راست و دروغ اش به گردن گفتني، ميگويند سند فرمان كرزي در رابطه با اسكان دائمي كوچي ها از قصر گم شده، گفته ميشود فرمان را معاوين رئيس جمهور كريم خليلي بر روي يك پطنوسِ برنجي حك كرده بوده و هر روز از ساعت هشت صبح تا پنج عصر در گردن اش مي انداخته، و شبها هم در كيشوي مخصوص ريسجمهور نگهداري ميشده، ولي همين چهار شنبه گذشته وقتي استاد خليلي بعد از صرف چاي صبح، از رئيس دفتر اش ميخواهد كه (كار ماندگار) را بياورد! نام فرمان را كار ماندگار گذاشته بوده، ريس دفتر با لكنت زبان ميگويد اسسسسستتتاد ككككار مممماندگگگار گگگم شده! خليلي چون خبر تلخ را ميشنود فوراً خواستار ملاقات با رئيس ميشود، و صادق خان مدبر هم چون حال استاد را زار ميبند، فوت وقت نكرده در بدل وقت فوري گرفتن، خواستار يك تا جائي شش بيسوه ي در فاز اول شهرك ميشود، و قرار گفته ها استاد هم راضي به رضاي صادق! خلاصه كنم وقتي كرزي از قضيه با خبر ميشود اول چپ و راست چند تا چشمكِ ميپراند تا با خليلي همدردي كرده باشد، ولي از صدور فرمان دو باره ي اسكان كوچي ها ابا ميورزد؛ به اين بهانه كه حرف مرد يك است فرمان مرد يك! تنها دستور ميدهد كه بيگردييد شايد پيدا شود؛ طبق گزارشات عمليات جوستجو از همان روز آغاز شده ولي هنوز كدام نتيجه ي نگرفته كه نگرفته، حدس و گمان هاي مختلف زده شده اند كه چند مورد آن از اين قرار است:
١- فارق وردك كه در پي كشف علت مسموميت دانش آموزان شهره ي شهر شده گفته است كه: كار كار كريم خرم است، ايشان احتمال داده اند كه ممكن است كريم اصلاً پطنوس برنجي را مثل مار، ليسيده ليسيده تمام كرده باشد.
٢- پال گري از يكاولنك، پال گرفته و گفته، دزدي پطنوس، يك آدم سياه چهره ي لاغر مردني، با بيني كلان و روي لوله ميباشد، كه مشخصات اشرف غني جان است.
٣- بعضي هم بر اين باورند كه ممكن است، به صورت اشتباهي پطنوس را داده باشند، تا مِسگر ها از آن ، نشان عالي وزير اكبر خان بسازند.
٤- استاد خليلي خود اش هم سر فهيم خان شك كرده و گفته ممكن است آدم دسته سي و نهم ايشان پطنوس را ولجه كرده باش
و ده ها حدس و گمان ديگر... والله اعلم! ما و شما هم كه بي خبرانيم
راست و دروغ اش به گردن گفتني، ميگويند سند فرمان كرزي در رابطه با اسكان دائمي كوچي ها از قصر گم شده، گفته ميشود فرمان را معاوين رئيس جمهور كريم خليلي بر روي يك پطنوسِ برنجي حك كرده بوده و هر روز از ساعت هشت صبح تا پنج عصر در گردن اش مي انداخته، و شبها هم در كيشوي مخصوص ريسجمهور نگهداري ميشده، ولي همين چهار شنبه گذشته وقتي استاد خليلي بعد از صرف چاي صبح، از رئيس دفتر اش ميخواهد كه (كار ماندگار) را بياورد! نام فرمان را كار ماندگار گذاشته بوده، ريس دفتر با لكنت زبان ميگويد اسسسسستتتاد ككككار مممماندگگگار گگگم شده! خليلي چون خبر تلخ را ميشنود فوراً خواستار ملاقات با رئيس ميشود، و صادق خان مدبر هم چون حال استاد را زار ميبند، فوت وقت نكرده در بدل وقت فوري گرفتن، خواستار يك تا جائي شش بيسوه ي در فاز اول شهرك ميشود، و قرار گفته ها استاد هم راضي به رضاي صادق! خلاصه كنم وقتي كرزي از قضيه با خبر ميشود اول چپ و راست چند تا چشمكِ ميپراند تا با خليلي همدردي كرده باشد، ولي از صدور فرمان دو باره ي اسكان كوچي ها ابا ميورزد؛ به اين بهانه كه حرف مرد يك است فرمان مرد يك! تنها دستور ميدهد كه بيگردييد شايد پيدا شود؛ طبق گزارشات عمليات جوستجو از همان روز آغاز شده ولي هنوز كدام نتيجه ي نگرفته كه نگرفته، حدس و گمان هاي مختلف زده شده اند كه چند مورد آن از اين قرار است:
١- فارق وردك كه در پي كشف علت مسموميت دانش آموزان شهره ي شهر شده گفته است كه: كار كار كريم خرم است، ايشان احتمال داده اند كه ممكن است كريم اصلاً پطنوس برنجي را مثل مار، ليسيده ليسيده تمام كرده باشد.
٢- پال گري از يكاولنك، پال گرفته و گفته، دزدي پطنوس، يك آدم سياه چهره ي لاغر مردني، با بيني كلان و روي لوله ميباشد، كه مشخصات اشرف غني جان است.
٣- بعضي هم بر اين باورند كه ممكن است، به صورت اشتباهي پطنوس را داده باشند، تا مِسگر ها از آن ، نشان عالي وزير اكبر خان بسازند.
٤- استاد خليلي خود اش هم سر فهيم خان شك كرده و گفته ممكن است آدم دسته سي و نهم ايشان پطنوس را ولجه كرده باش
و ده ها حدس و گمان ديگر... والله اعلم! ما و شما هم كه بي خبرانيم