Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 58936

آیا داکتر رمضان بشردوست، گاندی افغانستان، پای به رقابت های ریاست جمهوری خواهد گذاشت؟

9 جون 2012, 14:01, توسط کنیشکا قزلباش

درود برفرهیختگان !
هم میهنان گرامی شاید به یاد داشته باشید که یک روز وقتی داوود خان به روسیه دیدار داشت و نظر به خواسته های که برژنف از افغانستان داشت . یکبار داوود خان عصبانی شد و مشت درروی میز کوبید و گفت :"(افغانستان فقیر زندگی می کند اما ما نمی توانیم هر چه شما بگوئید بگوئیم چشم )" و این درست همان قهر کردن جناب بشر دوست است از وزارت پلان به اساس یک خوی افغانی و آنهم فورا" قهر کردن . نی من نان نمی خورم . من میروم خود را زیر موتر می کنم و یا امثال اینها.
تمام NGO های که در افغانستان متعلق به کشور های خارجی است و آنهابوجه خودشان را خودشان مصرف میکند در هر پروژه که خودشان میخواهند. و زندگی لوکس دارند و معاشات شان هم گزاف است از جیب خودشان نه دولت افغانستان و نه وزیر پلان که جناب بشردوست بود .
جناب بشردوست از دولت میخواست که این ان جی او ها زیر اثر وزارت پلان شود . تا وزارت پلان برای شان تعین تکلیف کند.
یعنی جناب بشردوست میخواست اسپ پیش کش یا ( مجانی ) دندانهایش را حساب کند.
که نه در قوانین ملی ما وجود دارد و نه بین المللی بنا اختلاف با دولت پیدا کرد.کوزه را در کاسه زد و استعفا داد .
مثلی است که میگوید شاه می بخشد ولی شاه قلی نمی بخشد.
من به فعالیت های بشردوست احترام دارم اما کرسی وزارت برایش بسیار سنگین بود. حالا رئیس دولت شدن و آن هم در افغانستان که هر دقیقه اژدر های داخل و خارج آدم را زنده قورت می کنند.
به هر روی سخنان چرب و نرم و نمکی و ماست دار را مردم خوش دارند وقتی که حلوا حلوا در آن هم باشد .اما امروز سیاست خارجی افغانستان در صحنه بین المللی پیش بردنش کار آسان نیست.
ما مردم هستم که آنقدر تنزل کردم که یک روز جای امان الله خان را به بچه سقا دادیم . چرا گفت که من خادم دین رسول الله هستم . همین گپش چشم های همه را پرده گرفت . نه از بودنه بازی اش یاد کردیم و نه از بی سوادیش و نه از دزدی اش.
چرا که استعمار او را میخواست .و 90 سال افغانستان به عقب رفت .
و بعد از این همه سالها بازهم تمام روشنی ها را چشم می پوشیم و در پوستین دنبال شپش و در خمیر دنبال موی می گردیمو مانند تمساح خورده میرویم و اشک هم می ریزیم.
اصل مطلب اینکه :
علم چندانکه بیشتر خوانی
چو عمل در تو نیست نادانی
نه محقق بود نه دانشمند
چهارپایی براو کتابی چند
آن تهی مغز را چه علم و خبر
که براو هیزم است یا دفتر.
باز هم جناب بشر دوست در مناظره شرکت کرد و در مقابل جناب کرزی شکست خورد .اینکه دوستان میگویند تقلب ، یعنی که ماست سیاه است.
همان قصه ملانصرالدین است که در کوچه باهمه بحث سیاسی می کرد و هیچ کس او را قناعت داده نمیتوانست . زنش گفت اگر تو تصمیم بگیری که قناعت نکنی اگر تمام دنیا بیاید تو را کسی قناعت داده نمیتواند.
چیزی که در دیگ باشد در کاسه هم همان می آید .
و دوبی را روز عید معلوم می شود.
به سرفرازی افغانستان و اقوامش در پناه ساینس و تلاش و درس و تحصیل با چشمان باز و وحدت ملی .

جستجو در کابل پرس