Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72016

آغای پریانی از کیسه خود خرج کن نه از کیسه هزاره و اوزبیک

9 آپریل 2013, 20:13, توسط tajik

«زنــدگی و ســرگــذشت کامـــلآ باهـــم متفـــاوت دوشـــاهدخت»
نوشته شده توسط دکتر صفوی
صفویآموخته ام، نصیحت از مـــــام وطن
ازمــــا در آتشـــین دل میـــهن من
چون شیر بزی به جنگل سبزحیات
"شیران جهان نه گوردارد نه کفـن"
"فروغ هستی"
هموطنان عزیز،
اتفاقآ زمانیکه چند روز قبل برای اولین مراتبه تصویر دُخت امیر حبیب الله کلکانی "خادم دین رسول الله" را که سه سال قبل در بلخ یکی از ژورنالیستان وطنپرست باوی مصاحبۀ انجام داده است ازیک طریقی دریافت نمودم، شنیدن افسانه های استخوانسوز ودیدن وضع فرزند یک امیر سربدار مهین یقینآ برای هر انسان غیر قابل تصور است. گرچه این مادر دیگر در قید حیات نیستند، اما صحبت وحکایه جانسوز این دخت "عیاران خراسان" که سرگزشت خود ومادرش "بی بی سنگری" آنقدر غم آلود وعمیق است که درد ورنجش هنوز قلب هرانسان پاک را جریحه دار می سازد، ولکه ننگینی است بردامان سیاه دلان تاریخ وانسانیت. این مصاحبه باز گوکننده جنایت ناگفته های سنگدلان تاریخ وآدمکشان قرن را که در قبال مردمان اصیل این سرزمین به روش فاشیستی انجام داده اند ... به نمایش می گزارد.
حالا سوال اساسی اینست: مردم از این کوردلان وجهلکاران تاریخ که اکثرشان در اینجاه وآنجا هنوزهم نشخوارمیکنند ومدعی برآنند که "گویا امیر حبیب الله کلکانی توسط انگلیسها به قدرت رسید است" پرسیده شود؛ آیا خانواده ویا فرزند یک امیری که گویا آنهم جاسوس بیگانه ها بوده باشد، چطور امکان دارد که در طول قریب به یک قرن دربی سرنوشتی ودربدری به حالت فلاکتبار وعدم دسترسی به هیچ چیز ودر سرزمینش در حالت تبعید زندگی نمائید.؟اما مهین عزیزرا ترک نکردند. و ما بر خلاف تصورزمامداران سنگین دل و امیران خیره چشم قبیله پرست ها ی کشور، به بانگ رسا این رااعلان میکنیم: - اگرکه حق زندگی عادی را از "بی بی سنگری" و دخت "امیر سربدار خراسان" سلب نموده اید، وایشان را به شکل اجباری از این ولایت به آن ولایت ازیک منطقه به منطقه دیگر مجبور به کوچ اجباری کرده اید، ولی بایستی بدانید که این فرزندان تاکستانهای وطن هرگز حاضر به ترک ده و دیارویران ولی مستعد به تکامل خویش نخواهید شد، ولوباردیگرتیرباران ومحکوم به مرگ شوند، بکزار که فاشیزم قبیله ها، حق گوروگورستان وبخاک سپاری را از فرزندان تاکستانها این آب واکثریت محروم جامعه سلب نماید.
"ولی تاریخ حوصله فراوان وضربه قاطع دارد"
اما برعکس فرزندان وخانواده های امیران وغازیان دیگر دربارازجمله دوخت" امیر امان الله" بعد از خلع قدرت یکجاه با خانواده خویش روانه دولت های خارجی می شوند وازتمام نعمات مادی ومعنوی اینجا و آنجا مستفید می گردند . جالبتر اینکه فرزندان واقارب این شاهان بعد ازگزشت چندین دهه حالا با آرامش کامل ادعای ملکیت؟! ده ها وصد جریب زمین پدری خویشرا که درحقیقت همان ملکیت عامه مردم، یا اینکه ملکیت باشندگان بومی این مناطق که به شکل ظالمانه وبه دور از دید مردم اشغال گردیده است شده اند .
هموطن عزیز، این چه سرزمینیست که حاصل موجودیت اش در سه قرن اخیرجزفلاکت بدبختی و توهین به کرامت انسانی چیزی دیگری به مشاهده نمی رسد؟ وبلاخره این چه قضاوت غیر عادلانه ایست که این شاه وشاهانی دیگری که متباقی عمرشان را بیرون از کشور یکجا با فرزندانش درفضای آرام وبه دورازگزند تمام حوادث زندگی اش را سپری مینمائید و بعدأ بعد از برگشت دراین سرزمین صاحب القاب افتخاری میشوند؟
اما امیر دیگری که فرزند تاکستانهاست و درتارپودوجود ش جزمردانگی وغرور آفرینی که برخاسته از قلب مردمش چیزدیگری نیست .اما باهزاران درد ودریغ که خود ویارانش را تیر باران مینمایند وتاهنوزکه قریب به یک قرن میگزرد فاشیزم قبیلوی حق دومتر خاک وزمین را برای به خاک سپرده شدن شان را از مردم سلب نموده اند و خواست برحق میلیون ها انسان این سرزمین را نادیده گرفته اند. فقط جرمش اصیل بودن هویت ووابستگی اش با تباردیگریست وبس .
زمانیکه هر انسان به صورت دقیق متوجه به سروصورت این دوچهره می شود، وضعیت باز گو کنندۀ حقائق است.همانکه گفته اند "حال ببین و احوال بپرس". یک شاحدخت وجودش سراپأ از رنج عذاب زندگی و آشفتگی حکایت میکند ودرسرنوشت بی سرنوشتی ها درعاجزیت ومعصوم بودنش فرور رفته است، وبالباس وپوشاک سنتی خیلی ها عادی باامکانات نهایت ناچیز به نظر می رسد.
اما برعکس شاحدخت دیگری که بالباس های قشنگ زمان مزین و سروصورت اش از دنیای دیگری و آنهم وجودش پر از طراوت وهنوز دیدگاه اش آب وهوای امید جمع کردن ثروت رادر سرمی پروراند.
هموطنان عزیز، بیائید صادقانه از خود بپرسیم در سرزمینی که من وشما به آن متعلق هستیم و با این روش دوگانه وظالمانه که هرگزهمخوانی به هیچ یک قوانین انسانی تطابقت نداشته است آیا کلمۀ "ملت" دیگر ارزش ومفهومی دارد؟
کسانیکه هنوز منتظر بر آنند که گویا تاریخ قضاوت می کند وهمه چیز به گزشته ارتباط میگیرد ومن وتو را مصروف کلمات برظاهر نهایت زیبای چون «برادری واسلامی» ودر باطن روش دشمنانه وسیاه دلانه خویش را تعقیب می نمایند سخت در اشتباه اند.
با عرض حرمت وارادت
دکتر صفوی

جستجو در کابل پرس