند، از چهار تن از خودتان بر ضد آنها شهادت بخواهید. اگر شهادت دادند آنها را در خانه محبوس کنید تا مرگشان فرا رسد یا خدا راهی در پیش پایشان نهد.

      این آیه در آیات دیگر قرآن منسوخ شده است، اطلاعات بیشتر را در مورد مجازات زنا نوشتاری با فرنام "در اسلام سنگسار نیست!" بیابید. زنان متاهلی که مرتکب زنا میشوند در تمامی مکاتب فقهی اسلامی شیعه و شنی محکوم به سنگسار هستند.
      سوره نساء (زنان) آیه 24

      وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ كِتَابَ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَأُحِلَّ لَكُم مَّا وَرَاء ذَلِكُمْ أَن تَبْتَغُواْ بِأَمْوَالِكُم مُّحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً وَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِيضَةِ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا.

      و نیز زنان شوهردار بر شما حرام شده اند، مگر آنها که به تصرف شما در آمده باشند (منظور زنانی است که در جنگ اسیر مسلمانان شده باشند.). از کتاب خدا پیروی کنید. و جز اینها زنان دیگر هرگاه در طلب آنان از مال خویش مهری بپردازید و آنها را به نکاح درآورید نه به زنا، بر شما حلال شده اند. و زنانی را که از آنها تمتع میگیرید واجب است که مهرشان را بدهید. و پس از مهر معین در قبول هرچه دو بدان رضا بدهید گناهی نیست. هر آینه خدا دانا و حکیم است.

      در زمان جنگ بعد از کشته شدن مردان، زنان آنها از اموال و غنیمتهای مسلمانان به شمار میروند و مسلمانان میتوانند آنها را تصرف کنند و با آنها همبستر شوند و در صورت تمایل آنها را به فروش برسانند، این مسئله عین برده داری است و برده داری در تضاد با ماده 4 ام اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد است. بر اساس تاریخ و اسناد اسلامی معتبر پیامبر اسلام خود در مورد صفیه یکی از زنان خود چنین کاری را کرد. در یکروز شوهر و پدر او را کشت و در همانروز با او همبستر شد، اطلاعات بیشتر را در نوشتاری با فرنام "صفیه، زن یهودی پیغمبر- بخش سوم مناظره آیت الله منتظری با دکتر علی سینا." بخوانید

  • تصحیح
    هزار بز خان! صد فلاطون را یکی کج بحث پشت پا زند. حال که ما افلاطون هم نیستیم, چگونه با کج بحث مانند تو دوام دهیم. دلیل که نوشته ای کاملا بیجاست. اگر مرضی در شهری بیاید تنها زن را نمیکشد. مرض عام است و مرد وزن را یکسان از بین میبرد. ما که تا حال چنین مرضی را سراغ نداریم که نتها زن کش باشد. دوم اینکه اگر ماشین آلات ثقیل کار بشریت را آسان ساخته درست است. ولی آیا خانم باردار میتواند این ماشین آلات را به کار گیرد. به یقین نه. به قرار حکم الهی پرده جهالت مانع آن میشود که به حق پی ببری. راهی که انتخاب کرده ای مبارکت باد. دوام بده. به صفت برادر کوشیدم تا متوجه سازمت. ولی حالا میبینم که تبلیغات نصارا آنقدر در درونت ریشه دوانده که کار از دست بنده ساخته نیست. خداوند (ج) رحم کند و هدایتت نماید.

    • سلام به همه !
      به این ایه ها توجه کنید وخود قضاوت کنید.
      سوره بقره (ماده گوساله) آیه 223 صفحه 36

      نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.

      زنانتان کشتزار شما هستند. هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید. و برای خویش از پیش چیزی فرستید و از خدا بترسید و بدانید که به نزد او خواهید شد. و مومنات را بشارت ده. ترجمه های بیشتر

      کشتزار نامیده شدن زنان مسئله ای کاملاً جنسی بوده است، یهودیان معتقد بودند برقراری تماس جنسی از پشت با زن باعث چپ شدن چشم کودک وی میشود، محمد وقتی این آیه را سراییده است که در مدینه مسلمانان در مورد صحت این قضیه از او پرسش کرده اند. در این آیه به مرد مسلمان اجازه داده میشود تا در هر کجا و در هر زمان و از هر طریق با زن خود رابطه جنسی برقرار کند.
      سوره بقره (ماده گوساله) آیه 221

      وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشِرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَـئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللّهُ يَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ.

      زنان مشرکه را تا ایمان نیاورده اند به زنی نگیرید و کنیز (برده) مومنه بهتر از آزاد زن مشرکه است، هرچند شما را از او خوش آید. و به مردان مشرک تا ایمان نیاورده اند زن مومنه مدهید. و بنده (برده) مومن بهتر از مشرک است، هرچند شما را از او خوش آید. اینان به سوی آتش دعوت میکنند و خدا به جانب بهشت و آمرزش. و آیات خود را آشکار بیان میکند، باشد که پند گیرند.

      در این آیه نابرابری میان مسلمانان و نامسلمانان و همچنین نظام برده داری تایید میشود. این آیه در تضاد با اصل 16 ام اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد است که ازدواج هر زن و مردی را بدون هیچ تبعیضی از نظر مذهب آزاد میداند. این آیه همچنین با اصل 4 ام اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد که برده داری را محکوم میکند در تضاد است.
      سوره نساء (زنان) آیه 3 صفحه 78

      وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِي الْيَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَى وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلاَّ تَعُولُواْ.

      اگر شمارا بیم آن است که در کار یتیمان عدالت نورزید، از زنان هرچه شما را پسند افتد، دو دو و سه و سه و چهار، چهار به نکاح (نکاح در عربی یعنی سپوختن) در آورید. و اگر بیم آن دارید که به عدالت رفتار نکنید تنها یک زن بگیرید یا هرچه مالک آن شوید. این راهی بهتر است تا مرتکب ستم نشوید.

      در اسلام یک مرد میتواند تا چهار زن رسمی داشته باشد، از نظر شیعه میتواند تعداد بیشماری زن را صیغه کند، و زنان بیشماری را نیز به بردگی بگیرد. اما زنان تنها میتوانند با یک مرد ازدواج کنند و این نابرابری در تضاد با اصل یکم اعلامیه جهانشمول حقوق بشر سازمان ملل متحد است. مسئله عدالت در اینجا نباید با برابری اشتباه گرفته شود. پیامبر اسلام خود بطور برابر با زنانش برخورد نمیکرده است و زنانش از بی عدالتی او شکایت داشته اند. برخی از اسلامگرایان میگویند این نابرابری به این دلیل است که اگر زنی چند شوهر داشته باشد معلوم نخواهد شد کدام شوهر پدر فرزندی است، اما وقتی که برای این اسلامگرایان توضیح داده میشود که اکنون میتوان با آزمایشهای ژنتیکی پدر یک فرزند را تشخیص داد، این اسلامگرایان از اجازه دادن به همسرانشان برای ازدواج با چند مرد دیگر طفره میروند.

  • درود بر کاوه غرجی

    بدون مقدمه خدمت تان عرض گردد که پاسخ های جناب عالی را نیز بنده دارم (تا حد امکانات و توان) و در فرصت های بعدی انشاالله در همین صفحه خدمت تان خواهم نوشت. به اصطلاح مردم خودما، "فقط گپ چند روز است" و لطفاً اندکی صبر داشته باشید.

    تشکر

    • سلام اقای صدر و رفیق توفیق!
      یکی از چیزهای معمول در افغانستان و اندیشه تعدادی از هموطنان ما این است که وقتی کسی از ازادی و برابری و دمکراسی حرف می زند انها ازغرب و غرب زده گی می گویند و از اینکه در غرب چی اتفاق های می افتد. از حقوق زن و تجاوزات جنسی در انجا ها می گویند و در اخر شخص گوینده و نویسنده را می کوبند. من نمی دانم چرا به ذهن این دوستان می ایند که مدافع اندیشه های غربی و فرهنگ غربی در جامعه خود استیم؟ من خودم شخصا به همان اندازه که از اندیشه های عربی در کشورم متاسف و ناراحت می شوم به همان شکل از فرهنگ و اندیشه های غربی نیز. وقتی من داد از وطن دوستی می زنم فکر می کنم شرم اور خواهد بود که از یک طرف این شعار را بدهم و از طرف دیگر تجاوزات تازی های مسلمان عرب و یا غرب را به شکلی توجیه کنم. من خودم نیز در یکی از مدارس دینی درس می خواندم برای چندین سال و فکر می کنم خیلی زیاد نا اشنا با قوانین اسلامی و شریعت هم نباشم. بهتر از یکبار به تاریخ کشورمان که اگر چند نه خیلی پربار است ، مراجعه کنید و ببینید که چی تفاوت عظیمی است بین ان بلخ و بخارا و کابل و بعد از اسلام تا هنوز/.
      به هر حال تشکر می کنم از انتقاد تان و از اینکه لاقل دو و دشنام نمی دهید و از این که ادم با فرهنگی استید.
      موفق باشید.

    • در مورد فحش و دشنام خاطر تان جمع باشد که پیرو علی ابن ابی طالب ع، نمیتواند اینچنین کند. کسیکه مولوی در وصفش گفت: "از علی آموز اخلاص عمل / شیر حق را دان منزه از دغل ... الی آخر داستان".

      اما در مقابل بنده بسیار دیده ام (حتی خود جناب عالی) که اسلام ستیزان عزیز بهترین اسمی که برای اعراب و سایر مسلمین انتخاب میکنند، سوسمار خور است و خود را شاخ هر دو عالم شمرده، فریاد میزنند که ما تاریخ چند هزار ساله داشتیم و کابلستان و بلخ و بخارا! در حالیکه غرجئ عزیز شاید ندانند که درخشان ترین دورۀ خراسان زمین همانا سالهای پس از اسلام است و مشهور ترین شخصیت های علمی، ادبی، فرهنگی و اجتماعئ ما پس از ظهور اسلام در منطقه و جهان درخشیده اند که شیخ ابوعلی سینا، فارابی، البیرونی، رازی، مولوی، حافظ، خیام، سعدی، سنایی، و صد ها تن دیگر را در این زمینه میتوان نام برد.

      دلیل اینکه شما را از غرب مثال داده و غرب زده میدانم این است که یگانه گزینه ی تمامئ به اصطلاح روشنفکران اسلام ستیز به عوض حکومت اسلامی، نمونه ی پیشنهادئ غرب یعنی سکیولاریزم است که نمونه اشرا فعلاً در ترکیه تجربه میکنیم.

      شما اسلام و مسلمین را ملامت میکنید و در مقابل ما نیز مجبوریم که از جوامعی که در آنجا اسلام و مسلمین حضور ویاهم نقش ندارند مثال دهیم.

      شما اسلام را میکوبید و از حقوق بشر صحبت میکنید (در بالا فکر کنم شما چندین بار به قوانین بشری راجع به حقوق بشر صحبت نموده اید)، و در مقابل ما باید از کارنامه های عملئ نویسندگان و مدعیان حقوق بشر صحبت کنیم و مثال بیآوریم.

      نمیدانم شما چرا از داشتن رابطه با غرب خجالت میکشید؟ و اگر شما سیستم سرمایه داری (یگانه دشمن قوئ اسلام و مسلمین) را بکلی قبول ندارید، پس در عوض آن چه نوع حکومت و سیستمی برای افغانستان و سایر کشور های اسلامی پیشنهاد میکنید؟

      بنده میتوانم راجع به نواقص تمامئ مکاتب جانشین برای اسلام، صحبت و استدلال نمایم. هر مکتبی را که شما فکر میکنید در آینده میتواند پاسخ گوی مشکلات مردم و کشور ما باشد، در همین صفحه بنویسید تا در آیندۀ نزدیک در مورد کمی ها و کاستی های آن برایتان بنویسم.

      پس جان برادر لطفاً از مثال های عملی، علمی و کوبندۀ بنده که از بهشت موعود تمامئ اسلام ستیزان (امریکا و اروپا) میآورم، رنجیده خاطر نشوید.

      شما alternative یا چاره ی دیگری بجز سیستم سرمایه دارئ موجود در غرب ندارید تا آنرا جایگزین اسلام سازید.

      بدین علت است که بنده مثال های غرب را در اینجا میآورم تا نگویید که مشکلات مختص اسلام و مسلمین است.

      شما اگر اعتراف کنید یا نکنید، متأثر از حرکات و تبلیغات سوء غربی هستید. و این مسئله واضح تر و روشن تر از آفتاب است. بنده به اصطلاح روشنفکر یا دگر اندیشی تا اکنون ندیده ام که مردانه در مقابل نقش جنایاتکارانۀ غربی ها در کشور ما از بدو به سلطنت رسیدن عبدالرحمن خان ملعون تا به اکنون، قد علم نموده باشد و بر ضد فعالیت های استعمارئ غرب مبارزۀ قلمی نموده باشد.

      اگر چند تن از آنها بر ضد تجاوزات روسیه مبارزه کردند نیز اکثراً متأثر از تحریکات غرب بود وگرنه جنایت کار روس وامریکایی نمیشناسد. همان هاییکه بر علیه تجاوز روس قلم فرسایی میکردند چرا اکثریت شان امروز در مقابل جنایات غربی ها خاموش اند.

      نخست از همه خود جناب عالی! شما چند مقاله یا مطلب تا به اکنون بر علیه جنایات سیستماتیک غربیها در افغانستان به نشر رسانیده اید؟

      و ثانیاً:

      تقریباً تمامئ دگراندیشان عزیز که اسلام ستیز تشریف دارند، بشکل مغرضانه و کاملاً بی انصافانه از قرآن نقل قول نموده و آیۀ قبلی ویا بعدئ آنرا جهت اغفال چند تن بیسواد و تنبل، ذکر نمیکنند. بطور مثال خود جناب عالی در بالا آیۀ 6 از سورۀ نور را آورده اید که عمداً آیه بعدی یعنی هفتم ، هشتم و نهم را از قید قلم باقی گذاشته اید. این عمل جناب عالی را چگونه میتوان تحلیل نمود؟

      در همان سوره خداوند کریم ج در آیات بعدی میفرمایند:

      [و [گواهى در دفعه] پنجم اين است كه [شوهر بگويد] لعنت‏خدا بر او باد اگر از دروغگويان باشد (۷) و از [زن] كيفر ساقط مى‏شود در صورتى كه چهار بار به خدا سوگند ياد كند كه [شوهر] او جدا از دروغگويان است (۸) و [گواهى] پنجم آنكه خشم خدا بر او باد اگر [شوهرش] از راستگويان باشد (۹)>http://www.parsquran.com/data/...〈=far&ayat=1&sura=24]

      سایر قضاوت ها و برداشت هایتان از قرآن و احکام اسلامی نیز مانند مثال بالا مغرضانه و معلوم الحال است.

      اینکه شما دروس حوزه خوانده اید یا نخوانده اید کاملاً بی اهمیت است. از قدیم گفته اند که، "نیمچه طبیب، آفت جان و نیمچه ملا آفت ایمان".

      اکثریت هموطنان عزیزم از قوم هزاره بنابر فشار های خانوادگی، اقتصادی (بخاطر شهریۀ مجانی) و نبود امکانات کاریابی و تحصیل در مکاتب (در داخل و خارج از افغانستان) در دهه های مهاجرت بشکل کاملاً اجباری و ناآگاهانه (برخلاف استعداد، فهم، سلیقه و میل) به حوزه های علمیه دینی در ایران و عراق وارد شدند که نتیجه اش را امروزه چه در وجود شریف جناب عالی و چه در افکار سایر همقطاران شما، میبینیم.

      بنده دوست نزدیکی دارم (که بنابر معاذیر اخلاقی نمیتوانم اسمش را ذکر کنم) در کابل که 4 سال تمام در حوزۀ علمیه قم دروس مذهبی خوانده و فعلاً یکی از دزدان و قاچاقبران ماهر و درجه یک در کابل هستند که حتی یکبار پول خودم را بر خلاف رسم رفاقت و دوستی مانند قند و قروت خورد. ایشان تقریباً در اکثریت مسایل دینی دست بالایی دارند. خودش قصه میکند که اصلاً ملایی را برای کلاه برداری خوانده است و خلاصه برایتان بگویم که ایشان را الحق میتوان "رضا مارمولک" هموطن و همخون خود بنامیم.

      بقیه مباحث باشد برای چند روز بعد که انشاالله یکایک خدمت تان پاسخ داده خواهد شد.

    • کافرا همیشه امین را میگوین که اگه مسلمان ها راست گوفته باشن و فردا باز زنده شویم سخت د نقصان خات بودیم . گوفتاری آقای توفیق ره بی هیچ ندانین و از سریش به ریشخند تیر نشوین که فردا آمدنی است و داد و واویلا بی فایده . قرآن کلام پروردگار است و د او شک نیست . شوما فیلسوفا خو خوده فامیده و دانیسته و چیز فهم میگیرین و ای قرآن به صد ها زبان ترجمه شوده پیش از ایتراض یک دفه او ره بخانین و ببینین که او چه میگه . و ای رقم گپا ره آدمی زاد میتانه بگویه یا یک کیتابی مثلی کیتاب های عادی د نظریتان میخوره . با خدا و پیامبریش بازی کدن کاری عاقلانه نیست . و یک عاقل نمیتانه بدونی دلیل سرسری و بی مسولیت گپای هر چه که د دانیش آمد بگویه و خوده د خطری طبایی پرته . از ترسی یک نخ گوگرد احتیاط میکونی و از شوله های آتیشیش نمی ترسی . چرا خوده با گپای مفت خراب میکونین د حالیکه خوده عاقل و هوشیار ام میگیرین و باز میگین که وای اگر پس از امروز فردای باشه .

    • با عرض سلام و ادب خدمت برادر عزیز سرپلی صاحب

      تشکر از پیام تان و به خوب نکته ی اشاره نموده اید. اگر بر مبنای احتمالات نیز وعده های دین اسلام را 1% ممکن بدانیم، عاقل کسیست که از این 1% غافل نماند.

      در این ماه پر از برکت و فیض خصوصاً در شب های مبارک قدر، التماس دعا دارم

      خداوند یکتا و متعال ج یار و مددگار همه ی مسلمین و مومنین

  • علی !

    علی در پاسخ معاویه که از او خواسته بود که در مسله رهبری به ارزشها و عدالت قراان ارج نهد و از قراان پیروی کند گفته بود که : قراان بیش از چند برگ کاغذ سیاه شده نیست , من قراان هستم و به من گوش بدهید , زمانیکه پیشنهاد کننده گان از امر علی سر باز میزنند , علی بد انها میتازد و 14 هزار انها را دم تیغ میکند .

    پس از رویداد جمل علی به نزد عایشه به خانه عبدالله رفت , همسر عبدالله با دیدن او به پا خاست و پرخاش کننان گفت : ای کشندهء دوستان , خدا فرزندانت را بی پدر کند , به گونه ای که فرزندان و شوهرم را بی پدر کردی , علی نام زن را پرسید , وقتی دانست که او زن عبدالله پسر خلف میباشد گفت : اری چنین است من نیای تو و شوهر تو و عموی ترا کشتم اگر انها را نکشته بودم به گناه درغ گویی همین حالا سرت را از بدن جدا میکردم .

    روزی علی از ولید پسر عتبه خواست که پیرو او شود . . ولید پاسخ داد , تو پدرم را کسته ای , چگونه میتوانم با کشندهء پدرم دست یاری دهم .

    ای کاش مردم ما به اندازه ولید بیابان گرد تازی عقل میداشتند و برای دین و مذهبی که اساس ان " قتلو . . قتلو . . قتلو . . قتلو .. " است هموطن خود را نکشند .

    • ... شیر حق را دان منزه از دغل... مولوی

      بدون شک که عقل، دانش و فهم جناب عالی در مقابل مولوی همانند قطره در مقابل اوقیانوس است. بحث بر روی پروردگار عالمیان، فرستادگان وی و اشخاصی چون علی ابن ابوطالب ع، از سویه شما بسیار بلند است. شما باید نخست از همه با الفبای اسلام و دیانت آشنا شوید بعداً بپردازید به جنگ های تاریخی در صدر اسلام. همانطوریکه قبلاً نوشتم، "سزای قروت، آب گرم است". یعنیکه خروج خوارج بر علیه حکومت علی ع نمیتوانست پاداش بهتر از شمشیر داشته باشد. اگر شما نیز در حال حاضر در هر کشوریکه هستید، به قصد کشتن کدام فرد با یک میل اسلحه به سروقت مسئولین امنیتی و حکومتی بروید، پاسخ تان از زبان گلوله یا به تعبیر 14 قرن گذشته از زبان شمشیر داده خواهد شد.

      در بالا فقط یک سوال از جناب شما نمودم که علت 3% مدیران عامل زن در مقابل 97% مدیران عامل مرد (در 500 شرکت برتر امریکایی) را برایم بنویسید تا خوانندگان نیز بدانند که در امریکا هم شریعت محمدی (ص) و تبعیض جنسیتی حکمفرما ست یا چطور؟

      اما ظاهراً خود را به کوچه ی حسن چپ زده و از پاسخ گویی طفره میروید. بهرحال میدانم که پاسخی برای این سوال ها ندارید و صرف بلد هستید که بر اسلام و مسلمین بتازید. و به گفته دوست مان محمد یار: "این دیگ ز خامیست که در جوش وخروش است / چون پخته شد و لذت دم یافت خموش است".

      در آینده بازهم خواهشم این است که مأخذ تان را واضح کنید تا خواننده های محترم گفتار تانرا حمل بر شکم نویسی نکنند.

      با حرمت

  • چند نکته خدمت دین باوران و بی دینان!

    اسلام یک دین است مانند هردین دیگر. دشمنی بادین چیز تازه یی نیست. گاهی این دشمنی از سوی پیروان یک دین علیه دین دیگر صورت میگیرد و زمانی هم این دشمنی به خاطر گریز از دین است.

    گاهی هم دین باوری و دین ستیزی جنبهء سیاسی دارد. بدین معنی که کسانی با تکیه به دین و با استفاده از دین برای بدست آوردن قدرت سیاسی تلاش میکنند که این وضع رقبای سیاسی آنها را در برخی جوامع و در بعضی حالات به دین ستیزی به گونهء جنگ با وسیله به جای جنگ با صاحب وسیله به میدان دشمنی با دین می کشاند.

    به گونهء نمونه تکیهء نظام های شاهی افغانستان بر دین فروشان فتوی فروشی چون مولوی های آنچنان، حضرات مجددی و گیلانی ها سبب شد که بسیاری از قشر تحصیلکردهء افغانستان دین را دشمن مردم بدانند. یعنی به جای دشمنی با ملای فتوی فروش و حضرت دین فروش و نقیب های انگلیسی جاسوسی که در لباس پیر و مرشد به افغانستان آمده بودند، به بیخ خود تیشه زدند و به جای رجوع به تعالیم استبدادستیزانهء دین اسلام، به کمونیزم روی آوردند.

    اما وضع امروز فرق میکند. دشمنی با اسلام در شرایط کنونی از هزار سوراخ و تیرکش پیدا و پنهان و با انگیزه های رنگارنگ صورت میگیرد. امروز القاعده و طالب در لباس دین بزرگترین دشمنان دین اند. هیچ انسان عاقلی نمیتواند به اسلامی احترام بگذارد و آنرا بپذیرد که طالب و القاعده نماینده و ممثل آن باشد.

    وام مسالهء پرویز کامبخش. سخن برسر چگونگی عقاید کامبخش نیست. سخن اینجاست که آیا پرویز کامبخش حق توهین به پیامبر اسلام را دارد؟ آیا در دنیا هرگز کسی حق توهین به پیامبر کدام دین دیگری را دارد؟

    دو انسان وقتی تعهد میکنند در یک جامعه مانند دو فرد مساوی الحقوق زندگی کنند و درعین حال آزاد هم باشند معنی اش این است که آنها مجبور به رعایت خاطر یکدیگر اند. آزادی آنها مشروط به این است که آزادی دیگران را نفی نکنند. آزادی در مفهوم جهانی اش این نیست که شما هرچه دل خواست بگویید. آزادی پذیرش آزادی دیگران است. به طور مثال تصور میکنیم که در یک جامعهء سیکولار زندگی داریم. درین جامعه من حق دارم که خدا پرست باشم و هرچه دینم میخواهد انجام دهم به شرطی خداپرستی ام به همسایهء هندو و مشرک و یا بیدینم ضرر نرساند. به همین گونه است حقوق آن هندو و آن بیدین.

    اینست آزادی. اینست دموکراسی.

    حالا اگر پرویز کامبخش میرود اراجیفی از منابع مسیحی و دشمنان دین وگفته هایی از شجاع الدین شفا را جمع میکند و در بین مسلمانان برای متزلزل ساختن عقاید شان و برای توهین به مقدسات شان پخش می کند آیا جامعه باید بی تفاوت میماند؟؟؟

    در اخیر: امروز در میان شماری از جوانان و نوجوانان معنی روشنفکری دین ستیزی است. برای برخی ها هم دین ستیزی و دشنام دادن و توهین به مقدسات به وسیله یی تبدیل شده برای پناهنده شدن به خارج. پرویز کامبخش نه اولین کس است که به اینگونه به خارج میرود و نه هم آخرین کس خواهد بود.

    دولت افغانستان نه برای مردم افغانستان و برای جامعهء
    افغانستان بلکه برای خشنودی واجرای اوامر کشور های خارجی عمل میکند. اینها برای سلامت معنوی، فکری، دینی، اخلاقی و تربیتی مردم جامعه برنامه و آمادگی یی ندارند. ....

    پس درین وضع آشفتگی های روانی و فکری به ارتباط دین و جامعه، آنهم درشرایطی که دشمنان هزار اند، یک پدیدهء طبیعی و اجتناب ناپذیر است.

    این دیگ ز خامیست که در جوش وخروش است
    چون پخته شد و لذت دم یافت خموش است

    • سلام به بیادر روشن ضمیر ما آقای محمد یار و یا یار محمد ! نویشته هایتانه خاندوم و یکایک تصدیق کدوم . مه میتانوم مثلی شوما مردوم ره اگه بهر دین و مذهبی که باشن یک شخصیتی روشن و با درک و فهم بخانوم . امیتو که ده انتخابی دین و مذهب آزادی است. توهین کدنی دین ره و به مزاق گریفتن دین ره ام نباید بکسی اجازه داده شوه مخصوصن که دین اسلام از امه بالا تر طرفدار داره و یگانه پرست استن . آیا ماقول است که بینصب های بی منطق آمده سری دین و مذهب بوز بازی بکونن و مسلمان ها بطرفی دانی کثیفیشان سیل بکونن . مه تصدیق میکونوم که امی کسای که شوما نام گریفتین بدین اسلام ضربه زدن و ما نمیتانیم عملی غلطی اونا ره از اسلام بدانیم و بخاطر کثافت کاری های اونا از اسلام بگذریم و یا اجازه بتیم تا هر سگ و سگوری از درونی فحشا خانه آمده به اسلام و مقدسات مسلمانان فحش گویی کونن . از شوما بار دیگه تشکری میکونوم که موضو ره بسیار خوب و عاقلانه تشزیح کدین . شاید از زبان مبارک شوما خوبتر فامیده باشن و الا مه بطریقی دیگه ایناره خات فاماندوم . موفق و کامیاب باشین امید نامتانه بار بار زیری ای نویشتا بخانوم .

    • بسیار درست و سنجیده نوشته اید دوست عزیزم آقا یا خانم محمد یار. کاملاً با شما موافقم و موفقیت شما را همواره آرزومندم.

    • اقای سرپلی و رفیق توفیق نوشته تان را خواندم. اقای سرپلی اخر چرا انقدر با لهجه می نویسید؟ بگذریم این مربوط به خود شماست.
      من راستش قصد توهین به اسلام را نداشته ام اما یک چیز را باید شما بپذیرید که هر حکومتی با پایه های ایدیالوژیک همیشه استبداد را دارد و با خود می اورد . نمونه اش را در کشورهای مختلف و در نظام های مختلف دیده اید . بنا حکومت دینی می تواند همیشه مشکل ساز باشد . منظور من این نیست که نظام های سکولار هیچ مشکلی ندارد اما وقتی ما نظام ها را با هم مقایسه کنیم متوجه می شویم که چی تفاوت بزرگی بین شان می تواند وجود داشته باشد. از چهل و چند کشور مسلمان راستش هیچ کدام انها نتوانسته اند یک نظام درست و دمکرانیک داشته باشند. تنها ترکیه که انهم هزار مشکل دارد با احزاب مسلمان و کردها .... از طرف دیگر اگر شما تاریخ چند ساله پاکستان را بخوانید و بعدا تاریخ هند را بخوانید متوجه می شود چی تفاوت بزرگی بین این دو کشور در عرصه پیشرفت از نظرهای مختلف وجود دارد. تا چی حد دین در پس مانی این کشور تاثیر داشته ، متوجه می شوی. احکام دینی در بسیاری از موارد در تضاد با علم قرار دارد . یکبار سایت بی بی سی را نگاه کنید و سخنان تازه خامنه ای رهبر ایران را در مورد دانشگاه ها بخوانید.
      خدمت اقای توفیق عرض شود که من در مدرسه های دینی در کشورهای همسایه هم درس نخوانده ام . شرعیه هم نگرفته و تازه زمانی خمس و ذکات خود را هم برای سید ها می دادیم . وقتی کسی از ایه ها در قران حرف می زند نباید شما با این عجله حرفهای هر کس را دلیل بر بی احترامی و .... کنید. بگذارید مردم نفس بکشد. اقای سر پلی که از ان هم گذشته و تهدید می کند ها ها ها ...

    • دوستان توفیق ر.صدر.س و محمدی یار
      نوشته های تان را خواندم بعضی تعرضاتی که بر علیه کسانی که خلاف عقیده شما می اندیشند دیده میشد که ازان لحاظ ارزومندم مورد تعرض انچنانی که بردوستان هزاربزودیگران نموده اید قرارنگیرم ازقرارنوشتار تان که علت چند زن گرفتن راشما شهادت مسلما نان در صدر اسلام ویا مریض شدن زنها بیان داشته اید این حکم نه تنها برای صدر اسلام بلکه تا بشری درین کره ای خاکی است ادامه دارد خوب در بعضی ازکشور های دنیا تعداد زنان نسبت به مردان زیاد است اگر نظریه زیادی مردان برزنان حکم بالا راتوجیه کند پس بخاطررعایت عدالت زنها باید چند شوهر کنند ویا اگر مریض شدن را معیار قراردهیم برای هردو جانب قضیه صدق میکند که باز هم نمیشود روی ان تکیه کرد .درمورد یکی بودن قوانینی ادیان سامی گفته بودید که ان قابل اعتراض است درصورتیکه هردو ازجانب یک خداست بادعای شما دراسلام شما میدانید که قصاص حکم صریح است در حالیکه عیسویت میگوید اگر کسی سیلی بروی چپ تانزد راستش را پیشکنید یعنی گذشت ارزومندم مارک عیسویت نخورم چون مهر بعضیها اماده دردست شان است وبی انصا فانه تاپه میکنند وگوشت خوک دریهود واسلام حرام ودر عیسویت حرام نیست ارزومندم نگوئید عیسویت تحریف شده است چون مدرک درکار است امدیم راجع به ایه 53 سورای زمر که گفته شده است که ای بنده گان من که برخودزیاده روی رواداشته ایدازرحمت خدا نومید نشوید که خدا همه گنا هان را میامرزد که او خود امرزنده ومهربان است درینجا کدام استثنا قایل نشده است بین گناهان خورد وبزرگ درحالیکه سوره نسا ایه 31 میگوید اگرشما از گناهانی بزرگی که ازانها نهی شده اید خودداری کنید گناه های دیگر شما را میبخشیم وشما را وارد بهشت میکنیم . شما درین حصه تعمق کنید چه تفاوت هائی درین دوایه میبینید هردو درقران است هیچ کدام حدیث نیست حتی ایه دوم درصدر اسلام نیز مراعا ت نشده است درزمانی کسیکه ایه ها برایش نازل شده است کشتن انسانها ازبزرگترین گناهان است که درهیچ قانون انسان قاتل بخشیده نمیشود در حالیکه در صدر اسلام درجنگ احد خالد ابن ولید فرمانده قریش بود وبصدها افراد مسلمین یا بدست خودش یا بفرمان ایشان کشته شد در عوض اعدام شما میدانید که یکی از فرماندهان زبده اسلام شد ایا بازهم ادعا کنیم هرچه در قران است گفته ای خداوند است خداوندیکه به ملیاردها سیاره را درفضای لا یتناهی بطور خاص ومنظم قرار داده است چطور میشود که دوگانه گوئی کند که او صاف ازین چیزهاست وبجز بخشنده گی درست گوئی وبی ریائی چیزی دیگری در اوصافش نمیگنجد ودرجواب دوست محمدیار گفته اید اگرپرویزکام بخش اراجیفی را از کتاب های شجاع الدین شفا بیرون اورده وبرای متزلزل ساختن عقاید مسلمانان پخش میکند ایا جامعه بی تفاوت میما ند حتما شما نیزان اراجیف را بادعای خودتان خوانده اید شما چه اقدامی بررد گفته های شان کرده اید ویا کدام مرجع دیگررا سراغ دارید که بر رد ان اراجیف چیزی گفته یا نوشته باشد اگر هست من راازموجودیت چنان یگ چیزی با خبرسازید در همین وبسایت .تشکر ازهمه.

    • سلام خدمت کاوه غرجی ! که بشوما گوفت که سرپلی با لهجی یانیکه درشت گپ زده نفس کشیدن کسی ره نمیمانه ؟ فکر میکونوم اگه شونیدین غلط شونیدین و یا اگه خاندین غلط درکیش کدین گونای مه بیچاره چیست ؟ نقصی سرپلی د اینجه است که او نه خوده بازی میته و نه مردومه . نه دروغ میگه و نه از راست گوفتن او ره کسی منع کده میتانه . نه به ادیانی کسی نیش میزنه و نه کسی ره میمانه که د اسلام نیش بزنه . او مردوم و ای خانواده ای کابل پرس? ره خوب میشناسه و از خوی و عادتی کلگیش خبر داره و میدانه که هزار بوز چه میخایه بگویه و یمدری چه مقاصدی شوم داره بابک کیست و نجیب ناقص چیست . آقای کاوه صاحیب ما کودام مطلبیشانه میخاین به کرسی بشانن و آقای توفیق با توفیق خدا داد خود کودام خرابکاری های شوما مردوم ره ترمیم بکونن . هنری قلم یک نعمت است که خدا به هرکس نداده لاکن استیمال بیجایش یک غضب کلان است . ای سبیل مانده خودیش یک کلام است . حرمتیش باید نگا شوه . آیا میدانی که اولین قسم و تاریف خداوند بر چه بود ؟ به همین قلم بود که د بالاجیب شوما عزیزان ماندگیست و بر ضد صاحیبی قلم استیمال میشه . آیا ای یک ظلم نیست ؟ بی عدالتی نیست ؟ دور از انصاف نیست ؟ آیا ای کار ما خلافی وفا نیست ؟ بلی ! ای یک جفای نابخشودنیست که ایچ وقت جبران نخات شود . مه نویشتایته یکایک خانده آمدوم و بخاطریکه ترمیم گری مثلی توفیق داشتی مداخله نکدوم و شوما ره بگوفتی خودتان نفس کشیدن ماندوم . حالی که خودتان خاستین داخل بحسیتان شوم آمدوم . شوما میفرماین که : ( من راستش قصد توهین به اسلام را نداشته ام ) ( وقتی کسی از ایه ها در قران حرف می زند نباید شما با این عجله حرفهای هر کس را دلیل بر بی احترامی و .... کنید.) وقتی مه ام کسی ره فحش و نا سزا میگوم نباید گفتی مره بی احترامی او بدانین و یا لهجی مره توند فکر بکونین . شوما چه میفامین که مه چه مقصد داروم . بلی امیتو که شوما مقصدی مره درک میکونین ما ام مقصدی توهین ساختن اسلام ره از آیاتی که بمردوم گوشزد میکونین درک کده میفامیم که شوما چه میخاین بگوین حتا که بر خدایتان تومت میبندین و گپای او ره سر چپه نشان میتین بخدا قسم است که ای یک ظلمی کلان است که بر خودیتان میکونین . مثلن شوما آیه 6 سوره نسا ره با شد و مدیش ترجمه و تفسیر کدین که گویا خدا خودیش زن ستیز است و به مردا ای حق ره داده لاکن زن های بیچاره مجبور استن تا تن بتن . شوما ره به خدا و یا به هر چیزی که د او عقیده دارین قسم میتوم که شوما از آیه 7 و 8 امی سوره بیخبر بودین که خداوند امی حق ره بری زن ام دادگیست که سری موی تجاوز نمیکونه . آیا مردوم از نویشتای شوما د راهی غلط نمیرن ؟ آیا امگی مثلی شوما قرآن خان استن ؟ مگر زن ها ایساسی کمتری نکدن ؟ آیا شوما ده ای قسمت خوگری کده حق تلفی نکین ؟ چرقم باور بکونیم که شوما قصدی بی احترامی ره د قسمتی قرآن و خدا نداشتین . آیا با دیدنی امی رقم موضوعات و بالاتر ازینا و شاید ام واضیح تر از اینا چطو میتانه لهجی سرپلی تغیر نکونه و از نهایتی بی ادبی اونا از دایری ادب خارج نشه ؟ موضوعاتی که شوما فرمودین هر کودامیش یک بحسی الایده است و مه سریش بحس نمیکونوم . دیدین کسی بنام محمد یار گپای ماقول گوفت بدون ایکه بفاموم از کدام دین و آین است گپایشه تصدیق کدوم و مه ام امی ره میخایوم که کسی بالای کسی تعارض نکونه . بد ترین دین و آین بت پرستیست . یک روز ام از زبانی سرپلی بد و رد گوفتن ره د قسمتیش نشونیده باشین . لاکن زردشتی ها ره با پندار و کردار و گفتار نیکیشان میکوبوم چرا ؟ بخاطریکه هندو بت پرست ها د دین ما کار ندارن و زردشتی های آتیش پرست از آتیش نترسیده به اسلام تعارض بیرحمانه میکونن . د حالیکه میدانین 90 در صد اشتراک گری انترنت ره مخالف اسلام و 8 فیصدیشه بیغرض و فقط 2 فیصد اونا مسلمان های مثلی مه بیسواد و با سواد استن . چه فکر میکونین که اگه تعدادی مسلمانا د انترنت از 2 به 20 فیصد برسه کاوه غرجی میتانه ایتو ترجمه و تفسیر بکونه و یا یمدری واری انسان ها سر بالا بکونن ؟ خوشا بحالیتان میدانه یکه تاز گیر کدین و میتازین و بتازین . شاید ای مسلمانای خو برده یک روز بیدار شون و یک یک نویشتای تانه از سر نو جواب خات گوفتن . شاید زنده باشین و از شرم جواب نتین و یا شاید د سایده شودن دیوال های قبر د چیغ زدن و فریاد کشیدن مشغول خات بودین . ای گپای مه متوجی صرف شوما نیست عام است . و لهجیم عذر آمیز است . خاهیشمندانه از پیشتان تقاضا میکونوم که از کفر گویی و توهینی اسلام دیست وردارین . به اشاره ای شوما و بگوفتی خودیم " ها " اگه نشود باز بگوفتی مزاری جان (!) د دیستی دیگیم شمشیر داروم وتا دمی مرگ میجنگوم . میکوشوم میبوروم میزنوم میکوبوم و مسخره و ریشخندی خاص و عام میکونوم تا خون د رگهایم است و جان د تنیم . کاوه جان اگه میخاستین به مه چیزی نویشته بکونین خایش میکونوم مثلی خودیم چیزی که ضمیر و وجدانیتان بریتان میگه نویشته بکونین قلمی زبانتان از خودتان و ده بالا جیبتان باشه با قلمی قلب و ضمیر و وجدان بنویسین که مزه میته و لزتی دیگه داره . اهمیت و وقاری نویشتایتانه دیگه ام بالا میبره و به کلماتیتان جان و روح میته . تجربه بکونین و موفق باشین . بیادری خاکساریتان سرپلی ساده و بیسواد .

    • مشکل شما به اصطلاح خردجویان در این است که فحش خود را کلام انسانی و عقلانی و پاسخ دیگران را فحش و توهین میپندارید.

      در تحریف شدن عیسویت نیز با مدرک و سند به خدمت تان خواهم آمد. خودتان بهتر از من میدانید که عیسویت امروزی همان دینی نیست که حضرت عیسی ع 2000 سال قبل برای مردم آن زمان آورده بود اما خود را به کوچه حسن چپ میزنید. بهر حال بی پاسخ نخواهید ماند.

      علت چند زن گرفتن را در آینده خواهم نوشت و مسایل چون بخشش نیز ذکر خواهد شد و در ثانی مسئله خالد ابن ولید نیز یاد آوری خواهد شد ولی مهم این است تا شما بدانید که مخاطبین اولیه ی قرآن افرادی بودند که دختران خود را زنده زنده در قبر میگذاشتند و زنا را با محارم مجاز میدانستند و هزاران نظر خرافاتئ دیگر داشتند و مهمتر از همه آنها مانند شما چند صباحی به مکتب نرفته بودند تا قرآن بر طبق موقف علمی و اکادمیک آنها نازل میشد.

      حرف بسیار است دوست عزیز ولی متأسفانه وقت کم است. در آینده نزدیک پاسخ خواهم داد انشاالله.

    • اقای سرپلی حافظ شعر زیبائی دارد و می گوید:

      بیا که رونق این کارخانه کم نشود
      / به زهد همچو توئی یا به فسق همچو منی

      در این پیام تان انقدر تند رفته اید که فکر کردم نشود از شدت احساسات سکته کنید. واز ان بدتر کمپیوتر تانرا بشکنید.
      خلاصه حرف من این است که دین و حکومت دینی استبداد می اورد و این یک چیز ثابت شده است. شما دین تان را داشته باشید و بگذارید دیگران نیز اندیشه خود را داشته باشند. همانطوری که دوستی نوشته است اگر پرویز کامبخش نوشته ای از خود و یا شجاع الدین شفا را کاپی و نشر می کند شما هم به جای صادر کردن فتوا و اعدام و زندان به سوال های او جواب دهید. کشتن و نمیدانم شمشیر دست کردن و و قتل عام کردن که راه حل نیست. سالها قبل وقتی کتاب ایه های شیطانی نشر شد خمینی به جای اینکه از کسی بخواهد که ان کتاب را بخواند و جواب درست و منطقی دهد هزینه ای را برای ترور سلمان رشتی در نظر گرفت و همین خود موجب شهرت یافتن ان شخص گردید. شما هم گاهی از طالبان و ... یاد می کنید که به نام اسلام جنایت می کند و انها را محکوم می کنید و گاهی نیز می گوید که هر کسی علیه اسلام حرف بزند تا اخرین قطره خون می ایستید و گاهی به زرتشتی و بودائی می تازید و ... یکبار به خود نگاه کنید و ببینید که چی تفاوتی بین تو و یک طالب و تروریست القاعده وجود دارد؟
      اماری از مخالفان و موافقان اسلام در انترنت می دهید و بدون اینکه توجه کنید که هر ساله چندین هزار نفررا این اسلام تان به جرم ارتداد به جرم دگراندیشی و .... می کشد. امکانات و مدرسه ها و خمس و ذکات و .... که این مدرسه های اسلامی می گیرند اصلا به نظر تان نمی اید. در مقابل دو یا سه سایت مخالفین خود را نمی توانید تحمل کنید.
      انسان نباید اینقدر خشن و بی رحم باشد. انسانهای که نیاز به پرستش دارند و پشت و پناه می خواهند تا بر خود اعتماد نمایند گاهی چی شانس های بزرگی را برای داشتن یک خدای خوب و عادل ازدست می دهند.

      چشمت به عمزه ما را خون خورد می پسندی
      / جانا روا نباشد خونریز را حمایت

      دل عالمی بسوزی چو عذار بر فروزی
      / تو از این چی سود داری که نمی کنی مدارا ؟

  • در مورد سواد محمد همیشه سوالاتی بوده است و میباشد , ولی خود محمد همیشه اسرار داشته که او بی سواد است و تشکیل قران معجزه مردی بی سوادی میباشد . سوال اینجا است که اگر محمد بی سواد بود به هنگام مرگ چرا قلم و کاغذ خواسته بود ؟ بهر حال . . . همچنان پرسیدنی است در هنگام جنگ " احود " اگر پیامبر شرط ازاد سازی هریک از سپاه قریش را , با سواد کردن ده تن از مسلمانان تعین کرده بود - با وجود درک و اهمیت و علاقه به سواد اموزی , پس به چه علت او خودش سواد نیاموخت ؟ نمونه ازدست نویس نامه محمد که یکی از رهبران عیسایی را دعوت به اسلام نموده بود در موزیم اسلامیات پاکستان که مهر محمد در ان درج است . موجود میباشد .

    نون الف .

    • بیسواد بودن پیامبر ص، شرط اساسی برای قبولئ دین مبین اسلام توسط مشرکین که سراپا شک و بدبینی بودند، بود. حتی در شرایط کنونی نیز مشخصات آن مشرکین را میتوان در وجود جناب عالی به وضوح مشاهده کرد.

      1. هر انسان عاقلی میداند که یک فرد در حال احتزار نمیتواند بنویسد. قلم وکاغذ خواست تا محرر یا منشی وصیت او را بنویسد.

      2. اگر او از اسیران خود سواد میآموخت، پس از آن آیات قرآن را کلام او میخواندند که بازهم شمشیر افرادی چون جناب عالی دسته میآفت.

      3. آن نمونه را که گفته اید، حتمی نیست که دست خط پیامبر ص، باشد. دیگران مینوشتند و مهر او نیز کاری دشوار نبود. همانطوریکه جناب شما در کودکی و در عالم بیسوادی سنگ را بر زمین کوبیده میتوانستید، ایشان یا محرر ایشان نیز یک مهر را بر کاغذ میکوبیدند.

    • درود به اقای سر پلی
      ازارشاداتی که اقای کاوه رانموده بودید تشکراما چند نکته راقابل یاد اوری میدانم البته با اجازه بنظرم دروقتی نوشته کردن یک کمکی عجله داشته اید یا چطور؟ چون کاوه ایه 3 سوره نسا را یاد اوری کرده بود وشما انرا ایه 6 نوشته ودرضمن توصیه کرده بودید که ایه های 6و7 همان سوره را بخواند که ایه های متذکره در مورد ارث است وارتباطی بموضوع ندارد اگر برداشتم درست نبود به بزرگواری که دارید ارشادم فرمائید اگر ازهمان عاری ازدشنامش باشد خوش میشم .با تقدیم حرمت.

    • میبخشید اقای سر پلی که خودم نیز عجله کردم بجای ایه 7و8 ایه 6و7 را تذکر داده بودم در نوشته قبلی ام که انرا تصحیح میکنم .تشکر

    • هردم از درد بنالم که فلک هر ساعت

      کندم قصد دل ریش به آزار دگر

      بازگویم نه در این واقعه حافظ تنهاست

      غرقه گشتند در این بادیه بسیار دگر

      شهریاران بود و خاک مهربانان این دیار

      مهربانی کی سرآمد شهریاران را چه شد؟

    • انتقاد شوما آقای حق جوی با خرد بجای بود و مه ده قسمتی نویشته کدنی نام سوره اشتبا کدوم و بجای نور نسا نویشته کدوم . تشکر از راهنمایی تان . سوره نسا / به سوره نور اصلا شوه . د نویشتیم از برای کاوه غرجی

    • هیچدم منال ز فلک که فلک خود مآمور است

      گه بنوازد بمهر و نوازش روح و روان یکبار

      یا که گه قصد دلی ریش کند بصد آزار دگر

      کودی کشان کودنی کون اند و هوشیار ملاح

      غرق این معماست حافظ و خاقان و چند خمار دگر

      از سری شهرت شهرت تا دم شهرم همه شهر اند

      یا راز مهر پروری پرور یا زشهریارت اشعار دگر

    • بهتر بود اقای سرپولی در مورد تفاوت خود با طالبان می نوشتید .

    • طالیبان ره مه شاگردانی امریکای تروریست میدانوم و امریکا ره دوشمنی اسلام و سرپلی است شخصی مسلمان . تفاوت چی که ایچ وقت جور نمیایه ای یک مسلی سیاسیست و مه از سیاست دووووووووور.

  • شما که خود را افغان مینامید برای خوشنودی یک عده که سالها قبل مرده اند و حتی استخوان هایشان پودر شده است و تمام دارایی ذهنی شان نیز قابل عمل کرد نمیباشد چنان به کشتن همدیگر کمر بسته اید که اگر واقعاء مقابل همدیگر میبودید همدیگر را سر بریده بودید . واضح است که هنوز شما ها نمیخواهید رهبران خود را از میان زنده گان انتخاب کنید و در واقعیت امر مرده گان بر شما حکومت دارند و رهبری شما ها از قبرستان ها صورت میگیرد . کشوری مردمی این چنان باید تابوتی به بزرگی افغانستان باشد تا در خوردن گوشت همدیگر آسانی احساس نمایند و در تاریکی چهره همدیگر را ندیده از هم خجالت نکشند . این شخصیت های جعلی و بیمار گونه که شما ها برای خود انتخاب نموده اید تحایف دین و مذاهبی است که شما ها را در بین دوزخی که خود برای خود ساخته اید قرار داده و روز روشن را بر شما سیاه ساخته است . اگر امکان دارد از تجسم کار گیرید و برای چند لحظه دین و مذهب را از بدن و روح خود بیرون نماید و خود را در قالب انسان مقابل خود مجسم سازید . مطمین هستم که برای شما خود را در پوست انسان دیدن مشکل است , هیچگاه همچو تجربهء نداشته اید , ولی کمک کنید به خود و از قوه تجسم خود استفاده نماید و حس کنید خود را که انسان هستید , در اولین لحظات خود را از زیر برده گی دلالان دینی و مذهبی ازاد خواهید دید , و برای اولین مراتبه در زنده گی تان در یافت خواهید نمود که ازازدی معانی دیگری نیز دارد , فقط به ازاد بودند از اسارت انگلیس و امریکا نیست که انسان میتواند ازاد باشد . . اهسته در شما بنای انسان بودن که همان محبت و صمیمیت یگانه گی و از خود گذری برای همونوع خود است جوانه میزند , با تجربه که از خود شناسی دارید البته این بار نه برای شناختن موهومات چون تاریکی های اسمان به خود میاندیشید و از دانش و تجارب و اندوخته های علمی که در طول سالیان دراز از انها استفاده مثبت ننموده اید با تعجب شروع به استفاده مینتماید , این تغیر را عملاء میبینید که اگر دین را از بدن یهودی و مسلمانان فلسطین بیرون اورند , جنگی که از سالها صد ها هزار انسان بی گناه را کشته است از بین خواهد رفت . یا برای جمیعتی که از سر تا پا پر از عشق و علاقه و محبت انسانی است , سرحدات و کشور های جداگانه چه معنی دارد . پس برای ساختن دنیای انسانی باید اول حود را به انسان تبدیل نمود . ازادی معنوی باید پیدا کرد . و دینی که در اثر تلقین به مخ ما چپانیده شده است اگر امکان داشته باشد شما جنابان برای حد اقل یک بار بگذارید که از یک گوشه شعور و دانش شما تصفیه شده بگزرد , و ثابت کنید که شما انسان با شعوری هستید , در غیر ان شما نه بدرد افغانستان میخورید و نه به درد دنیا .

    • توفیق عزیز موفقیت ارزودارم دراخیرنوشته هایت که برایم نگا شته بودید عجب ناخن بالای دردگذاشته اید وان چنین است که: مخاطبین اولیه قران افرادی بودند که دختران رازنده بگور میکردن و... خلاصه مردم جاهل بودند ونظری لطفی هم بمن نموده ودرزمره ای مکتب رفته هاانرا هم برای چند صباحی قرارداده ای که ازین بابتش تشکروگفته اید که انها به مکتب نرفته اند تا قران برطبق موقف علمی واکادمیک انها نازل میشد جملات اخرت خوشم امد ازهمین لحاظ چند ایه ازسوره نحل که ازسوره های 16 قران است انتخاب کردم وبعدش هم یک تبصره کوتا امیددارم درازای نوشتارم خسته کن نباشد این هم ایه ها: سوره نحل ایه 5و6و7و8 وچهارپایان را افرید در حالیکه دران ها برای شما وسیله پوشش ومنافع دیگریست واز گوشت انها میخورید .ودرانها برای شما زینت وشکوه است به هنگامیکه انهارا به استراحتگاه شان باز میگردانید وهنگامیکه صبحگاهان به صحرامیفرستید. انها بارهای سنگین شمارا به شهر حمل میکنند که جز با مشقت زیاد بان نمیرسیدید پروردگارتان روف ورحیم است . وهمچنین اسپ ها استرها و الاغها راافرید تابران ها سوار شوید وزینت شما باشدوچیزهای میافریند که نمیدانید . وهمان سوره ایه 80 و81 وخدا برای شما از خانه هایتان محل سکونت وارامش قرارداد واز پوست چهار پایان نیز برای شما خانه هائی قرارداد که روز کوچ کردن وروز اقامت تان به اسانی بتوانید انهارا جا بجا کنید واز پشم وکرک وموی انها برای شما اثاث ومتاع تا زمانی معینی قرار داد . ونیزخداوند ازانچه افریده است سایه هائی برای شما قرار داده واز کوه ها پناهگائی وبرای شما پیراهن هائی افریده که شمارا ازگرما وسرما حفظ میکند وپیراهن هائی که به هنگام جنگ حا فظ شماست این گونه نعمت هایش را بر شما کامل میکند شاید تسلیم فرمان اوشوید. خوب دوستان که قران برسردروازه ها گذاشته وباعبور ومرورانرابوسه میزنید ازدرون ان لطفا اگاهی پیدا کنید وان وقت اگر بوسه زدید لااقل میفهمید که چه رامیبوسید خوب دقت کنید ایات فوق امروز درعصر فضا زندگی میکنیم بدرد میخورد یا نه ؟ ایا کسی هست که ازچراگاه بردن الاغ ها واسپ ها لذت ببرد ایا درجائی دیده اید کسیرا که ازپوست حیوانات برای شان خانه بسازند تادروقت حمل ونقل ان دچارمشقت نشوند ایا درجنگها تا هنوز پیراهن وجود انسان را ازبمب خوشه ای نجات داده میتواند ایااگر تمام انتقالات امروزی توسط حیوانات صورت بگیرید تصورش را کرده اید که بار یک کشتی غول پیکر چندین سال رادربر خواهد گرفت ودر اخیر ایه 81 گفته است که این گونه نعمت هایش را به شما کامل میکند ایا بارها الله درقران نگفته است که از گذشته واینده وهرچه در اسمانها وزمین است اطلاع دارد پس چطور نفهمید که نه بشر 1400 سال بعدباین های که گفته شده قناعت نمیکنند تو چطور میگوئیکه نعمت هایت با چند اسپ الاغ وچند خیمه ای پوستی کامل شده .قضاوت رابدست شما میدهم که ایا واقعا قران رهنمود بشر امروز شده میتواند؟

    • آن قسمت هائ که گفته اید برای مخاطبین خاص خود بوده و میباشد (فراموش نکنید که هم اکنون و در قرن 21 میلادی در عصر فلان هواپیما و فلان اقیانوس پیما... اکثریت مردم کشور خود تان از چهارپایان استفاده میکنند و در غار ها زندگی مینمایند و علف خوراک شان است).

      ثانیاً در قرآن برای افرادی چون شما نیز آیات بیشماری داریم یعنیکه خداوند ج تا یوم قیامت غم تمامئ انسان ها را از هر صنف و موقعیت اجتماعی خورده است. مثلاً میفرمایند:

      1.پس هر كه هموزن ذره‏اى نيكى كند نتيجه آن را خواهد ديد (۷) و هر كه هموزن ذره‏اى بدى كند نتيجه آن را خواهد ديد (۸) سوره زلزله آیات هفتم و هشتم

      2. سوگند به روز قيامت (۱) و سوگند به نفس لوامه و وجدان بيدار و ملامتگر كه رستاخيز حق است (۲) آيا انسان مى‏پندارد كه هرگز استخوانهاى او را جمع نخواهيم كرد (۳) آرى قادريم كه حتى خطوط سر انگشتان او را موزون و مرتب كنيم (۴) انسان شك در معاد ندارد بلكه او مى‏خواهد آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت در تمام عمر گناه كند (۵) سوره قیامت آیات اول الی پنجم 

      و صد ها آیات دیگر که یقیناً از خرد جناب شما برتر و بالاتر اند. اگر به آیات هفتم و هشتم سوره زلزله دقت کنید خواهید دانست که این کار هرگز به دور از امکان نیست.

      من در اروپا زندگی میکنم و با شرکت های مختلف کار نموده ام. فعلاً نیز در یکی از دانشگاه های این دیار مصروف تحصیل هستم. به خوبی میدانم که آیات فوق یعنی چه ولی قبل از آمدنم به اینجا درک این مسئله اندکی
      برایم دشوار بود. بعد از دیدن قوانین و مقررات بر مبنای مشاهدات دقیق و حساب شده (در حد بنده یا انسان ها) توسط نصب و استفاده از سیستم های مدار بستۀ دوربین (CCTV)، بررسی و شناسایئ اثر انگشتان مردم (که فریاد و فغان هموطنان مهاجر ما را در اینجا کشیده است) و سیستم های ماهواره ی برای تعقیب ویا رهنمایی عابرین بر روی زمین و صد ها حاصل و ثمرۀ فن و دانش بشری به خوبی دانستم که عملی شدن این آیۀ قرآن عظیم الشان، برای خداوند متعال ج، از آب خوردن ما نیز سهل تر است. چرا که بنده اگر بتواند بر روی زمین تا به این حد حساب گر، دقیق و ذره بین باشد، پس خالق او چگونه نتواند اینچنین کند؟

      راجع به آیات اول الی پنجم از سورۀ قیامت نیز هرچند نیاز به تبصره نیست اما خوب است که بر آیۀ چهارم آن دقت نمود. شما اگر واقعاً خرد گرا هستید، در بارۀ همین آیه لطف نموده و خوب دقت کنید.

      آقای یا خانم خردگرا

      چگونه ممکن است که یک انسان بیسواد (رسول اکرم ص) و حتی دوستان باسواد وی (همانند حضرت علی ع و سلمان فارسی رح) چهارده قرن قبل و در عصر شتر و مرکب، از اثر انگشتان انسان ها حرف بزنند؟

      این یکی از بزرگترین معجزه های قرآنیست که تا بحال اکثریت به اصطلاح خردگرایان عزیز از درک آن عاجز مانده اند ولی در مقابل چسپیده اند به آیاتی که مربوط به شترچران ها و بیسوادان میشود.

      خوب، آیا این بی انصافی نبود اگر خداوند ج در قرآن عظیم الشان همه از فورمول های فزیک، کیمیا و پدیده های بیولوژیکی صحبت مینمود؟ چه فکر میکنید که مردم 13 قرن اخیر از آن کتاب چه برداشت میکردند؟ اگر از فلسفه و جغرافیه صحبت میکرد، آیا فکر نمیکنید که برای مردم آنزمان الی چند قرن اخیر بی ارزش میبود؟ خداوند ج که نمیخواست مسلمین مانند انگلیس ها به چور و چپاول سایر قاره ها بپردازد. وگرنه فن و فوت دریا نوردی را به آنها می آموخت تا آنها نیز به چپاول سایر بلاد بپردازند. با آنکه همین کار را نکرد ولی بازهم خلفای غاصب اموی و عباسی دمار از روزگار مردم سایر بلاد در آوردند اگر رهنمایی های در این زمینه مینمود که ای وای.

      (دقیق یادم نیست اما میتوانم در آینده مأخذ آنرا پیدا کنم)، در تورات هنگامیکه یهودیان شکایت کردند از بی آبی و بی علفئ مناطق رهایشئ خود، خداوند ج فرمود که، "این سرزمین شیر و شکر است". و امروزه میبینیم که واقعاً این منطقه (خاور میانه) مخزن شیر و شکر است که تمامئ دزدان دنیا را از امریکا و اروپا تا استرالیا متوجه آن نموده است.

      مشکل شما به اصطلاح خردگرایان در این است که به عوض "دانه ی معنی" به "پیمانه" میچسپید. وگرنه قرآن در عین حالیکه با یک چوپان در صحرای عربستان و در قرن هفتم میلادی صحبت میکند، یک خردگرا را در قرن بیست و یکم میلادی نیز مخاطب قرار میدهد. بشرطیکه خردگرایان عزیز از عینک ابوجهل استفاده نکنند وگرنه سورۀ یاسین خواندن در گوش ابوجهل چه نفع و سودی دارد؟ هیچ، هیچ!

      قبلاً نیز گفتم که اگر فیصدئ احتمال قیامت، بازخواست و عملی شدن عدل الهی را فقط 1% فرض کنیم، عاقل و خردگرای واقعی کسیست که از همین یک 1% نیز غافل نماند.

      باقی خود دانید که عاقل و مختار آفریده شده اید و همین عاقل بودن و مختار بودن تان شما را از آوردن ذرۀ بهانه و عذر در محکمۀ الهی معذور خواهد نمود.

      به عقیده ی بنده (با آنکه هرروزه سایت های بزرگترین خبرگزاری های جهان را مرور میکنم) بزرگترین خبر در عمرم و برای همیشه، همین آیۀ اول و دوم سورۀ قیامت است. آیاتی که خداوند میفرماید: "سوگند به روز قيامت / و سوگند به نفس لوامه و وجدان بيدار و ملامتگر كه رستاخيز حق است".

      و در اخیر راجع به پوست گرایی و مغز جویی از مولوی بزرگ میشنویم:

      ای برادر قصه چون پیمانه است

      معنی اندر وی مثال دانه است

      دانه ی معنی بگیرد مرد عقل

      ننگرد پیمانه را گر گشت نقل

      (مولوی)

      با احترام

    • کسیکه از تاریخ نیاموزد، محکوم به تکرار اشتباهات تاریخیست. برای افرادی چون هزاربز ارزش های چون حق و باطل، اخلاق و دین، مشروع و نامشروع، پاک و ناپاک، حلال و حرام نیز اهمیتی ندارند.

      برای اینها فقط چند بوتل آب جو باشد و وودکا با کباب و .... کفایت میکند.

      اینها زندگئ گوسفندی که در آن نتوانی عزت، وطن و ناموس داشته باشی را ترجیح داده اند بر زندگئ که در آن مرز میان حلال و حرام را بشناسی و از ناموس و سرزمینت دفاع نمایی.

      برای اینها نه تنها در لابلای تاریخ حسین و یزید یکیست بلکه در حال حاضر نیز جورج بوش و مهاتماگاندی یکیست. برای اینها ماندیلا و هتلر بازهم یکیست. برای اینها فقط نان باشد و نوشیدنی ها و یک جفت... و در عین حال مستراب باشد و یک بستر... برایشان کافیست.

      تفاوت میان انسان و حیوان نیز در نزد اینها فقط همان زبان است که صحبت میکنند... پس راه ما متفاوت است. ما نمیخواهیم بُز و گوسفند باشیم. ما همانگونه که انسان آفریده شده ایم میخواهیم انسان باقی بمانیم و تا آخر خط از ارزش های انسانی دفاع کنیم. 

    • سلام خدمت خرد جو ! باز ام خدمتتان عرض میکونوم که خرد و عقل به پالیدن پیدا نمیشه اگه میشود د ای آیه بند نمی ماندین . حق و حقیقت ره با خرد پالیدن بکار است . وقتیکه شوما خرد ره میپالین انموست حق گوم میشه و مانای آیه گونگ میمانه و شوما د غم خرد پالی سرگردان میمانین . بیاین که د تبصریتان از آیه 5تا8 سوره نحل مه ام با بیسوادیم یک تبصره گک بکونوم . اجازه است ؟ تشکر . د ترجمیتان قناعت میکونوم . د ای آیه چه چیز ذهنکی نفیس شوما ره به هیجان آورده ؟ آیا امروز از گوشتی ای حیوانات نمیخورین ؟ آیا امروز از شیر و ده ها چیزی دیگیش که از امی شیر میسازین استفاده نمیکونین آیا امی شیر مایع ره خوشک کده صد رقم چیزی دیگه جور کده خورده نشیشتین ؟ آیا سپر مارکیتایتان از شیری امی حیوانات نترقیده ؟ آیا قوی ترین بوت و چپلکیتان از پوست امی حیوان بیچاره جور نشوده ؟ آیا کالای جانیت قالینی زیری پایت شالی سر شانه پوستین مردانه و زنانه جوراب پای و دیست کشی زمستانه جاکتی گرم و مفلر گردن تا نمد نم گیر و پرده ای خانه از امی پوست و پشمی حیوان نیست ؟ از استخانیش چه نیست که نسازین . گوشت و پوست و شیریشه اوسو بان امروز انوز از گویش کار میگیرن . گوفتی که حیوان چه باشه که زینت شوه . امروز ام به قیمتی شش دانه مارسدیز یک اسپه خریده نمیتانی خرد جو جان ای شترا د زمانیش لنکروزر بود ای شترا یک وقت لاری و چکله و تراکتور بود . ای خر ها د زمانیش کرولا و موتری هوندا بود و ای اسپ ها امو بنس های ششگزه بودن که خداوند از امی خاطر میگه . د کی میگه . د مردوم امو وقت و زمان میگه که چیز های دیگی ره پیدا کدنی استوم که تو از او خبر نداری . حالی مه از جناب شوما پورسان میکونوم که ای چیز ها چه باید باشه که جای سواری و بار بری ره گریفته بتانه ؟ مالوم است که امی موتر و ریل و تیاره است که به اونا اشاره شود و ما میبینیم گویا ای قسمت آخری ای آیه مربوطی زمانی ما مردوم است پس ذات با برکت او روف و مهربان نیست ؟ حتمن که است . خداوند د سوره یس میفرمایه که مه بریتان کشتی ره خلق کدوم و مثلی امی چیز های دیگی ره خلق کدنی استوم که شوما ازو بیخبر استین . آیا ما امو رقم چیز ها ره د چشم خود نمیبینیم ؟ آیا کشتی ره خدا جور کده بود مثلی که حیوانات ره جور کد ؟ آقای خرد جو ! خرد د مسخره کدنی کلام خدا و یا رد کدنیش پیدا نمیشه بلکه از سر کوچ میکونه چیرا که خرد میدادگی و میگرفتگی خداوند است . به امیدی که براستی خرد ره پیدا بکونین و شکریشه بجای بیارین .

    • توفیق عزیز زنده باشید بدون مقدمه میپردازم به نوشته هایت که از ایاتی از سوره ای قیا مت برایم نگاشته بودید واز سو گند های الله شروع کرده بودید که برای ما انسان ها قسم یاد میکند به روز قیامت قسم میخورد که قیامت است خوب اگر کسی به قیامت عقیده نداشته باشد چطور به قسم قیامت باورکند ودوما شما خود میدانید که حرف کسی که قسم میخورد کسی بان زیاد اعتماد ندارد گفته ای معروف است که میگوید گفتی باور کردم تکرار کردی شک کردم قسم خوردی فهمیدم دروغ میگی خوب بیائید چند تا قسم دیگری الله را مورد بررسی قراردهیم سوره ق ایه های1-6 قسم به پراگنده کننده گان . قسم به حمل کننده گان سنگینی قسم به رونده گان به اسانی .قسم به تقسیم کننده گان کارها .که انچه به شما وعده داده شده درست است.وروز جزا خواهد امد .وهم چنین سوره عادیات ایه های 1-6 قسم به اسپانی که دراثر دویدن نفس نفس میزنند .ودراثر برخورد سم شان جرقه تولید میکنند.وصبحگاهان حمله میکنند وگردوخاک بپا میکند وهمه گی به وسط عده ای میریزند .که انسان نسبت بخداوندش ناسپاس است . همچنین سوره ضحی ایه های 1-3 قسم به روشنائی روز .قسم به شب وقتی ارام گیرد .که خداوندت ترا ترک نکرده واز دست تو عصبانی نیست . توضیح قسم به حمل کننده گان سنگینی حمل کننده گان سنگینی دران زمان اسپ قاطر والاغ بوده که الله بانها قسم یاد میکند که روز جزا را برای بنده گانش ثا بت کند ویا قسم به اسپانی که دراثر دویدن نفس نفس میزنند برای ما بنده گان قسم میخورد که چه راثابت کند ثابت کند که انسان نسبت به پروردگارش نا سپاس است اگر نا سپاس است یا نیست که اوبارها گفته است درهمین قران که حتی ازذهن انسان ها میفهمد که درذهنش چه میگذرد نیازی به قسم خوردن نست وقسم به روشنائی روز قسم به شب وقتی ارام گیرد برای پیامبر خود قسم میخورد که اورا ترک نکرده وازدستش عصبانی نیست ممکن بی اعتمادی قبلی بین شان بوده که منجر به قسم خوری شده یاچطور ؟ خوب فرض کنیم ما انسان اگر قسم به افتاب بخوریم متهم به افتاب پرست میشویم وکسی به قسم ماباور نمیکند درصورتیکه افتاب راما خلق نکرده ایم وقتی خدا قسم به اسپ والاغ ماه وخورشید میخورد درحالیکه همه رانظر بادعای خودش خلق کرده چطور میشود که به مخلوق خودش قسم بخورد ویکعده هم ان را باور کند بخاطری همین بودکه عرب جاهل ان روز پیامبر رادیوانه میخواندند که من خودم دیوانه نه نابغه میخوانمش برای ان عصر چیزی دیگری که تذکر داده بودید:ایا انسان می پندارد که هرگز استخوان های اوراجمع نخواهیم کرد؟ یعنی انکه استخوان های تمام مرده گان که ازاوان زندگی انسان تاروزقیامت درزیرخاک است جمع اوری میکند انهائی که بعد ازمردن اتش زده میشوند که در دنیا تعداد شان کم هم نیست شاید خاکشتر شان را جمع اوری کند که یاد الله رفته است یا چطور؟ درهمان جا تا سوره ای 6 راشما گفته بودید 7-8 انرا من میگویم هفتم ازین رو میپرسد قیامت کی خواهد بود؟ وهشتم میگوید دران هنگام که چشم ها ازشدت وحشت بگردش در اید وماه بی نور گردد . شما که خودرا محصل معرفی کرده اید شاید این را بدانید که کره ای ماه نورانی نیست بلکه روشنایی اش را ازافتاب میگرد وازهمان اوان پیدایش نور نداشته پس باید قیامت از پیدایش کره ای ماه پیشتر اتفاق افتاده است یا چطور؟ وانکه ازخطوط انگشتان انسان معجزات قران را ثابت ساخته اید مجملاترا نمیفهمیم توضیح لازم است چنانچه جزبه جز توضیح میدهم ازین شاخ بان شاخ پریدن مسئله راحل نمیکند. بدرود.

  • معلوم میشود که شما ها برای اثبات وجود خداوند اصلاء حرفی ندارید که بزنید و یا اصلاء خدا وند را در مقابل عمر و علی و عثمان و عایشه و ابوبکر مو جودی ناجیز تر حساب میکنید و تا جایکه من دیده ام وقتی به مشکلی بر میخورید به جای اینکه نام خدا را گرفته از او که به حساب شما ریس کل است کمک بخواهید از علی و یا عمر و عیسی و موسی و فاطمه و ابولفضل کمک میخواهید , این نشان دهنده ضعف دانش دینی شما است و مطمین هستم از یک سپاهی سوته به دست زیاد تر میترسید تا از خدا , بهر حال شما ها در نوشته های تان زبونانه و در حالت بیچاره گی از خود دفاع مینماید و یا به عباره دیگر در حالت پنهان نمودن دانش کم دینی و مذهبی خود هستید و یا در کجکول فقیرانه شما بغیر از تفاله و زبالهء حیوانات و یا یک عده تعویض و شویست و دودی محقز چیزی از اسلام نیست , شما درین مسله قاصر نیستید . دلالان دین بعنی ملاه ها اخوند ها قاضی های درنه بدست ومعتصم بالله ها همه و همه کسانی که در تجارت دین خود را و زنده گی پست و فقیرانه خود را به پیش میبرند و کاری جز سفسطه بافی ندارند , میتوانم عرض کنم که گناه ایشان نیز نیست , دینی که نتوانسته است کوچکترین مشکل یک انسان معمولی را عملاء حل نماید و یا در شرایط هزارو چهاصد سال قبل " طهارت " که جزو از ایمان است نتوانسته است بر مبنای شرایط امروز تغیر داده بر مراد مسلمانان و یا بهتر عرض کنم انسان های این دنیا بسازند . چطور ایجاد تفکرات نظر به خواست های ما و شما در دماغ اخوند بد بختء که خود در مانده است بر نفقه اولاد های صغیر خود , ایجاد کند . همچنان از نوشته های شما معلوم میشود که همه شما ها کور کورانه دنباله رو ملاه های مسجد هستید که اکثر در مابین دنیا داری و روحانیت در نوسان هستند . کسانی مانند شما تحت فتوحات روحانی عربها همیشه در قدم بوسی یک عده عربی که معلوم نیست از کدام فرقه اسلام است در اب بازی هستید . گاهی مقابل خدا دست باز ایستاده میشوید و گاهی دست بسته , گاهی سنگی را مقابل گذاشته سجده میکنید و گاهی با انگشتان تان در هوا اشاره میکنید و این اخلاقیات مالیخولیایی و یا مجنونانه را شما ها اسلامء به جای رسیده نام داده اید و در زنده گی روزنه تان همیشه در حالت خلصه هستید و نمیخواهید کسی از راز شما که همان پوچی و بیهوده گی است سر در بیاورد . خنده دار اینست که چنان بی مهابا و با صمیمیت خود را مالیخولیا و دیوانه درست نموده اید که خود گاهی فکر میکنید که شما حتماء به جای رسیده اید و اگر وضع تان به همین منوال ادامه پیدا کند خداوند حتماء برای شما وحی خواهد فرستاد , ولی اشتباه میکنید , اول اینکه از نظر اسلامی کتاب وحی رسیدن و وحی فرستادن بسیار زمانه ها است که بسته شده است , و اگر شما حس نمودید که ارشادی در داخل بدن شما شده است , آن آوازی وجدان شما است که به شما هشدار میدهد که از دیوانگی بیرون بیاید و به انسان ها بپیوندید , عرضم به حضور شما که انسان بودن شما درین قرن واقعاء ضرورت هر انسان درین دنیا است واین خواست خداوند نیز میباشد , ولی اگر خداوند در اول یعنی شروع دین محمدی به مردم آزادی میداد , و یا غلامی و کنیزی و برده گی را برداشته به جای ان برابری برای مردم فراهم میساخت , و یا خوشی و شادمانی و تندرستی برای مردم به ارمغان میاورد , و یا امر ساختن مدارسی سواد اموزی را میداد , هیچ گاه اجازه کشتن مردم را به نفع خود نمیداد , مگر مردم دیوانه بودند که اسلام را به دلخواه خود قبول نکنند .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس