Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 63526

اعــلان جهــاد علــیه موســیقی

28 آگوست 2012, 12:56, توسط ارمان

طنز روز شمس الحق حقانی,
آيا شما مى توانيد کدام سندى درمورد ادعاى تان بيان نمايد که اين دانشمند درکدام سال درکدام کتاب و يا رساله خود ودرکدام برگ رساله خود چنين جمله جالب نگاريده و يا گپيده است.
"دانشمند بزرگ جهان اسلام ابو علی سینا هزار سال پیش گفته بود که روح آدمی چیزیست مانند بخار آب که هنگام مردن انسان از دهان و بینی میت به هوا تصاعد کرده و به آسمان میرود " .
اگراين جمله طنز روز است مورد پسخند و لبخند مى باشد چون پسر"سينا" درجمله دانشمندانه خود ازغارهاى ديگرانسان چيزى نه گفته به گونه نمونه د و چشم ودوغارديگر, چون اگر روح آدمی چیزیست مانند بخار پس مى بايست اين بخارازغارمناسب تر مرده مى برآمد. بدون صفر هندى سيستم ديسيمال بدون اعداد هندى الفباى موسيقى برپايه يک برچند 1/1,1/4 1/8
, 3/4 نوتهاى موسيقى وتنگ وتالهاى گوناگون و بلاخره دانش هرمونى بدون پسرسنيا تکامل نمى کرد.
موسيقى ساز و سرود باعث کمزوری و نامردی درهند نگرديده .اين کشور يک مليارد و سه صد مليون شهروند دارد . درکشورهاى غربى پاريسر وسرپوشهاى پوقانه اى وابزارهاى زاهدان بند وبادارشدن وجود دارد. چه کنى که آنقدر جمعيت که دست اش نزد پيروان غير مسلمان دراز باشد. خاک به سر آن موسيقى ناله وفرياد که بدون هرمونى بلند خواندن را و زدن قوى را بالاى اسباب موسيقى موسيقى مى نامدند.
دراين زمينه من با اعلام جهاد عليه هواهوى افراطگرايان افغان و فارسى زبانان - اين مخالفان قسمخورده مولاناى بلخ و روم
موافق ام که عقده و بخارخود را ازغارهاى مناسب بيرون درآرند و دهن وزبان خود را براى عبادت پرورد گارباز کنند ونه عليه موسيقى وسرود.ادبياتى را نمى شناسم که بدون سرود و آهنگ وموسيقى شعر باشد.
درکشورهاى که موسيقى وساز و سرود اند جنگ و انتحار واختفاف و آدمکشى و فساد به ندرت و در کشور فغان وخرافات رويداد هر روزاست. آثارسينا (درخت سينا آشيانه سى مرغ بود) درزبانهاى اروپايى برگردان شد که بدون آن ماشين بخاراختراع نمى شد اپندسى عمليات نمى شد وغيره وهرمونى درمرکزموسيقى علمى قرارنمى گرفت. از رودکى تا به شاعرامروزفارسى گو سرودهاىنگاريده شده مردمان فارسى گوى توران چه درافسانه وچه درآستانه چه در سمرقند و بخارا وچه در هرات و کابل
وچه در شهر دل و آگره سرود نوشتند و ابزارموسيقى با تار و بى تار آفريدند.
نمونه ازچند کتاب وى 1- «دانشنامه علائی» و «رگشناسی» (رساله نبض)
2- کتاب المجموع
3- کتاب الحاصل و المحصول در بیست جلد
4- کتاب البرّ و الاثم
5- کتاب شفا در هجده جلد
6 کتاب القانون فی الطب، در هجده جلد
ابن سينا و دانش موسيقى!
موسيقى و حساب
موسيقى و حساب باهم ديگر پيوند دارند بزرگترين رياضى دانان همزمان دردانش آهنگ وصدا وهماهنگى وشعر و قوانين ريتم و تال و تاک و ونظم و قافيه و آوزهاى فرد وقافيه شناسى آشنايى داشتند ويا خود اساس گذاربودند وازاين نظريات موسيقى وآهنگ در نظم خود, براى ابيات واشعارخودبکاربردند . خوارزمى که اعداد هندى را به عرب برد پدر"لوگاريتم" است که از نام الخوارزمى ماننده شده. خود پسر سينا, ابوالوفا محمد بوزجانی , خیام, ‏نصیر الدین طوسی, ‎غیاث‌الدین جمشید کاشانی وديگران رياضى دانان حوزه فرهنگى و پارسى زبانى ما ازمنطق موسيقى آگاهى داشتند. بدون اين بزرگان الفباى رياضى و الفباى موسيقى به گيتى داده نمى شد. صفرهندى واعداد هندى ازمرکز خوارزم به عرب برده شد.
اگراين جمله طنز روز است مورد پسخند و لبخند مى باشد چون پسر"سينا" درجمله دانشمندانه خود ازغارهاى ديگرانسان چيزى نه گفته به گونه نمونه د و چشم ودوغارديگر, چون اگر روح آدمی چیزیست مانند بخار پس مى بايست اين بخارازغارمناسب تر مرده مى برآمد رياضى ومنطق و منطق و موسيقى باهم پيوند ناگسستنى دارند.
درپايان همين بس است که گفته شود نظريات ودانشهاى در بخشهاى رياضى و فلسفه پزشکى بزرگان اسلامى راممالک غربى گرفتند وبه کشورهاى اسلامى و يا مسلمانها ويا بهترمسلمان نمايان فقط خرافات اش را بخشيدند!!!???!!!


موسیقی در آثار ابوعلی سینا
گرفته شده از تارنماى اي برگ
http://baharyeh.blogfa.com/pos...
" ابن سینا در سه فقره از آثار خود راجع به موسیقی به تفصیل صحبت کرده است. مهمتر از همه اینها فصلی است که در کتاب شفا راجع به موسیقی دارد. این رساله با عنوان "الفن الثامن من کتاب الشفاء و هوالموسیقی" است. این فن شامل شش مقاله است و هر مقاله مشتمل بر چند فصل، به این ترتیب:
1- صوت ، 2- ابعاد ، 3- اجناس ، 4- جموع و انتقال ، 5- ایقاع و 6- تالیف
در دیباچه کتاب "نجات" نیز ضمن ذکر فهرست فصول کتاب بعد از فصل "علوم الریاضیه" از فصلی با عنوان "کتاب الموسیقی للشیخ الرئیس ابوعلی بن سینا من جمله کتاب نجات" نام می برد، ولی در اغلب نسخ کتاب ذکر شده این فصل دیده نمی شود. این فصل در کتاب نجات تقسیم بندی نشده است ولی مطالبی که شرح داده بطور کلی عبارت است از:
1- صوت ، 2- ابعاد ، 3- اجناس ، 4- جموع و ایقاع و انتقال آلات موسیقی از قبیل چنگ، طنبور و ... 5- مزمار و پرده بندی برربط و 6- تالبف الاحان.
همچنین در "دانشنامه علایی" که به زبان فارسی برای علاء الدوله نوشته شده است فصلی در ارتباط با موسیقی مشاهده می شود. بعضی عقیده دارند که نظر به شباهتی که بین فصل موسیقی در "دانشنامه علایی" و کتاب "نجات" موجود است، احتمال دارد که فصل موسیقی در دانشنامه علایی بعد از مرگ ابن سینا توسط شاگردانش به عبدالله جوزجانی نوشته شده باشد.
در "رساله فی تقاسیم الحکمه" نیز فصل کوچکی راجع به موسیقی و تعریف اصطلاحات مربوط به آن دیده می شود. بنا به قول ابن ابی اصیبعه، ابن سینا رساله دیگری نیز بنام "مدخل الی صناعت الموسیقی" نوشته است.
برداشت از اقلیدس؟
برخی از مورخان بر این عقیده هستند که آثار ابن سینا در زمینه موسیقی، ترجمه ای است از نوشته های اقلیدس ولی در مقابل، بسیاری دیگر از تاریخ نویسان و محققان این نظریه را قبول ندارند زیرا در متن این رسالات ذکری در این خصوص دیده نمی شود و خیلی عجیب بنظر می آید که شخصی مانند ابن سینا با همت و وسعت نظر فوق العاده ای که داشته است از ذکر این مطلب خودداری کند.
مقدمات هارمونی
... ابن سینا در کتاب "شفا" خود به مسئله "ترکیب و تالیف و تضعیف" اشاره می کند و آن عبارت است از تمهیدی که نوازندگان برای ازدیاد تاثیر موسیقی بکار می برند. مقصود از ترکیب این است که ما یک صوت را با صوت چهارم یا پنجم آن تواماً بنوازیم. بی مورد نیست که در اینجا در خصوص تاثیر این عمل در تحول موسیقی غرب و پیدایش فن ارغنون (ارگانوم) و علوم کنترپوآن و هارمونی صحبت کنیم.
در واقع مقدمه پیدایش هارمونی همین ترکیب اصوات یا organum یا ارغنون است و چنانچه اشاره شد بدون شک از مشرق زمین شروع شده است. زیرا اولاً از قرن ششم تا نهم میلادی در کشورهای متمدن اروپا هیچ کتابی راجع به موسیقی نظری انتشار نیافته است و از طرف دیگر در شهر قرطبه (Cordoba) در اسپانیا که دارالعلم غرب و از مراکز مهم ترویج علوم و فلسفه اسلامی بوده، در مدارس موسیقی "فن ارغنون" تدریس می شده است.
ذکر این نکته بسیار حائز اهمیت است که یکی از مشاهیر علمای موسیقی ایران بنام زیریاب یا زریاب فارسی ("ابوالحسن علی ابن نافع") موسس مدرسه موسیقی قرطبه بوده است.
ارغنون یا ارک و یا همان ارگ امروزی
ابن سینا در باره "ارک" یا ارعنون فقط اشاره مختصری در کتاب شفا می کند و این هم شاید از این جهت بوده که این ساز تا آنجایی که تحقیق شده است ابتدا در نواحی آسیای صغیر ساخته شده است. علمای جهان اسلام که راجع به آلات موسیقی رسالاتی نوشته اند همیشه اسم هر سازی را با محل اصلی آن معرفی و ذکر می کرده اند و چنانچه ملاحظه می شود در قصه هزار و یک شب نیز این قانون بکار رفته است.
مثلاً عود حیلیقی (عود دمشق) یا چنگ عجم یا قانون مصری ، نی تاتاری و ... به همین علت هرگاه که راجع به ارگ مطلبی نوشته اند آنرا به بیزانس یا یونان نسبت داده اند. به همین علت شاید بتوان حدس زد که این ساز از اختراعات مردم آسیای صغیر باشد.
به هر حال ابن سینا در کتاب "شفا" راجع به ارگ می گوید: "بعضی اوقات سازهایی ساخته می شود که در آن می دمند و از جمله آنها سازی است که اصلش از بیزانس و معروف به ارگ است". همچنین در کتاب دیگری بنام "رساله فی الحکمه" که منسوب به وی است آمده است: "از جمله ابتکارات خارق العاده در عالم موسیقی ایجاد سازهای ترکیبی مثل ارکان (اورگانوم) و نظار آن است."
قسمتی از فصل پرده بندی کتاب شفا
"آلات موسیقی را اقسامی است. از جمله سازهایی که دارای تار و دستان (پرده) و آنها را با مضراب می نوازند، مثل بربط و طنبور. ولی مشهورتر و متداولتر از همه، همان بربط است و اگر سازی بهتر از این وجود داشته باشد، مسلماً نوازندگان از آن بی اطلاع هستند. بنابراین لازم است که ما در باره ساختمان و نسبت بین پرده های آن صحبت کنیم. توضیح راجع به سازهای دیگر را به اشخاص دیگر واگذار می کنیم که بعد از اطلاع به شرح آنها بپردازند."
"بنابراین می گوییم که عود (بربط) سازی است که بین مشطه و انف (جای گوشی ها) آن به فاصله یک چهارم طول یک سیم پرده ای بسته باشند برای انگشت خنصر. بنابراین بین مطلق (دست باز) و خنصر فاصله چهارم یعنی نسبت چهار به سه (4/3) است. سپس طول سیم را به نه قسمت تقسیم کرده و یک نهم آنرا از انف جدا کرده پرده ای می بندیم که سبابه می نامیم و بن مطلق و سبابه که معادل هشت به نه است را فاصله طنینی (یک پرده) گوییم ..."

جستجو در کابل پرس