برخورد فاشیستی و نژاد پرستانه سید مخدوم رهین و مسئولین نگارستان افغانستان علیه هنرمندان هزاره در کابل
22 فبروری 2013, 18:26, توسط کنیشکا
بادرود
یکنفر به یک شاعر گفت زنم یک اولاد زائیده برایش یک شعر بگو ؟ شاعر گفت باشد میگویم بعد یکماه گفت چه شد برای پسرم شعر گفتی شاعر گفت نه مرد عصبانی شد گفت تو اصلا شاعر نیستی که برای اولاد من تا به حالا یک شعر نگفتی . شاعر گفت من شاعر هستم وقتی من نمیدانم که اولاد تو پسر است یا دختر و چه قیافه دارد و چه مشخصات که من چه درباره اش شعر بگویم . حالا درینجا هم مکتوب امر نداده است و لی اصل موضوع که اثر است نیست .جناب مخدوم اثر رادیده اند و امر نداده اند ولی من نمیدانم اینهائی که نادیده قضاوت می کنند . چه مشکل دارند .؟ بخاطر یک شپش مردم پوستین را آتش نمی زند . بیائید که چشم های خود را بشوئیم و تا همه چیز را زرد نبینیم .
بادرود
یکنفر به یک شاعر گفت زنم یک اولاد زائیده برایش یک شعر بگو ؟ شاعر گفت باشد میگویم بعد یکماه گفت چه شد برای پسرم شعر گفتی شاعر گفت نه مرد عصبانی شد گفت تو اصلا شاعر نیستی که برای اولاد من تا به حالا یک شعر نگفتی . شاعر گفت من شاعر هستم وقتی من نمیدانم که اولاد تو پسر است یا دختر و چه قیافه دارد و چه مشخصات که من چه درباره اش شعر بگویم . حالا درینجا هم مکتوب امر نداده است و لی اصل موضوع که اثر است نیست .جناب مخدوم اثر رادیده اند و امر نداده اند ولی من نمیدانم اینهائی که نادیده قضاوت می کنند . چه مشکل دارند .؟ بخاطر یک شپش مردم پوستین را آتش نمی زند . بیائید که چشم های خود را بشوئیم و تا همه چیز را زرد نبینیم .