Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 76387

چهره محمد گل مهمند یکی از پدران نازیسم افغانی!

17 سپتامبر 2013, 10:27, توسط ارمان

بخشهاى از نامه بزرگوار احمد عیار به والى بلخ
از تارنماى جاويدان, يكشنبه 23 مهر 1391 ساعت 23:30

جناب والی صاحب بلخ! ایا محمد گل مهمند را میشناسید که جادهء را در مزار به نام او مسمی کردید؟

(...)
محمد گل مهند فرزند برگد خورشید خان متعلق به قبیله شنوار و همکار بسیار نزدیک نادر غدار بوده و یکی از بدنام ترین چهره های اشاعه دهندهء تبعیض نژادی وستم ملی در تاریخ کشور ماست.

با به قدرت رسیدن نادر وبرادر مستبد او هاشم خان صدراعظم، محمد گل مهمند بتأریخ ١۴ اکتوبر ١٩٢٩میلادی وهمچنان در اگست ١٩٣. بر مردمان شمالی که پس از سرکوب وشکست حبیب الله خان کلکانی تسلیم شده بودند با قوای منظم ومجهز نظامی لشکر کشی وحمله کرد، قتل عام را توسط لشکریان جنوبی اعم از جاجی، منگل، جدران، وزیری و احمدزایی بی رحمانه براه انداخت. او در این یورش بر مردمان بی گناه شمالی تحت شعا ر " سرش چت ومالش تاراج" دست به کشتار مردان پیر، جوان، زنان، کودکان وغارت مال ودارایی مردم زدند این جلادان خلاف موازین و ارزش های انسانی و غیرت وناموس مرتکب جنایات نابخشودنی شدند.

(...)

مورخ شهیر کشور (مرحوم میرغلام محمد غبار )چنین مینگارد :" شاه محمود بردارنادرغدار تمام فعالیت های تخریبی خویش را در شمال کشور بدست قوای وحشی پشتوزبانان ولایت پکیتا بنام ( افغان وغیر افغان) انجام داد واین خطرناکترین هسته نفاق وتجزیه ملت بودکه در صفحات شمال کشور بدست او کاشته شد وبعد ها بدست محمد گل مهمند آبیاری گردید.، شمال وجنوب کشور را به جان هم افگند، چنانچه از کشتار ها وقتل عامهای بی رحمانه ی ناشی از قصاوت وتعصب شدید محمد گل مهمند حتی جرید رسمی دولتی مانند روزنامه اصلاح که در حمایت از دولت مستبد نادرخانی نشرات وفعالیت داشتند نیزپرده پوشی نتوانسته وبا وجود سانسور جراید از جانب مقامات دولتی، روزنامه اصلاح در شماره ١. جدی ١٣.٨ وشماره ١١جدی وشماره ٢٩حوت ١٣.٨ با رعایت جانب احتیاط و محافظه کاری مینویسد: "١٩٢ نفر شمالی وار محبوس وهفتاد نفر کوهستانی اسیر وسر هفت نفر کوهستانی بکابل آورده شد ٣.. نفر اسیر وعده ای مقتول وعده یی فرار، ۵. نفر دریک روز اعدام گردیدند."

و یا در جای دیگر مینگارد:

محمد گل مهمند مناسب ترین موجودی برای بیشبرد وبرآورده ساختن اهداف استعمار انگلیس در کشور ما بود وی با 25 هزار نفر لشکر جیره خور انگلیس متشکل از اقوام وقبایل جاجی، منگل، وزیری، احمدزایی، کروخیل و طوطی خیل بحیث رییس تنظیمه در شمال گماشته شد و محشری از بیدادگیری، قتل عام، چور وچپاول، غارت وحشیانه رابراه انداخت.

غبار می نگارد: "محمد گل مومند درین ولایت قیافه فاتح بخود گرفته ودرکمال تکبر وبی گانگی با مردم پیش آمد دشمنانه ووحشیانه استبداد بنمود، او قوای نظامی و حشیری را در تاراج خانه ها، انهدام دیوارها باغها ومحراق قلعه ها به سرزدن، شکنجه، اهانت و لت وکوب مردم فرمان داد. "

(...)
کسیکه هزار ها جریب زمین آبی و للمی حاصل خیز شخصی مردمان شمال، شمال شرق وغرب کشور را با جبر واکراه از مالکان اصلی آن غصب وبرای ناقلان قبایل پشتون اعطاء کردکه تا هنوز هم این ناقلین بیگانه خود را صاحب ان زمین ها قلمداد میکنند در حالیکه مالکین اصلی انرا روانه زندانها نمود وتعدادی را بطورمخفی وعلنی بکام مرگ فرستاد وجمعی را به ولایت کابل وسایر ولایات تبعیدکرد و به سرنوشت آوارگان فلسطین بدست صهیونیست های یهودی دچار نمود وخانه ها وزمین های شان را به پشتون های ناقل بخشید که این سیاست صیهونستی محمد گل مهمند روی فاشیسم هتلری را سفید کرد.

جناب والی صاحب! دفاع از هویت خود، دفاع از تاریخ خود، دفاع از زبان خود، دفاع از سرزمین خود، دفاع از عنعنه و فرهنگ خود، دفاع از افتخارات خود، دفاع از قهرمانان و شخصیتهای افتخارآفرین خوددر هیچ قانون دنیا ننگ و تعصب نیست بلکه افتخار است، ایستاگی در برابر متعصبین و متعرضین حق مسلم هر فرد است، شهامت است، قهرمانیست. کسانیکه به زور برچه بر زبانت تعرض میکنند، کسانیکه با میله توپ وتفنگ در فرهنگت تعرض میکنند، کسانیکه میخواهند هویت وتاریخت را نابودبسازند چه پاسخ باید داد؟ ایا محمد گل مهمند با استفاده از قدرت دولتی وصلاحیت های بی حد ومرز که استبدا نادری وهاشم خانی به او اعطا کرده بود به شکل بسیار محیلانه آتش تبعیض نژادی، سمتی وزبانی را نه افروخت ؟ و با فراهم ساختن امکانات وامتیازات به قبایل پشتون و زبان پشتو با تضعیف زبان فارسی کمر خیانت نه بست ؟ وزبان آموزشگاه ها را اززبان فارسی که زبان اکثریت جامعه بود به زبان نا آشنا، اقلیت و نا مانوس پشتو با خوشونت حاکم نساخت؟ و با خشم وکین حسودانه هزار ها جلد کتاب فارسی به شمول کتابهای تدریسی معارف را به اتش نکشید؟ که تا هنوز هم دنباله رو کثیف و وطن فروش او سلیمان نالایق با دارو ودسته اش ویا فاروق ورد ک نوکر و گماشته دال خوران پاکستان با به اتش کشیدن هزار ها جلد کتاب های فارسی راه محمد گل مهمند را تعقیب میکنند و مانند اسلاف خود به مطبوعات دستور میدهند تا دیگر کتابی به زبان فارسی نشر نشود.

محمد گل مهمند نه تنها در ساحه تفرقه اندازی قومی وملیتی نقش خائنانه بازی کرد بلکه با نیت شوم فاشیستی نام های تاریخی کشورراکه هویت مشخص چندین هزارساله داشتنداز تاریخ وجغرافیای کشور ما نابود کرد وبه جای آن اسم های جدید پشتونی برگزید و با ترور هویتها وتغییرنامهای تاریخی خراسان لکه ننگی بر جبین خود و دارودسته خود علاوه نمود چنانچه درولایت هرات نام تاریخی منطقه سبزوار، که زادگاه دانشمندانی چون مولانا حسین واعظ کاشفی سبز واری بود به" شیندند" ونام پوشنگ یا فوشنج را که مهد زایش طاهر پوشنگی بود به" پشتون زرغون "تبدیل نمودند و نام "قره تپه" را به "تورغندی" تغییرداد.

محترم والی صاحب بلخ!

ایا محمدگل مهمند همان موجود کثیفی نیست که در سرزمینی که خودت والی ان هستی به دستبرد و امحای نام های تاریخی زده؟ چنانچه در منطقه بلخ نام قریه" چهار باغ گلشن" را به" شینکی"، نام" قلعه چه " را به" اسپین کوت "، نام" ینگی آرق را به "نویکوت"، نام "دکبر جین" را به" شلخی" نام "هزاره چقیش" را به" استول گی "، نام "رحمت آباد" را به "جرگی "، نام " یول بولدی" را به "لیندی"، نام " ده دراز" را به "غشی"، نام " قوش تپه" را به "منگولی"، نام "سمرقندیان" را به" زرغون کوت"، نام "حصارک " را به " اوغز "، نام "چهارسنگ" را به "سلورتیگی" ، نام پلاسپوش را به "زوزان " نام "عباد" ر ا " به دیره گی "، نام " چهل ستون" را به "غندان"، نام کودوخانه را به " باندگی"، نام کشک عبدل رابه " بانده"، نام "کول انبو" را به " منده تی"، نام " ایلمانی" را به " وچه ونه"، نام سلطان خوجه ولی را به میروندی ، نام "باغ وراق" را به "حاجی کوت" ، نام " زاموکان" را به " کاکاکوت"، نام " بنگاله" را به ورخی"، نام " آق تیپه" را به "اسپین کی" .

در شبرغان نام " تخت سلطان " را به " شین کوت" و نام "حسن تابین" را به " غزگی" تبدیل کرد و جنایت نابخشودنی وبزرگ دیگرمحمد گل مومند این دشمن فرهنگ وتمدن فارسی، تغییر نام قریه بهاء الدین بودکه به افتخار زادگاه مولانا جلا ل الدین بلخی به اسم پدرش" بهاء الدین " نامگذاری شده بود، متأسفانه بایک خیانت تاریخی و عقده و جنون فاشیستی به "اشپوله " تغییر نام داده شد.

همچنان در آقچه نام " آقچه نمای " را به " بتی کوت"، نام " گومک صالح" را به "بتی"، نام " بوینه قره" را به " شول گره" .

در ولایت سمنگان نام قریه گل قشلاق را به " جوغی" نام " کته قشلاق" را به " جگه بانده" نام "مینگ قشلاق" را به "زندی کوت "، نام " لرغان" را به "کلای وزیر"، نام " جوی زندان " را به "جوی ژوندون"، نام دره " زندان " را به دره ژوندون تغییر داد.

جناب والی صاحب آیا مجازات چنین موجود کثیف همین است که با مسمی سازی جادهء ان هم در بلخ نام کثیفش را زنده کنید ؟جواب شما نزد خدا و مردم چه خواهد بود؟

هم میهنان عزیز! این کثافت کار تاریخ (محمد گل مهمند) با همدستی قبیله سالاران بی فرهنگ او نه تنها بادست درازی های بی شرمانه در تغییر نام صفحات شمال و غرب کشور اقدام کردند، بلکه با شیوه فاشیستی و صیهونستی خود نام بسیاری از مناطق شهر کابل را به زبان پشتو و اشخاص پشتون نام گذاری کردند، که تا هنوز هم این روش او ادامه دارد بطور مثال بخشهای از قدیمی ترین محل بودباش مردم اصیل و زادگاه روشنفکران نویسنده وشاعران کابل را بنام جاده "میوند!؟ " مسمی کردند، کوته سنگی "که نام شاعره" بی بی سنگی" اولین زن سیاست مدار کابل زمین بود و اشعارش بدست عبدالرحمن خان افتاد و وی را در اتاق " سنگی" محبوس کرد و طبق نوشته داکتر اسداله شعور نام کوته سنگی از نام این زن مأخوذ گردیده که با سیاست تنگ نظرانه کوته سنگی به " میرویس میدان " تغییر نام داده شد، نام " ده بوری " را به " جمال مینه "، نام بخشی از " شاه شهید وسیاه سنگ " را به نام " سید نور محمدشاه مینه" ومحلی در " ده افشار " را بنام سپین کلی"، " قلعه ی جرنیل " رابنام " خوشحال مینه " وقستمی از قدیمی ترین نامهای شهر کابل را که بنام کوچه های " بازار ارگ، خیابان، پل خشتی، کوچه علی رضا خان و شور بازار" یاد می شدند بنام "جاده نادرپشتون" نام گذاری گردید، و محوطه فواره های این محل را " پشتونستان وات " نام گذاری کردند که بعدآ همین سلسله تا حال ادامه دارد .همچنان تعداد زیادی از مکاتب دارالمعلمین ها و لیله های شهر کابل بنام افرادی که نه تنها از کابل بلکه از افغانستان نبودند نام گذاری شد به گونه مثال مکتب و لیلیه خوشحال خان و محلی بنام "خوشحال خان مینه" مسمی گردید وهمچنان لیله ومکتب رحمان بابا، مکتب نازوانا(مادر میرویس هوتکی )، مکتب زرغونه ( مادر احمدشاه درانی ) مکتب ملالی، شفاخانه بنام ملالی "ملالی زژنتون" مکتب نادریه بنام نادرغدار دیره دونی، مکتب حبییه بنام حبیب الله خان نوکر استعمار انگلیس ومکتب شادخت مریم و شاخت بلقیس نواسه های نادر دیره دونی وصدها نام دیگر بنام یک قوم خاص که به این نامها در قندهار و جلال آباد وپکتیا و هلمند نیزجاهای مسمی شده ولی در مناطق پشتوننشین هیچگاه یک محل یا مکتب بنام تاجیک، ازبیک و هزاره و نورستانی نام گذاری نمی شود، هیچ سرلوحه اماکن و دفاتر دولتی به زبان فارسی نیست و کسی هم از انها گله ندارد.
جناب والی صاحب فکر نکنم که سرزمین خراسان کهن با انهمه افتخاراتش به قحط الرجالی گرفتار شده باشد چه بجا میبمود اگرجاده ها را شما به عوض نام یک کیثف و خایین تاریخ، به نام های پر افتخار چون: دقیقی بلخی، مولانا جلال الدین بلخی، سعید بلخی، ابن سیناء بلخی، رابعه بلخی .. و غیره که خود ساکنین اصلی ان مرزوبوم اند مسمی میساختید.
جناب ولی صاحب محترم! مردم کابل به زودی شاهد نامگذاری گزرها و محلات شان خواهد بود و در چننین حال و هوای که همه سیاسیون و مالکان زور و زر مصروف معامله و خود فروشی اند کی به فریاد انها خواهد رسید؟ کدام گوش کر صدای "کوچه ما را بنام محمد گل های مهمند نامگذاری نکنید!" و یا "نام کوچه ما را سگ بمنامید نه محمدگل مهمند" را خواهد شنید. از قضاوت تاریخ و زور مردم بترسید تا نشود که خدا ناخواسته نام شما را مردم در ریف نامهای معامله گرانی دیگر ثبت تاریخ نمایند.

انچه بگندد نمکش میزنند وای بران دم که بگندد نمک

از تارنماى جاويدان


حاکمان پشتون = جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل ودرجهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت , غصب چمندزارهاى غير پشتون بويژه درهزارستان , ونسل کشى

وحدت ملى در ستان افغان سراب است
حاکمان اوغان در پشت آن دوان دوان است

تغيرنام افغانستان ضرور است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است

جستجو در کابل پرس