صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 55876
13 آپریل 2012, 14:03, توسط جهان افروز
«دین تباه» بهر سجاده ی دینم می فرسوده خریدم که ازین دین ریا کار سخنی خیر ندیدم
برو ای عارف و اینجا تو مگو حرف خدایی که ز عرفان خدایت به چنین کفر رسیدم
در همان روز که دیدم سخن دین تباهت چه سخنهای عجیبی ز خدای تو شنیدم
من همان روز که دفتر بگشودم به حدیثت خط بطلان سیاهی به حدیث تو کشیدم
قصه ی خیبر و خندق به چنین شور نخوانید! که به شمشیر تفکر سر این خرقه بریدم
دگر این نوحه مگویید که بسی بانی شرمست که من این دلق ریا را همچو سجاده دریدم
منصور
«دین تباه»
بهر سجاده ی دینم می فرسوده خریدم
که ازین دین ریا کار سخنی خیر ندیدم
برو ای عارف و اینجا تو مگو حرف خدایی
که ز عرفان خدایت به چنین کفر رسیدم
در همان روز که دیدم سخن دین تباهت
چه سخنهای عجیبی ز خدای تو شنیدم
من همان روز که دفتر بگشودم به حدیثت
خط بطلان سیاهی به حدیث تو کشیدم
قصه ی خیبر و خندق به چنین شور نخوانید!
که به شمشیر تفکر سر این خرقه بریدم
دگر این نوحه مگویید که بسی بانی شرمست
که من این دلق ریا را همچو سجاده دریدم
منصور