اخرین حرف نویسنده محترم انعکاس دهنده نظریات شان است یعنی اینکه ایشان پیرو اروپایها بوده ودین را ازسیاست جدامیدانند که این همانا تبلیغ مخالفین اسلام است ووقتی دین اسلام بصورت واقعبینانه وکامل مطالعه شود بوضاحت دریافت خواهد شد که دین از سیاست جدانیست و هرگاه سیاست های حکومات اسلامی از دین جداباشدهمانا به فساد خواهد رفت که مثال عمده ان دولت افغانستان است .درکجای دین امده است که بالای دیگران ظلم کرده جیب های تانرا پرکنید ؟و.... مگردرمورد حج طوریکه معلوم میشود نویسنده محترم خواسته اند یکبار دیگر به بهانه دیگر نظریات برادردیگرشان حسین زاهدی را به تحریر اورده و برای تقویه کردن نوشته های گذشته ایشان مضمونی را نوشته وخواسته اند موضوع را بشکل دیگر مطرح کنند که حتی مضمون شانرا دریک زمان ومتصل به نوشته دیگری از حسین زاهدی به نشر سپرده اند .بدون شک کمک به همنوعان ونفقه در راه خداوند<ج> بالای هرمسلمان لازم است درقرانکریم بار ها از نفقه نمودن افراد بی بضاعت ذکر شده و این موضوع در فرض بودن ذکات که رکن چهارم پنج بنای اسلام است تاکید شده است و اینکه مسلمانان و خصوصا مردم ما رکن چهارم را رها کرده وبه ان توجه ندارند و علاقمندی به اجرای رکن پنجم دارند حرفیست که به هرشخص عمل کننده تعلق دارد و هرکس مسوولیت خود رادارد که اگر کدام فرض را ادا کرده یا کدام فرض را ادا نکرده خود شخص جوابگو خواهد بودو اینکه کدام راه را برای مصرف پول خود انتخاب میکند ویا پول حج را به کسی کمک میکند انتخاب ازاد است کسی بالای کسی تحمیل نمیتواندواینکه مردم ما ویا یک تعداد مسلمانان از حج رفتن سواستفاده نموده و بخاطری شهرت کاذب حج میروند گناه دین اسلام وگناه حج نبوده بلکه گناه عاملین میباشندو اگر نفقه نمودن وخرچ کردن هم برای شهرت ونشان دادن به مردم باشد انهم قابلیت قبولی رانخواهد داشت قسمی که یکتعداد همین کار را میکنند و حتی کوچکترین کمکی را که میکنند باربار درتلویزیونها به نمایش گذاشته کمک گیرنده ها را تحقیر بیشتر مینمایند که این عمل را هیچ گاهی اسلام تایید نکرده و نمیکند وقسمی که از اغاز متن معلوم میشود نویسنده محترم مطالعه کافی درمورد حج نکرده اند چرا که حج را واجب گفته وبه دونوع گفته اند واز انواع حج مانند حج قران وافراد تذکری نداده وتعریف نادرست از حج تمتع ارایه کرده اند که خوانندگان محترم کابل پرس? اگر خواسته باشندمیتوانند در مورد انواع حج وفرضیت ان وزمان وارکان ان معلومات بیشتر ازکتب که دراین مورد است استفاده نمایند . محاسبات نویسنده محترم یک اندازه گمراه کننده میباشد ایشان گفته اند که حدود سی هزار از افغانستان به حج میرود درحالیکه اخرین رقم که درسال جاری بود 24100 نفر بود که اگر 5900 نفر را فی نفر به گفته ایشان 3000 دالر ضرب کنیم هفده میلیون وهفت صدهزار تفاوت را درمحاسبه شان نشان میدهد ودوم اینکه نویسنده گفته است که حدود 3000 دالر از هرحاجی به خارج کشور میرود که اخرین رقم قابل تحویل درخزانه دولت فی نفر 2400 دالر بود که مجموعا از تمام حجاج حدود پینجاه وهشت میلیون میشود که ایشان نود میلیون نوشته اند واز مبلغ58میلیون تنها حصه کام ایر که یک شرکت داخلی است بیشتر از 24 میلیون دالر بوده ویک مبلغ قابل ملاحظه از طریق مالیات مختلف از پول تحویل داده شده حجاج وارد خزانه دولت میشود تا برای ساختن واعمار کشور استفاده شود که نویسنده به ان توجه نکرده است و رقم دقیق ان را شعبات محترم وزارت مالیه معلومات داده میتوانند .یکی از خصوصیات دین مقدس اسلام همانا اجتماعی بودن ان است که جمع شدن حدود سه میلیون مسلمان دریک مکان ودر یک وقت معین در هیچ دین دیگر ممکن نیست وجمع شدن تعداد بزرگ انسانها از تمام جهان با یک نوع لباس ودر یک صف واحد بدون هیچ گونه تبعیض رنگ ونژاد و..... خود نمایانگریک بخش از فلسفه حج است و....
اخرین حرف نویسنده محترم انعکاس دهنده نظریات شان است یعنی اینکه ایشان پیرو اروپایها بوده ودین را ازسیاست جدامیدانند که این همانا تبلیغ مخالفین اسلام است ووقتی دین اسلام بصورت واقعبینانه وکامل مطالعه شود بوضاحت دریافت خواهد شد که دین از سیاست جدانیست و هرگاه سیاست های حکومات اسلامی از دین جداباشدهمانا به فساد خواهد رفت که مثال عمده ان دولت افغانستان است .درکجای دین امده است که بالای دیگران ظلم کرده جیب های تانرا پرکنید ؟و.... مگردرمورد حج طوریکه معلوم میشود نویسنده محترم خواسته اند یکبار دیگر به بهانه دیگر نظریات برادردیگرشان حسین زاهدی را به تحریر اورده و برای تقویه کردن نوشته های گذشته ایشان مضمونی را نوشته وخواسته اند موضوع را بشکل دیگر مطرح کنند که حتی مضمون شانرا دریک زمان ومتصل به نوشته دیگری از حسین زاهدی به نشر سپرده اند .بدون شک کمک به همنوعان ونفقه در راه خداوند<ج> بالای هرمسلمان لازم است درقرانکریم بار ها از نفقه نمودن افراد بی بضاعت ذکر شده و این موضوع در فرض بودن ذکات که رکن چهارم پنج بنای اسلام است تاکید شده است و اینکه مسلمانان و خصوصا مردم ما رکن چهارم را رها کرده وبه ان توجه ندارند و علاقمندی به اجرای رکن پنجم دارند حرفیست که به هرشخص عمل کننده تعلق دارد و هرکس مسوولیت خود رادارد که اگر کدام فرض را ادا کرده یا کدام فرض را ادا نکرده خود شخص جوابگو خواهد بودو اینکه کدام راه را برای مصرف پول خود انتخاب میکند ویا پول حج را به کسی کمک میکند انتخاب ازاد است کسی بالای کسی تحمیل نمیتواندواینکه مردم ما ویا یک تعداد مسلمانان از حج رفتن سواستفاده نموده و بخاطری شهرت کاذب حج میروند گناه دین اسلام وگناه حج نبوده بلکه گناه عاملین میباشندو اگر نفقه نمودن وخرچ کردن هم برای شهرت ونشان دادن به مردم باشد انهم قابلیت قبولی رانخواهد داشت قسمی که یکتعداد همین کار را میکنند و حتی کوچکترین کمکی را که میکنند باربار درتلویزیونها به نمایش گذاشته کمک گیرنده ها را تحقیر بیشتر مینمایند که این عمل را هیچ گاهی اسلام تایید نکرده و نمیکند وقسمی که از اغاز متن معلوم میشود نویسنده محترم مطالعه کافی درمورد حج نکرده اند چرا که حج را واجب گفته وبه دونوع گفته اند واز انواع حج مانند حج قران وافراد تذکری نداده وتعریف نادرست از حج تمتع ارایه کرده اند که خوانندگان محترم کابل پرس? اگر خواسته باشندمیتوانند در مورد انواع حج وفرضیت ان وزمان وارکان ان معلومات بیشتر ازکتب که دراین مورد است استفاده نمایند . محاسبات نویسنده محترم یک اندازه گمراه کننده میباشد ایشان گفته اند که حدود سی هزار از افغانستان به حج میرود درحالیکه اخرین رقم که درسال جاری بود 24100 نفر بود که اگر 5900 نفر را فی نفر به گفته ایشان 3000 دالر ضرب کنیم هفده میلیون وهفت صدهزار تفاوت را درمحاسبه شان نشان میدهد ودوم اینکه نویسنده گفته است که حدود 3000 دالر از هرحاجی به خارج کشور میرود که اخرین رقم قابل تحویل درخزانه دولت فی نفر 2400 دالر بود که مجموعا از تمام حجاج حدود پینجاه وهشت میلیون میشود که ایشان نود میلیون نوشته اند واز مبلغ58میلیون تنها حصه کام ایر که یک شرکت داخلی است بیشتر از 24 میلیون دالر بوده ویک مبلغ قابل ملاحظه از طریق مالیات مختلف از پول تحویل داده شده حجاج وارد خزانه دولت میشود تا برای ساختن واعمار کشور استفاده شود که نویسنده به ان توجه نکرده است و رقم دقیق ان را شعبات محترم وزارت مالیه معلومات داده میتوانند .یکی از خصوصیات دین مقدس اسلام همانا اجتماعی بودن ان است که جمع شدن حدود سه میلیون مسلمان دریک مکان ودر یک وقت معین در هیچ دین دیگر ممکن نیست وجمع شدن تعداد بزرگ انسانها از تمام جهان با یک نوع لباس ودر یک صف واحد بدون هیچ گونه تبعیض رنگ ونژاد و..... خود نمایانگریک بخش از فلسفه حج است و....