باسلام خدمت اهالى كابل پرس!
خدمت آقاى لومانى گرامى هم سلام مجدد عرض مى شود!
در كمنت قبلى، از كهنگى بحثِ جناب لومانى در نوشته ى شان گفته بودم و هرگز قصد« اسائه ى ادب » به قول جناب " پرويز بهمن " به ايشان را نداشته ام. در هر جامعه اى كه قصد اصلاح وجود داشته باشد، لاجرم نقد هم روزى به كار آن مردم، خواهد آمد. نمى دانم انتقاد از يك متن، و نه از شخصيتِ نويسنده، شخص ديگرى را، چرا آنچنان آشفته بسازد كه حتى نام منتقد را غلط بنويسد و بدون توجه به طرفِ نقد و موضوعش به لگد پرانى ادبى مبادرت ورزد. البته شخصى چون پرويز بهمن و نوشته هاى عصبى اش و پريدن هاى حق و ناحقش بر هر منتقدى، براهالى مطبوعات مجازى پوشيده نيست. ايشان عجيب شوق درگير شدن و به رخ كشيدنِ معلوماتِ ناقص شان را دارند.
جوابِ عاقلانه جناب لومانى كه يك نويسنده ى محترم هستند را اينجا بخوانيد و آنرا با جوابيه " بهمن" مقايسه كنيد، تا تفاوت بين نويسنده و نويسنده مآب آشكار شود.
باسلام خدمت اهالى كابل پرس!
خدمت آقاى لومانى گرامى هم سلام مجدد عرض مى شود!
در كمنت قبلى، از كهنگى بحثِ جناب لومانى در نوشته ى شان گفته بودم و هرگز قصد« اسائه ى ادب » به قول جناب " پرويز بهمن " به ايشان را نداشته ام. در هر جامعه اى كه قصد اصلاح وجود داشته باشد، لاجرم نقد هم روزى به كار آن مردم، خواهد آمد. نمى دانم انتقاد از يك متن، و نه از شخصيتِ نويسنده، شخص ديگرى را، چرا آنچنان آشفته بسازد كه حتى نام منتقد را غلط بنويسد و بدون توجه به طرفِ نقد و موضوعش به لگد پرانى ادبى مبادرت ورزد. البته شخصى چون پرويز بهمن و نوشته هاى عصبى اش و پريدن هاى حق و ناحقش بر هر منتقدى، براهالى مطبوعات مجازى پوشيده نيست. ايشان عجيب شوق درگير شدن و به رخ كشيدنِ معلوماتِ ناقص شان را دارند.
جوابِ عاقلانه جناب لومانى كه يك نويسنده ى محترم هستند را اينجا بخوانيد و آنرا با جوابيه " بهمن" مقايسه كنيد، تا تفاوت بين نويسنده و نويسنده مآب آشكار شود.