Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 38545

"شاه مردان"، "شاه جهان مغول"، آیت الله خمینی و هزاره ها

28 جون 2010, 05:21, توسط hbibulla

مستثنى هستند.
پاسخ اين است كه در روايات مذكور بارها ذكر شده كه پيامبران و امامان ﻹ صراحتاً از بلند كردن قبورشان منع كردند، و حد آن را چهار انگشت تا يك وجب تعيين نمودند، پس با توجه به اين صراحت، چگونه مى توان ادعا كرد كه قبور پيامبران و امامان مستثنى است، بلكه قبور اين بزرگواران بيش از قبور ديگران مورد نهى قرار گرفته است.
دوم: در بلند كردن قبور پيامبران و امامان و ساختن بنا برآن مصلحت بزرگى است و آن اينكه قبرهاى اين بزرگواران همواره باقى خواهد ماند و از محو شدن و گم شدن آن جلوگيرى خواهد شد.
پاسخ اين است كه اين بهانه بى معنى است. هرگز كسى نميتواند قطعا بگويد: كه اگر بر روى قبرى گنبد و بارگاه ساخته نشد نابود مى شود، مثلاً قبرهاى امام حسن و امام زين العابدين و امام باقر و امام صادق ﻹ و غيره، با اينكه بيشتر از حد شرعى بلند نشده اند و دهها سال است که گنبد و ضريح هم ندارند، نه تنها گم نشده، بلكه همواره مسلمانان آنها را زيارت كرده و به آنها سلام مى فرستند و برايشان دعا مى كنند.
سوم: هماهنگ بودن مردم بر ساخت قبرهاى ائمه ﻹ و اينكه چون كسى با آن مخالفت نميكند دليل جايز بودن آن است.
پاسخ اين است كه از روايات خود ائمه ﻹ روشن مى شود كه اولين بار توسط خود رسول گرامي ص و ائمه ﻹ از بلند ساختن قبور جلوگيری شده است، بنابرين موضع مردم در اين باره معتبر نيست، اولاً از کجا معلوم که همهء مردم به اين مزخرفات راضی باشند، اکثريت قاطع مردم مخالف چنين کارهای خلاف شرع و عقل هستند و درصد کمی هم که بر اثر کم سوادی و يا بی سوادی موافق به نظر می رسند بايد دانست که خاموشى آنان به علت ناآگاهى شان است و هرگز دلالت بر رضايت آنان نمي كند. چگونه ممكن است مردم به كار ناپسندى راضى شوند كه رسول الله ص و ائمة اهل بيت ﻹ از آن نهى كرده اند؟ حد اقل مى توان گفت: كه رأى عموم مردم در يك مسئلهء شرعى كه در آن نص صريح وجود دارد معتبر نيست، و قول معتبر، اجماع علماء‌ و اهل حل و عقد از جمله خود ائمه ﻹ است كه جز نهى صريح چيزى از آنان ثابت نيست.
چهارم: رواياتى كه از ائمه ﻹ در جلو گيری از ساختن و بلند كردن قبور آمده از روى تقيه بوده است.
پاسخ اين است كه اولاً: هيچكدام از علماء ‌اين روايات را حمل بر تقيه نكرده اند, بويژه اينكه بعضى از اين روايات به عنوان وصيت از امام براى فرزندانش آمده است كه ممكن نيست امام فرزندانش را به چيزى وصيت كند كه خودش به آن معتقد نيست.
دوم اينكه شجاعت و صداقت اهل بيت بويژه ائمه ﻹ مانع چنين احتمال باطلى است،‌ زيرا آنان نيز مانند همه حق پرستان و رهبران و مصلحان تاريخ از اظهار حق هراسی نداشتند و گرنه نمى توانستند امام باشند، وانگهى چرا احتمال نمىدهيم كه روايات جواز از روى تقيه باشد؟؟!!
پنجم: رواياتى وجود دارد كه ساختن و بلند كردن قبر و گنبد و ضريح را جايز مى داند پس آن روايات مقدم است.
پاسخ اين است كه روايات منع و جواز تقريباً مساوى است و بر فرض اگر روايات جواز بيشتر هم باشد اعتبارى ندارد، چون دروغ گفتن كه كارى ندارد، و دروغ پردازان در طول تاريخ كارى جز ضربه زدن به اسـلام، آن هم از كانال دين نداشته اند، ‌پس بيشتر بودن روايات هرگز دليل بر درست بودن آن نيست. سوم اينكه روايات نهى با روايات رسول گرامى ص و با روح قرآن كريم و شريعت محمدى هماهنگى دارد, اما خرافات هيچگونه سازگارى با دين ندارد. چهارم اينكه از نظر عقلى ساختن گنبد و بارگاه و ضريح، مخالف فطرت سليم انسان است، چون هدف از روى آوردن به دين حنيف ابراهيم ؛ اعراض و روى گردانى از هر توجهی به غير الله، روى آوردن بسوى الله است، پس وجود گنبد و بارگاه و ضريح با فلسفهء دين سازگار نيست، زيرا كه توجه انسان را از خالق و معبود حقيقى به سوى بندگان عاجز بر مى گرداند، يعنى بر خلاف كارى است كه پيامبر و قرآن بايد انجام دهند. و آن عبارتست از: برگردان توجّه انسانها به خداوند «خدايا تنها تو را مى پرستيم، و تنها از تو كمك مىخواهيم».
پيام صحابه ن هم به سرمداران روم و فارس و ساير قدرتها همين بود که ما آمده ايم تا بندگان را از پرستش بندگان نجات بخشيم و به پرستش پروردگارشان هدايت کنيم.
((لنخرج العباد من عبادة العباد إلى عبادة رب العباد))( ).
و نكته مهم تر اينكه مفاسدى كه از ساختن قبرها و گنبدها و بارگاهها و ضريحها پيدا مى شود خود مى رساند كه وجود اين اماكن به نفع اسلام و مسلمين نيست و اعتقاد را تضعيف ميكند، ‌ايمان را سست مى كند، باعث پديد آمدن شرك و خرافات ميگردد، ‌مفاسد اخلاقى را رشد مى دهد، ‌نصرت و رحمت خداوند را به تأخير مى اندازد، به آبرو و حيثيت اسلام لطمه ميزند، قوت و توانايى مسلمين را به ضعف مبدل مى كند, غير مسلمانان را از پذيرش اسلام منصرف مى كند، ‌و صدها مفاسد ديگرى كه در نتيجه ى وجود گنبدها و بارگارها، و ضريح هاى بى شمار در جامعه ى اسلامى بوجود مى آيد.
در پايان بايد عرض كنيم كه قاعده ى: ((درء المفاسد مقدم على جلب المصالح)) «جلو گيرى از مفاسد بر جلب مصالح مقدم است». پس اگر مدافعان گنبد و بارگاه و ضريح استدلال هم داشته باشند استدلال شان در برابر(علاوه از نصوص و احاديثی که ذکر کرديم) مفاسدی که از وجود اين اماكن پديد می آيد سست و بى پايه است.
خدايا! جامعه ى اسلامى ما را از وجود تمام موانع توحيد و اسلام خالص، و دلهايمان را از تمام كدورتها و زنگارهايى كه چه بسا مانع وحدت امت اسلامى گرديده پاك گردان، و ما را يك امت قوى و توانا بگردان آمين.

جستجو در کابل پرس