Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 15061

خطوط کلی سیاست خارجی افغانستان!

10 می 2008, 17:48, توسط م - ن - افريقا

خطوط کلی سیاست خارجی افغانستان - 10 می 2008
م - ن - افریقا

با سلام واحترام

سایت کابل پرس? درواقع سایت زیبایی است ، فضای باز برای اظهار نظر در این سایت جالب وارزشمند است. من عادت ندارم که درسایت ها چیزی بنویسم اما اینبار به این دلیل می خواهم به شکل کوتاه مطالب چندی را پیرامون خطوط کلی سیاست خارجی افغانستان که از جانب وزیر دانشمند آن آقای سپنتا اعلام گردید ، بنویسم وانتقادی اگر در این خطوط وجود داشته باشد مربوط به بخش اول آن است که درسطح نخبگان سیاست ، آکادمیک وبدور از فهم عامه تدوین یافته بود. شاید عادت ایشان این باشد که کلامش را درظرف زمان تدوین وتفسیر می نماید زیرا عصر ما عصر اندیشه در تمامیت ابعاد است بنابراین تبیین سیاست باید همزمان با پیشرفت ومنطق زمان باشد وبه همین خاطر است که جامعه ما از زمان ، عقب افتاده وفهم کلام سپنتا بخصوص دربخش نظری آن خیلی دشوار می نماید وکسانی که دراین سایت سخنان ایشان را نقد کرده اند اغلبا احساساتی ودرخارج از حوزه فهم کلام داکتر راه رفته اند و می روند یا شاید در مورد بیانیه سپنتا به سخن آلبرت انیشتین اشاره کرد که اصولا ساده کردن وفهم متغیرات اجتماعی وسیاسی در بستر زمان که عامل آن انسان است خیلی دشوار است وبه همین خاطر است که انسان به همان پیمانه ای که خودش موجود ناشناخته است طبعا کارهایش غیرقابل پیشبینی می باشد. آلبرت درجواب نامه های دوستش که رئیس جمهور کشور مستقل بود واز وی خواسته بود که ریاست جمهوری آنکشور را قبول نماید ، می نویسد : من از طبیعت چیزهایی را می دانم ولی از انسان هیچ شناختی ندارم ، مفهوم صریح وموافق کلام آلبرت این است که انسان موجود بسیار پیچیده ومرموز است وسردرآوردن از کارهایش واداره کردن امور او درعرصه های گوناگون کار سختی است و من او را نمی شناسم.
اگر کلام انیشتین این نابغه علم را ملاک قرار دهیم دراینصورت آقای سپنتا چندان ملامت نیست که چرا مفاهیم وتعاریف سیاست را دربخش اول بیانیه ، ساده و قابل فهم نکرده است زیرا که اصولا ساده کردن مفاهیم سیاست انسانی ممکن نیست به دلیل اینکه خود انسان موجود ساده وبسیط نیست.
اما بخش دوم کلام سپنتا که درکادر اصول یازده گانه اعلام گردید تا حد زیادی ملموس وقابل درک است که می توان فهمید ایشان چه خطوط سیاسی را برای افغانستان درنظر گرفته است. خطوط اعلام شده به اعتقاد من محدود به زمان معین نیست ونمی توان گفت ایشان سیاست روزمره گی افغانستان را اعلام کرده که از فردای آن قابل انطباق با شرایط میهنی ، منطقه ای وبین المللی باشد. این اصول به مثابه مانیفستی است که هر ماده آن درهرلحظه ای از زمان ، درهرشرایطی منطقی وعقلانی است. هموطنی بنام احمد در تاریخ 10 می 2008 نوشته بود که اصول اعلام شده سیاست خارجی داکتر سپنتا متناقض با اوضاع وشرایط زمان است ، من می خواهم به ایشان بگویم والبته ازمیان آنهمه اظهار نظرها احمد را مخاطب قرار دادم به این دلیل است که وی می تواند لایق مخاطب بودن باشد. احمد 10 می 2008 ، شما دو فاز تئوریک وواقعیت را هرگز با هم یکجا نکنید، واقعیت های جهان تلخ است وآنچه که بر ما می گذرد بسیار تلخ تر وما قدرت تغییر این فنومن های تلخ شیطانی توأم با خون وآتش را نداریم امیدواریم روزی جامعه انسانی با منطق وعقلانیت زندگی خود را سامان دهد وازتخریب طبیعت ونابودی انسان دست بردارد. می دانید این فقط یک آرزو است پس نمی توانید آرزوی مشترک من وخود را کتمان نمایید ، ما هردو آرمان های خوبی برای بشریت وجامعه خود داریم اما این واقعیت نیست ، می دانیم واقعیت مقابل چشم ما مرگ است وخون ، انفجار است وانتحار. واقعیت های زندگی ما را گرسنگی وامراض ناعلاج تشکیل می دهد. آقای سپنتا آرزوی سیاسی یک جامعه را که تماما انسانی وارزشمند است ، بیان کرده وشما هرگز قادر نیستید حتی یک کلمه را درمورد اصول یازده گانه سیاست خارجی پیدا نمایید وبگویید که این نمونه غیر انسانی وخارج از عقل و منطق می باشد . چیزهایی را که شما می گویید تناقض حل نشده بین واقعیت وحقیقت ، بین آرمان ها و عینیت هاست که خود گرفتار این تناقض شده اید والا دراصول اعلام شده هیچگونه تناقضی وجود ندارد. شما بروید دانه دانه مواد را بخوانید وبگویید که این ماده ضد ملی ، ضد انسانی وخارج از درایت تهیه شده است. هرگز نمی توانید این را نشان دهید. اما ناسازگاری را بله من هم قبول دارم ، شما منطقه ای عاری از سلاح هسته ای می خواهید ولی کس دیگری دنبال آن است . ما میخواهیم به شکل جاودانه با همسایگان درصلح زندگی کنیم اما همسایه نگاه دیگری به ما دارد. من حقیقتا با خواندن اصول همراه با مقدمه آن حیرت زده شدم وبه این باور رسیدم که وزارت خارجه افغانستان تا کنون چنین وزیر اندیشمندی را نداشته اگر می گویید نه لطفا به من نشان دهید. این سخن به مفهوم تحقیر وتوهین به پیشینیان وزارت خارجه نیست بلکه مقایسه ای بین آنهاست. در کوتاه سخن اینکه در خطوط هیچ گونه عیبی وجود ندارد اگر عیبی را ملاحظه می کنید مربوط به واقعیت ها وبیماری های اجتماعی وسیاسی زمان ماست. می گویند بیماری زیرا حوادثی که ما مشاهده می کنیم از مرحله مشکلات اجتماعی وسیاسی گذشته ، تعبیر درست همان بیماری است ، بستن بمب در کمر یک کودک برای کشتن کودکان دیگر یک مشکل نیست بلکه یک بیماری است. شما می توانید این بیماری را که یک واقعیت است قبول نکنید وآنرا با وجدان پاکتان ناسازگار بدانید اما نمی توانید دیدگاه های انسانی ای را که در قالب استراتژی سیاست خارجی برای ملتی تهیه شده وخیلی عاقلانه ، منطقی ومنطبق با فلسفه زندگی است را رد نمایید.
موفق باشید

آنلاین : خطوط کلی سیاست خارجی

جستجو در کابل پرس