Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 65930

ربانی از گلاويزی كرسی رياست جمهوری تا تابلوی دانشگاه

6 اكتبر 2012, 19:06, توسط حبیب قویاش

اكتبر 16:31, بوسيله‌ى حبیب قویاش
اکتر حبیب قویاش: 10سرطان 1391
اعلامیه شورای همبستگی روشنفکران افغانستانی در کشور بلغاریا در حمایت از اهداف جبهه ملی:
پیشگفتار: تاریخ کشور،کشور که تحت نام افغانستان را اندکی وکوتاه واجمالی مطالعه وبه بررسی قرار داده وکلیه حوادث ورویداد های تاریخی را چنانچه در شقیقه سفید تاریخ بایگانی یافته و بدون
کم وکاست به نسل کنونی ؛نسل که در گرداب وتحریف وتقلب تاریخی وهویتی در دو قرن آخیر؛ جان کنی میکند ،انعکاس وانتقال داده وپیشآمد حوادث تلخ ودرد ناکتر را هوشدار داده وبه واکنش ورزم وبزم عاقلانه را که مبتنی بر خواست ونیاز شرایط و تشخیص اهداف وآرمان انسانی ،آرمان وآرزو های که در اثر جنایت پیشه گان درونی وحامیان مناسبت دون ومنحط قبیله ها ؛سال ها است در میان کام وزبان به بیرحمانه ترین شکل کوبیده شده ودر نطفه خفه وخاموش شده است ؛مستلزم میداشته ویکرنگی وبا هم بودن وحرکت انسجام یافته را متن وبستر شعار قرار داده است.
ما ،اگر در بستر ودرزنای تاریخ دو قرن اخیر کشور "افغانستان " مکث وتآمل کوتاه نمایم ؛آنگاه دیده میشود که ؛دو قرن سکوت ؛دو قرن جهالت ؛دو قرن غارت ،دو قرن بیداد ،دو قرن واپسگرای از لحاظ تمدن وتنکنالوژی ،دو قرن تخریب تمدن باستانی که ،دستآورد رنج وتلاش ملیت های بومی اصیل ،دو قرن تهاجم وتجاوز قبیله هادر سرزمین ومحل مردمان بومی ،دوقرن ترور شخصیت های ملی ومردمی ومبارزین راه عدالت وبرابری از جمله ولی دروازی طاهر بدخشی ،بحرالدین باعث ،استاد بلال تالقانی ،میجید کلکانی ،قهرمان کشور احمد شاه ،جنرال داود تخاری ،استاد ربانی وووإاست.
در طول وعرض این تاریخ "دو قرن اخیر" کشور از مسیر رشد وتکامل وپیشرفت در همه ابعاد عمدآ باز وعقب نهگداشته شد .
نام جعلی وتقلبی وقلابی که هیچگونه پیوند به ریشه واصلیت از دیدگاه تاریخ وبافت ملیت های بومی واصیل که شامل اوزبیک ها ،تاجیک ها ،هزاره ها ،تورکمن ها ،نورستانی ها ،قزل باش ها وغیره نداشته ،به این سرزمین باستانی وتمدن زا تحمل شد.
در سایه شوم نام استعماری و انحصاری "افغانستان " باشند گان بومی این خطه تاریخی چی رنج وشکنجه ها نبود که ،تحمل نکرده باشند. در روال وگسترده این زمان ،تاجیک کاتب ،هزاره جوالی کش ،اوزبیک نفر خدمت ،تورکمن قالین باف ،نورستانی کافر وده ها توهین وتحقیر که ،زبان از گفتن وتکرار شرم میبایست کرد ،عارض روزگار شده واست إ
در دو قرن" سکوت وسیا هی وظلمت "،قبیله های دو سوی سلیمان کوهی بنابه دید وملحوظات دون بدوی ؛ کشور ومردم را به شرق وغرب جهت تاراج ودستبرد عرضه نموده ودر پیشاپیش نیروهای اشغالگر وبیگانه قرار گرفته وبه چور وچپاول مردمان غیر قبایل پرداخته وعلیه مقاومت گران ضد استعمار در جنب لشکر تجاوز شمشیر آختن ودر جهت نابودی فرهنگ وتمدن این خطه تاریخی بیشرمانه تاختند وپر روشن است که ،زوال فرهنگ وتمدن مساوی به زوال صاحبان تمدن وفرهنگ است که ؛این عمل وسیاست یکی از برنامه های استعمار وحامیان درونی قبیله ها بوده وهنوز که هنوز است این برنامه فرهنگ ستیزی وزبان ستیزی دارد قوام یافته وروز به روز ابعاد گوناگون را به خود مگیرد.
قبیله ها از درون کاخ ریاست جمهوری واز بیرون طالبان بگونه سیستماتیک وگسترده در جهت تطبیق برنامه فاشیستی سقاوی دومه تلاش ورزیده ودارند جنایت وخیانت های برزگ را در حق دیگران تدارک وعملی سازند ویکی از این جنایت تاریخی همانا ارقام جعلی وهوایی وبدون کوچکترین نورم علمی است که تازه از دانشنامه آریایی انتشار شده ونفوس افغان ها "پشتون" ها را بالا تر از 62 فیصد نشان داده است ؛عجباإإ
از سوی دیگر تا دیروز سیاست "من " و"ما" ناشی از آبجانی وعدم شناخت وتحلیل از تاریخ خونابه دو قرن سیاهی که در بالا اشاره یافت ، زمینه پیشرفت وتجاوز دشمن مشترک را هموار ساخته وتا سرحدی که بخش های حیاتی در کشور شامل نیروی نظامی ،اقتصادی وسیاسی در انحصار قبیله های مهاجر وتجاوزگر وخراب کار در آمده است.
بازی های سیاسی در گرداب عدم خودباوری و عدم اعتماد بین "من"و"ما" طی 15 سال اخیر
یکی از دردناکترین دوران تاریخ است که ،بین رهبران ملیت های محکوم کشور مستولی شده
پیامد آن عبارت از سقوط کابل به دست قبایل افغان وارتش پاکستان میباشد.
جنایت قبایل ها "طالبان" در کشور غیر قابل شمار اند واین جا ،ما،نمیخواهیم پیرامون عملکرد این
وحشیان دوران ماقبل تاریخ اذهان خویش را جریحه دارنموده وتاریخ است که همه کارروایی ها را
در آرشیف مغز خویش حفظ وبایگانی مینماید ودرسی باشد در مسیر بعد تاریخ إ
واما ،امروز شرایط وجو سیاسی بعد وبحث دیگری را باخود گرفته است .امروزفاصله یی "من" و"ما"
در اثر بازپرسی وباز خوانی از تاریخ دوقرن "سکوت" در کشور در پرتو دانش وگذشت بگونه عیاری پیموده شده وعیاران خراسان چون مسلم خراسانی ،ناله را به فریاد تبدیل نموده وآهنگ مقا ومت و مبارزه رادر کوچه ها وپس کوچه ها طنین انداز نموده وبه نیروی انسجام یافته ،با درک رسالت تاریخی در جهت طرد دشمن وطن ومردم عذاب کشیده ورنجور در حرکت میباشند .تا باشد –چنین باداإ
وحدت وهم پارچگی ،اتحاد ویک رنگی ،حرکت وتلاش مردمان غیر قبایل که در اثر دستور شرایط
وتاریخ تحت رهبری وقیادات رهبران ملیت های دردمند ودر بند اسارت در چارچوب جبهه ملی ومردمی شکل گیری شده را ؛ما؛نیاز مبرم زمان پنداشته وامیدواریم که ،این ضرورت تاریخ درپرتو دانش وخودگذری به اهداف استراتیژی تبدیل شده ودر قالب این استراتیژی ؛نظام پارلمانی مرکزی ،تشریک همه اوقوام وملیت ها درساختار دولت ،توضیح ثروت به اساس معیار نفوس ولایت ها ،انتخاب والی ها از سوی مردم وتعین سرنوشت مردم برمبنای حقوق مساوی وشهروندی که حق مسلم هر تبعه کشور است ،تحقق ببخشد و، پروگرام واهداف جبهه ملی بازتاب دهنده همچو آرمان واهداف میباشد ،قابل تایید وما به عنوان کتله روشنفکران در جهت تحقق برنامه ملی ومردمی جبهه اماده گی نشان داده واز هیچگونه سعی وتلاش دوش به دوش سایر مقاومت گران دریغ نخواهیم نمود.
با احترام:
داکتر حبیب قویاش
repondre message
repondre message
دیدگاه و نظر

جستجو در کابل پرس