Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 65167

د ډاکټر نجيب الله سياسي مفکوره او موجوده چېلنجز

24 سپتامبر 2012, 21:06, توسط مراد

دوستان لطفا زیاد فحش ندهید. بگذارید که ارام صحبت شود. من از یک قریه ای کوچک در کوهستانهای هزاره جات هستم. دل بسیار پر دردی از مجاهد دارم. اما به هر حال یک خاطره را برا ی دوستان بگویم.
در زمانی که حفیظ الله امین به قدرت رسید در تمام این قریه ای فقیر فقط یک نفر ادم فهمیده و با سواد وجود داشت. من کوچک بودم. این ادم نه اهل سیاست بود و نه کدام قدرتی داشت. این ادم کشاورزی می کرد اما در عین حال در بخش های مختلف مردم بی سواد و فقیر قریه را کمک می کرد. از جمله این ادم در تهیه ای ادویه ای سنتی مهارت بسیار خوبی داشته و به وسیله ای روش مریضان را کمک می کرد. در ضمن این ادم در بخش زراعت هم به مردم کمک می کرد و تقریبا به عنوان خیرخواه در هل و فصل دعواهای محلی هم به مردم کمک می کرد.
اما یک شب به صورت ناگهانی چند تانک از مرکز ولسوالی امده قریه را محاصره کردند و این ادم بیگناه را با لت و کوب بسیار در حالی زنان و فرزندان اش گریان می کردند با خود بردند و تا امروز که نواسه هایش صاحب اولاد هستند از او مرده و زنده ای او خبری نیست.
حتما در حزب خلق هم ادمهای صادق و خوبی هم بوده اند اما باور کنید که جنایت های بسیار در حق مردم افغانستان صورت گرفت. شما فکر کنید که نه محاکمه، نه جرم، نه سارنوالی، نه قانون، نه محکمه، فقط همین قسم با تانک بیایند و یک نفر بیگناه دهاتی از دنیا بر خبر را ببرند و زنده به گور کنند. ایا این کار در هیچ منطق و با هیچ معیاری پذیرفتنی است؟ ایا جنایت علیه بشریت نیست؟
همین قسم ظلم ها بود که مردم دهاتی از دنیا برخبر از ترس جان خود دست به شورش و اسلحه زدند و در حالیکه از دست گروههای مجاهد بیزار بودند اما باز هم برای حفظ خود و جان خود به این گروهها پناه بردند. اکثریت مردم افغانستان نه اسلامیست بودند، نه سلفی بودند و نه خواهان یک حکومت جهانی اسلام بودند. اینها داستانهایی است که بعدها مزدوران ای اس ای و خمینی درست کردند. اکثریت مردم افغانستان از ترس و از فشار ظلم دست به اسلحه بردند.

جستجو در کابل پرس