Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 70345

نگرشی بر فقدان تعقل و دوراندیشی آقای امرالله صالح

1 فبروری 2013, 03:40, توسط شیرو

با سلام به پرویز بهمن عزیز
تشکر از توجه تان و تشکر بیشتر از جواب مفصل تان.
من جوابم را گرفتم. من در افغانستان به شکاف شیعه و سنی باور ندارم و به همین خاطر به مقاله ای اقای صالح اهمیتی نمی دهم و ان را در راستای اهداف پشتونیسم می دانم. البته برای من مهم هم نیست که اقای صالح خواسته و یا ناخواسته به این اهداف کمک می کند اما برای من پشتونیسم مهمترین خطر برای تمام باشندگان این سرزمین فلاکت زده است.
در مورد اقای نور از شما پرسیدم چون من بعضی از موضعگیری های ایشان را به نفع پشتونیسم می دانم گرچند نکاتی مثبتی هم در عمل کرد ایشان می بینم.
در مورد اقای مسعود و مزاری نمی خواهم زیاد حرف بزنم. اما فکر می کنم که اینها لایق ترین افراد اقوام بدبخت فارسی زبان بودند اما در یک چیز کاملا ناکام بودند و ان شناخت دشمن بود. این هم از سر بی تجربگی شان بود.
با تمام این غوغا، من اتحاد و همدلی سه ملیت تاجیک و هزاره و ازبک را یک ضرورت می دانم و معتقدم که بدون این اتحاد و همدلی هیولای پشتونیسم همه را خواهد بلعید.
گرچند من منکر این نیستم که افراد خوب هم در میان پشتونها پیدا می شود اما سیسم قبیلوی و بیگانگی با معیار ها و موازین انسانی امروزین، اینها را به بزرگترین خطر نه تنها برای ما بلکه برای تمام منطقه تبدیل کرده است.
ایران ستیزی هم به صورت اگاهانه توسط افغان ملتی ها ترویج می شود و هدف از ان جنگیدن با هویت فرهنگی و تاریکی بخش خاصی از مردم این سرزمین است و امرا لله صالح ناخواسته اب به این اسیاب ریخته است و واکنش تند تعداد دیگر در حقیقت اب بیشتر به این اسیاب می ریزد.“”
وقتی دیگران از عربستان گرفته تا پنجابی و انگلیس و ... برای ترویج توحش کمک بگیرد چرا ما نتوانیم از همزبانان و هفرهنگان مان برای مقاله با توحش کمک بگیریم. گرچند من دل خوشی از ملاهای ایران و افغانستان ندارم اما همدردی و همکاری میان همزبانها و هم فرهنگ ها را یک کار طبیعی می دانم. امرالله صالح و یا هر کس دیگر از اقوام محروم باید بدانند که با خوش خدمتی نمی توان هیولای چند سر پشتونیسم را رام کرد.
در مورد اقای وحیدی و امثال ایشان باید بگویم که اینها یک اقلیت نا فهم و عقده ای اسند که بدترین تیشه ها را به ریشه ای مردم بدبخت هزاره می زنند. در موضع گیری و حرف و عمل اینها تنها چیزی که وجود ندارد عقل است. ایشان را نماینده ای مزاری و یا هزاره ها دانستن هم درست نیست و از شما می خواهم که متوجه این باشید. من شخصا و بسیاری از دوستان من بزرگترین اشتباه مسعود و مزاری را غافل شدن از دشمن واقعی می دانیم. در این شکی نیست که تعداد زیادی از هزاره ها به مزاری علاقه دارند و همه چنان تعداد زیادی از دوستان دیگر فارسی زبان به مسعود علاقه دارند. اما این علاقه نباید باعث دید انتقادی به عمل اینها در دهه ی نود بشود. اینها اشتباه کردند و این اشتباه صرفا نشان می دهد که اینها انسان بودند و نه بالاتر از انسان.

جستجو در کابل پرس