Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 475

نزاع برسرمصادره مولانا

5 می 2007, 13:39, توسط ميرزايي

درودبرشما !من باوجوديكه متن اين نبيشته رانزديك به حقايق ميپندارم، يك چندموضوع را نيز لازم به يادآوري ميدانم:
ما در دنياي سياسي امروزازنظرانساني داراي حد بنديهاي جغرافيايي بوده وهستيم. امابعضي كشورهابا توسل به شيوه هاي استبدادي واعمال غير انساني، براي فرهنگها نيز حدوثغور جغرافيايي بشكل جبرآميزش هم تعيين كردند كه قساوتگرانه بوده واست. حالا از نظرگاه جغرافيايي فرهنگي اگر مسله را بررسي نماييم، هركسيكه نوشته هاي خوب وانساني مولاناچلالدين بلخي رادرك وبا احساس خويش لمس مينمايند، مولانا برآنها وآنهابرمولانا تعلق دارند. وبا افتخارتاريخي ميتوانند كه اين دانشمند بزرگ هشتصد سال پيش را، از خود بدانند. واگرسرحد جغرافيايي امروزي ونام كشورهاي جديد كنوني وزادگاه اوليه اي آنرا مد نظر بگيريم، مولانا متولد يافته اي بلخ وكشورش خراسان ويا افغانستان امروزي است. اما بيشتر زندگي اش وحتا الي ختم زندگي آن در حريم وقلمروتركيه اي امروزي ويا شهر قونيه ايكه روزي مربوط روميها بوده است، سپري گرديده است، آنرا رومي، تركي ويا قونيه اي ميتوان گفت. واگردلسوزي وتوجه نسبت به اثار ونوشته ها ومعرفي مولانا وچاپ كتابهاي آن را درنظر داشته باشيم، ايران امروزي را هم بلا مجزا از مولانا بايست كه دانست. به قدريكه مولانا در كشور ايران امروزي وتركيه با اهميت است، در زادگاهش كه افغانستان امروزي است،هم نا شناخته بوده وهم از اهميت بالاي كه درخورمولانا بوده است ، برخوردار نبوده وبرخوردار نيست با تآسف !ما نبايد كه خشك وبا احساسات درونمايه خالي به قضايا نگاه بداريم.يك روزهم بنشينيم واز دري به موضوعات بنگريم كه به حقيقت نزديكتر باشد. كشورما در برابر اين مولانا واين پورسينا واين ناصرخسرو وامير خسرو وسنايي وهزاران ديگر تا امروز چه كاري كرده است؟ مارا هميشه اعا رسيده است وآنهم زمانيكه شخصيت والاي تولد يافته اي ما جهاني شده اند وبعد ما خبرشده خيز بيجا وادعاي ميان خالي از خود سرميدهيم.يك روشنفكر وشخصيت اديب ما تاهنوزقضاوت راستين ودرخوريكه شايسته اي حال دانشمندان ما باشد، نكرده اند وهمش ادعاي پوچ بوده است. وما بايست كه علت ودليل اين همه بيگانگي دانشمندان اهل خراسان ويا افغانستان امروزي را با زادگاهشان ريشه يابي نماييم وبه جاي اتهامات بر ديگران ،اين چراهاي كه ذليل انيزند را در يابيم وبكوشيم كه منبعد هم خود را بهتر بشناسيم وهم دانشمندان قلمرو اين سرزمين را. وبه ايران وديگر كشورهايكه بيشتر در شناخت دانشمندان فارسي دري گوي ما تلاش كرده اند، يك تشكر بداريم نه اينكه نا سزاگويي كنيم. تا خود شناسي ما خيليها راه دور است. پيوندهاي ما را گسلانيده اندوبرماست كه اين تارهاي خود بيگانگي را دوباره برتنيم ودر احياي فرهنگ بلخ وخراسان خرد پرور دست بدست همديگر بدهيم وافتخارات گذشته را با روح كنوني نسل خود ياب زنده گردانيم. ايدون چنين بايد.
ميرزايي

جستجو در کابل پرس