Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 73310

کسیکه فارسی را زبان رسمی ایران بشناسد، طبق اعلامیه حقوق بشر محکوم است

28 می 2013, 17:04, توسط ارمان

فردوسی در شاهنامه ازهيچ نژاد ٬ قوم و زبانى به بدى ياد نکرده است بل ازهمه مردم گيتى وفرهنگ شان ستوده است. چيزيکه مستر کچالوهاى ما آگاهانه ويا ناخودآگاه ازآن چشم پوشى نموده اند.
فردهاى زيرين گرفته ازشاهنامه فردوسى گواه برآن اند. گذشته ازآن فردوسى مانند دراماتورگهاى جهان بويژه دردانستانهاى دردناک وغمگين (تراژدى) از زبان فيگورهاى داستانى ("شخصيتهاى داستانى" خوبتر " پيکره هاى داستانى") نوشته است ونه اززبان خود. هنگام ايکى فليم ازيک کارگردان امريکاى نگاه مى کنيد
گفت و شنود ها ويا ديالوگهاى پيکرهاى سينمايي شيوه انديشه وديدگاه نويسنده را بيان نمى کند .
داستانهاى فردوسى مانند رستم وسهراب, رودابه وسودابه, بيژن ومنيژه سياوش وکياوش...... پيکره هاى داستانى اند که امکان دارد که آنها شخصيتهاى پيشنه فرهنگى بوده باشند.
اروپىديس, شکشپير و يا گويته وشيلر و گپ هاى پيکره ها و قهرمانان اروپا را که شخصيتهاى تاريخى بودند, اول نگارش کردند وبه نمايش آوردند. بازيگران نقش شان رابازى کردند. ازاين رو شاهنامه همين پهلوى بازى ويا نمايش را دارد.
چيزيکه ويژه گى در داستانهاى فردوسى دارد پيکره هاى داستانها و دانستنى ها ى پيشينه وپيشينه فرهنگى در زمانهاى دور وديرينه مى باشند که شخصيتهاى تاريخى به گونه اسطوره وى به نمايش درآمده اند.
اسطوره ها ودانستنىهاى گذشته و گذشته دور تنها از ايران نيست بلکه از توران هم است . بدون فردوسى پيکره هاى اسطوروى توران و يا شناخت اسطوره هاى تورانى ممکن نبود. همين کسانيکه نظريه شان به اندازه سياست کنونى امريکايى-اروپايى پيرامون ايران وفارسى به گونه کلاه شپو مد روز شان دگرگون جگرخون مى شوند از يادشان رفته که اسطوره هاى ايران وتوران رافردوسى زنده وجاويد ساخت.
ازتوران تباران نازنين و از همه مردمان نازنين ايرانى وهندو وچين مى پرسم که کدام فرهنگدوست بدون فردوسى اسطوره هاى تورانى وايران زمين را به نشر سپرد?
شکشپير و يا گويته تمام آثارشان ازخودشان است? من بدين نظر استم که نه. فردوسى هم پژوهش نموده و يافته هاى خود را نگاريد. قنديل هشت کاسه وى که باهشت کبوتر نماد توران از اسطوره توران مى باشد. عدد هشت عدد خوشبختى در توران زمين هندوچين مى باشد که از دوعدد ٤ ساخته شده است.
از اين نشانه گردونهٔ خورشید یا سواستیکا هيتلر سوء استفاده نمود صلیب شکسته وآن نماد خوشبختى را تغيرداد وبه نماد بدبختى در اروپا تغيرداد. گردونهٔ خورشید یا سواستیکا يکى ازنکات مشترک ايران وتوران است. هشت خوشه نماد بوديسم هم است. بوديسم درهندساخته شد ولى گردونه هشت خوشه اى پيش از بوديسم بود.
عدد هفت هندى باهفت نيکوکارى زند اوستا دين زردشتى را پديد آورد با اصل هشت تمرکز جمع هفت پايه زردشت دين بوديسم پديد آمد. اگر شما عدد ٤ هندوايرانى وتورانى رايک بار افقى ويک بار عمودى باهم پيوند دهيد گردونهٔ خورشید یا سواستیکا بدست مى آوريد. راه هاى نجيب هشتگانه و چهار حقیقت نجيبه . اگر اعداد ٧ و ٨ را را پيوند دهيد چرخ خوشبختى بوجود مى آيد که عدد هشت ويا چرخ را مى سازد.
پَشَنگ , تور, ضحاک و افراسياب, گَرسیوَز وَگیرَگان ......... ودها فيگورهاى شاهنامه تورانى اند. فریدون در پایان عمراش جهان را میان سه پسرش سلم، تور و ایرج بخشید. اى مردمان خوب اين چه را برجسته تصوير مى کند, که توران وايران وهندوچين ازيک خون وفرهنگ ساخته شده وهمه انسانها ازيک شربت وخاک وباد وآتش ساخته شده اند
از زبان ازین مرز تا آن بسی راه نیست
سمنگان و ایران و توران یکی‌ست
خداوند هند و خداوند چین
خداوند ایران و توران زمین
چیزی که آوردم از هند و چین
ز توران و ایران و مکران زمین
شهنشاه ایران و توران منم
سپهدار و پشت دلیران منم
بدو گفت بگزین ز لشکر سوار
ز ترکان شایسته مردی هزار
از ایدر برو تازیان تا به بلخ
که از بلخ شد روز ما تار و تلخ
از ایران وز ترک وز تازیان
نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود
سخنها به کردار بازی بود
همی رفت با جامه و رنگ و بوی
زبانها نه تازی و نه خسروی
نه ترکی نه چینی و نه پهلوی
ز ماهی بدیشان همی خوردنی
به جایی نبد راه آوردنی
سوی کشور هندوان کرد رای
سوی کابل و دنبر و مرغ و مای
بزرگان ایران و هندوستان
ز رستم زدندی همی داستان
گفت کای شاه دانش‌پذیر
پژوهنده ویافته یادگیر
من امروز در دفتر هندوان
همی‌بنگریدم بروشن روان
چنین بدنبشته که برکوه هند
گیاییست چینی چورومی پرند
دفتر هندوان: کليله ودمنه ازهند به نام پنجا تنتره (پنج کتاب) در ايران زمين ن به عربى ترجمه واز آنجا در ايران زمين به عربى ترجمه واز عرب به اروپا رفت
داستان سندباد و هزاردستان همچنان!
اعداد هندى و ال جبررا را الخوارزمي به بغداد برد.
کليه شعرها از تارنماىزيرين
http://ganjoor.net/ferdousi/shahname/
چو نثر هر زبانش خوشتر آید
به نظم آن زبان معجز نماید
درى و تازى و ترکى بگوید
به الفاظى که زنگ از دل بضوید
دو شمشیرست ز الماس و بیانش
یکى در دست و دیگر در دهانش

جستجو در کابل پرس