صفحه نخست > دیدگاه > تامل ها و پرسش هايی از "جبهه ملی"

تامل ها و پرسش هايی از "جبهه ملی"

تکلیف فتواهای سیاسی چیست؟
حسين کوهی
شنبه 22 دسامبر 2007

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

در افغانستان اتحاد ها و ائتلاف های مختلفی شکل گرفته و خواهد گرفت. عمده این ائتلاف ها از ناحیه گروه های قومی و سیاسی اقلیت و در بسیاری از موارد توسط جناح های اپوزیسیون سیاسی دولت تشکیل می گردد.

ائتلاف سیاسی "جبهه متحد ملی" یکی از این ائتلاف ها است. این ائتلاف هرچند نامش ائتلاف است٬ اما بیشتر کسانی که در این جبهه حضور دارند از اعضای سابق یک جریان سیاسی و قومی به حساب می آیند زیرا افراد اصلی از جمعیت اسلامی استاد ربانی و بازماندگان شورای نظار احمدشاه مسعود است.( ربانی٬ قانونی٬ فهیم٬ مسعود و...)

تاریخ جمعیت اسلامی استاد ربانی و شورای نظار قومندان احمدشاه مسعود برای مردم افغانستان وعلی الخصوص مردم کابل روشن است. برجسته ترین دوران فعالیت های این دوجریان مربوط به دوره جهاد و دوره حاکمیت نظامی آنها بر شهر کابل است. دوره دوم شهرت بیشتری دارد. زیرا که برای مردم افغانستان و علی الخصوص مردم کابل یاد آور خاطره های تلخ و نه چندان شیرین است. هرچند که ممکن است برای اعضای وفادار جمعیت اسلامی و شواری نظار٬ دوره طلایی به حساب آید.

کارتون از عتيق شاهد

این جبهه ممکن است ادعاهای مختلفی را درعرصه سیاست افغانستان مطرح کنند و تبلیغات حساب شده ای را سامان داده باشند٬ اما گذشته از این ادعا ها و تبلیغات خوب است نکات چندی را در ارتباط با این جبهه و هدف ها و اصول رفتاری آنها یاد آور شویم:

1. اولین نکته مربوط به نام این تشکل است. استفاده از نام "جبهه" و با پسوند و شعار "ملی" بودن مسایل متعددی را یاد آوری می کند. نام این جریان نشانگر روحیه و فضای روانی اعضای تشکیل دهنده است. استفاده از اصطلاح "جبهه" بیانگر فضای جنگ و کشتار است که در ذهنیت هر فرد افغانی گذشته های تلخ را تداعی می کند. استفاده از نام "ملت" و شعار "ملی" هم که هیچ خرجی ندارد و هرکسی شایق است در زیر لوای این شعار تمام نیات خود را پنهان نموده و یا به فریب دیگران علاقه مند باشد ویا حتی مد فرا قومی بدن خود را نیز به رخ بکشد.! واقعیت آن است که مردم افغانستان از نام های تکراری متعلق به دوران جنگ و کشتار متنفر اند. و به همین میزان از کسانی که کارگزاران اصلی این دوره بوده اند ویا با ذهنیت جنگی و جبهه بندی در صحنه صلح و سیاست مسالمت آمیز قدرت حضور دارند. سئوال این است که انتخاب این نام از طرف اعضای تشکیل دهند به چه دلیل است؟ آیا هنوز هم می خواهند در افغانستان برای شکست رقیب سیاسی و دولت افغانستان جنگ کنند؟؟

2. نکته دوم در ارتباط با اهداف اعلام شده توسط اعضای این جبهه است. یکی از اهداف مهم اعلام شده "تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی" است. این هدف خواسته و یا ناخواسته در دل خود نیت دگرگونی نظام سیاسی کنونی افغانستان را بروز می دهد. آیا جبهه ملی در صدد واژگونی نظام سیاسی کنونی افغانستان است.؟ این چه هدفی است که شما در پیش دارید؟ واقعیت آن است که مساله افغانستان مساله شکل نظام و یا سیستم اداری حقوقی آن نیست.مساله افغانستان مساله انحصارگری های قومی٬ زبانی وحزبی است که برای مردم و نظام سیاسی افغانستان مشکل ساز است. دلیل این نظر آن است که اگر مردم از اعضای این جبهه سئوال کنند که اگر مساله اصلی افغانستان مساله تغییر نظام حقوقی و سیاسی آن از ریاستی به پارلمانی است٬ آیا این مساله در دوران حاکمیت احمدشاه مسعود- ربانی برکابل و تاسیس حکومت جمهوری اسلامی مطرح نبود؟ و اگر مطرح بود٬ چطور آن زمان شما توجه نکردید؟ آیا جز این بود که همه چیز در اختیار تیم نظامی و سیاسی شما بود٬ و به همین دلیل هیچ اشکالی نداشت؟؟

3. مساله بعدی مربوط به ادعای ملی بودن این جریان است. آیا این هم شعاری بس تکراری و ... نیست؟ ادعای ملی بودن زمانی می تواند درست باشد که ظرفیت های فکری٬ سیاسی و قومی هر کسی نشانگر حد اقلیت های این شعار باشد. به چه دلیلی می توان این ادعا را در مورد جبهه ملی شایسته و درست ارزیابی کرد؟ اگر در شرایط کنونی این نقیصه را در خورد قبول دارند٬ با این وجود می توانند مدعی باشند که در راستای اهداف ملی حرکت خواهند کرد. این نیت خوب است. اما قبل از همه تصحیح گذشته ها و محو پروند های تاریک قبلی اولین قدم است. واقعیت سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی افغانستان واقعیت اقوام و ملیت های متعدد است. برای ما افغانستانی ها گذر از محدود نگری های قومی٬ زبانی و سیاسی زمانی ممکن است که درواقعیت های روانی٬ فکری و سیاسی خود به بزرگ نگری قومی و سیاسی دست یابیم. صرف گزینش چند نفر غیر موثر از اقوام مختلف نمی تواند تصدیق کننده اعمال و رفتار قومی و عام نگری سیاسی باشد. واقعیت آن است که اقوام ازبک٬ هزاره٬ افغان و تاجیک دارای شخصیت های و جریان های اصلی و موثر است. به همین میزان هریک از اقوام دارای نمادهای سیاسی و جهادی است که قهرمان و اسطوره سیاسی آنها به حساب می آید. نماد اصلی هویت قوم افغان (پشتون) حکمتیار/ شهید حاجی عبدالقدیر است. شهید مزاری اسطوره هزاره ها به حساب می آید. تاجیک نیز به شهید احمدشاه مسعود افتخار می کنند. ازبک ها شخصیت مقتدری مثل جنرال دوستم دارند. و..... با این حساب موضع شما در قبال هریک از شخصیت های مذکور چیست؟ آیا شما می توانید ادعا کنید که تمام اقوام و یا لااقل اقوام بزرگ افغانستان را نمایندگی می کنید؟ به چه دلیل؟ حد اقل های از نشانه حضور شخصیت های اصلی و جریان سیاسی موثر اقوام در این جبهه چیست؟ با لاتر این که چه سیاست ها و تدبیرهای از ناحیه شما برای ایجاد برابری و برادری اقوام در افغانستان مد نظر قرار گرفته است؟

4. کادر اصلی این جبهه نیز قدری سئوال برانگیز است. ائتلاف جریان مدعی جهاد با تعدادی از سرشناس های جبهه کمونیست خلقی ها و پرچمی ها چه توجیهی می تواند داشته باشد؟ آیا این جبهه گذشته ها را نادیده انگاشته و یا از اعمال قبلی خود توبه کرده است؟ اگر آری چرا؟ و اگر نه چطور می توانند در کنار خلقی های سرشناس کمونیست برای ملت افغانستان خدمت کنند؟ اگر گذشته ها را فراموش کرده اند٬ سئوا ل مهمتر این است که آیا جناب استاد ربانی(رهبر حزب جمعیت اسلامی) فتوای مشهور خودش را بر علیه جنبش ملی- اسلامی شمال و شخص جنرال دوستم فراموش کرده است؟ اگر فراموش نکرده است٬ آیا این فتوا را پس گرفته است و یا هنوز هم به همان نظر خودش باقی مانده است. طبق فتوای ربانی دوستم و جنبش ملی- اسلامی شمال کافر و کمونیست بود. آیا یک فردی که خود را مجاهد می داند می تواند با کمونیست ها در یک جبهه قرار گرفته و برای ملت کار کند؟ همین مساله در مورد سایر فتواهای سیاسی هم مطرح است. فتوای ملا عمر(رهبر حزب طالبان) در مورد دولت کرزی یکی از این فتواها است. این فتوا همواره مانع پیوستن طالبان به دولت کنونی افغانستان است. در حالی که کرزی همواره مدافع پیوستن طالبان به دولت افغانستان است.!؟ فتوای بعدی مربوط به شیخ آصف محسنی قندهاری (رهبرحزب حرکت اسلامی) است که برعلیه حزب وحدت و مردم غرب کابل صادر شد. تکلیف این فتواهای سیاسی چیست؟ آ‌یا می توان باور کرد که هنوز هم فتوا دهندگان بر همان دیدگاه قبلی خود باقی باشند و در عین حال با دشمنان دیروز خود طرح برادری و اتحاد سر دهند؟ آیا افراد فتوا دهنده در صدد جبران گذشته و یا طرح برادری افغان ها و سالم سازی شرایط سیاسی افغانستان است یانه ؟. اگر جواب مثبت است باید فتواهای سیاسی داده شده را پس بگیرند و از اعمال گذشته خود اظهار پشیمانی کنند. در غیر این صورت هرگونه شعار برادری و اتحاد با مشکل روبرو خواهد شد و باور مردم نسبت به صداقت آنها مشکوک است. فضای کنونی برادری ملیت ها وصلح در افغانستان و مصالح مردم این کشور اقتضا می کند که در قدم اول این فتواها غیر معتبر و باطل اعلام شود. این حد اقل شرایط برای فراموشی کینه ها و دشمنی های گذشته اقوام و احزاب سیاسی است. همان گونه که زمینه ساز اصلی تفاهم سیاسی و برادری ملی در افغانستان خواهد بود.

5. آخرین نکته این است که در فضای صلح و مبارزه سیاسی مسالمت آمیز اولین اصل آن است که تمامی طرف های سیاسی باید در جهت بازسازی کشور و رفع مشکلات ملی همکاری کنند. با این وجود آن گونه که پیداست روند کنونی بسیاری از عملکردهای "جبهه ملی" در راستای تخریب نظام سیاسی کنونی و ایجاد مانع و در بسیاری موارد خراب کاری سیاسی جهت گیری شده است. این مساله خلاف اصل همکاری عمومی در بازسازی کشور و کمک در حل معضلات اصلی نظام است. رقابت های سیاسی نمی تواند باعث نادیده انگاشتن اصل مصلحت و تقویه دولت ملی باشد. بر این اساس سئوال اصلی آن است که جبهه ملی در این راستا چه فعالیت های را انجام داده است؟ و یا چه سیاست های را در این رابطه پیشرو خواهد گرفت؟

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • جبهه ملی به اشاره و کمک روسیه و ایران ساخته شد و با مردار شدن مرگ متفکر آن مصطفی کاظمی دیگر کاراییش را از دست خواهد داد.

    هرچند رژیم خون خوار ایران فوری بعد از کشته شدن جاسوس کارکشته اش، یک مهره دیگرش به نام فاضل سانچارکی را وارد میدان ساخت، اما وی توانایی متحد نگهداشتن اینهمه انسانهایی بیماری را نخواهد داشت که جز قدرتخواهی و خونریزی دلیل دیگری برای یکجا شدن ندارند و هرکدام به خون دیگری تشنه است.

    این جبهه متشکل یک تعداد از عناصر بی‌مسلک و خاین و جاسوس است که هرطرف را چربتر یافتند به آن میچسبند، شکی نیست که فردا برای مقابله به کرزی با طالبان فاشیست همدست شوند، همانگونه که زمانی رئیس آن ربانی برای مقابله با گلبدین میخواست با طالبان اتحاد کند و آنان را "فرشته های صلح" خوانده، قومندان دست راستی اش مسعود خان را برای مذاکره با آنان فرستاد اما طالبان به او وقعی قایل نشدند و مثل موش تا غارهایشان آنان را دواند.

    وقتی ربانی و قانونی و فهیم و ... با وطنفروشان پرچمی و خلقی دست دوستی دهد، دیگر یکجا شدن با طالبان برایشان هیچ مسئله‌ای ندارد چون آنان را "برادران" میخوانند.

    • salam jabhae mutahede meli kasane astan 14 sala dar barabare rossa va nokarane rossa jangidan va namandan ke vataneshan eshghal shawad wa dar waqte taleban dar haman darae pajnsher but ke 5 sal muqamat kardan dar barabare taleb ya pakestan jangidan agar haman darae panjsher namebut hale pakestani ha sare ma hokomat mekardan wa ya arabha hamchenan hokomat mekardan

    • ه سلام صاعدی شما میدانید که مرده را به بدی یادکردن خطاست شما چقدر مفکوره پوچ دارید آیا شما خود نماینده ویا جاسوس کسی دیگری نیستین آیا شما بیاد دارید حکومتی را که بدون وابستگی ویا جاسوسی در افغانستان پایدار بماند من از موقف فعلی شما کدام اطلاعی ندارم ام این را میدانم که شما یک آدم تنگ نظر بسش نیستین..................سیاست مداران افغانستان را باید احترام بگذاری

    • “.سیاست مداران افغانستان را باید احترام بگذاری”

      عجب حکم ساده لوحانه و احمقانه

      ملا عمر هم سیاست مدار است و مسعود هم بود و گلبدین و ربانی و سیاف و قانونی و دوستم و ..... همه ادعای سیاست مدار بودن را دارند.

      آیا شرم و ننگ و بی‌غیرتی نخواهد بود که این خون خواران و بربادکنندگان افغانستان را "احترام" کنیم؟ اینکار تنها از مزدوران و چاکران و مزدبگیران این وطنفروشان و خاینان و قاتلان ساخته است و نه از افغانهای شریف و ضد ستمکاران.

      به وطنفروش و خاین و قاتل چه مرده و چه زنده باید ننگ و نفرین فرستاد تا دیگران عبرت گیرند و از این کسب حذر کنند!!

    • من از قبر با شما صحبت میکنم لطفاً جبه متحد ملی را حمایت کنید که باز نقشه کابل را تغیر دهد.

  • با عرض ادب. از نظر بنده اسم اين جبهه را نه جبهه ملی بلکه جبهه دزدان، جبهه قاتلان غارتگران ستمگران وجباران نام نهاد.هر قدرکه درعمق اين جبهه نام نهاد تجسس ميکنيد نميتوانيد کدام شخصيت ملی ومردمی را در صفوف ويا درسطح رهبري ان يافت بجزازمشتی اوباش وخودفروخته.اگرلحظه راراجع به سوابق اعضاي اين اتحاد نامقدس فکرکنيم به حقيقت درميابيم که شريرترين منفورترين چهره های سه دهه جنگ خانمان سوزافغانستان برای بقای خويش وبرای اغفال مردم دست به چيه رزالتی نميزنند .اين عمال خودفروخته غافل از انند که مردم مظلوم ديگراعتمادی به انها ندارد.وبه اصطلاح عام آزموده راآزمودن خطاست.ويا بگفته ديگر بهر شکلی که خواهی جامه ميپوش ....من از طرز خرامت ميشناسم. توده های مظلوم بشما دزدان هيچ سرياری ندارد شما مردگانی هستيد که شب وروز باوجدان خود درتب وتلاش ارامی روحی هستيد . هفته گذشته دو نفر ازاعضای رهبری جبهه دزدان که يکی بحيث معاون ريس جمهور وشخص ديگر به حيث ريس پارلمان ايفای وظيفه ميکنند بنامهای ضياء مسعود و قانونی (بی قانوني)در ميدان هوای دوبي همرای چند مليون دالر توسط نيروهای امنيتی دوبی برای چند ساعتی زندانی شدند که متعاسفانه با مداخله اقای کرزی وزدبندهای سياسی شان تمام موضوع به ياد فراموشی سپرده شد که اين خنجر ديگري بوداز طرف اقای کرزی که برقلب زخمی مردم حواله شد. کسي بخاطر دزديدن تکه نانی برای سير نمودن اطفال خويش ماها درزندان سپری ميکند کس ديگر بادزديدن مليون ها دالر باز هم بحيث معاون ريس جمهور ومنفور ديگر ان بحيث ريس پارلمان اينست عدالت اسلامی ما........

    • 22:دسامبر نجیب:11:4pm
      آقای پوپل شما وا قعیترا میگوید باید این خون خاران و جلادان را محکمه وبه سزای اعمال شان برسند
      در حالی که هزارا یتیم وغریب در این زمستان سرد نانی خوردنی خود را ندارند واین جنا یت کاران میلیونها دالر حقی این مردومی بیچاره ورنجدیده ما را دوزدی کرده وبه کشورهای خارج سرمایه گزاری میکنند. تشکر از آقای کامران میر هزارو کابل پریس که واقعیت ها را سا نسور نمیکند وبیا یید با کابل پریس همکار باشیم.

  • عرض سلام!!!
    دوستان عضو جبهه ملی آنها کسانی هستند که عمرشان در آدمکشی و عیاشی گذشتانده اند و عمل به این کار کرده اند. و اینها در مدت 6 سال گذشته خود قتلی نکرده اند و تنها نظاره کرده اند.
    در طول 6 گذشته این معتادان مانند مار گرسنه در جستجو چوچه های گنجشک اند.
    این بی آبرو ها می خواهند دولت امروزی را از هم پاشانده و از نشستن در سنگر های جنگ وکشتن انسان های بی گناه لذت ببرند.
    و در مقابل از کشور های متعصب چون ایران خاین و روسیه پول در یافت کنند.

    • jabai millie ra baead ba Ali jendi, Shafie Dewana, Abbasi kalakhor, Qanbaria #gorda va 100 ha jani degar kei kaboul,hazarajaat ra bakoshtarga badaal kardand mesakhtand.dollar usa maza darad magar robel va rial na

  • عجب تحلیلی به خدا!

    جواب های دیگری که به این تحلیل آمده است به راستی هم بیانگر حقایق است. جبههء متحد ملی روسیه و ایران ساخته اند. البته هند نیز درتشکیل شان بی تاثیر نیست. اماببینیم که دولت افغانستان به رهبری کرزی نیز توسط امریکاو غرب ساخته شده است. یک مزدور این ودیگری مزدور آن، سایرین هم یا چاکر این گروه و یا چاکر دگروه دیگر. یکی مزدوران ایران و هند را افشا میکند، یکی دیگری مزدوران روسیه و ایران و هند را. کسی نیست که بگوید درمیان این مزدوران چه باید کرد. آیا راه سوم وجود دارد؟ اگر وجود دارد کدام است و برای رسیدن به آن راه چه باید کرد؟

    کرزی وتیمش با همه مزدور منشی شان خدمت به باداران خارجی را برای خدمت به قوم خویش (پشتون ها) پذیرفته اند یا آنرا بهانهء خدمت به خارجی ها جا زده اند.

    جبههء متحد ملی نیز اگر توسط ایران و روسیه ایجاد شده باشد، کسانی که درین جبههء گرد آمده اند در پی حصول اهداف سیاسی اند. با آن که چبههء متحد ملی نه برنامهء قومی دارد و نه هم ترکیب اعضای آن میتواتد قومگرایانه باشد، اما عناصر فاشیست هنوز به خاطری با جبههء متحد ملی مخالفت دارند که ربانی و دوستم، و اکبری به صفت نمایندگان مردم تاجک، هزاره و ازبک همراه با مصطفی ظاهر، گلابزوی و علومی که از جامعهء پشتون می آیند، با حقوق مساوی شرکت کرده اند.

    • او برادری که بعد از وقت رسمی اطاق جلسه جبهه را پاک میکنی چرا حق را نمیگویی سرمه آزموده را آزمودن خطاست دفاع نکن این جبهه متشکل از یکتعداد خود فروخته ها و یک تعدادکسانی که در بدل پول پروای ناموس خود را هم ندارند است . کی را میخواهی که تایید کنی آیا در این مدت که گذشت کــر و کور بودی ندیدی همین قصاب ها را که چه ها کردن . فردا از حرکت ملی اصلاح هم دفاع خواهد کردی با وجودی که همه میدانیم که مسکین یار ریس Ariana Afghanistan TV یا امیری یا وهاب زاده یا .... کی هستن تجاران خاک تجاران خون من وتو . تنها پرابلم تاجک و پشتون و هزاره نیست پرابلم های است که با لا تر این ها به ناموس مردم تجاوز صورت گرفته قتل ها شده ..... توسط و به رهبری همین خدمتگار ها بحال بیا این که از گاو غدود گیرت میآید بگذر که یکروز خدا نا کرده به ناموس توهم تجاوز صورت نگیرد . هوشیار شو ای غافل . اسمت را هم ننوشتی که به اسمت سلام و احترام بنویسم .

    • برادر عزيز که تمام پرابلم ها را باميليت وميليتگرای ارتباط ميدهيد موضوع اصلی ما جلاد وجلادان غارت و غارتگران است .دزدان وغارتگران وجلادان مردم بيگناه منفور تمام ميليت های ساکن درافغانستان هستند که منافع اين خاينين ملی هيچ مرز ميليتی را نميشاسد .جلادان ستمگر برای اغفال مردم ازهرحربه که حامی منافع شان باشد استفاده ميکنند.برای اثبات اين ميخواهم بگويم که اين دزدان در خفا باتقسيمات سرمايه ملی بين خود هيچ پرابلم ميليتی ندارند بطور مثال برادان کرزی وخود افای کرزی مالک پروژه سمنت وچندين فابريکه ديگر حسابات بانکی چندين مليون دالری در بانک های دوبي، فهيم مالک فابريکه گاز که هرروزشاهد اعلانات ان ازطريقtv آريانا هستيم مالک چندين ترانسپورت ؛ سياف غاصب زمين های پغمان واطراف کابل با داماد شاه سابق ؛خليل غصب خان های مردم درقسمت جنوب غرب کابل وزمينهای اوقاف در باميان وقباله ان بنام برادرشان.وغيره وغيره...........باانکه اين جنايتکاران هرکدام به ميليت جداگانه تعلق دارند اما در دزدی شيفته وعاشق يکديگرند ودرشب نشينهای خويش هيچ شکايه از ميليت ودرد مردم برای شان وجود ندارد .فقط مردم ساده ما را با الفاظ قومی مصروف ساخته اند وازساده گی وپاکی مردم سوءاستفاده کنند.ميخواستم از برادرانی که يا آگاهانه ويا غيره اگاهانه از اين جانيان پشتيبانی ميکنند بپرسم درکدام جروبحث سياسی ويا در کدام مجالس عمومی راجع بسرمايه ودارای که دردسترس شان است مطالبی ايرادکرده ومنبع و طريقبدست اوردن اينهمه سرمايه برای مردم روشن کرده اند ؟؟؟ البته نه ونه اين جانيان در مقابل مردم آنقدر مستبدانه ومستکبرانه عمل ميکنند که حتی فرعون های وقت مصر اگر زنده ميبودند در مقابل اين غارتگران احساس حقارت ميکردند.ااينست چهره از سنگدلان اسلام نمای جامعه ما به اميد همبستگی تمام ميليتهای افغانستان وبه اميد محاکمه تمام جانيان جنگی بدون در نظر داشت فوم ميليت زبان مذهب ومنتطقه. وبه اميد افغانستانی بدون اشک طفل معصومی وفرياد مادری در سوگ اولادش.

    • برادر عزیز آقای B-Popal احترام این هموطنت را بپذیر . در قسمت این جانیان حرفــوی باید اضافه کنم اینکه موقع ریختن این ملخ های خانه خراب در کابل بنده در ایستگــاه سابقه سرای غــزنی زندگی میکردم ووطیفه ام دوکاندار سرای احمدشـاهی بود آرام زندگی میکردم با دارو ندارم یکجا با فامیل میساختم و خوش بودم و شکر خدای لایزال را بجا می آوردم . این برادر های مسلمان سر به کف به گفته خود شان آمدن ودرعصر روز سوم در همسایگی ما چای فروش های قوم هزاربز زندگی داشتن . که یک موتر والگا ترافیک بی نمبر پلیت 3 نفر پوز های شان با لنگی شان بسته بود در منزل هـزار بز ها داخل شدن و خودی همین هزار بز را که پدر این فامیل با عفت و مسلمان بودرا با خود بردن و بدون اینکه با ما که همسایه های این مرد بودیم چیزی بگویند یا جواب سوال ما را بدهند او را در موتر برق آسا انداختن و بردن صرف خانمش را گفته بودن که مااشتباه داریم ما دو باره او را پس می آوریم . این مرد دو دختر جوان به سن های 17 و 18 یک پسر 11 ساله و یک طفل خورد سال داشتن . باور کنید که وقتی مینویسم یا یاد میکنم دست و پایم میلرزد خلاصه ما همسایه ها از خانمش خواهش کردیم تا که پدر اولاد های تان بیاید شما با اطفال تان در یکی از خانه های ما همسایه ها بروید شما شوک دیده اید باز هم میترسید . این همشیره گفت تشکر خیر بیبینید ما 5 نفر هستیم خدا نگهدار است .هوا کم کم تاریک شده بود و هیچ کسی جــُـرت براآمدن از خانه را نمیکرد چرا که شادیانه ها فیر میشد و از ترس مرمی مردم بیرون نمیرفتن ودر ضمن پوسته های در دور و پیش ما ایجاد شده بود که در شب هر کسی را که میدیدن از ترس جان فیر میکردن . حوالی ساعت های 1 یا یکنیم بجه شب بود که صدای ناله وغالمغال در حالی که صدای فیر های هوایی شادیانه از دور و نزدیک شنیده میشد برای مدت کوتاهی تنها ما دو همسایه که نسبت به دیگران نزدیک این فامیل بودیم شنیدیم مایان فکر کردیم که پدرش را آوردن و اطفال و خانمش که دفعتآ او را دیدن چیغ زدن و اصلآ کسی فکر بدی نمیکرد چون اینها مجاهدین ومسلمان بودن و راستی ما خوش بودیم که مجاهد کامیاب شد . فردا صبح از سری دیوار صدا کردم جوابی نگرفتم پریشان شدم خود را انداختم در حولیشان دردهن دروازه تعمیر که رسیدم مرا واهـمه پیچید پس گشتم واز سری دیوار خانه آمدم و همسایه دیگر رادر جریان گذاشتم من امان جان و پسری نیمچه جوانش از دیوار پریدیم در حولی شان در تعمیر در دهلیز جسد مادر فامیل که با کارد یا شاید برچه شهید شده بود افتاده و پسر وی در راه زینه که بالا میرود هم کشته شده وافتاده بالا رفتیم در یک اطاق طفل خورد وی در یک تـخـت نسبتـآ کوچکتر افتاده و به سقف نگاه میکند . طفل را امان جان گرفت و دیگر اطاف ها را پالیدیم که دختر ها کجا هستن از دختر ها خبری نبود که نبود فهمیدیم که همه داستان سر همین دختر های مظلوم بوده حالا وقتی است که در کوچه طرف چشمی کسی تیز دیده نمیتوانی کشته میشوی همه مسلع است جای که لچک آق پدر و مادر همگی سلاح دارد .خوب فکر کردیم چه کنیم قوم و خویش شان هم در چهلستون و شش درک هستن اصلآ کی رفته میشود جنگ است میدان گرم است . یک نفر مسلع وارخطا را که در کوچه بودازجریان گفتیم پرسید در کدام خانه ما خانه را نشان دادیم . گفت البته کافر بودن که کشته شدن بروید شما گورش کنید. خوب همین دو سه همسایه ها یکجا شدیم و در حویلی خودشان دو قبر کندیم و آنها را دفن کردیم پس فردای همان روز دیدیم که همان نفری که گفت البته کافر بودن که کشته شدن با 5 یا 6 نفر و یکموتر کلان آمده و مال خانه را میبرند جنگ هم جریان داشت مرمی از چار طرف میآمد .وهفته بعد دو دختری مظلوم را لُـچ ودر پوش دوشک های عسکری پیچانده و در لـخــک دروازه حویلیشان انداخته بودن معلوم نشد که چه کسی آنهارا دفن کردن یا نکردن ما هم در گریز از منطفه بودیم ما هم در همان 13 ماه که در کابل بودیم هشت جای در وطن خود در ولایت خود مهاجر شدیم تا اینکه فضل خدا شد که سری خود را کشیدیم . وامان جان را در تاجکستان دیدم گفت که طفل را به قومشان دادم . درد سر دادم ببخشید قصه ها از این جانی ها بسیار است در خاطرات همه وطنداران من چیز های دیدم از آنها که نپرس . پول را بلا در پس که بی ناموسی در حق این مردم بی دفاع شده کشتار ها شده که اصلا مردم کابل از هر کدام این تنظیم ها خاطراتی نا بخشیدنی دارند . آن که دفاع میکند یا اینکه کور و کر بودن که ندیدن و نشنیدن و یا هم دست این جانی هاهستن .

      از گزدم نمی ترسم از نیش می ترسم ... از بیگانه نمیترسم از خویش می ترسم . بیگانه را چرا ملامت کنیم از خود ماست که بر ماست خدا هدایت بدهد . آمین

    • برادرم اقای معصومی سلام واحترامات بنده را پذيرا شويد.داستان يا بهتر بگويم واقيعت تراژيدی فاميل مظلومی که دست خوش هواوهوس مشتی ازدزدان وغارتگران تاريخ شده است , قلب هرانسان باوجدانی را جريحه دارميسازد. افغانستان تراژيدي قرن معاصروعاملين اين تراژيدی مجاهد نمايان روسياهی اند که از هيچ نوع ظلم وتعدی برمردممظلوم مادريغ نکرده اند .غارتگری تجاوز به عفت وناموس خواهران ما شهادت مادران وپدران ما واقيعت انکار ناپذير يست که تاريخ پرتلاطم وطن از يک نسل به نسل ديگر حکايه خواهد کرد.واين سطور سياه هيچ وقت از تاريخ وطن زدوده نخواهد شد وزنگ خطری است برای نسل اينده اين مرزبوم.

    • کابل پرس? تنها رسانه مردمی افغانستان است. از سايت هايی که فقط همپالکی های خودشان از خود تعريف می کنند ديگر بيزار شدم.

  • دوست عزیز اجمل کهزادسلام:شما مینوسید که مرده هارا به بدی یاد نه کنید.نمیدانم این را به دفاع از جنایت کاران می نویسید ویا به خاطر مرده ها؟اما من فکر می کنم که به منظور دفاع از جنایت کاران است زیرا شما در ختم نوشته تان امر میکنید "سیاست مداران افغانستان را باید احترام بگذاری"آیا انسان باوجدان و انسان دوست اجازه دارد سیاست مداران غدار، آدم کش، دزد، وطن فروشی جون ترکی ،امین، ببرک،نجیب،مجددی،ربانی،گلبدید،مسعود،سیاف،مزاری،دوستم،فانونی،کاظمی،ملا عمر،فهیم،محقق،خلیلی....را احترام کرد؟.آیا احترام کردن آنها بی حرمتی به خون شهدای مظلوم وطن و مادر وطن نیست؟دوست عزیز مرده و زنده جنایت کاران باید افشا ومحکوم کرد ودر صورت داشتن توانایی به محاکمه کشاندن آنها عملی گردد.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس