Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 53873

هستی شعرفارسی مرهون سنت عرب جاهلیت است؛ نفرت از اسلام و یا نفرت از عرب؟

4 مارچ 2012, 11:31, توسط خ . نبیل مزاری

دوستان سلام . این نوشته صرف چند نظریه شخصی من حقیر فقط بطور آفاقی است و از دوستان عزیز دانشمند ما خواهشمندم اگردرین باره معلومات و آگاهی داشته باشند مرا رهنمایی کنند .

همچنان که میدانیم نخستین سروده سرایان در زبان پارتی دری حنظله بادغیسی و چند سال بعد ابوعبدالله جعفر بن محمد متخلص به (رودکی) زادۀ 244 قمری در دورۀ سامانی ها اند . زمانی که ابومسلم خراسانی قیام مردمیی را علیه بیداد و مظالم خلفای اموی براه انداخت و عباسیان را به خلافت رساند در خراسان دیگر مردم پیروی عام و تام از تازی های سوسمار خور شترچران نکردند و زبان پارتی دری را جاگزین زبان تازی در دیوان نمودند . ای زمان بود که شعر پارتی دری ثبت تاریخ اسلامی گردید و نخستین سرودۀ حنظله بادغیسی را چنین می خوانیم :

یارم سپند اگرچه بر آتش همی فکند + از بهر چــشم تا نرســد مر ورا گــزنــد
او را سپند و آتش ناید همی به کار + با روی همچو آتش و باخال چون سپند

***

مهتری گر به کام شیر در است + شوخطر کن زکام شیر بجوی
یا بزرگی و ناز و نعمت و جاه + یا چو مردانت مرگ رویا روی

سرودۀ رودکی را در قالب غزل چنین میخوانیم :

بوی جوی مولیان آید همی + یاد یار مهربان آید همی
ریگ آموی و درُشتی‌های او + زیرپایم پرنیان آید همی
آب جیحون از نشاط روی دوست + خنگ ما را تا میان آید همی
ای بخارا، شاد باش و دیر زی +میر زی تو شادمان آید همی
میر سرو است و بخارا بوستان +سرو سوی بوستان آید همی
میر ماه ست و بخارا آسمان +ماه سوی آسمان آید همی

نخست : تمام اشعار تازیان قبل از اسلام و حتی تا امروز بشکل قصیده سروده شده و میشود . اما در سروده های پارتی انواع سروده ها موجود است ، غزل ، مثنوی ، چاربیتی و و . چرا شعر تازی ها در جای ماند و شعر پارتی دری جهانگیر شده ؟ پرسشیست که باید در زمینه کاوش شود .

دوم : بمشکل میتوان باور نمود که زبان پارتی دری بیکباره بعد از تأثیر پذیری از شعر تازی چنین به اوج گویش شعری خود رسیده باشد که فقط صد سال بعد از وفات رودکی ، دقیقی بلخی و فردوسی شهنامه خلق کنند و مولانای بلخ شهکار جهانی مثنوی را .

سوم : زبانی را که فردوسی با تمام بزرگی وعظمت آن پیشکش جهانیان نموده و کاخی ساخته که از باد و بارنش گزندی نیست ، آنقدر بی محتوا بوده که نمی توانسته سرودۀ را پیش از تأثیر پذیری شعر تازی قالب بندی نماید ؟

به اندیشه من حقیر ، پیش از هجوم تازیان در زبان پارتی دری سروده ها و سروده سرایانی بوده اند که بعد از کتاب سوزی های تازیان بی فرهنگ ، همه آثار و نوشته های شان سوخته و از بین رفته است . از دوستانی که در زمینه اگاهی و تحقیقی دارند ما را بی نصیب نسازند و به ویژه از دانشمندان گران ارج راوش و جاوید فرهاد آرزو دارم تا اگر ما را رهنمایی کنند بهتر خواهد بود . با عرض ادب و احترام .

جستجو در کابل پرس