Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72776

از دین پروری تا دین فروشی

11 می 2013, 14:44, توسط پرویز "بهمن"

سلام به همهء کابل پرسیان وسلام خاص به جناب محترم مخدوم مصلح پنجشیری پسرارجمند فضیلت مآب مولوی صاحب عبدالرب پنجشیری اگر واقعیت داشته باشد!
دوست عزیز!
پیام خیلی جالبی را در ذیل مقالهء جناب عتیق الله مولوی زاده نگاشته اید ولی خیلی نا وقت، ناوقت بخاطریکه مقالهء جناب مولوی زاده چندهفته است که ازصفحهء نخست سایت کابل پرس? ناپدید گشته ولی بازهم ازاینکه علاقه گرفته اید ونظریات تان را ولو با اتهام زنی وتوهین ودشنام نگاشته اید از آن استقبال میکنم.
مصلح عزیز!
از اینکه چشمانم به پیام شما به شکل تصادفی برخورد نمود، این جوابیه را درنهایت استعجال و وار خطایی به شما نوشته ام اگر به کدام اشتباه لفظی وانشایی برمیخورید پیش از پیش ازشما معذرت میخواهم.
اولا میخوام واژهء (قوادک) را بشما تشریح کنم:
دوست عزیز!
اگر جناب عالی هنگام مشت ویخن شدن اعراب بایکدیگر تجربهء اصلاحگری را دارا می باشید وطبعا شاید بهمین خاطر هم تخلص خویش را (مصلح) انتخاب کرده اید حتما به مفهوم واقعی واژه ایکه بنام ( قوادک) درحق بنده لطف کرده اید واقف استید که معنای اصلی آن به اصطلاح عوام ( مرده گاو) می باشد. آیا جناب عالی از والد محترم تان مولوی صاحب عبدالرب همین تربیه واخلاق نویسنده گی را یاد گرفته اید که مخالف تان را ( مرده گاو) خطاب کنید؟
باز اینکه اگر کسی مخالف پسر گمراه ملا فیضانی قرار بگیرد تا به این اندازه شما بر وی خشم میگیرید که اورا (مردگاو وقوادک) خطاب کنید؟
خیر! برای یک لحظه من را درزمرهء مرده گاوها وآقای ا آقای عتیق الله مولوی زاده درجملهء گمراهان حساب کنید، اما پرسش اصلی این است که آیا جرم ما هردو نفر درمخالفت ما با ملا فیضانی آنقدر سنگین است که ما ازطرف جناب عالی برچسپ مرده گاوی وگمراهی را بخوریم؟
این دشنامزنی شما به اساس کدام معیار قرآنی شکل گرفته وبه اساس کدام آیت وحدیتی ویا اقوال مجتهدین اسلامی استوار است؟
مصلح عزیز!
تا جایکه من ازدین خودم ( اسلام عزیز ودوست داشتنی) مطالعه دارم، بجز؛ ذات ، الله وپیامبر ویاران باوفای او دیگر هیچ چیزی دراسلام قدسیت ندارد که انسان بخاطر دفاع از وی برادران مخالف وهمدین خودرا متهم به ارتداد وکفر وفسق ومرده گاوی نماید. حتی یاران پیامبر نیز شامل حوزهء مقدسات نمی شوند وعملکردهایشان قابل نقد می باشد.
حضرت ابوبکر صدیق، درنخستین روز خلافت خود ، از رعایای زمانش پرسید که ای مردم! اگر من از راه خدا ورسول عدول کنم واکنش شما دربرابر من چه خواهد بود؟
اعرابی ازجابرخاست ، درحالیکه شمشیرش را ازنیام بیرون آورده بود به خلیفه گفت باهمین شمشیر ترا به سوی شریعت راست میگردانیم.
خلیفه گفت: سپاس آن خدای عزیز را که درمیان امت پیامبر آخرزمان کسانی استند که مرا از افتیدن به هلاکت نجات میدهند.
پس دوست عزیز! درصورتیکه اولین جانشین پیامبر دراسلام خودش را بشر دانسته وازرعایای زمانش توقع این را داشته که اورا در استقامت دینداری وعدالت یاری رسانند ، اورا نقد کنند، پس ملا فیضانی شما کدام آتم بیگ است که باید عملکردهایش مورد نقد قرار نگیرد؟
استاد مذهبی وعبدالباری راشد وعبدالهادی راشد شما کی ها اند که ازتیغ نقد مسلمانان جان سالم بدر برند؟
جناب عالی درحالیکه به شکل خلص حادثهء تظاهرات ملاها را درپلخشتی ازقلم جناب مولوی زاده منکر شده اید، اما خود نیز ازپدر گرانقدرتان روایت نکرده اید و نه نوشته اید که اصل واقعه چگونه بوده است؟
مولوی زاده که درآن سالها شانزده سال عمر داشت، وچشمدید خودش را برای اولین بار بیان داشته، از پدر محترم شما چرا تاکنون درین زمینه کدام رساله ویا مقاله یا مصاحبه ایی درین زمینه نشرنشده است جریان آن حادثه ازچه قرار بود؟ حالا که جناب عالی آقای مولوی زاده را متهم کرده اید که او منتظر ماند تا سردار ولی وظاهر شاه بمیرند واو دست به قلم وکاعذ ببرد وعلیه مرده ها اقامهء دعوا کند تا آنها ازخودشان دفاع نکنند، اما پدر محترم تان که هنوز درقید حیات تشریف دارند وشما نیز مصاحب ایشان می باشید چرا درین مورد تاکنون سکوت مرگبار اختیار کرده اید؟
چرا قبل از آقای مولوی زاده لب به سخن نگشوده بودید که حقیقت ماجرا ازچی قرار بود؟
آیا این موضوع که جناب عتیق الله مولوی زاده فرموده که درآن زمان: ملاها معنای واقعی کمونیزم را نمی دانستند حقیقت ندارد؟
آیا واقعا ملاهای افغانستان درآن زمان وحتی امروز به تیوریها ومقولات فلسفی مارکس وانگلیس ولینن پی می بردند وپی می برند؟
موضوع دیگر اینکه جناب عالی بازهم از زبان پدر مرحومی تان شنیده اید که عتیق الله مولوی زاده با سیدال سخندان ارتباط برقرار کرده وبا بدست آوردن رساله های کمونیستی هرروز با پدرش به جر وبحث عقیدتی می پرداخت، آیا جر وبحث کردن درموضوعات عقیدتی با پدریکه دعوای علمیت وملایی دارد نزد شما ازمصادیق ارتداد بشمار میرود؟
آیا مطالعه آثار فلاسفهء کمونیزم نزد جناب عالی ازمصادیق کفر وزندقه بحساب می رود؟
جناب عالی، به کشف عجیبی درمورد نام عتیق نیز نایل گشته اید که سزاوار خنده است، آیا تمام کسانیکه نامهای شان عتیق الله است، خودشان را ازبنده گی خدا آزاد می دانند؟
درحالیکه واژهء عتیق درخود قرآن آمده است، ازجمله یکی ازصفات کعبه درقرآن ( عتیق) ذکر گردیده است، لطفا سورهء حج را باز کنید وآیهء مبارکهء (ولیطوفوا بالبیت العتیق) را دوباره تلاوت کنید که مجال تشریح آن حالا اینجا نیست.
اما ازنظر قواعد عربی (عتیق) بر وزن ( فعیل) صفت مشبه می باشد.
صفت مشبه گاه به شکل فاعل وگاه به شکل مفعول میاید. اینجا هرکی عتیق الله نام دارد؛ هرگز به معنای آزادی ازبنده گی الله نیست، بلکه معنای واقعی اش آنست که هر کسی را که خدا آزاد گشتانده باشد. خواه این آزادی ازآتش دورخ باشد ویا ازکدام عذاب دیگر.
پیامبر اسلام ده روز اخیر ماه مبارک رمضان را دههء ( عتق من النار) خوانده است، یعنی دهه ایکه درآن روزه داران زیادی ازآتش دوزخ نجات می یابند.
پس این کشف لغوی جناب عالی، فقط میتواند کدام دیوانه را قانع سازد که عتیق الله معنایش آزادشدن ازقید بنده گی الله است.
موضوع دیگر دربارهء عملکردهای جناب استاد مذهبی شماست.
دوست عزیز!
من نیز آثار ملا فیضانی صاحب شما را خوانده ام، خصوصا آثار قلمی که درزمان حاکمیت جنرال نجیب الله احمدزی، درشهرکابل توسط محترم عبدالهادی راشد دست بدست میگشت، همه را خوانده ام؛ به اندازهء یک تار موی ، من درآنها چیزی که بدرد جامعه بخورد نیافتم، آثار مذکور، نه تصوفی بود، نه عرفانی، نه سیاسی ونه هم فلسفی؛ نه دینی.
گذشته از آن در منطقهء (وانه) وهمچنان در ارباب پشاور؛ جناب محترم معتصم بالله مذهبی صاحب کتابخانه ویک دانشگاه مذهبی بود که بیتشر به مرکز پخش ونشر خرافات شباهت داشت.
درزمان راکت پرانی های گلبدین درشهرکابل، یعنی درسالهای نود میلادی، یک رساله ای کوچک به امضای تعداد زیادی از ملاهای حزب گلبدین وجمعیت آقای ربانی، وحرکت مولوی محمد نبی محمدی درپشاور زیرعنوان :( فیضانی ها یا گمراهان عصر) نشر شد که بیش ازپنجاه نفر عالم دینی به شمول : مولوی سرفراز، مولوی عبدالرحیم خنجانی؛ مولوی دستگیر پراچی ، مولوی بزرگ وغیره مرتد بودن وزندیق بودن معتصم بالله مذهبی و شاگردان وپیروان ملا فیضانی نظیر عبدالباری راشد وعبدالهادی راشد درکابل و پروان ومزار را فتوا داده بودند. آیا این موضوع را نیز شما کار کمونیست ها ومائوویستها میدانید؟
دوست عزیز!
اگر جناب عالی واقعا ازپیروان فیضانی استید ویا نیستید لطفا ازآقای معتصم بالله مذهبی بپرسید که آیا او به این عقیده است که پدر مرحومی اش مولانا عطاء الله فیضانی درقطار دیگر زندانیان نهضت اسلامی در زمان تره کی وامین در پلچرخی به شهادت رسیده است ودیگر بازگشت نمی نماید؟
دوست عزیز!
من خودم مدت زیادی در وانه زنده گی کرده ام، وشب های جمعه شاهد خرسازی واستحمار قبایل ساکن آن منطقه توسط معتصم بالله مذهبی بودم، خودم شاهد بغاوت وعصیان قبایل علیه این دجال بودم، از ایشان بپرسید که به چه دلیل به امریکا پناهنده شد ودلیل پناهنده گی اش چه بود؟
آیا او به مهدی بودن پدرش وعودت پدرش بحیث مهدی موعود درآخرزمان مانند پیروان غلام احمد قادیانی ( قادیانیهای هند وپاکستان باور ندارد؟
در آخر یک پرسش دیگر هم ازشما دارم، ازنظر عقیدتی فرق میان پیروان ملا فیضانی ودیگر اسلامگرایان جمعیتی وگلبدینی وخالصی وسیافی درچیست؟
کدام نقاط عقیدتی اختلافی، میان پیروان فیضانی ودیگرتنظیمها میتوانند این ها را ازهم جدا کند؟
در آخر ازجناب عالی میخواهم که خونسردی تان را حفظ نمائید، نسل امروز، مانند نسلهای گذشته هرگز چیزی را کورکورانه قبول نمی نمایند. برای اقناع نسل امروز شما ویاهم آقای مذهبی ودیگر استادان تان باید روز وشب زحمت بکشید تا صداقت خویش را ازنظر عقیده وعمل به اثبات برسانید تا مردم به حقانیت راه تان باور مند شوند.
با احترام
پرویز بهمن

جستجو در کابل پرس