Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 67920

عاشورا درس عبرت، ایثارگری و مقاومت و... در...

25 نوامبر 2012, 11:21, توسط یک انسان

در ادبیات و فرهنگ ملل کثیری ، از روبا منحیث یک موجود محیل حقه باز و فریبکار و دغل یاد نموده و حکایات مختلفی از این حیوانات به شکل سمبولیک و اموزشی وجود دارد. در یکی از این حکایات امده است که روزی روباهی مصرف بافتن دروغ و فریقتن گروهی بود و داستان های مجعولی را بیان مینمود. از وی پرسیدند که روبا شاهدت کجاست؟ روباه پاسخ داد که : دم من .از همین سبب همین قول مشهور است که میگوید که شاهد روباه ، دم روباست. معنی اش این است که حکایت دروغین و جعلی است.
نوشته بالایی محمد حسان هم مجموعه ای از دروغها، گزافه گویی ها و عوام فریبی های بیشرمانه ای است در طول سالیان متمادی بیان شده و در هر نسلی بیان کننده کشفیاتی جدیدی نموده و بر انها افزوده است. این مطالبی که حسان بیان نموده مخصوص افرادی مثل خودش و یا کودکانی با اذهان پاک و معصوم که اذهان شان با این مطالب بیمار میگردد و یا زنان و مردان دهاتی و خوشباور و ساده دلی که با دهان باز به حکایات محیرالعقول روباهی مثل محمد حسان و اخند هایی دله و فریبکار گوش فرا داده و هر مزخرفی را که اینها بیان نمایند با جان و دل شنیده و بر ان ذره یی شک ننمایند. اما خرد انسان کنجکاو و متفکر و ذره اندیش قرن بیستم و بیست ویکم و افراد تحصیل کرده و کنجکاو و شکاک به سرعت به نادرست بودن این همه گفته ها پی برده و نقاب را از روی دروغگویانی مثل محمد حسان بر میدارد.
قبل از اینکه من بخش هایی از نوشته این روباه فریبکار را که شاهدی به جز دم خود ندارد مورد موشگافی قرار بدهم یک حکایتی را بطور ساختگی و به قسم مثال برایتان شرح میدارم.شما نیز این موضوع را به قسم مثال در نظر گرفته و به خوانش و کاوش نوشته حسان دقت نمائید.
خوب اگر شما بطور مثال در یک کتابی میخوانید که امیرالمونین یزید ابن معاویه رضی الله تعالی عنه از جمله یکی از خلفای نامدار جهان اسلام بود. روز که حضرت معاویه رحلت نموده و نزد رسول الله به جنت پیوست، امیر المومنین یزید ابن معاویه علیه السلام به خلافت از جانب مردم برگزیده شده و همه ای مسلمین به یک کلام بر وی بیعت نمودند به استثنای حسین که خود خواهان خلافت بود بدین ترتیب این شخص منافق مسلمین و جهان اسلام را به بی اتفاقی تشویق نموده و از جانب یهودان فراری مدینه مورد حمایت قرار گرفت. امیر المومنین یزید علیه السلام انسان عادل، خادم دین محمد رسول الله و خدمتگار بزرگ دین اسلام بود و در عصر او جهان اسلام به اوج ترقی رسید. حضرت معاویه و حضرت یزید رحمته الله علیهما نمرده اند. حضرت یزید زنده است و روزی با حضرت عیسی در نزدیکی روز قیامت بر خواهد گشت و حاکم مکه و جهان مسلمین خواهد گشت. این امیر دارای معجزاتی فراوانی بوده و اگر دست بر مریضی میکشید ، مریض دفعتا شفا یاب میشد. از کرامات این امیر انست که روزی که این امیر به خلافت رسید قصر امپراطور روم شکست پیدا کد. نفس خاقان چین از طریق مقعدش بیرون شد. و سردار قوم ژرمن مسلمان شد، و اتش از قبر فراعنه برامد. این روز مصادف است با تولد حضرت اسحق علیه سلام، مصادف است با روزی که مهاراجا شنکر سنک که با خانواده اش مسلمان شده و مجاور کعبه گردید. مصادف باروزی است که حضرت داود در جنگ بر علیه جالوت پیروز شد. مصادف با روزی است که تولد چهلمین جد کریستوف کولمب که قاره امریکا را کشف نمو. مصادف است با روزی که بارانی از سنگ های اسمانی بر فرق قوم یاجوج و ماجوج ریخته شد. این روز مصادف است با روزی که پدر نوح با مادر نوح خانه داری نمود که از ان حضرت نوح بدنیا امد.
همچنان در روزی که حضرت امیرالمومنین یزد رحلت نمودند صد هزار ملک رحمت در رکاب ملک الموت به نزد حضرت امیر یزید شتافتند. همه ای ملائکه میگریستند و انقدر این ملائیک دهن دروازه دارلخلافه انتظار کشیدند تا حضرت امیر از نماز فارغ شد. هیچکسی را یارای رفتن نزد خلیفه نبدو. دست حضرت عزرانیل میلرزید و جامی از طلا و الماس بدست داشت و از حضرت یزد اجازه خواست تا به امر الله جان یا روح مبارک خودش را در این جام قرار داده و نزد حضرت رسول و به طرف راست ان حضرت در بهشت بنشینند. و همان شب صد هزار عالم دین یکجا خواب دیدند که حضرت محمد در بهشت به روی حضرت یزید بوسه زده و میگویند که ای فرزند عزیز من ای ابن معاویه یار و صحابه گرامی من! تو انقدر انسان عادل و بزرگی هستی که حتی نواسه مرا که از دین من بر گشته بود به جهنم فرستادی. تو سبب رونق و جلایش دین من شدی. کار تو انسانیت را زنده و دین مرا جاویدان ساخت. اگر تو نمیبودی ، نوه نا خلف من با خود خواهی همه داشته ها و باور های دین مرا تباه و بر باد مینمود.
البته روز رحلت حضرت یزید علیه السلام مصادف است با روزی که جبرئیل امین وحی سوره فاتحه را بر حضرت محمد اورده بود. روزی است که دروازه بهشت برای همیشه در این روز باز خواهد بود. روزی است که طوفان نیل قبر همه فرعونیان را در خود غرق نمود. روزی است که کارل مارکس مقدمه خودش را بر کتاب کاپیتال نوشت، این روز روزی است که گالیله به کشف کروی بودن زمین نائیل امد. این روز روزی است که کلوپاترای مصری عاشق سزاررومی شد، این روز روزی است که حضرت ادم با حضرت بی بی حوا بعد از یک قهر چند ساله اشتی نمود. این روز مصادف با روزی است که حضرت یعقوب با الله ( یهوه) کشتی گرفت و بر وی غالب شد. این روز روزی است که حضرت داود موفق به ساختن زره اهنی شد. این روز روزی است که الله ج نطفه حضرت عیسی را بدست روح القدس سپرد تا برده و از طریق گوش یا بینی به رحم بی بی مریم تخلیه کند.در این روح سد سلطان سکندر که در مقابل قوم یاجوج و ماجوج کشیده شده بود درز عمیقی برداشت که بعدا سبب شکستن این بند شد. در این روز حضرت خضر علیه السلام به دیدار حضرت موسی رفت و در انجا مادر خودش را در اغوش موسی دید و فهمید که پدر اصلی اش حضرت موسی است وصد ها هزار واقعه بزرگ در جهان اسلام و کفر که همه نشانه بر حق بودن خلافت امیر المومنین حضرت یزید ابن معاویه علیه السلام است که تا روز قیامت صد هزار میلیون ملک بر وی رحمت گفته و او را گرامی میدارند. ذکر یادش بخیر.
خوب هموطن گرامی و خواننده عزیز ! خوب فکر کن از این مثال خوت چه نیجه گرفتی ؟ کدام یک از این تعارف درست و کدامش نادرست بود؟ ایا خودت کدام یکی از اینها را باور داری؟ اگر داری چرا؟ و اگر نداری چرا؟ ایا از من در مورد اثبات این ادعا ها سند و شواهد خواستی؟ خوب حالا خودت فکر کن و از عقلت کار بگیر. قلم کاغذ را درست گرفته و یک محاسبه کن. از گویند این ادعا ها ریفرنس و منابع و ماخذ بخواه. تابکی اینقدر من و تو با معذرت کودن باشیم که هر ادعای هر شخصی را با دل و جان پیذرفته و جان و مال خود را فدای دروغهای دیگران کنیم؟ تا بکی بخاطر یک عرب دیوانه خود مان را زده و زخمی نموده و خود را مسخره بسازیم؟
کی باید بیدار شویم و کدام زمان از عقل خود کار بگیریم؟
محمد حسان ادعا دارد که این یک حماسه بود و یا صد مزخرفات دیگر. ایا مظاهرا چیانی که با بدست گرفتن یک شعار خواهان ازادی بیشتر و مراعات حقوق انسانی شان در سوریه میشوند و به رگبار مسلسل های اسد خائین کشته میشوند حماسه نمی افرینند؟ یا انهایی که دیکتاتور های عربی را به فرار مجبور نمودند، حماسه نیافریدند؟ یا صد ها هموطن بیگناه ما که قربانی جنگهای روسها و تنظیمی و طالبی و امریکایی گشتند ، جانشان از حسین کم ارزشتر است؟
ای هموطن اگر شیعه هستی یا سنی گوشهایت را باز کن و بخوان و مطالعه کن و کنجکتو باش. به دروغ ملا و اخند و روضه خوان فریب نخور.این را بدان که محمد پیامبری نبود. اصلا پیامبری وجود ندارد.قران کتابی است تراوش شده اذهان محمد و یارانش و پر از غلطی و خطا های انسانی که با اندکی دقت درمیابی که چقدر نظریات و دانش قرانی کهنه بوده و مربوط به همان جامعه شبانی عصر محمد و یا جوامع عقب مانده امروزی که سطح دانش و درک شان در همان سطح میباشد.نه حسین ارزش دارد و نه علی و نه حسن. نه این جنگ کدام فلسفه دارد و نه گریه کردن و بر سر زدن بخاطر حسین کدام ثواب دارد. این کار های خجالت اور است از اجرای ان اجتناب نموده و فرزند عصر خودت باش. در نوشته بعدی مطالب دیگری خدمت تان اضافه خواهم نمود.

جستجو در کابل پرس