Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 38380

عکسی از دیکتاتور محمد ظاهر در کنار همسرش حمیرا و ژنرال دوگل

23 جون 2010, 08:10, توسط khorasan

صرف دو گروه از مردمان غیر اوغان ، بدون دقت به نهاد ِ شیطانی این مساله ، خود را به اثر تلقین و با ناخود آگاهی " اوغان " می خوانند : یکی کسانی که در اثر شستشوی ذهنی حاکمیت فاشیستی اوغان شاهی و تلقین های همیشگی اوغان سازان ، به این پندارند که هرکس از اوغانستان است ، اوغان هست . اکثر این افراد از پیشینه ای تاریخی این مساله و از اهداف عظمت جویانه ای فاشیستی که در نهاد برنامه های اوغان سازی نهفته است آگاهی ندارند . دوم ، کسانی که در اثر جنگ های سی سال پسین از وطن آواره شده و در کشورهای دیگر پناه گزیده اند نیز بدون خواست خود شان ، نظر به تعاملات رسمی کشورها ، به نام اتباع کشوری که از آن فرار کرده بودند نامگذاری شدند و نام جعلی " اوغان " بالای شان نهاده شد . از کدام کشور آمده ای ؟ از اوغانستان . تعامل طوری است که در دفتر و دیوان کشورها ، هر کسی که از اوغانستان آمده باشد ، به نام اوغان مسما می شود . این یک پیش آمد ِ بسیار خجسته برای فاشیست های اوغان بود که تقریبا پنج میلیون نفر آواره ای اوغانستان در کشور های گوناگون به نام اوغان خوانده شدند و خود این آواره گان نیز بدون توجه به پی آمد های فاجعه بار این اوغان شدن ِ ناخواسته ، مساله را سهل گرفتند و خود را اوغان گفتند . این به معنی برآورده شدن ِ یکی از بزرگترین آرزو های فاشیزم اوغانی بود که حالا فاشیست ها همین موضوع را دست آویز ساخته و اوغان خواندن ِ همگان را حق مسلم خویش میدانند و کسانی را که در این روند خلل ایجاد می کنند و حقایق تاریخی مساله را برملا می سازند ، بدترین دشمنان ِ اوغانستان و مزدوران خارجی و چه و چه های دیگر می شمارند ! در حالیکه اطلاق نام " اوغانستان " بالای سرزمین ما خود یک اختراع انگلیس ها بود و کسانی که دیوانه وار برای تحمیل آن نام جعلی تلاش ورزیده اند ، همه جیره خواران و چاکران حلقه بگوش بیگانه بوده اند که در این دو صد و پنجاه سال یکی از پی دیگر زمام امور را در دست دارند : از احمد خان ِ ابدالی تا حامد کرزی پوشالی !
با " اوغان " خواندن ِ ما ، همه چیزمان را از ما گرفتند . آن تاریخ هزاران ساله ای آریایی - ایرانی – خراسانی ما ، آن فرهنگ ِ دیرین سال و پُر جلال ِ ما ، آن هویت و نام و نشان ِ حلال ِ ما ، هر آنچه که بود مال ِ ما ، همه را ، از دست ما ربودند . اوغان ، خودش ، از دیدگاه تاریخی – تمدنی در هیچ جای تاریخ پایگاهی مهمی نداشته است . چند قبیله ای از اطراف کوه سلیمان ، به هرطرف پراگنده شدند ، مردمان بومی خراسان را تاراج کردند ، زمین های مردم را به اجبار در تصرف خویش درآوردند ، تا توانستند خون ریختند ، آدم کشتند ، کوچ اجباری دادند ، کله منار ساختند و ... تا بر بخش های از سر زمین پاک خراسان تسلط یافتند و پس از مدتی دیده درایی را به حدی رسانیدند که خواستند ریشه های فرهنگ ها و هویت های مردمان غیر اوغان را بخشکانند و آنها را به خود بیگانه گی و مسخ شده گی هویت گرفتار سازند . این تلاش ضد بشری شان تا همین امروز به شدت جریان دارد و حاکمان ِ فاشیست کنونی تحت رهبری حزب تبه کار اوغان ذلت با شیفته گی و جنون خاصی ، با پشتگرمی که از باداران خارجی خویش دارند ، میخواهند برنامه های نیمه کاره ای فاشیستی را به شتاب هرچه بیشتر عملی سازند و اوغانستان را همان گونه که در کتاب مانیفست فاشیزم اوغانی ( دویمه سقاوی ) تجویز شده است ، به یک کشور تک هویت اوغانی زیر سلطه ای مطلق ِ قبیله پرستان اوغان ، تبدیل سازند که در آن فرهنگ بدوی قبیله بر تمدن هزاران ساله ای ایرانی – خراسانی ما پیروزمندانه بتازد و بر شمشیر خون آلود خود بنازد !
چیزی مسخره ایکه شتربانان ِ فرهنگی فاشیزم اوغانی این جا و آن جا به آن دست می زنند این است که برای به رخ کشیدن شوکت ِ تقلبی اوغانی خود ، دست به تحریف آثار گهربار شاعران و اندیشمندان ایرانی – خراسانی ما می زنند و برای خویش یک شکوهی کاذب دست و پا می کنند . یک وقتی ، جایی خوانده بودم که یکی از دلقکان فرهنگی اوغان ، به شعر های حماسی فردوسی بزرگ دستبرد زده و یک شعر بسیار بلند آوازه ای آن شاعر شکوهمند زبان پارسی را ، از جوهر اصیل ایرانی اش تهی ساخته و به جای آن با بیشرمی ویژه ایکه شتربانان فرهنگی فاشیزم اوغانی دارند، کلمه ای خنجری " ایران " را برداشته و نام ناساز ِ " اوغان " را به جایش نهاده است

جستجو در کابل پرس