بشردوست دخپل معاش او د وطندوستانو د پیسی نه بیوزلو خلکو سره مرسته وکړه

بشردوست يک انسان خوش پندار, خوشگفتار , خوش کردار, خوش کار, خوشخدمت , خوش دستمزد و خوش پشتيبان است, درکشور افغانستان تنها از سه نيکو کارى ياد مى شود و چهارتاى ديگراش آرام آرام فراموش شده است. هفت نيکوکارى در ژنده ( خوانش امروزى جهنده ) بلخ بامى نگاريده شده بود.
پروردگار يک چند انسان ديگر را نيرو ده که با بشردوست کارکند.کدام بشردوست ديگر نيست که بلاخره در ستان افغان کار گروه اى انجام گيرد.
بشردوست گل و قند ديگر بايد مانند زمان اوليه اسلام کار کند يعنى کمکى و تکفردى نه بلکه حقى. با پول ولباس و غذا دادن حق نيست وحقوق نيست بلکه سيستم اعانوى دراز مى شود.
باهمين پولها اگرچه کم است يک کارگاه ساخته شود که در آن مردمان با ناهجاريهاى جسمى کارکنند واز حاصل دستمزد خود پول روزى خود را بدست بياورد . پشتيبانى بايد کمک براى استقلاليت باشد.
حتى کسانى ايکه از هر دو پا و دست محروم اند , مى تواند با بستن رسيمان به سر و يا گردن پنکه آتش را به حرکت بياورند
حق انسان کاراست و نه بخشش و يا کمک
حق انسان ياد گرفتن وياد دادن است
حق انسان اعتماد است
حق انسان بررسى و کنترول است
حق انسان حساب گيرى وحساب دهى است
بنيادهاى بشردوستانه از طرز کار هاى کشورهاى ديگر يادگيرند. ذکات وفطر و نذر مردم خود را سازماندهى نمايند و جاى کار بسازند تا درآنجاها کارنمايند
تغيرنام افغانستان ارمان است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است