افرین کرزی صاحب افرین و صد افرین بر شما. در غیاب شما ما هرگز قادر نبوریم مقام اول را بدست بیاوریم.شکر از برکت شماست که ما بالاخره در یک بخشی قهرمان شدیم.در این قهرمانی تان فرد فرد هموطنان شریک بوده و افتخاراتش را بین همه اقشار و گروهها تقسیم میکنیم.البته زیر رهبری خردمندانه شما. شما مستحق بهترین جایزه جهانی میباشید.
من راستی در همین رابطه یک قصه یادم امد. یک روز هنگام صرف غذای ظهر همراه همکاران خود دور یک میز نشسته بودیم و هرکس از هر چیز سخن میگفت. یکی از همکارانم که شخص میانه سالی بود ، عینک های خیلی دبلی داشت که ما به اصطلاح مزاح انرا کون گیلاس میگوئیم. به واقعیت خیلی دبل بودند. و جالب انکه مرکز شیشه های عینک در مقایسه با اطراف ان خیلی نازک بودند که شکل مقعر جالبی داشتند. چشمان این همکار ما از پشت عینک کوچکتر و گردتر از حالت واقعی ان معلوم میشد. خلاصه اینکه یک همکار ما که ادم شوخ و مزاقی بود عینک را از همکار عینکی ما تقاضا نموده و خودش انرا پوشید. خیلی کوشش نمود که اخبار را بخواند و چپ و راست و بالا و پاهین نگاه کرد و با مزاح گفت که به واقعیت دیدن از پشت شیشه های اینچنین دبل برای من کار ناممکن است. برای انکه بتوانیم از پشت این شیشه های دبل جسمی را ببینیم باید چشمان خیلی خیلی قوی داشته باشیم.البته منظورش را از قوی همه فهمیدندکه چیست و همه خندیدند.
من عین گپ را برای کرزی صاحب میگویم. برای رساندن افغانستان تا این سرحد به راستی به یک شخص لایق و زحمتکش و صادق و نمونه مثال مثل کرزی صاحب ضرورت داریم. ورنه این کار از دست هرکس پوره نیست.
افرین کرزی صاحب افرین و صد افرین بر شما. در غیاب شما ما هرگز قادر نبوریم مقام اول را بدست بیاوریم.شکر از برکت شماست که ما بالاخره در یک بخشی قهرمان شدیم.در این قهرمانی تان فرد فرد هموطنان شریک بوده و افتخاراتش را بین همه اقشار و گروهها تقسیم میکنیم.البته زیر رهبری خردمندانه شما. شما مستحق بهترین جایزه جهانی میباشید.
من راستی در همین رابطه یک قصه یادم امد. یک روز هنگام صرف غذای ظهر همراه همکاران خود دور یک میز نشسته بودیم و هرکس از هر چیز سخن میگفت. یکی از همکارانم که شخص میانه سالی بود ، عینک های خیلی دبلی داشت که ما به اصطلاح مزاح انرا کون گیلاس میگوئیم. به واقعیت خیلی دبل بودند. و جالب انکه مرکز شیشه های عینک در مقایسه با اطراف ان خیلی نازک بودند که شکل مقعر جالبی داشتند. چشمان این همکار ما از پشت عینک کوچکتر و گردتر از حالت واقعی ان معلوم میشد. خلاصه اینکه یک همکار ما که ادم شوخ و مزاقی بود عینک را از همکار عینکی ما تقاضا نموده و خودش انرا پوشید. خیلی کوشش نمود که اخبار را بخواند و چپ و راست و بالا و پاهین نگاه کرد و با مزاح گفت که به واقعیت دیدن از پشت شیشه های اینچنین دبل برای من کار ناممکن است. برای انکه بتوانیم از پشت این شیشه های دبل جسمی را ببینیم باید چشمان خیلی خیلی قوی داشته باشیم.البته منظورش را از قوی همه فهمیدندکه چیست و همه خندیدند.
من عین گپ را برای کرزی صاحب میگویم. برای رساندن افغانستان تا این سرحد به راستی به یک شخص لایق و زحمتکش و صادق و نمونه مثال مثل کرزی صاحب ضرورت داریم. ورنه این کار از دست هرکس پوره نیست.