در شرايط که کشور از نبود يک رهبر متعهد ، اگاه و کارفهم شديداً رنج ميبرد و مردميکه پنج سال پيش با هزاران اميد به پای صندوق های رای رفتند ، به کرزی رای داند و امروز ناميدانه و بيصبرانه برای کنار رفتن او لحضه شماری ميکنند، اين خبر خيلی بدی است.
باهزاران عيب که کرزی داشت ، مردم به اميد حمايت خارجی از او بيزاری از از چهره های صدروی و بيروی جهادی چشم اميد به او دوختند. مگر کذشت روزگار ثابت ساخت که "عاقبت گرگ زاده گرگ بود" و :
نه هر کسی که کلاه کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و ايين سروری داند
ترس مردم از اين استکه باز زير اين کاسه نه يک نيم کاسه بلکه همان "ديگ بزرگ هرات" خفته است. وقتی کرزی باز نام ربانی را با حيله و نيرنگ به زبان مياورد ، ميداند که اين مهره های بی هويت و اراده را ميتوان با يک چشمک زدن خريد و با يک حرکت ابرو فروخت.
شايعه های قوی وجود دارد که، باز حلقه های ، زاغان لاشخوار به مصلحت نشسته اند، و پنهانی با اين نوکر زر خريد به نام اينکه گويا "نميگذاريم کسی ديگری ار بيرون بر سرنوشت ما حاکم شود"، به اين دلقک مشوره داده اند که " تو ايلا نکن ما در پشتت استيم". در ممکلت که ارده و ايمان از زمامداران و رهبران او رخت بر بسته و در هر روز صد عهد ميبندد و ميشکند، انتظار هر فاجعه را بايد داشت.
وای به حال تو ملت که از بی کفايتی و نابکاری اين سرداران بی سر ، نمونه خشونت ، عقبگرايی ، هرزه گی ، بی ظرفيتی ، گدايی و بی اررشی شده يی. در بيرون کسی سنه ات را نميخواند ، خارج مرز افغانستان کسی برای تو حق احترام به اندازه يک حيوان را قايل نيست و در داخل بار خيانت اين سفاکان را بر دوش ميکشی.
در شرايط که کشور از نبود يک رهبر متعهد ، اگاه و کارفهم شديداً رنج ميبرد و مردميکه پنج سال پيش با هزاران اميد به پای صندوق های رای رفتند ، به کرزی رای داند و امروز ناميدانه و بيصبرانه برای کنار رفتن او لحضه شماری ميکنند، اين خبر خيلی بدی است.
باهزاران عيب که کرزی داشت ، مردم به اميد حمايت خارجی از او بيزاری از از چهره های صدروی و بيروی جهادی چشم اميد به او دوختند. مگر کذشت روزگار ثابت ساخت که "عاقبت گرگ زاده گرگ بود" و :
نه هر کسی که کلاه کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و ايين سروری داند
ترس مردم از اين استکه باز زير اين کاسه نه يک نيم کاسه بلکه همان "ديگ بزرگ هرات" خفته است. وقتی کرزی باز نام ربانی را با حيله و نيرنگ به زبان مياورد ، ميداند که اين مهره های بی هويت و اراده را ميتوان با يک چشمک زدن خريد و با يک حرکت ابرو فروخت.
شايعه های قوی وجود دارد که، باز حلقه های ، زاغان لاشخوار به مصلحت نشسته اند، و پنهانی با اين نوکر زر خريد به نام اينکه گويا "نميگذاريم کسی ديگری ار بيرون بر سرنوشت ما حاکم شود"، به اين دلقک مشوره داده اند که " تو ايلا نکن ما در پشتت استيم". در ممکلت که ارده و ايمان از زمامداران و رهبران او رخت بر بسته و در هر روز صد عهد ميبندد و ميشکند، انتظار هر فاجعه را بايد داشت.
وای به حال تو ملت که از بی کفايتی و نابکاری اين سرداران بی سر ، نمونه خشونت ، عقبگرايی ، هرزه گی ، بی ظرفيتی ، گدايی و بی اررشی شده يی. در بيرون کسی سنه ات را نميخواند ، خارج مرز افغانستان کسی برای تو حق احترام به اندازه يک حيوان را قايل نيست و در داخل بار خيانت اين سفاکان را بر دوش ميکشی.