Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 67465

حبیب الله کلکانی از شورش و پادشاهی تا اعدام توسط نیروی قبایلی پشتونستان

13 نوامبر 2012, 14:53, توسط ارمان

بسيارى از جملات که ما غيرپشتونها (غيرافغانها)از آن بکارمى بريم از همين داستانهاى بزرگان هندوايرانى گرفته شده اند.
(ايران واژه فارسى نو يا درى براى آريانا است) ‏بدخشان‎, بغلان, بامیان, جوزجان, لغمان, پروان, اروزگان, پغمان , تالقان, شبرغان وصدها شهرکها و دهکده ها در روستاهاى کشور خورشيد و سيب با پسوند مکانى "ان" پايان مى شود.
اگرمردمان شريف پشتون مردمان اصلى اين سرزمين مى بودند و نه تجاوزگران پشتون ويا افغان وناقلين شان پس چرا باوجودهمين تغيرنامهاى توران وآراينزاد درسالهاى منگلى هنوز اين جاها يعنى گاه ها به همان نامهاى پارسى ويا تورانى آمده اند.?

و امروز آنها به متلهاى مردمى ورد زبانهاست از پنج تانترا و يا پنج تنتره که به کليه ودمنه مشهورشد و در سرزمين مولوى و سينا و فردوسى به پنج کتاب به گونه نمونه "دست اش به انگورنرسيد گفت ترش است" اين جمله در پنج تنتره بود که از سانسکريت به فارسى ميانه وازآنجا به عربى به کشورهاى عربى برده شد وازآنجا درحدود قرن دوازده به اروپا ازطرق جبل طارق و اسپانیا. رودکى آن را به شعر ساخت
امروزکليله ودمنه درجمله اثر ادبيات جهانى به شمارمى رودکه ڪنده در هند وريشه درايران دارد. اين اولين اثرجهانى شد
دومين اثرهندوايرانى هزارداستان است که به عرب برده شد. وازآنجاتغيرنام کرد وهزارافسان به داستانهاى هزاريک شب تبديل شد واز بغداد به همين نام ازطريق اسپانیا به اروپا رفت و دراينجا مانند کليله ودمنه داستان عربى شد. اگرنامهاى شخصيتها (امروز ديگر در ادبيات شخصيت داستانى گفته نمى شود بلکه فيگور ويا تنديس داستان ) يکهزارويکشب رابشنويم متوجه مى شويم که نامهاهند وايرانى است ونه عرب: شهریار (پادشاه) و شهرزاد ( عربى پور و پوترى و پوترا و زنو , زوى و زاد ندارد. اين واژه ها واژه هاى هندوايرانى مى باشندکه در زبان اردو باعربى و هندى و پارسى قاتى شد ابن و بنت که پ هندوايرانى وتورانى ب شد
يعنى ازپدر باباشد و پوترى بهتى و پوترا بهتاشد.
سومين اثر سندباد است که از طريق ايران زمين (منظور پشته ايران با کشورهاى ساخته گى تاجيکستان و افغانستان و ديگرکشورهاى ايرانى وتورانى)
به عرب برده شد وازآنجا به اروپاو درآنجا به داستان سندباد-دريانورد مشهور شد. سند همان رود بزرگ در سانسکريت اقيانوس सिन्धु است که در فارسى دريا معنى دارد. اين واژه درڀشتو هم رودخانه و يا دريا معنى دارد.
و واژه دريا واژه مشترک هندوايرانى است که در سانسکريت "انديرا" (پروردگاردريا) گفته مى شود- واژه سانسکريت पवन (باد) مى باشد که درهمه زبانهاى هندو ايرانى آمده که درکردى با گفته مى شود. درعربى به باد رياح و هوا گفته مى شود. درفارسى به باد پگاهى شمال هم گفته مى شود باد معنى هاى ديگردارد مانند باد چرخ دوچرخه و يا خودرو (موتر و بايسکل واژه هاى انگليسى! دانشمندان پشتون بشرميد, ومافارسى زبانان ويا درى زبانان دوچند بشرميم)
ناگفته نبايد گذاشت که سند به لاتينى اندوز(هندوز) و ياهندوکوز مى باشد.
که يکى ازسرچشمه درياى سند کوه ونى درکوه پاراميزاد کوه بابا)درسلسه کوهاى هند (هندوکش يا کوکاز ياقفقاز هندوکوز ) قرار دارد.
اين بزرگکوه که به سانسکريت قوى ييکرهند (Massiv of Hindu )معنى دارد هويت فرهنگى زبانى و موسقيى و هنرى هندو ايرانى و تورانى سرزمين هندوکش و دورادوراش را برجسته تصويرمى کند. سانسکريت و ريگويدا وسرودهاى گاتها مادران زبانهاى هندوايرانى وتوريانيان مى باشد.
سرودخوانى , بازى (پاى کوبى ويا رقص) ونواختن کمانچه, نى, سرود يکتار و دوتار سه تار و سيتار شاهناى (نى شاه)چنگ وطبل و دهل دوسره )رباب وديگرسازهاى آلات موسقي در هندوايران وتوران زمين مشترک اند که در همه جاى اين سه فلات همنواى دارند وهويت فرهنگى مشترک را دارند.دمبوره ميتواند يکتارويا دوتار باشددرفلات بزرگ وجوددارد. اين بازى ها هنراند و نه بازى دادن يعنى نيرگ وفريب که "ادب" حاکمان پشتون اند
کدام است آلات موسيقي افغانى يا پشتون?
کدام است آلات موسيقي تاجيک?
کدام است آلات موسيقي هند وايران وتوران?
کدام است آلات موسيقي آلمانى و يا آمريکايى انگليسى ويا روسى واتاليا?
به همه شان آلات موسيقى اروپايى گفته مى شود!نواختن بر آلات موسيقى مشترک ولى خواندن بازبانهاى گوناگون. همان قسمى که هرمونيه از فرانسه به هند وسپس به کشوردولت نامنهادافغان ستان آمد گيتار از "تار زمين"به ارو پا آمد. तार هندى باستان (تار) و يا تال ويا تل واژه هاى هندوايرانى وتورانى است.
حاکمان پشتون هرچه کردند اين هويت فرهنگى را نتوانستند کوچک ومحدود به قبيله کنند
چارمين اثر هندوايرانى که تهداب دانش حساب و هندسه را مانند بازهمان عداد و هندسه هندي بود که در زمان ساختن تنديس هاى بودا از هند به باميان و ديگرنکات هندوکش رفت. بودا درهند تولد شده وتفکرش به سوى شرق وغرب هند رفت. بدون اين اعداد سيستم د سيمال ممکن نبودبا يک نکته يک ده شدومليون ده مليون شد و فيل قيل شد
دانشمندى در سرزمين خورشيد بود که نام نامى اش در خوارزم "الخوارزمى" بودوالجبر راماند بدون او تيوريهاى پيرامون انقلابهاى صعنتى فن آورى وکمپوترى امکان پذيرنمى بود. اين اثر هم ازهمين حوزه فرهنگى به بغداد برده شد که درقرون ميانه ميلادى به اسپانيهوسپس به اروپا رفت.

جستجو در کابل پرس