نويسنده عزيز . البته راست ميگوييد؛ زرياب درسابق بخاطر چوکی و مقام برای ببرک و بريالی و سليمان لايق ، دمبک ميزد و دشمنان حزب خلق و پرچم را لت و پار ميکرد ! اکنون نيز به اميد چوکی وزارت و رياست ، با عبدالله چشمک و فهيم لاس ميزند واگر روزی دريابد ، طالبان دوباره برميگردند، چشمانش را سرمه ميکشد و ريش بلندی ميگذارد، اين چيزی تازه نيست . اما يک پرچمی يا پرچمی بيکارت ! نيز ممکن است زبان مادری اش را دوست داشته باشد ، مگر استبعادی دارد؟ شما چرا خلط مبحث ميکنيد و ميخواهيد خرم و زرياب ، به ملت به پيوندند و غم مردم را بخورند ؟ اين مگر شدنی است ؟ من که شک دارم . با احترام . کمال فاريابی
نويسنده عزيز . البته راست ميگوييد؛ زرياب درسابق بخاطر چوکی و مقام برای ببرک و بريالی و سليمان لايق ، دمبک ميزد و دشمنان حزب خلق و پرچم را لت و پار ميکرد ! اکنون نيز به اميد چوکی وزارت و رياست ، با عبدالله چشمک و فهيم لاس ميزند واگر روزی دريابد ، طالبان دوباره برميگردند، چشمانش را سرمه ميکشد و ريش بلندی ميگذارد، اين چيزی تازه نيست . اما يک پرچمی يا پرچمی بيکارت ! نيز ممکن است زبان مادری اش را دوست داشته باشد ، مگر استبعادی دارد؟ شما چرا خلط مبحث ميکنيد و ميخواهيد خرم و زرياب ، به ملت به پيوندند و غم مردم را بخورند ؟ اين مگر شدنی است ؟ من که شک دارم . با احترام . کمال فاريابی