تجزيه خو شاخ و دم ندارد. همين اکنون اين کشور ساختگى تجزيه است.
1- نام اش را ا نگلستان در سال 1801 ميلادى براى اولين بار پيشکش کرد و در سال 1850 ميلادى قسمتهاى پشته سليمان کوه را افغانستان گذاشت . در سال 1919 افغانستان نام افغانستان شکل رسميت بين دولتهاى بزرگ را گرفت. که مناطق شمالى وغربى باسرحدکشى هاى پى درپى مردمان ايران و توران زمين را جدا ساختند. درآخرين مرز کشى قوم پشتون جدا شدند . ولى شوربختانه حاکمان پشتون و يا “افغان” اندک حافظه ويا کج حافظه اند.
به اقوام غير پشتون مهاجر گفتند .
2-نام اش نشاندهنده آن است که در اين کشور حد کوچک وحدت وجود ندارد. وحدت ملى به گونه سراب (Fata Morgana )است . هرقدر به آن نزديک شويد به همان اندازه دور مى شود.
3- دولتهاى پشتون ويا افغان دلهاى مردمان پشتون وغيرپشتون را ازخود بد ساختند. نام افغان منحوس شده است. معنى نام اش ناله وفرياد است.
4- نام افغان حييثييت ملى بخود نگرفت ونمى گيرد ونخواهد گرفت.
5- سيستم فدرالى مى تواند براى مدتى تجزيه حقيقى را جلوگيرى نمايد.
صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, بى اعتماد و بى اعتبار, جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون, قانون شکنى ,شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت زمينهاى غيرپشتون , خاک و وطنفروشى و نسل کشى پى در پى
تغيرنام افغانستان ضرور است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است
تجزيه خو شاخ و دم ندارد. همين اکنون اين کشور ساختگى تجزيه است.
1- نام اش را ا نگلستان در سال 1801 ميلادى براى اولين بار پيشکش کرد و در سال 1850 ميلادى قسمتهاى پشته سليمان کوه را افغانستان گذاشت . در سال 1919 افغانستان نام افغانستان شکل رسميت بين دولتهاى بزرگ را گرفت. که مناطق شمالى وغربى باسرحدکشى هاى پى درپى مردمان ايران و توران زمين را جدا ساختند. درآخرين مرز کشى قوم پشتون جدا شدند . ولى شوربختانه حاکمان پشتون و يا “افغان” اندک حافظه ويا کج حافظه اند.
به اقوام غير پشتون مهاجر گفتند .
2-نام اش نشاندهنده آن است که در اين کشور حد کوچک وحدت وجود ندارد. وحدت ملى به گونه سراب (Fata Morgana )است . هرقدر به آن نزديک شويد به همان اندازه دور مى شود.
3- دولتهاى پشتون ويا افغان دلهاى مردمان پشتون وغيرپشتون را ازخود بد ساختند. نام افغان منحوس شده است. معنى نام اش ناله وفرياد است.
4- نام افغان حييثييت ملى بخود نگرفت ونمى گيرد ونخواهد گرفت.
5- سيستم فدرالى مى تواند براى مدتى تجزيه حقيقى را جلوگيرى نمايد.
صفتهاى حاکمان پشتون و يا “افغان”= جعل واقعیت, دروغ هاى پى درپى, نيرنگ , فريب, چال, بازى دادن, بى اعتماد و بى اعتبار, جهل و در جهل نگاشتن مردم شريف پشتون, قانون شکنى ,شادى بازى فرهنگى, تخريب , ويرانى, آوارکردن آبادى ها, کشت نفرت, جنگ انداختن بين ملتها, سوزاندن, تاخت وتاز, کشتن حيوانات, ريش کن جنگلها, کاريدن نباتات براى مواد, کاشت نباتات براى مواد مخدر, آزاردادن, زنستيزى, غارت زمينهاى غيرپشتون , خاک و وطنفروشى و نسل کشى پى در پى
تغيرنام افغانستان ضرور است
تا که نام افغان است ملک درفغان است
تا که افغانستان است نام اش بطلان است