یکی از لازمه های ایمان به خداوند, ایمان به اسماء وصفات باری تعالی می باشد, ایمان به اینکه خداوند رحمان, رحیم, قوی, عزیز است. وباید متذکر شد که اسماء وصفات خداوند توقیفی هستند, یعنی هر اسم و وصفی که برای ذات باری تعالی در قرآن وسنت صحیح آمده است قابل استدلال است.
وباید دانست خداوند سبحان شبیه ومانند هیچ یک از مخلوقاتش نیست, می فرماید: لیس کمثله شی ء وهو السمیع البصیر. در اینجا با وجود اثبات صفت شنیدن ودیدن برای خود, هرگونه تشبیه و همانندی را از خود نفی می کند.
وهمچنین در سایر اسماء وصفات وارده باید به آنها ایمان داشت و از هر گونه تأویل و تحریف و تشبیه خودداری نمود.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (180) الأعراف: ١٨٠. (یعنی خداوند اسمهای زیبایی دارد, شما با ذکر آن اسمها خداوند را در دعاهایتان فرا خوانید, و کسانی را که در اسمهای خداوند دچار الحاد شدند رها کنید, به زودی خداوند آنها را به سزای اعمالشان می رساند).
از جمله صفاتی که زیاد در قرآن وسنت آمده صفت دست می باشد, مانند: يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ الفتح: ١٠, وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ. المائدة: ٦٤, قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ. ص:٧٥, که در این صفات باید باور داشت که خداوند دارای دست است ولی به هیچ وجه این دست مانند دست مخلوقان نیست, و حتی نباید در ذهن تصور چنین دستی را برای خداوند سبحان کرد. و همچنین نباید آن را به قدرت یا چیزهای دیگری تأویل کرد, زیرا اگر خداوند می خواست چنین کلمه ای را به کار ببرد هیچ مانعی وجود نداشت و می فرمودند: قدرت خداوند بالای همه قدرتهاست.
و همچنین دیگر صفات خداوند، که تمامی این صفات را به گونه ای برای خداوند ثابت می کنیم که از هر گونه همانندی با مخلوقانش به دور است.
﴿ سوره فاتحه﴾
مدني است، و داراي ( 7 ) آيه است.
وجه تسميه: با توجه به اين كه فاتحه به معناي آغاز هرچيز است، اين سورهرا نيز «فاتحة الكتاب» ناميدند زيرا قرآن با آن افتتاح شده است، از طرفي اين اولينسوره از مصحف شريف است كه كاتبان قرآن آن را مينويسند و اولين سوره ازكتاب مجيد الهي است كه خواننده آن را تلاوت ميكند؛ هر چند از نظر ترتيبنزول آيات، اين سوره اولين آيات نازل شده قرآن نيست.
سوره فاتحه دوازده نام دارد كه مشهورترين آنها سه نام زير است: «فاتحةالكتاب»، «أمالكتاب» و «سبع المثاني» . از ديگر نامهاي مشهور آن «حمد»، «صلاة» و «واقية» ميباشد.
فضيلت آن: در فضيلت اين سوره احاديثي روايت شده است، از آن جمله حديث شريف ذيل به روايت بخاري و احمد از ابيسعيدبنالمعلي است كه گفت: رسول خداص به من فرمودند: «بدان، قبل از آن كه از مسجد خارج شوي، تو را از بزرگترين سوره قرآن آگاه خواهم ساخت ابوسعيد ميگويد: رسول خداص دستم را گرفتند و همينكه خواستند از مسجد خارج شوند، گفتم: اي رسول خداص! مگر شما نگفتيد كه تو را از بزرگترين سوره قرآن آگاه خواهم ساخت؟ فرمودند: آري بزرگترين سوره قرآن : الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ است؛ اين همان سبعالمثاني (هفت آيت تكرارشونده) و قرآن عظيمي است كه به من داده شده است».همچنين در حديث شريف به روايت مسلم در صحيحش و نسائي در سننش از ابنعباس ، آمده است كه فرمود: «جبرئيل نزد رسول خداص بود كه بناگاه آن حضرتص از بالاي سرخويش صدايي را شنيدند. جبرئيل نگاهش را بهسوي آسمان دوخت و گفت: اين دري است كه هماكنون در آسمان گشوده شد و قبل از اين هرگز گشوده نشده بود. راوي ادامه ميدهد: سپس، از آن درفرشتهاي نزد رسول خداص فرود آمد و گفت: «أبشر بنورين قد أوتيتهما لم يؤتهما نبيقبلك: فاتحة الكتاب وخواتيم سورة البقره، لن تقرأ حرفا منهما إلا أوتيته».
«مژده بادتو را به دو نوري كه برايت داده شده و قبل از تو به هيچ پيامبري داده نشده است؛ [آنها عبارتند از] فاتحه الكتاب و آيات پاياني سوره بقره. [اين را بدان كه] هرگز هيچ حرفي از آنها را قرائت نميكني ، مگر آن كه همان را داده ميشوي».
سوره فاتحه متضمن معاني قرآن كريم، مشتمل بر اصول و فروع دين، دربردارنده اصول عقيده و عبادت و شريعت، راهنمايي به سوي درخواست هدايت از ربالعالمين و در خواست بركنار ماندن از راه منحرفان است.
بسم الله الرحمن الرحیم
از ابن عباسك روايت شده است كه فرمود : «رسول خدا ص نميدانستند كه چگونه ميان سورهها فاصله قرار داده و آنها را از هم جدا كنند تا آن كه: بسمالله الرحمنالرحيم بر ايشان نازل شد». در حديث شريف آمده است: «كل أمر ذي بال لم يبدأ ببسم الله فهو أبتر: هركار مهمي كه بهنام خداي عزوجل آغاز نشود، آن كار ابتر [بيخير و بركت] است». همچنين صحابه تلاوت كتاب خدا را با: (بسم الله الرحمن الرحيم) آغاز ميكردند، لذا تلاوت آن در آغاز هرسخن و عملنيكي، مستحب است. خواندن آن در آغاز وضوء نيز مستحب ميباشد زيرا درحديث شريف آمده است: «براي كسي كه نام خداوند را بر وضوء نبرد، وضوئينيست». همچنين خواندن آن در هنگام ذبح ـ نزد امام شافعي ـ مستحباست ، ولي ائمه ديگر آنرا واجب شمردهاند. در هنگام غذا خوردن نيز خواندن آن مستحب است زيرا در حديث شريف آمده است: «قل بسم الله وكل بيمينك وكل مما يليك: وقتي ميخواهي غذا بخوري، در آغاز آن بسم الله بگو، آنگاه با دست راستت بخور و از آنچه در جلوي تو است بخور». چنانكه خواندن آن در هنگام مقاربت جنسي نيز مستحب ميباشد زيرا در حديث شريف آمده است :
«لو أن أحدكم إذا أراد أن يأتي أهله قال: بسم الله، اللهم جنبنا الشيطان وجنب الشيطان ما رزقتنا، فإنه إن يقدر بينهما ولد لم يضره الشيطان أبدا».
«اگر يكي از شما آنگاه كه ميخواهد با همسرش همبستر شود ، بگويد: بهنام خدا، بار خدايا! ما را از شيطان دور بدار وشيطان را از آنچه روزي مان نمودهاي (از فرزند) بر كنار بدار؛ در اين صورت اگر در ميان آن دو فرزندي مقدر شود، شيطان هرگز نميتواند به او آسيبيبرساند».
«بهنام الله بسيار بخشاينده و بسيار مهربان» الله: يعني معبود بر حق؛ نام مقدسذات خداوند است كه بر غير وي اطلاق نگرديده. اصل آن «اله» است كه بر هرمعبودي ـ به حق يا به باطل ـ اطلاق ميگرديد و سرانجام اطلاق آن بر معبود برحق غالب گشت. به قولي: «الله» اسم اعظم الهي است زيرا به تمام صفات قدسي موصوف ميشود؛ چنانكه خداوند متعال فرموده است:
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ.
«الله كسي است كه معبودي جز اونيست، داناي نهان و آشكار است ، رحمان و رحيم است... » [حشر/ 22].
ملاحظه ميكنيم كه در اين دو آيه، تمام اسماء ديگر، صفات «الله» قرارگرفته اند.
و از آنجا كه جز خداي تبارك و تعالي كسي ديگر به نام «الله» ناميده نشده، لذا طبق قاعده براي «الله» در سخن عرب اشتقاقي سراغ نداريم بنابراين، اسم الله «جامد» است نه «مشتق» و اين رأي اكثر اصوليان و فقها ميباشد.
«رحمن» و «رحيم»، دو اسم مشتق از رحمت ـ بر وجه مبالغه ـ اند، البته مبالغه «رحمان» از «رحيم» در معناي رحمت بيشتر است. چنان كه ابن جرير طبري در تفسير آنها ميگويد: «خداوند متعال بر تمام خلق رحمان و به مؤمنان رحيماست». اسم «رحمن» نيز ويژه خداوند متعال ميباشد كه ديگران نبايد بدان ناميده شوند.
بنابراين، معناي اجمالي «بسم الله الرحمن الرحيم» اين است: قبل از هر چيز، بهنام خداي عزوجل و به ياد و تسبيح او آغاز ميكنم در حالي كه از او در تمام امور خويش ياري ميجويم زيرا او پروردگار و معبود برحقي است كه رحمتش بر همهچيز گسترده است، نعمت دهنده نعمتهاي بزرگ و كوچك تنها اوست و تنها بخشش و مهرباني و احسان اوست كه فراوان، مدام و مستمر است.
حكم آن: مالكيها و حنفيها برآنند كه: «بسمالله الرحمنالرحيم» آيهاي از سوره فاتحه و ساير سورهها نيست، بلكه تنها آغازگر سورههاست كه فقط براي قراردادن فاصله ميان سورهها در ابتداي آنها نوشته شده است. اما شافعيها و حنبليها برآنند كه: «بسم الله الرحمن الرحيم» آيهاي از سوره فاتحه است، لذا خواندن آن در نماز واجب ميباشد. از اختلاف فقهي يادشده كه بگذريم، أمت اسلام اتفاقنظر دارند بر اين كه: «بسم الله الرحمن الرحيم» بخشي از يك آيه در سوره «نمل» است:
إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ.
«اين نامهاي از جانب سليماناست و اين نامه به نام خداوند بخشايشگر مهربان است ». [ نمل /30].
عقیده ی اهل سنت وجماعت دربارة اسماء وصفات خداوند
یکی از لازمه های ایمان به خداوند, ایمان به اسماء وصفات باری تعالی می باشد, ایمان به اینکه خداوند رحمان, رحیم, قوی, عزیز است. وباید متذکر شد که اسماء وصفات خداوند توقیفی هستند, یعنی هر اسم و وصفی که برای ذات باری تعالی در قرآن وسنت صحیح آمده است قابل استدلال است.
وباید دانست خداوند سبحان شبیه ومانند هیچ یک از مخلوقاتش نیست, می فرماید: لیس کمثله شی ء وهو السمیع البصیر. در اینجا با وجود اثبات صفت شنیدن ودیدن برای خود, هرگونه تشبیه و همانندی را از خود نفی می کند.
وهمچنین در سایر اسماء وصفات وارده باید به آنها ایمان داشت و از هر گونه تأویل و تحریف و تشبیه خودداری نمود.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (180) الأعراف: ١٨٠. (یعنی خداوند اسمهای زیبایی دارد, شما با ذکر آن اسمها خداوند را در دعاهایتان فرا خوانید, و کسانی را که در اسمهای خداوند دچار الحاد شدند رها کنید, به زودی خداوند آنها را به سزای اعمالشان می رساند).
از جمله صفاتی که زیاد در قرآن وسنت آمده صفت دست می باشد, مانند: يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ الفتح: ١٠, وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ. المائدة: ٦٤, قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ. ص:٧٥, که در این صفات باید باور داشت که خداوند دارای دست است ولی به هیچ وجه این دست مانند دست مخلوقان نیست, و حتی نباید در ذهن تصور چنین دستی را برای خداوند سبحان کرد. و همچنین نباید آن را به قدرت یا چیزهای دیگری تأویل کرد, زیرا اگر خداوند می خواست چنین کلمه ای را به کار ببرد هیچ مانعی وجود نداشت و می فرمودند: قدرت خداوند بالای همه قدرتهاست.
و همچنین دیگر صفات خداوند، که تمامی این صفات را به گونه ای برای خداوند ثابت می کنیم که از هر گونه همانندی با مخلوقانش به دور است.
﴿ سوره فاتحه﴾
مدني است، و داراي ( 7 ) آيه است.
وجه تسميه: با توجه به اين كه فاتحه به معناي آغاز هرچيز است، اين سورهرا نيز «فاتحة الكتاب» ناميدند زيرا قرآن با آن افتتاح شده است، از طرفي اين اولينسوره از مصحف شريف است كه كاتبان قرآن آن را مينويسند و اولين سوره ازكتاب مجيد الهي است كه خواننده آن را تلاوت ميكند؛ هر چند از نظر ترتيبنزول آيات، اين سوره اولين آيات نازل شده قرآن نيست.
سوره فاتحه دوازده نام دارد كه مشهورترين آنها سه نام زير است: «فاتحةالكتاب»، «أمالكتاب» و «سبع المثاني» . از ديگر نامهاي مشهور آن «حمد»، «صلاة» و «واقية» ميباشد.
فضيلت آن: در فضيلت اين سوره احاديثي روايت شده است، از آن جمله حديث شريف ذيل به روايت بخاري و احمد از ابيسعيدبنالمعلي است كه گفت: رسول خداص به من فرمودند: «بدان، قبل از آن كه از مسجد خارج شوي، تو را از بزرگترين سوره قرآن آگاه خواهم ساخت ابوسعيد ميگويد: رسول خداص دستم را گرفتند و همينكه خواستند از مسجد خارج شوند، گفتم: اي رسول خداص! مگر شما نگفتيد كه تو را از بزرگترين سوره قرآن آگاه خواهم ساخت؟ فرمودند: آري بزرگترين سوره قرآن : الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ است؛ اين همان سبعالمثاني (هفت آيت تكرارشونده) و قرآن عظيمي است كه به من داده شده است».همچنين در حديث شريف به روايت مسلم در صحيحش و نسائي در سننش از ابنعباس ، آمده است كه فرمود: «جبرئيل نزد رسول خداص بود كه بناگاه آن حضرتص از بالاي سرخويش صدايي را شنيدند. جبرئيل نگاهش را بهسوي آسمان دوخت و گفت: اين دري است كه هماكنون در آسمان گشوده شد و قبل از اين هرگز گشوده نشده بود. راوي ادامه ميدهد: سپس، از آن درفرشتهاي نزد رسول خداص فرود آمد و گفت: «أبشر بنورين قد أوتيتهما لم يؤتهما نبيقبلك: فاتحة الكتاب وخواتيم سورة البقره، لن تقرأ حرفا منهما إلا أوتيته».
«مژده بادتو را به دو نوري كه برايت داده شده و قبل از تو به هيچ پيامبري داده نشده است؛ [آنها عبارتند از] فاتحه الكتاب و آيات پاياني سوره بقره. [اين را بدان كه] هرگز هيچ حرفي از آنها را قرائت نميكني ، مگر آن كه همان را داده ميشوي».
سوره فاتحه متضمن معاني قرآن كريم، مشتمل بر اصول و فروع دين، دربردارنده اصول عقيده و عبادت و شريعت، راهنمايي به سوي درخواست هدايت از ربالعالمين و در خواست بركنار ماندن از راه منحرفان است.
بسم الله الرحمن الرحیم
از ابن عباسك روايت شده است كه فرمود : «رسول خدا ص نميدانستند كه چگونه ميان سورهها فاصله قرار داده و آنها را از هم جدا كنند تا آن كه: بسمالله الرحمنالرحيم بر ايشان نازل شد». در حديث شريف آمده است: «كل أمر ذي بال لم يبدأ ببسم الله فهو أبتر: هركار مهمي كه بهنام خداي عزوجل آغاز نشود، آن كار ابتر [بيخير و بركت] است». همچنين صحابه تلاوت كتاب خدا را با: (بسم الله الرحمن الرحيم) آغاز ميكردند، لذا تلاوت آن در آغاز هرسخن و عملنيكي، مستحب است. خواندن آن در آغاز وضوء نيز مستحب ميباشد زيرا درحديث شريف آمده است: «براي كسي كه نام خداوند را بر وضوء نبرد، وضوئينيست». همچنين خواندن آن در هنگام ذبح ـ نزد امام شافعي ـ مستحباست ، ولي ائمه ديگر آنرا واجب شمردهاند. در هنگام غذا خوردن نيز خواندن آن مستحب است زيرا در حديث شريف آمده است: «قل بسم الله وكل بيمينك وكل مما يليك: وقتي ميخواهي غذا بخوري، در آغاز آن بسم الله بگو، آنگاه با دست راستت بخور و از آنچه در جلوي تو است بخور». چنانكه خواندن آن در هنگام مقاربت جنسي نيز مستحب ميباشد زيرا در حديث شريف آمده است :
«لو أن أحدكم إذا أراد أن يأتي أهله قال: بسم الله، اللهم جنبنا الشيطان وجنب الشيطان ما رزقتنا، فإنه إن يقدر بينهما ولد لم يضره الشيطان أبدا».
«اگر يكي از شما آنگاه كه ميخواهد با همسرش همبستر شود ، بگويد: بهنام خدا، بار خدايا! ما را از شيطان دور بدار وشيطان را از آنچه روزي مان نمودهاي (از فرزند) بر كنار بدار؛ در اين صورت اگر در ميان آن دو فرزندي مقدر شود، شيطان هرگز نميتواند به او آسيبيبرساند».
«بهنام الله بسيار بخشاينده و بسيار مهربان» الله: يعني معبود بر حق؛ نام مقدسذات خداوند است كه بر غير وي اطلاق نگرديده. اصل آن «اله» است كه بر هرمعبودي ـ به حق يا به باطل ـ اطلاق ميگرديد و سرانجام اطلاق آن بر معبود برحق غالب گشت. به قولي: «الله» اسم اعظم الهي است زيرا به تمام صفات قدسي موصوف ميشود؛ چنانكه خداوند متعال فرموده است:
هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ.
«الله كسي است كه معبودي جز اونيست، داناي نهان و آشكار است ، رحمان و رحيم است... » [حشر/ 22].
ملاحظه ميكنيم كه در اين دو آيه، تمام اسماء ديگر، صفات «الله» قرارگرفته اند.
و از آنجا كه جز خداي تبارك و تعالي كسي ديگر به نام «الله» ناميده نشده، لذا طبق قاعده براي «الله» در سخن عرب اشتقاقي سراغ نداريم بنابراين، اسم الله «جامد» است نه «مشتق» و اين رأي اكثر اصوليان و فقها ميباشد.
«رحمن» و «رحيم»، دو اسم مشتق از رحمت ـ بر وجه مبالغه ـ اند، البته مبالغه «رحمان» از «رحيم» در معناي رحمت بيشتر است. چنان كه ابن جرير طبري در تفسير آنها ميگويد: «خداوند متعال بر تمام خلق رحمان و به مؤمنان رحيماست». اسم «رحمن» نيز ويژه خداوند متعال ميباشد كه ديگران نبايد بدان ناميده شوند.
بنابراين، معناي اجمالي «بسم الله الرحمن الرحيم» اين است: قبل از هر چيز، بهنام خداي عزوجل و به ياد و تسبيح او آغاز ميكنم در حالي كه از او در تمام امور خويش ياري ميجويم زيرا او پروردگار و معبود برحقي است كه رحمتش بر همهچيز گسترده است، نعمت دهنده نعمتهاي بزرگ و كوچك تنها اوست و تنها بخشش و مهرباني و احسان اوست كه فراوان، مدام و مستمر است.
حكم آن: مالكيها و حنفيها برآنند كه: «بسمالله الرحمنالرحيم» آيهاي از سوره فاتحه و ساير سورهها نيست، بلكه تنها آغازگر سورههاست كه فقط براي قراردادن فاصله ميان سورهها در ابتداي آنها نوشته شده است. اما شافعيها و حنبليها برآنند كه: «بسم الله الرحمن الرحيم» آيهاي از سوره فاتحه است، لذا خواندن آن در نماز واجب ميباشد. از اختلاف فقهي يادشده كه بگذريم، أمت اسلام اتفاقنظر دارند بر اين كه: «بسم الله الرحمن الرحيم» بخشي از يك آيه در سوره «نمل» است:
إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ.
«اين نامهاي از جانب سليماناست و اين نامه به نام خداوند بخشايشگر مهربان است ». [ نمل /30].