Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 76041

فرهاد دريا، تجسم خود شيفته گى پايان ناپذير

4 سپتامبر 2013, 01:09, توسط Noshin

This what Jafar Rezai rplyed back on facebook. I dont know what he is trying to say

Safarnama Mona
ببينيد دوست عزيز، يكبار يك تحليلگر در راديو مى گفت "امروز هركه يك لب تاپ و دسترسى به انترنت دارد، سردبير يك روزنامه است." فرهاد دريا اينجا نقش يك سردبير را بازى مى كند...ما معمولا وقتى خود ما در موقعيت اجرايى قرار نداريم آرمانى ترين شعارها را فرياد مى كشيم. دم از آزادى بيان و اين حرفها مى زنيم. براى من اين "قيچى دارى" دريا جاى پرسش است. دريا، گاهى مرا بلاك مى كند و گاهى نظراتم را حذف. در حاليستكه دشنام هاى "هواداران آتشين و پيچه سفيد" دريا دست ناخورده مى ماند. حذف نظر من و دست نزدند دشنام هاى عليه من به اين معناست كه دريا آن دشنام ها را تأييد مى كند. بگذريم از اينكه بعضى آن دشنام نويس ها از نزديكان دريا به نظر مى آيند.
من تصور نمى كنم كه اتهامى به دريا وارد كرده باشم. اين هاى كه خشمگين هستند گمان نمى كنم منظور مرا فهميده باشند. من از دريا نپرسيده ام كه چرا لنگى مى پوشد. نطاق راديو آزادى از او پرسيده. من كه نگفته ام كه رابطه دريا با ارگ گرم است. خود دريا با بى بى سى گفته است. اصلى ترين سؤال و انتقاد من اين بوده كه "جاى فكر و انديشه در آهنگهاى دريا خالى است." از بحثهاى كلان فكرى كه بگذريم، دريا تا هنوز حتا به موضوعات مهم و امروزى افغانستان مثل، فقر، بنيادگرايى و حقوق زنان نيز نپرداخته است...
اما، در مورد من. ببينيد، من گفته بودم كه در هشت سال گذشته در انترنت "نيمه فعال" بوده ام. شما حدودا ١٢٠ مطلب و مقاله مرا در همين كابل پرس، وقتى روى نامم كليك كنيد مى توانيد بيابيد. من لينك آنرا اينجا نمى گذارم تا كسى مرا متهم به تبليغ شخصى نكند. البته كه من با تمام چيزى هاى كه قبلا نوشته ام، امروز موافق نيستم....
شهرت إلزاما به معناى درست بودن و عميق بودن نيست. امروز خورد ترين "ستاره" و هنرپيشه هاليوود نسبت به متفكرين عميقى مثل نوام چامسكى و استفين هاوكينگ نامدارتر اند. گمنامى چامسكى به مفهوم ضعف نيست. او را رسانه هاى نظام اقتصادى امروز عمدا در بايكوت و تحريم نگهداشته اند. دقيقا، مثل "آرامش دوستدار" در حوزه زبان فارسى. آرامش دوستدار جدى ترين رقيب سكولار سروش و بقيه ى قماش "اصلاح طلبان دينى" است. اما تعداد معدودى او را مى شناسند...
در ضمن، انگار هيچ افغانى نيست كه با دشنام دهان شرين نكند. اين جناب شما، در پايان كامنت تان، نتوانسته ايد تعادل لازم را رعايت كنيد.

فرهاد دريا: "من برای عشق و دوستی به جهان آمده ام، مرا به سرزمین کدورت ها و نفرت ها مهاجر نسازید! " منبع: وبسايت بى بى سى فارسى

هفته پيش در سى ان ان مطلبى را خواندم در مورد "عينك گوگل". عينك كه بزودى به بازار خواهد آمد و شايعه است كه نرخ آن ٣٠٠ دالر خواهد بود. وقتى اين عينك آمد، جامعه بشرى بيشتر از هر زمانى ديگر شفاف خواهد بود. چون وقتى اين عينك در چشم تان است با يك چشمك مى توانيد عكس بگيريد؛ و با يك اشاره چشم ويديو. گفته مى شود كه سياستمداران و آدمهاى مشهور، بيشتر از همه نگران اين عينك هستند. كسى در راديو تحليل و پيشبينى مى كرد كه: شايد در آينده ضرورت نباشد تا در پاى هيچ سندى امضا نماييد. چون وقتى هردو طرف عينك گوگل داشته باشند، مى تواند در مورد قرارداد صحبت كنند و قول دهند، و هردو ويديو اين صحنه را بعنوان سند داشته باشند. و باز مى گفت در آينده "هويت آنلاين" و "هويت آفلاين" ما تا حدى زيادى برملا و يكى خواهد بود.

به باور من همين تلفون هوشمند حالا نيز تاحدى "هويت آفلاين" و واقعى ما را برملا ساخته است. ياد آنروزهاى بخير كه خود را براى ديگران آدم خونسرد، پاك زبان، مهربان و با حوصله معرفى مى كرديم. اما، حالا اين تلفن لعنتى در دست ما است، فرق نمى كند، در خوى هستيم و يا بدخوى. درايستگاه بس در يك ساعت گرم و آفتابى منتظر بس هستيم؛ تشنه هستيم و مغز ما كاملا بيدار نيست. هرچه به ذهن ما رسيد مى ريزيم روى صفحه فيسبوك! ساعت ده شب است، با شوهر، زن، دوست پسر و يا دوست دختر ما جنگ كرده ايم. شديدا خشمگين و عصبى هستيم. فرق نمى كه رفيق و يا خواهرخوانده ما كجاست. اين فيسبوك لعنتى كه هزار رفيق و خواهرخوانده ى ديجيتال و مجازى را در خود جاه داده در زير بالش ما است. با زنكه جنگ كرده ايم، بيا كه انتقامش را از كسى ديگر بگيريم. با شوى ناشوى قهر نموده ايم، بيا كه سر كس ديگر دل خود را خالى كنيم. مى بينيد كه اين "هويت واقعى و آفلاين" ما چگونه آنلاين مى آيد و برملا مى شود. اين كامنت من، كامنت تو، كامنت همه، گوشه هاى از "هويت آفلاين" ما را برملا مى سازد. بيخود نيست كه سازمانهاى استخباراتى شخصيت ما را از لايك هاى ما تحليل مى كنند.

به باور من اين صفحه براى فرهاد دريا يك آزمون است. دريا هميشه سه متر بالاتر از روى استيژ با مردم سخن گفته است. فيسبوك استيژ نيست. من عميقا باور دارم كه دريا آدم مهربان و خوش قلب است. بسيارى از آهنگهاى دريا را دوست دارم. اين غزل "خورشيد من" مرا مى گيرد و نيشه مى كند. برداشت من اينستكه، سحر صداى دريا در اين آهنگ به شكل باورنكردنى كارساز و افسونگر است. تصور نمى كنم شناخت و احترامى كه من به دريا دارم، اينهاى كه مى آيند و مى نويسند: "صدقه ات شوم!"، "درد و بلايت را نبينم!" داشته باشند. شما از مرحوم حاجى سيفو هيچ وقت نمى خواهيد كه "جان لينن" حوزه زبان فارسى و پشتو باشد. همچنان اميدوارم كه درياى عزيز، لاقل ، تاپيك فقر و حقوق زنان را بعنوان سوژه ى سروده هايش مد نظر داشته باشد...گفتم اين صفحه براى دريا يك آزمون است. مديريت درست اين صفحه، مى تواند جلو بسيارى از تنش ها را بگيرد. به باور من دريا بزرگتر از آن استكه در محاصره "صدقه گويان" دلخوش و محصور بماند. مى توان با هارمونى آرامتر بود، تا قطبى نگهداشتن فضا.

يادم نرود كه اين مرحوم، مغفور(گر چه اهل باور نبود) مارك تواين مى گويد: خشم زهرى استكه بيشترين آسيب را به همان رگى كه در آن نگهدارى مى شود مى رساند، تا بالاى آن چيزى كه مى خواهيم بريزيم.
به نظرم نتوانستم بسيار زيبا ترجمه كنم. شما آنرا ترجمه كنيد.
Anger is an acid that can do more harm to the vessel in which it is stored than to anything on which it is poured.

به قول انگيسى زبان ها:
Everybody smile! There is more pleasure in harmony

جستجو در کابل پرس