Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 54969

پرسش فلسفی؛ مرگ قطعی دین

30 مارچ 2012, 05:56, توسط کمال کابلی

« آنچه من از خدا می توانم تصور کنم ، همین علم یقین به وجود یک نیروی عاقله بالاتر از خیال ووهم است که در دنیای بیرون از فهم بشر مشهود است . » البرت انشتاین .
انسان فطرتاً حیوانی است تیوری ساز که بعد از هر رویدادی ، تیوری خاصی برای توجیه آن حادثه ابداع می کند تا بر واقعیات منطبق نماید . بشر اولیه برای توجیه حوادث طبیعی و مخاطراتی که هر آن حیات او را تهدید می کرد ، در مغز ناپخته ی خود ، وجود قدرت های مرموزی را پایه ریزی کرد و برای توجیه پدیده های طبیعی ، به مدد قوه تخیل خود به اسطوره سازی پرداخت و افسانه ها به وجود آورد . برای حفاظت خود در برابر خطرات هم ، دست توسل به جانب حامیان و نگهبانانی که تنها و فقط در مخیله و تصور او وجود خارجی داشتند ، دراز نمود . بدین ترتیب تیوری وجود خدایان و سپس قادر مطلق را بنیان نهاد و باور کرد که با اجرای مناسک عبادی و پرستش این قوای مرموز ، آنان نیز در دفع بلا و حل مشکلات ، به او کمک خواهد کرد . اگر به هریک از ادیان و مذاهب زنده که مورد قبول مردم جهان ، حتی داشمندان و روشنفکران است ، به دقت نظر کنیم ، می بینیم که معتقدین به این ادیان برای توجیه باور های خود به اسطوره ها متوسل می گردند و اسطوره خمیرمایه اعتقاد آنها را تشکیل می دهد . در هیچیک از تیوری های دینی و مذهبی بشر اولیه ، که پایه و اساس باور های امروزی ما را تشکیل می دهند ، انگیزه عقلانی و استدلال منطقی وجود نداشته ، بلکه از عوامل اقتصادی و تنازع بقاء سرچشمه می گرفته است . در سرتاسر قرون و اعصار که از عمر بشر می گذرد ، عامل اقتصادی بر تمام افکار و اعمال بشر حاکم بوده است . شکم یکدیگر را می دریدند ، گلوی برادران خود را می فشردند ، تا وسایل تولید و نیروهای اقتصادی آنان را تصرف کنند . برای حفظ و نگهبانی این عوامل اقتصادی در برابر حوادث آسمانی ، تیوری وجود خدایان را ابداع نمودند . و این ماهیت قضیه ، حتی با آفرینش تیوری خدای نادیده و علیرغم رنگ آمیزی های ظاهری بعدی ، هیچوقت تغییر نکرده است . عبارت زیبا و دلپسند ، تبلیغات و تلقینات فراوان گوناگون که توسط مبلغین و متولیان ادیان و مذاهب مختلف به کار می رود ، تنها لفافی است که به دور هسته مرکزی – اقتصاد و روابط – پیچیده شده است ، تا حقیقت مطلب را از نظر افراد کم سواد ، ساده لوح و زود باور اجتماع ، که بیشترین سنگینی بار تیوری وجود خدایان را تحمل می کنند ، پوشیده بدارند و تسلط و حاکمیتی را که از ریشه های اقتصادی سر چشمه گرفته و در پوشش دین تا اعماق روح و درون طبقه ی پایین اجتماع تزریق شده است ، برای همیشه نگه دارند .
تحقیق مختصری ماهیت اصلی قضیه را فاش می سازد و به خوبی نشان می دهد که در طول تاریخ ، به موازات تحولی که در اثر اکتشافات علمی در وسایل تولید و مفهوم اقتصاد پدید می آمده ، تیوری وجود خدایان نیز تغییر جهت می داده ، کما این که خدایانی که بشر در اواخر دوره حجر جدید و عصر شبانی می پرستیده ، با خدایان ادوار بعدی متفاوت بودند .
در دوران اقوام ابتدایی که هنوز قوانین مدون و ضوابطی برای تشکیل خانواده و روابط افراد با یکدیگر وجود نداشت ، بشر موضوع مذهب را پیش کشید و نظامات بدوی قبیله ای را در قالب دین ریخت ، این نظامات به تدریج بصورت قوانین مقدس آسمانی درآمدند و غیر قابل تغییر شدند . قصص و روایات قبیله ای با شاخ و برگ فراوان ، بصورت داستان های حیرت انگیز برای اثبات وجود خدایان و میزان قدرت قوای غیبی ، ساخته شد و در باورها و برداشت های دینی وارد شدند . مردم این اسطوره ها را به عنوان یک واقعیت مطلق و نشانه ای از قدرت متعال پذیرفتند ، مقدس داشتند و خصوصیات و صفات فوق بشری به آن ها بخشیدند . گذشت زمان ، این اسطوره ها را با خرافات در هم آمیخت . چون عامه مردم اسطوره ها را به عنوان حقایق اسمانی پذیرفته بودند ، خرافات نیز صورت تعالیم مقدس خدایی به خود گرفتند .
پیدایش تیوری وجود خدایان در مغز بشر ، به نوبه خود ، باعث بوجود آمدن افرادی در قبایل مختلف شد که مدعی ارتباط دایم با قدرت مرموز متعال بودند .
زود باوری و ساده لوحی عوام ، موجب گسترش این اعتقادات مذهبی و تقویت مدعیان زمان ، به صورت عادات ثانوی در ضمیر ناخودآگاه شخص جایگزین و به طوری تثبیت می گردد که هیچگونه منطق و استدلال عقلانی قادر به جا به جا کردن آن نخواهد بود . توده های مردم با توارث و عادت ف دین خود را پیدا می کنند ، نه با عقل و منطق و تحقیق . به همین دلیل است که در آستانه قرن بیست و یکم میلادی در جوامع مختلف بشری ، و حتی در بین دانشمندان ، به معتقدات و باور هایی بر می خوریم که عامل وراثت ، پس از گذشت قرن ها از دوران جاهلیت ، آنها را کماکان در مغز بشر امروزی زنده نگهداشته است . بشر اولیه ، وقوع تمام حوادث و اتفاقات را در جهان ، وابسته به اراده خدایان می دانست و قدرت های مافوق الطبیعه و نیروی های اسرار آمیز را عامل بوجود آمدن آنها تصور می کرد . اگر شهری در اثر زلزله ویران می شد ، ژاله ی درشتی از آسمان می بارید و یا طوفان سختی شهر ساحلی را در هم می کوبید ، همه را نشانه و آیتی از معجزات و خشم خدایان برای تنبیه گنه کاران می پنداشت ، و این درست نحوه تفکری است که دربین پیروان غالب ادیان و مذاهب زنده امروزی مشاهده می شود .
گذشت قرون و پیشرفت های علمی و تحولات فکری و مغزی بشر ، نتوانسته است تغییر مهمی در این طرز تفکر به وجود بیاورد . اینان غافل از آنند که ما در دنیای علت و معلول زنده گی می کنیم ، نه در دنیای معجزات و خرافات .
اکثر کسانی که باور های دینی را از پدران خود به ارث برده اند و گرفتاری های روزانه ، و تأمین معاش ، فرصت مطالعه و تفحص را به آن ها نداده است ، حاضر به شنیدن حرف منطقی و مستدلی که بطلان باور های موروثی را به ثبوت برساند ، نیستند . در مسایل دینی و تعصبات مذهبی ، حتی دانشمندان نیز قوه استدلال خود را از دست می دهند .
تمام ادیان در بدو پیدایش ، سعادت و تعالی ، آرامش جسم و جان ، وصول به سرحد کمال انسانی ، آسایش دنیوی و اخروی را سرلوحه ی مرامنامه خود قرار داده اند . ولی عملاً می بینیم که هیچیک از فرق مختلف دینی ، در هیچ دوره ای از تاریخ ، نه تنها گرهی از مشکلات بیشمار بشر را باز نکرده است ، بلکه با تحمیق بیشتر مردم و تحمل عقاید خرافی و موهومات ، موجبات گمراهی و بدبختی و ناراحتی بیشتر بشر را فراهم آورده و با ایجاد دلخوشی به کلمات خیال انگیز و امید های واهی در دل انسان ها ، بخصوص در درون طبقه فقیر و ساده لوح اجتماع ، آنان را از هرگونه اتکاء به نفس و کوشش و فعالیت در راه بهبود زنده گی اقتصادی خود باز داشته است . اگر شخص خود را مسوول و پاسخگوی اعمال خود بداند ، دیگر خداوند را در نتایج بدِ آن اعمال شریک و مقصر به حساب نخواهد آورد و در ترمیم خرابی ها و رفع نقایص زنده گی ، شخصا ً خواهد کوشید .
در طول تاریخ ، نه آتش جهنم و نه وعده های بهشتی ، هیچیک نتوانسته است بشر را از اعمال جنایت آمیز باز دارد و در برابر صفات بد او سدی ایجاد کند . بر عکس اگر نظری به جنگهای مذهبی بیندازیم و افرادی را که به نام دین کشته شده اند ، فجایعی را که به تحریک پیشوایان و متولیان مذاهب مختلف ، به دست مردم عامی و سرسپرده گان و متعصبین مذهبی به وقوع پیوسته است ، شمارش کنیم ، و جنایاتی را که به نام خدا اتفاق افتاده به حساب آوریم ، آن وقت تا حدودی به عمق مطلب ، میزان حماقت بشر ، و بلایی که خدایان ساخته ی دست بشر و مبلغین ادیان و مذاهب مختلف بر سر اولادان آدم آورده اند ، پی خواهیم برد .
اعتقادات مذهبی که از پدر به پسر منتقل و در اثر تکرار و تلقین در ضمیر باطن او به صورت تعصب نقش بسته است ، همیشه به عنوان وسیله ای برای اجرای مقاصد اجتماعی و اقتصادی پیشوایان و مبلغین مذهبی به کار گرفته شده است . بسیاری از کسانی که در اختلافات عقیدتی و دینی و برادر کشی های مذهبی شرکت می کنند ، در حال عادی مردمان نیک نفس و معقولی هستند . آنچه این مردمان ساده لوح را به حیوانات درنده و آدمیان خونخوار تبدیل می کند ، تحریک و تلقین پیشوایان مذهبی و به اصطلاح روحانیونی است که با استفاده ار نقاط ضعف مردم و تعصبات مذهبی ، آنان را به راهی که منافع اقتصادی و اجتماعی خودشان اقتضا می کند ، سوق می دهند . قلم و زبان بزرگترین متفکرین و نویسنده گان را برای انجام منظور خود به خدمت می گیرند تا در تحکیم مبانی مذهبی در مغز های ناپخته و علیل مردم بی سواد و عامی بکوشند و اسطوره ها را صورت حقیقت بخشند ، آن ها را به مردم تزریق نمایند تا بر اطاعت و انقیاد درونی و قلبی آنان بیافزایند . برای نشان دادن عظمت کاری که انجام می دهند و تحمیق هرچه بیشتر مردم ، انشگاه های علوم دینی و الهیات برای تعلیم اسطوره ها و افسانه ها ، تأسی می کنند و القاب پرطمطراق دهان پرکن مختلف به خود می بندند ، تا هرگونه تردیدی را در صحت این افسانه های مذهبی از ذهن توده مردم محو کنند .
تا زمانی که مردم به حقیقت ادیان و مذاهب و باور های افسانه ای خود پی نبرده و درنیافته اند که دین و مذهب و پیشوایان مذهبی ، موجودیت و حیات خود را مدیون اطاعت کورکورانه توأم با حماقت و تعصب پیروان خود هستند ، و تا روزی که مردم در صدد آزاد کردن خود از زیر بار استثمار دینی برنیامده اند ، تحریکات و تلقینات مذهبی به منظور بهره برداری های اقتصادی ، به قوت وشدت خود باقی و طفیلی های اجتماعی ، مقام والای کنونی خود را ، دارا خوهند بود .

کنون ناوقت شب است ، باز خوانی نشد ، امید اشتباهات تایپی را ببخشایید . ادامه ی این زنجیره از همین حالا ، فقط دو روز بعد .

جستجو در کابل پرس