بیدل شناسی یا بیدل جدایی، سخنی چند با جناب اسدالله حبیب
8 جون 2010, 02:47, توسط بدر
به برادر ایرانی و تمام برادران یکه در بیدل شناسی علاقه دارندعرض است:
جناب عمر صدیق به یک نکته اشاره کرده اند که سبک بیدل (رح) سبک هندی نه بلکه یک پیک کوچک از جهان تصوف است حال برای شناخت بیدل (رح) باید صوفی بود تا او را شناخت عروج و نزول را دانست فنا و بقا را فهمید وحدت الوجود و وحدت الشهود رادرک کرد تصوف عالمی جدا از عالم است که صاحب نظران در آن زندگی میکنند.
اما در باره برادر ایرانی :
قابل بار امانت ها مگو آســـان شدیم
سرکشی ها خاک شد، تاصورت انسان شدیم
در ایران همین اکنون تصوف نظری موجود است ولی تصوف حقیقی بدلیل نبودن مرشدین کامل و یا نبودن اعتقاد تصوف عرفانی وجود ندارد از کجا بیدل (رح) را بشناسند . بیدل از جمله اولیاء کرام است و اشعار او از مقامات و مشهودات اوست و تعریف و توصیف او نشان دهنده عقیده پاک اسلامی است . و فکر نمیکنم که فقط امامزادگان اولیا است چون قرآن کریم حکایت کافر بودن پیامبرزادگان را کرده است .
ولایت و دوستی خداوند تبارک و تعالی ارثی نیست بلکه کسبی است باید مثل موسی (ع) که از خضر علیه السلام کسب کرد کسب گردد .
ضرورتی نیست که ما از نویسندگان ایرانی تقلید کنیم چون آنچه را زبان گفتاری ما تشکیل میدهد شامل زبان نوشتاری ایران است. ما حروف را میشناسیم و آنها تابحال الف را واو تلفظ میکنند.
به برادر ایرانی و تمام برادران یکه در بیدل شناسی علاقه دارندعرض است:
جناب عمر صدیق به یک نکته اشاره کرده اند که سبک بیدل (رح) سبک هندی نه بلکه یک پیک کوچک از جهان تصوف است حال برای شناخت بیدل (رح) باید صوفی بود تا او را شناخت عروج و نزول را دانست فنا و بقا را فهمید وحدت الوجود و وحدت الشهود رادرک کرد تصوف عالمی جدا از عالم است که صاحب نظران در آن زندگی میکنند.
اما در باره برادر ایرانی :
قابل بار امانت ها مگو آســـان شدیم
سرکشی ها خاک شد، تاصورت انسان شدیم
در ایران همین اکنون تصوف نظری موجود است ولی تصوف حقیقی بدلیل نبودن مرشدین کامل و یا نبودن اعتقاد تصوف عرفانی وجود ندارد از کجا بیدل (رح) را بشناسند . بیدل از جمله اولیاء کرام است و اشعار او از مقامات و مشهودات اوست و تعریف و توصیف او نشان دهنده عقیده پاک اسلامی است . و فکر نمیکنم که فقط امامزادگان اولیا است چون قرآن کریم حکایت کافر بودن پیامبرزادگان را کرده است .
ولایت و دوستی خداوند تبارک و تعالی ارثی نیست بلکه کسبی است باید مثل موسی (ع) که از خضر علیه السلام کسب کرد کسب گردد .
ضرورتی نیست که ما از نویسندگان ایرانی تقلید کنیم چون آنچه را زبان گفتاری ما تشکیل میدهد شامل زبان نوشتاری ایران است. ما حروف را میشناسیم و آنها تابحال الف را واو تلفظ میکنند.