جنبش دانشجویی علیه تبعیض در نخستین گام خود حکومت را به زانو درآورد
28 می 2013, 12:56, توسط پرویز "بهمن"
خدمت چنبرک بی عقل جاسوسک اوغان ، بار دیگر ادای احترام دارم و ودربارهء نوشتهء جناب عصمت قانع، که وی را به وجد آورده است، نظرم این است که اگر قرار باشد که هویت ملی و وحدت ملی این کشور درمانده وفقیر با شعارهای رنگین، وخیالات شاعرانهء یک چرسی تامین گردد، پس ضرورت به اینقدر کشمکش ها وزد وخوردها و مبارزات سیاسی احزاب ولشکر کشی قوای بیگانه ومداخلهء همسایه ها ، راه اندازی عملیات خودمرداری ایل جلیل اوغان، پوشیدن لباس زنانه توسط این انسانهای وطنپرست پشتون بخاطر کشتار انسانهای بیگناه این سرزمین، انداختن حلقهء غلامی پنجابی بگردن توسط همین شیر بروتهای وطنپرست، برای ازبین بردن زیرساختهای این سرزمین تا کنون به چه معنی است؟ بالاخره اینقدر رسوایی های مالی واخلاقی طبقهء حاکم مبنی برحفظ قدرت قومی برای چیست؟
این شاعر فیلسوف عقده ایی و بیمار روانی ، طبق اعتراف خودش که درسالهای اقامت خود درپشاور، بالای پسران جوان پشتون جمعیتی تعرض جنسی کرده که چرا رهبری یک تاجیک را پذیرفته اند امروز آفتاب ازکجا طلوع کرد که اینقدر انسان شریف شد که حالا صحبت از هموطنی وهمزبانی و وطنپرستی میکند؟
مسألهء دوم در نوشتهء این عالی جناب این است که ایشان ازکدام سرزمین وازکدام افغان صحبت میکنند که درآنجا انسان اوغان بلخصوص پشتون به وطن خود عشق ورزیده باشد وازکیان آن دفاع کرده باشد؟
سی ملیون پشتون همین اکنون زیر بیرق پاکستان که آنرا سرزمین خداد میدانند زنده گی دارند، درحالیکه نفوس همهء افغانستان کنونی به شمول تاجیک وازبیک وهزاره وغیره ، بیست وپنج ملیون واندی تخمین زده شده است ، این پشتونهای شجاع و وطنپرست شخ بروت مانند خود عصمت قانع ، در دفاع ازآن سرزمین خدا داد شان حتی درکشمیر هم علیه هندوستان جنگیده اند وخون داده اند، به نظام آئینی پاکستان وفادار مانده اند، علاوه برآن از استخبارات گرفته تا ارتش تا پولیس در هرجا چهرهء مبارک ایل جلیل اوغان هم یافت می شود، حمید گل خان مومند خودش را افغان تر از هر افغان دیگر میداند، پس این شاعر چرسی که حالا بخاطر کفارهء گناهان قبلی اش چنین حرفهای شاعرانه را برشتهء تحریر در آورده ازکدام انسان وطن پرست افغان وپختون صحبت میکند؟
درکدام برههء تاریخ، پشتون با دیگر گروه های قومی درصلح وباهمی زنده گی کرده اند؟
اینکه امیر عبدالرحمن درشینوار کله منار، برپا کرده آیا دلالت به این میکند که ازظلم وبرده سازی هزاره ها چشم بپوشیم؟ آیا کدام قبیلهء پشتون را حاکمان اوغان به برده گی کشیده است؟
آیا کدام منطقهء جنوب پشتون نشین را حاکمان اوغان خالی ازسکنه نموده وکدام گروه قومی تاجیک وازبیک وهزاره را درآنجا مسکن گزین ساخته است؟
چگونه میتوان با این حرفهای پرطمطراق وتوخالی؛ وحدت ملی را تضمین کرد؟
اگر من ازصبح تا شام بگویم:
تل دی وی افغان ملت
ملی وحدت
ملی وحدت
آیا وحدت ملی تامین میشود؟
جانم!
وحدت ملی، به شعار دادن های توخالی وعوام فریبانه درهیچ گوشهء دنیا تامین نگردیده است ونه هم توسط اتن ودهل ومستی وکاکل پرانی تامین گردیده است، برو بی عقل درکدام بیغوله همان چرس پدری ات را سرکن که خمارت بشکند.
با احترام
ازطرف پرویز بهمن
این هم عکس برادران شجاع و وطنپرست افغان پشتون که ازسنخ عصمت قانع شاعر شوریده حال پشتون می باشند
خدمت چنبرک بی عقل جاسوسک اوغان ، بار دیگر ادای احترام دارم و ودربارهء نوشتهء جناب عصمت قانع، که وی را به وجد آورده است، نظرم این است که اگر قرار باشد که هویت ملی و وحدت ملی این کشور درمانده وفقیر با شعارهای رنگین، وخیالات شاعرانهء یک چرسی تامین گردد، پس ضرورت به اینقدر کشمکش ها وزد وخوردها و مبارزات سیاسی احزاب ولشکر کشی قوای بیگانه ومداخلهء همسایه ها ، راه اندازی عملیات خودمرداری ایل جلیل اوغان، پوشیدن لباس زنانه توسط این انسانهای وطنپرست پشتون بخاطر کشتار انسانهای بیگناه این سرزمین، انداختن حلقهء غلامی پنجابی بگردن توسط همین شیر بروتهای وطنپرست، برای ازبین بردن زیرساختهای این سرزمین تا کنون به چه معنی است؟ بالاخره اینقدر رسوایی های مالی واخلاقی طبقهء حاکم مبنی برحفظ قدرت قومی برای چیست؟
این شاعر فیلسوف عقده ایی و بیمار روانی ، طبق اعتراف خودش که درسالهای اقامت خود درپشاور، بالای پسران جوان پشتون جمعیتی تعرض جنسی کرده که چرا رهبری یک تاجیک را پذیرفته اند امروز آفتاب ازکجا طلوع کرد که اینقدر انسان شریف شد که حالا صحبت از هموطنی وهمزبانی و وطنپرستی میکند؟
مسألهء دوم در نوشتهء این عالی جناب این است که ایشان ازکدام سرزمین وازکدام افغان صحبت میکنند که درآنجا انسان اوغان بلخصوص پشتون به وطن خود عشق ورزیده باشد وازکیان آن دفاع کرده باشد؟
سی ملیون پشتون همین اکنون زیر بیرق پاکستان که آنرا سرزمین خداد میدانند زنده گی دارند، درحالیکه نفوس همهء افغانستان کنونی به شمول تاجیک وازبیک وهزاره وغیره ، بیست وپنج ملیون واندی تخمین زده شده است ، این پشتونهای شجاع و وطنپرست شخ بروت مانند خود عصمت قانع ، در دفاع ازآن سرزمین خدا داد شان حتی درکشمیر هم علیه هندوستان جنگیده اند وخون داده اند، به نظام آئینی پاکستان وفادار مانده اند، علاوه برآن از استخبارات گرفته تا ارتش تا پولیس در هرجا چهرهء مبارک ایل جلیل اوغان هم یافت می شود، حمید گل خان مومند خودش را افغان تر از هر افغان دیگر میداند، پس این شاعر چرسی که حالا بخاطر کفارهء گناهان قبلی اش چنین حرفهای شاعرانه را برشتهء تحریر در آورده ازکدام انسان وطن پرست افغان وپختون صحبت میکند؟
درکدام برههء تاریخ، پشتون با دیگر گروه های قومی درصلح وباهمی زنده گی کرده اند؟
اینکه امیر عبدالرحمن درشینوار کله منار، برپا کرده آیا دلالت به این میکند که ازظلم وبرده سازی هزاره ها چشم بپوشیم؟ آیا کدام قبیلهء پشتون را حاکمان اوغان به برده گی کشیده است؟
آیا کدام منطقهء جنوب پشتون نشین را حاکمان اوغان خالی ازسکنه نموده وکدام گروه قومی تاجیک وازبیک وهزاره را درآنجا مسکن گزین ساخته است؟
چگونه میتوان با این حرفهای پرطمطراق وتوخالی؛ وحدت ملی را تضمین کرد؟
اگر من ازصبح تا شام بگویم:
تل دی وی افغان ملت
ملی وحدت
ملی وحدت
آیا وحدت ملی تامین میشود؟
جانم!
وحدت ملی، به شعار دادن های توخالی وعوام فریبانه درهیچ گوشهء دنیا تامین نگردیده است ونه هم توسط اتن ودهل ومستی وکاکل پرانی تامین گردیده است، برو بی عقل درکدام بیغوله همان چرس پدری ات را سرکن که خمارت بشکند.
با احترام
ازطرف پرویز بهمن
این هم عکس برادران شجاع و وطنپرست افغان پشتون که ازسنخ عصمت قانع شاعر شوریده حال پشتون می باشند