Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 72591

تامیـن وحـدت ملـی بزور سـوته برقـی

4 می 2013, 12:47, توسط پرویز "بهمن"

باتشکر فراوران از فرزانه گان عرصهء ادب ونویسنده گی هریک محترمان میراحمد لومانی وجناب زریالی که با دلایل مقنع وعلمی همچنان به شکل مصور، لاطائلات پادر هوای اوغانهای سلیمان کوهی بی فرهنگ را رد کرده اند ولی این طایفهء بی هویت هرگز شرم وحیا ندارد وهرگز ازمرکب لجاجت ویکدندگی خودشان پائین شدنی نیستند ومن نیز بخاطر اینکه این صفت ذاتی این موجودات هرزه را نمایان نموده باشم به بحث خودم با این بی هویت ها ادامه میدهم تاهرچه بیشتررسوایی شان عالمگیر شود.
درقدم اول، چمبرعلی یاهمان نادر نام اوغان که درین چند روز منتظر بود تا ازهمتبار غول خود بنام هویت چیز علمی را بخواند دید که گند رسوایی رفیق اش بحدی بالاگرفت که خود (هویت) نام نیز دیگر حاضر نشد تا به این بحث ادامه دهد؛ بناء چمبرعلی بخاطرجبران این رسوایی بعداز چند روز انتظار بار دیگر خودش را ظاهر ساخت وحالا با تردستی میخواهد بحث را به انحراف بکشاند که آیا رسم الخط فارسی ازعربی گرفته شده ویا برعکس آن عربی از فارسی.
درحالیکه این بحث اصلا میان من وهویت مطرح نبود ونیست.
علت تمام دشنام بازیهای (هویت) بمن وایرانی های همزبانم؛ این است که من برایش نوشتم: همین زبانیکه ازبرکت آن دررایانه ات بامن تفاهم میکنی ازبرکت کار ایرانی ها حروف فارسی درآن جابجا گردیده است؛ ومن منحیث یک همزبان فارسی، بوجود ایرانیهای عزیز همزبانم افتخار میکنم.
اوغان هویت باخته زیر نام (هویت) با ادبیات واخلاق که ویژه ذاتی شان است بمن درجواب نوشت که : تو گوه میخوری، دهن ایرانی ها گائیده ام، ایرانی چه باشد که بمن حروف فارسی درکامپیوترجابجا کند ومن ممنون کار ایرانی باشم؛ این حروف والفبای که من با آن می نویسم عربی است نه فارسی.
درحالیکه این موضوع را حتی یک طفل یک ساله که چشمانش با رایانه وکیبورد آشنا میشود میداند که حروف فارسی، با اضافه نمودن حروف (پ) (ژ) (گ) (چ) مرز خودش را ازعربی جدا میکند.
حالا من پرسش خیلی کوچکی از ایشان مطرح کردم که افغانی نابغه!
درین شک نیست که بسیاری اززبانهای دیگر مانند پشتو واردو هم رسم الخط والفبای عربی را استعمال میکنند، آیا در کیبورد رایانه های شان زبان شان وحروف الفبای شان بنام زبان عربی درج شده است ویا زبان ملی وقومی خودشان؟
آیا انگلیس ها واسپانوی ها، فرانسوی ها سویدی ها دنمارکی ها که همه حروف والفبای لاتین را بکار می برند آیا زبانها خودشان راهم باید بنامهای زبان خودشان یاد کنند ویا اینکه همه بگویند که بخاطریکه حروف والفبای ما لاتین است پس زبان همهء ماهم لاتین است؟ آیا شما درجایی چنین استدلال مزخرف را شنیده اید؟
جناب ایشان دوباره دشنام دادند که تو خر نفهم ساکت باش ، اگریک ازترک بپرسی که چه می نویسی ، اومیگوید من به حروف لاتین می نویسم.
من دوباره چند تا حروف لاتین را که درزبان ترکی هیجا وصداهای مختلف را ازنظر صوتی میرساند برایش نمونه دادم وپرسیدم که آیا با اضافه نمودن این علامه ها بالای رسم الخط لاتینی زبان ترکی ازبقیهء زبانهای که آنها هم عین حروف ورسم الخط را بکار می برند جدا نمیشود؟
آیا یک کیبورد که همان چند حرف ترکی را درخود نداشته باشد میتواند یک ترک زبان ترکی ازآن برای نوشتن یک مقاله بزبان ترکی کاربگیرد؟
پس اگر همین ایرانیهای عزیز همین چند حروف که مرز را میان عربی وفارسی جدا میکند درنرم افزارهای جهانی جابجا نمیکردند مگر این کاررا عربها برای جناب (هویت) ویا آقای چمبرعلی میکردند؟
حال که ایرانی های همزبانم چنین خدمتی را برای زبان فارسی کرده اند آیا ایشان را باید دشنام بزنم ویا اینکه از ایشان باید شکرگذاری کنم؟ آیا لازم است که برایش بگویم بر پدر تو پدر سگ ایرانی لعنت که حروف فارسی را درکامپیوتر جابجا کردی ویا اینکه برایش بگویم: همزبان عزیزم ! بتو افتخار میکنم؛ تو ازمن استی ومن ازتو؛ زبان من وتو یکی است زبان مادری من وتو یکی است من وتو پروردهء دامان پرعطوفت یک مادرهستیم وشخصیتهای من وتو دریک فرهنگ پرورش یافته است، میان زبان ناصرو خسرو قبادیانی بلخی وسنایی وخواجه هرات وعمرخیام وفردوسی ورودکی وعنصری بلخی ومولانا و حافظ وسعدی هیچ تفاوتی وجود ندارد همهء ما پروردهء دامان پاک همین حوزهء فرهنگی استیم وایران بزرگ ملت واحد ما وشما را تشکیل میدهد، باید زبان فارسی خودرا مانند زبان عربی درسطح منطقوی گسترش بدهیم ، چنانچه که بحمد الله تاجیکان؛ امروز دوباره برسم الخط نیاکان شان برگشته اند ورسم الخط سریلیک جایش را آهسته آهسته به الفبای فارسی میدهد واین یک بشارت خیر می باشد.
ویا اینکه برعکس مانند هویت بگویم: تو بد کردی ایرانی مادرجنده، بر پدر زبان فارسی لعنت، زبان فارسی ، زبان احمدی نژاد است زبان مصباح یزدی است، من، تو زبان فارسی ات بخاطر مصباح یزدی واحمدی نژاد می شاشم، زبان فارسی، زبان عقب مانده است، غیر ازشعر وشاعری دیگر چیزی ندارد، این پرویز بهمن زنا زاده است، او درفرهنگ ایرانی ذوب شده است، جز ایران وایرانی دیگرجیزی را پیش چشمش نمی بیند.
حالا شما بگوئید که کدام یک ما، ازمنطق انسانی کارگرفته ایم وکدام یک ما درقعر گنداب گمراهی وضلالت دست وپا میزنیم ؟
بگذریم از استدلالهای منطقی جناب لومانی که همین زبان پشتو خودش یک بخشی از زبان فارس باستان است که بدبختانه هرگز انکشاف نکرد ودر محدودهء طویله های حیوانات با شبانها وچراگاه ها وجنگهای قبیلوی باقی ماند،
دراشعار شاعران بزرگ این قبایل مانند: خوشحال ختک، عبدالرحمن مومند مشهور به رحمان بابا، حمید ماشوخیل وغیره به هزاران واژهء ناب فارسی پیدا میشود که ازنظر معنا نیز همان معنای فارسی اش را در ذهن خواننده ویا شنونده تداعی میکند.
حالا این من واین هم (هویت بی هویت) واین هم (چمبر علی هزارچهرهء جاسوس) بفرمائید تمام پیامهای من و(هویت) را دوباره مرور کنید که من چه نوشته ام وایشان چگونه واکنش نشان داده اند.
آیا همین واکنش های غیر اخلاقی واحساساتی شان کفایت نمیکند که خواننده را به این قناعت برساند که ایشان ازنسل انسان تشریف ندارند؟ بازهم قضاوت باخواننده ء کابل پرس? است.
با احترام
پرویز بهمن

جستجو در کابل پرس