دکتورنجیب الله؛ صعود و سقوط در حزب دموکراتیک خلق و حاکمیت حزب
30 سپتامبر 2012, 15:11, توسط صمد شیرزاد
اقتباس و نگارش از دوکتورعلوم جلال بایانی کاوشگر
چند سخنی عریان با فاروق( پاسدار) ، داود راوش و دیگر رهبران خاین و توطئه گر گروهک بدنام معامله گر و فلوته بازِ نجیب مانند ( گویا حزب مردم باطل گرایان تحت رهبری میبخشید دریوری راوش و کلینری کاوه کارمل)
حقایق تاریخی پیرامون , سیاست ماشین دولتی,داکترنجیب الله که بر پایه نگرش های قومی ,قبیلوی ,سمتی وزبانی استواربود,مشعراست ,که این نظام,لاجرم درگرمای این تضادها به آتش کشیده شد.البته آتشی که با دستان شخص رئیس جمهور,مشتعل شده بود.
وی پاک کاری قومی وزبانی را از شمالی آغازکردودرسراسر حوزه شمال کشور, تا تخار,فاریاب جوزجان مزار وبغلان وسمنگان ...پیاده نمود واین کشور,را به آتشکده مبدل کرد.من نه تنها اینکه هیچ گونه اعتقاد ووابستگی به گرایشات قومی نداشته بلکه از بنیاد آنرا محکوم و مردود دانسته وبیاد می آورم فریاد های مردی را که با سرایش شعارهای انترناسیولیستی,دهه ها, زیست سیاسی خویش را انکشاف داد وخود اسیرگرایشات قومی وقبیلوی شده وتحت همین لغزش ها وانحرافات بزرگ ,درین جامعه فاجعه آفرید.
داکترنجیب ,پاک کاری قومی خویش را بارنخست ازحوزه شمالی از کنارهمین قریه شما وازدرون خانه تان آغازنهاد.وی باراول ,جلال رزمنده ناجی خود ورژیم دموکراتیک ,درکودتای شهنواز تنی را که یکی از شجاع ترین ووطنپرست ترین فرزندحزب وحامی سرزمین خودبود ,در یک دسیسه طراحی شده ترورکرد واین برنامه را تا خلع محترمین عارف صخره,آصف نبرد,جنرال خلیل ,جنرال خان آقا وجنرال رزاق عریف ,قوماندان محبس پلچرخی ,وجنرال بابه جان ,یکی دیگر ازمدافع سرسخت نظام وسرکوبگر اصلی کودتای شهنواز تنی بکاربرد.
وی دربرابرتمامی کادرهای نظامی وملکی شمالی با نهایت تعصب وکینه برخورد نموده ,یا ایشان را کاملآ خلع قدرت نمودویا دروظایف نهایت پسیف توظیف داشت.داکتر نجیب در برابراقوام شجاع ووطنپرست شمالی ,برخورد نهایت تحقیرآمیز وخلاف عُرف وعنعنات ملی را ,انجام دادواز پذیرش تحایفی عنعنوی که ازسوی بزرگان شمالی,در جرگه( اقوام ومردمان شمالی )سال های 1370,تهیه شده بود,سبکسرانه,برخورد واز پذیرش آن اجتناب نمود که سطح تضاد ملی خود را آشکارا دربرابرمردمان غیورشمالی به نمایش کشید.
وی در اجلاس بزرگ قصر ستوروزارت خارجه افغانستان درپایان سال 1370,در برابر مردمان شمالی قد برافراشت وضمن صف آرائی در برابر برادران ازبیک وبرادران سیدکیان وتحقیر وتوهین این اقوام عزتمند, اعلان نمود که :"هرگاه به اقوام "منگل" و"زدران "رجوع نمایم ,آنگاه کلوخ به دیوارشمالی زنده نخواهدبود." که این تقابل داکتر نجیب ,داستانهای جنایت نظام خون آشام نادری وکشتار بیرحمانه مردمان شمالی وعملکرد های جنایت بار وسرکوبگرانه طالبان را علیه مردمان شمالی بدرستی بازگو مینماید.
داکتر نجیب جنگ تمام عیاررا علیه مردمان شمالی آغاز نهاده بود,واین درحالی بود که آتش جنگ در تمامی مناطق افغانستان زبانه میکشید ونبرد سراسری میان دولت ومجاهدین درجریان بود,اما اینکه بصورت اخص مردمان شمالی مورد تهدید قرارداده میشد وتحقیر وتوهین میشدند,جئزاینکه سطح تعصب ملی داکترنجیب را به نمایش کشد,هیچ مفهومی را افاده نمیتوانست.
یقین کامل دارم که هرگاه داکتر نجیب فرصت پیدا مینمود,خطرانتقام وتعصب ,درب هرشمالی وار,به شمول خانه خودت را دق الباب مینمود!
پس ,غلام فاروق جان گرامی !! اکنون که شما یک کمپاین بزرگی را بخاطرزیارت سازی داکتر نجیب در (فیس بوک )راه اندازی نمودید ,وبا آرایش انواع واقسام فوتوهای وی , خود را وقف ساختیند,آیا چیزی رابنام شرف ,وجدان غرور,وغیرت میشناسید؟؟
تخلص (پاسدار)میتواند معرف پاسداری سرزمین,اندیشه ,آرمان ومردمان یک بلاد باشد, البته همان اندیشه هایکه از سوی مرشد شما داکترنجیب درمعاملات سیاسی بیرحمانه پامال شد,پس شما چگونه برده واروغلام گونه ,همه چیز را به فراموشی سپردید ودرخط وزش باد وسمت وسیرنظام کرزی وحزب اسلامی که چند تن ازهواداران داکترنجیب رابه پاس معامله و همدستی درکودتای سقوط نظام درریاست امنیت دولتی تقرر,داشتند واکنون همزمان جاروبکاری کادرهای شمالی را درین ریاست ,آغازکردند,قرارگرفته ومدح وثنا وصفت داکترنجیب را بدون توجه به تاریخ تعصبات ,وموضع گیری قومی وانتقام جوی سمتی وی ,آغازنموده اید,آیا شما به پاس خون های شهید جلال رزمنده ,وسرکوب فرزندان شمالی وتحقیرمردمان آن دیار,"پاسدار" تخلص میکنید ویا بخاطر حفظ "طوق غلامی " این تخلص را برگزیده ایند؟ ویا اینکه شما استعداد وتوانائی آنرانداشته تا به پای خود راه رفته وهنوز درسایه تابوت مرده گان,میخواهیند زندگی نموده وازینطریق,خود را به جامعه معرفی دارید؟؟, اگر چنین است پس به این گفته مشهور"انشتین "که می فرماید :اگرمیخواهیدخوشبخت باشید,زندگی را به یک هدف گره بزنید,نه به آدم هاواشیاء!"
پس فاروق جان! توجه نموده وتلاش نماییند تا راه رفتن را به قدم های خود تمرین نمایند نه باپاهای دشمنان مردم تان .
از سوی دیگر,دروضع کنونی که تمامی جبهات شرق وغرب وشمال وجنوب جهان علیه نیروهای ترقیخواه کشوردرافغانستان به شمول تروریستان ومرتجع ترین نیروهای جهادی ,جبهه مشترک ساخته اند,یک جبهه دیگر نیز به این تشکل جهانی اضافه شد وآن عبارت ازهمبستگی بازماندگان وهواداران نجیب – امین -حزب اسلامی وطالبان ,تحت رهبری سازمان آی اس آی ,در افغانستان است .درهمین سالهای اخیرهمگان شاهد است که گروهک (وطن) که خود را وارث تاج وتخت نجیب الله معرفی میدارند, تمامی ضربات تبلیغاتی خویش را علیه همه نیروهای ملی ووطنپرست افغانستان براه انداخته ,ووابستگی آنها با این حلقات ارتجاعی ,نهایت روشن ومشهود است,آیا شما از دیدن این همه گرایشات بیخبر اید ؟ویا بادزد دهن جوال باز میداریند؟
اقتباس و نگارش از دوکتورعلوم جلال بایانی کاوشگر
چند سخنی عریان با فاروق( پاسدار) ، داود راوش و دیگر رهبران خاین و توطئه گر گروهک بدنام معامله گر و فلوته بازِ نجیب مانند ( گویا حزب مردم باطل گرایان تحت رهبری میبخشید دریوری راوش و کلینری کاوه کارمل)
حقایق تاریخی پیرامون , سیاست ماشین دولتی,داکترنجیب الله که بر پایه نگرش های قومی ,قبیلوی ,سمتی وزبانی استواربود,مشعراست ,که این نظام,لاجرم درگرمای این تضادها به آتش کشیده شد.البته آتشی که با دستان شخص رئیس جمهور,مشتعل شده بود.
وی پاک کاری قومی وزبانی را از شمالی آغازکردودرسراسر حوزه شمال کشور, تا تخار,فاریاب جوزجان مزار وبغلان وسمنگان ...پیاده نمود واین کشور,را به آتشکده مبدل کرد.من نه تنها اینکه هیچ گونه اعتقاد ووابستگی به گرایشات قومی نداشته بلکه از بنیاد آنرا محکوم و مردود دانسته وبیاد می آورم فریاد های مردی را که با سرایش شعارهای انترناسیولیستی,دهه ها, زیست سیاسی خویش را انکشاف داد وخود اسیرگرایشات قومی وقبیلوی شده وتحت همین لغزش ها وانحرافات بزرگ ,درین جامعه فاجعه آفرید.
داکترنجیب ,پاک کاری قومی خویش را بارنخست ازحوزه شمالی از کنارهمین قریه شما وازدرون خانه تان آغازنهاد.وی باراول ,جلال رزمنده ناجی خود ورژیم دموکراتیک ,درکودتای شهنواز تنی را که یکی از شجاع ترین ووطنپرست ترین فرزندحزب وحامی سرزمین خودبود ,در یک دسیسه طراحی شده ترورکرد واین برنامه را تا خلع محترمین عارف صخره,آصف نبرد,جنرال خلیل ,جنرال خان آقا وجنرال رزاق عریف ,قوماندان محبس پلچرخی ,وجنرال بابه جان ,یکی دیگر ازمدافع سرسخت نظام وسرکوبگر اصلی کودتای شهنواز تنی بکاربرد.
وی دربرابرتمامی کادرهای نظامی وملکی شمالی با نهایت تعصب وکینه برخورد نموده ,یا ایشان را کاملآ خلع قدرت نمودویا دروظایف نهایت پسیف توظیف داشت.داکتر نجیب در برابراقوام شجاع ووطنپرست شمالی ,برخورد نهایت تحقیرآمیز وخلاف عُرف وعنعنات ملی را ,انجام دادواز پذیرش تحایفی عنعنوی که ازسوی بزرگان شمالی,در جرگه( اقوام ومردمان شمالی )سال های 1370,تهیه شده بود,سبکسرانه,برخورد واز پذیرش آن اجتناب نمود که سطح تضاد ملی خود را آشکارا دربرابرمردمان غیورشمالی به نمایش کشید.
وی در اجلاس بزرگ قصر ستوروزارت خارجه افغانستان درپایان سال 1370,در برابر مردمان شمالی قد برافراشت وضمن صف آرائی در برابر برادران ازبیک وبرادران سیدکیان وتحقیر وتوهین این اقوام عزتمند, اعلان نمود که :"هرگاه به اقوام "منگل" و"زدران "رجوع نمایم ,آنگاه کلوخ به دیوارشمالی زنده نخواهدبود." که این تقابل داکتر نجیب ,داستانهای جنایت نظام خون آشام نادری وکشتار بیرحمانه مردمان شمالی وعملکرد های جنایت بار وسرکوبگرانه طالبان را علیه مردمان شمالی بدرستی بازگو مینماید.
داکتر نجیب جنگ تمام عیاررا علیه مردمان شمالی آغاز نهاده بود,واین درحالی بود که آتش جنگ در تمامی مناطق افغانستان زبانه میکشید ونبرد سراسری میان دولت ومجاهدین درجریان بود,اما اینکه بصورت اخص مردمان شمالی مورد تهدید قرارداده میشد وتحقیر وتوهین میشدند,جئزاینکه سطح تعصب ملی داکترنجیب را به نمایش کشد,هیچ مفهومی را افاده نمیتوانست.
یقین کامل دارم که هرگاه داکتر نجیب فرصت پیدا مینمود,خطرانتقام وتعصب ,درب هرشمالی وار,به شمول خانه خودت را دق الباب مینمود!
پس ,غلام فاروق جان گرامی !! اکنون که شما یک کمپاین بزرگی را بخاطرزیارت سازی داکتر نجیب در (فیس بوک )راه اندازی نمودید ,وبا آرایش انواع واقسام فوتوهای وی , خود را وقف ساختیند,آیا چیزی رابنام شرف ,وجدان غرور,وغیرت میشناسید؟؟
تخلص (پاسدار)میتواند معرف پاسداری سرزمین,اندیشه ,آرمان ومردمان یک بلاد باشد, البته همان اندیشه هایکه از سوی مرشد شما داکترنجیب درمعاملات سیاسی بیرحمانه پامال شد,پس شما چگونه برده واروغلام گونه ,همه چیز را به فراموشی سپردید ودرخط وزش باد وسمت وسیرنظام کرزی وحزب اسلامی که چند تن ازهواداران داکترنجیب رابه پاس معامله و همدستی درکودتای سقوط نظام درریاست امنیت دولتی تقرر,داشتند واکنون همزمان جاروبکاری کادرهای شمالی را درین ریاست ,آغازکردند,قرارگرفته ومدح وثنا وصفت داکترنجیب را بدون توجه به تاریخ تعصبات ,وموضع گیری قومی وانتقام جوی سمتی وی ,آغازنموده اید,آیا شما به پاس خون های شهید جلال رزمنده ,وسرکوب فرزندان شمالی وتحقیرمردمان آن دیار,"پاسدار" تخلص میکنید ویا بخاطر حفظ "طوق غلامی " این تخلص را برگزیده ایند؟ ویا اینکه شما استعداد وتوانائی آنرانداشته تا به پای خود راه رفته وهنوز درسایه تابوت مرده گان,میخواهیند زندگی نموده وازینطریق,خود را به جامعه معرفی دارید؟؟, اگر چنین است پس به این گفته مشهور"انشتین "که می فرماید :اگرمیخواهیدخوشبخت باشید,زندگی را به یک هدف گره بزنید,نه به آدم هاواشیاء!"
پس فاروق جان! توجه نموده وتلاش نماییند تا راه رفتن را به قدم های خود تمرین نمایند نه باپاهای دشمنان مردم تان .
از سوی دیگر,دروضع کنونی که تمامی جبهات شرق وغرب وشمال وجنوب جهان علیه نیروهای ترقیخواه کشوردرافغانستان به شمول تروریستان ومرتجع ترین نیروهای جهادی ,جبهه مشترک ساخته اند,یک جبهه دیگر نیز به این تشکل جهانی اضافه شد وآن عبارت ازهمبستگی بازماندگان وهواداران نجیب – امین -حزب اسلامی وطالبان ,تحت رهبری سازمان آی اس آی ,در افغانستان است .درهمین سالهای اخیرهمگان شاهد است که گروهک (وطن) که خود را وارث تاج وتخت نجیب الله معرفی میدارند, تمامی ضربات تبلیغاتی خویش را علیه همه نیروهای ملی ووطنپرست افغانستان براه انداخته ,ووابستگی آنها با این حلقات ارتجاعی ,نهایت روشن ومشهود است,آیا شما از دیدن این همه گرایشات بیخبر اید ؟ویا بادزد دهن جوال باز میداریند؟