و قطعا شما را پس از ايشان در آن سرزمين سكونتخواهيم داد اين براى كسى است كه از ايستادن [در محشر به هنگام حساب] در پيشگاه من بترسد و از تهديدم بيم داشته باشد (۱۴)
و [پيامبران از خدا] گشايش خواستند و [سرانجام] هر زورگوى لجوجى نوميد شد (۱۵)
[آن كس كه] دوزخ پيش روى اوست و به او آبى چركين نوشانده مىشود (۱۶)
آن را جرعه جرعه مىنوشد و نمىتواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سويش مىآيد ولى نمىميرد و عذابى سنگين به دنبال دارد (۱۷)
مثل كسانى كه به پروردگار خود كافر شدند كردارهايشان به خاكسترى مىماند كه بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد از آنچه به دست آوردهاند هيچ [بهرهاى] نمىتوانند برد اين است همان گمراهى دور و دراز (۱۸)
آيا در نيافتهاى كه خدا آسمانها و زمين را به حق آفريده اگر بخواهد شما را مىبرد و خلق تازهاى مىآورد (۱۹)
و اين [كار] بر خدا دشوار نيست (۲۰)
و همگى در برابر خدا ظاهر مىشوند پس ناتوانان به گردنكشان مىگويند ما پيروان شما بوديم آيا چيزى از عذاب خدا را از ما دور مىكنيد مىگويند اگر خدا ما را هدايت كرده بود قطعا شما را هدايت مىكرديم چه بىتابى كنيم چه صبر نماييم براى ما يكسان است ما را راه گريزى نيست (۲۱)
و چون كار از كار گذشت [و داورى صورت گرفت] شيطان مىگويد در حقيقتخدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود جز اينكه شما را دعوت كردم و اجابتم نموديد پس مرا ملامت نكنيد و خود را ملامت كنيد من فريادرس شما نيستم و شما هم فريادرس من نيستيد من به آنچه پيش از اين مرا [در كار خدا] شريك مىدانستيد كافرم آرى ستمكاران عذابى پردرد خواهند داشت (۲۲)
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند به بهشتهايى درآورده مىشوند كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است كه به اذن پروردگارشان در آنجا جاودانه به سر مىبرند و درودشان در آنجا سلام است (۲۳)
و قطعا شما را پس از ايشان در آن سرزمين سكونتخواهيم داد اين براى كسى است كه از ايستادن [در محشر به هنگام حساب] در پيشگاه من بترسد و از تهديدم بيم داشته باشد (۱۴)
و [پيامبران از خدا] گشايش خواستند و [سرانجام] هر زورگوى لجوجى نوميد شد (۱۵)
[آن كس كه] دوزخ پيش روى اوست و به او آبى چركين نوشانده مىشود (۱۶)
آن را جرعه جرعه مىنوشد و نمىتواند آن را فرو برد و مرگ از هر جانبى به سويش مىآيد ولى نمىميرد و عذابى سنگين به دنبال دارد (۱۷)
مثل كسانى كه به پروردگار خود كافر شدند كردارهايشان به خاكسترى مىماند كه بادى تند در روزى طوفانى بر آن بوزد از آنچه به دست آوردهاند هيچ [بهرهاى] نمىتوانند برد اين است همان گمراهى دور و دراز (۱۸)
آيا در نيافتهاى كه خدا آسمانها و زمين را به حق آفريده اگر بخواهد شما را مىبرد و خلق تازهاى مىآورد (۱۹)
و اين [كار] بر خدا دشوار نيست (۲۰)
و همگى در برابر خدا ظاهر مىشوند پس ناتوانان به گردنكشان مىگويند ما پيروان شما بوديم آيا چيزى از عذاب خدا را از ما دور مىكنيد مىگويند اگر خدا ما را هدايت كرده بود قطعا شما را هدايت مىكرديم چه بىتابى كنيم چه صبر نماييم براى ما يكسان است ما را راه گريزى نيست (۲۱)
و چون كار از كار گذشت [و داورى صورت گرفت] شيطان مىگويد در حقيقتخدا به شما وعده داد وعده راست و من به شما وعده دادم و با شما خلاف كردم و مرا بر شما هيچ تسلطى نبود جز اينكه شما را دعوت كردم و اجابتم نموديد پس مرا ملامت نكنيد و خود را ملامت كنيد من فريادرس شما نيستم و شما هم فريادرس من نيستيد من به آنچه پيش از اين مرا [در كار خدا] شريك مىدانستيد كافرم آرى ستمكاران عذابى پردرد خواهند داشت (۲۲)
و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند به بهشتهايى درآورده مىشوند كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است كه به اذن پروردگارشان در آنجا جاودانه به سر مىبرند و درودشان در آنجا سلام است (۲۳)