تجزیه افغانستان: از 2006 رای، 1139 رای مخالف و 867 رای موافق
11 اكتبر 2012, 09:09, توسط ارمان
پتنگ پتنگ يک واژه هندى است که اژدهار معنى مى دهد. در گذشته هاى دور سرزمين هندوايران وتوران يک قوم که برايش افغان و پتان گفته مى شد در پشته کوه سليمان درنزديک "بخش هزاره" پاکستان امروزى پناه دادندکه يک قانون به نام افغانيت داشتند که اين قانون درسالهاى شصت ميلادى و پس از تقلب پته خزانه به پشتونوالى تغير نام کرد.
اين قوم آواره زبان بومى خود را فراموش وزبان هند و ايرانى وتورانى را فرا گرفت. به گونه نمونه واژه هاى مغولى خان و جرگه را از توران گرفت , پيغور را از پيگار و پيغاره امروزى و نيم واژگان از زبان فارسى وبخشى از زبانهاى هندى واردو.
اين قبيله با اسلاف مشکوک خود که اکنون درسرزمين ايران وتوران فغان برپاکردند.آنها زمينهاى مردمان آريازمين و تورانزمين را مانند صيونيستها اشغال کردند. آنها دررفتاروکردارخود همانند صيونيستها تعرض آميز, تجاوزگر , تخريبگر مى باشد.
پتنگ گرانقدر
در باره تاريخ افغان اين کتابرا بخوانيد.
نويسنده:سید جمال‌الدّین اسدآبادی الافغانی http://www.archive.org/stream/...
تجزيه که شاخ و دم ندارد. همين اکنون اين کشور تجزيه است. 45 کشور سرباز روان کرد که دولت افغان بسازد
همه مردم غيرافغان و ياغير پشتون ازقديمى ترين مردمان اين سرزمين اند.
آيا آثار فرهنگى باقى ماننده درموزه کابل و به گونه نمونه تختهاى رستم در چهلستون کابل کمى دور ترازگذرگاه کابل و درسمنگان که درآن دخت توران با رستم پسر رودابه کابلى ازدواج کردداستانهاى از اين قبيله افغان است. آيا پيکره هاى آثارهاى تپه هاى کوشان مانند چهره افغان اند?.
غيرپشتونها مردمان اصلى واکثريت اين سرزمين بودند و هستند. باوجودکه ديکتاتورها وجنايتکاران قبيله افغان مردمان اوزبيک , تورکمن , تاجيک وبويژه مردم هزاره را باربارقتل عام کردند.
مردمان اوزبيک , تورکمن , تاجيک و هزاره, مردمان غيرپشتون اتحاد کنيد!
رهبران پسان اتحاد کردند و اما کردند بخاطرکه خواست همه مردم غيرپشتون است.
تا که افغان نشود از نام پس
سرزمين نرود به کام پيش
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است
پتنگ
پتنگ يک واژه هندى است که اژدهار معنى مى دهد. در گذشته هاى دور سرزمين هندوايران وتوران يک قوم که برايش افغان و پتان گفته مى شد در پشته کوه سليمان درنزديک "بخش هزاره" پاکستان امروزى پناه دادندکه يک قانون به نام افغانيت داشتند که اين قانون درسالهاى شصت ميلادى و پس از تقلب پته خزانه به پشتونوالى تغير نام کرد.
اين قوم آواره زبان بومى خود را فراموش وزبان هند و ايرانى وتورانى را فرا گرفت. به گونه نمونه واژه هاى مغولى خان و جرگه را از توران گرفت , پيغور را از پيگار و پيغاره امروزى و نيم واژگان از زبان فارسى وبخشى از زبانهاى هندى واردو.
اين قبيله با اسلاف مشکوک خود که اکنون درسرزمين ايران وتوران فغان برپاکردند.آنها زمينهاى مردمان آريازمين و تورانزمين را مانند صيونيستها اشغال کردند. آنها دررفتاروکردارخود همانند صيونيستها تعرض آميز, تجاوزگر , تخريبگر مى باشد.
پتنگ گرانقدر
در باره تاريخ افغان اين کتابرا بخوانيد.
نويسنده:سید جمال‌الدّین اسدآبادی الافغانی
http://www.archive.org/stream/...
تجزيه که شاخ و دم ندارد. همين اکنون اين کشور تجزيه است. 45 کشور سرباز روان کرد که دولت افغان بسازد
همه مردم غيرافغان و ياغير پشتون ازقديمى ترين مردمان اين سرزمين اند.
آيا آثار فرهنگى باقى ماننده درموزه کابل و به گونه نمونه تختهاى رستم در چهلستون کابل کمى دور ترازگذرگاه کابل و درسمنگان که درآن دخت توران با رستم پسر رودابه کابلى ازدواج کردداستانهاى از اين قبيله افغان است. آيا پيکره هاى آثارهاى تپه هاى کوشان مانند چهره افغان اند?.
غيرپشتونها مردمان اصلى واکثريت اين سرزمين بودند و هستند. باوجودکه ديکتاتورها وجنايتکاران قبيله افغان مردمان اوزبيک , تورکمن , تاجيک وبويژه مردم هزاره را باربارقتل عام کردند.
مردمان اوزبيک , تورکمن , تاجيک و هزاره, مردمان غيرپشتون اتحاد کنيد!
رهبران پسان اتحاد کردند و اما کردند بخاطرکه خواست همه مردم غيرپشتون است.
تا که افغان نشود از نام پس
سرزمين نرود به کام پيش
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است