Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 73255

کسیکه فارسی را زبان رسمی ایران بشناسد، طبق اعلامیه حقوق بشر محکوم است

27 می 2013, 15:48, توسط ارمان

در واقعيت امر من به گفته آقاى بزرگوار براهنی پيرامون عرف و حرف اعلامیه حقوق بشر هيچ گله و پيغار ندارم. زبانهاى گيتى و حق نگارش وگفتار درزبانهاى مادرى يکى ازپرارزشترين اصل فرهنگى است که حاجت پيشکش اعلامیه حقوق بشر ملل متحد نيست که پنج و يا شش کشورى با حق ويتو ازاين حق فقط وفقط درکشورهاى ديگر از آن دفاع مى کنند ولى در کشورهاى خود نه. حافظ شيرازى در اين زمينه چه خوب گفت :
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند.

اگر مقاله نگارنده در پيوند ايران و فارس ستيزى بويژه ايالات متحده امريکا الهام گرفته باشد , دراين صورت اين بيان نظر است: ساختن فيلماى ضد فارس باستان واکنون تفکر تجزيه کن وحکومت کن!
بدون پيغار به امريکا وديگر کشورها مقاله آقا ى براهنی بى پايه است و پيام ايست “مستر کچالوى”
زبان نه تنها يک پديده اجتماعى و دستگاه گفت وشنود و فهميدن است بلکه يک پديده عاطفي و فرهنگى است. زبان فرهنگ را مى سازد. کليه آثار ادبى و ديگرهنرها ى هفتگانه بدون زبان امکان پذير نيست. زبان نگهدار فرهنگ و ديگرهنرها ى هفتگانه است.
آقاى بزرگوار براهنی به عوض انيکه به گونه نمونه انگشت پيگار و پيغار خود را بسوى کشور ايالات متحده امريکا کند دانستنى هاى خود را همانند “مستر کچالو” آنگونه پايان آورده که فراموش نموده که ايالات متحده امريکا باعث نابودى ٦هزار زبانهاى ينيتوها, هنديانىرها و بويژه اقوام بومى و آلتايى و تورانتبار شده اند.
اقوام تورانى از آسيا مرکزى و هندوچين و مغولستان ازطريق سرک بيرينگ هزارها سال به امريکاى شمالى جاگزين شدند. امروز در کشور که شما اعلاميه اش را پشتيبانى مى نمايد بيشتر از ٣هزار زبانهاى بومى مردمان پيشتر نام گرفته شده در تهديد نابودى اند. بنازم به اين گونه بشردوست!!!!????!!!
چند گفتار را کوتاه به پيشکش شما مى کشم:
1- انتخاب عنوان مقاله شايسته و سزاوار نيست. کسیکه فارسی را زبان رسمی ایران بشناسد، طبق اعلامیه حقوق بشر محکوم است
اين بيان شما تنها مک دانوالدى است و بوى فارسي سيتزيزى مى دهد.
بديل: کسیکه فارسی را تنها زبان رسمی ایران بشناسد، طبق اعلامیه حقوق بشر محکوم است. نگاه کنيد که مواد زبانى وانتخاب واژه حتى کوچک چه گونه علمى وفنى مى باشد. با واژه قيدى تنها شما خود را فارسى ستيز نمى کرديد.
دوستى بايک زبان دشمنى با زبان ديگر نيست. کليه زبان ها مانند گلهاى زيبا درگلستان وبوستان فرهنگى اين گيتى مى باشد. هرکدام اش زيبا است. بشر دانا توانا است که گفتار ضد فرهنگى و زبان ستيزى خود را تغير وبا روش فرهنگى هماهنگ کند.
2- شاهنامه ی فردوسی
اول اينکه شاهنامه فردوسى اسطوره است ومانند اسطوره هاى مصرى, يونانى و چينى وهندى وجرمنى زيادتر پهلوهاى داستانى- ادبى يا گذشته فرهنگى دارند واين داستانها را بايد مانند درامها, تياترها ومواد براى ساختن همين هنرهاى هفتگانه بويژه ( فيلم, تياتر, تليويزون وتارنما) مى باشد. فردوسی بزرگ هيچگاه برضد توران نبود, صحنه تراژدى کشتن پسر اش بدست رستم نمايانگر آن بود که او يک بخش بدن خود را کشت. سهراب در پيکر خود خون تورانى داشت. مادراش تهمينه دخت توران و دختر شاه سمنگان بود. چنين داستانها که درزمان درامه هاى يونانى و تراژدى کلاسيک به نمايش در مى آمد تا پيکر وروح و روان بيننده پاک شود: درتراژدى با اشک درچشمان و در کمدى با خنده. خنده وگريه هر دو پيکر انسانى را پاک مى کند: اهتزاز جان و اشک در چشمان : Catharsis
انظريات پيرامون درام از ارسطو تا کنون
ادامه دارد
صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون, شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت زمينهاى غيرپشتون , خاک و وطنفروشى و نسل کشى
تغيرنام افغانستان ارمان است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است

جستجو در کابل پرس