Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 76081

سردمدارانِ جنایتکار،غرق در منجلاب تضادها

6 سپتامبر 2013, 04:17

ا
امروز بر کسی پوشیده نیست و همگان به خوبی آگاهیم که اگر محمد عرب و جانشینان وی جهت دعوت(!) به اسلام و گسترش آن شمشیر نمی کشیدند و به اسلحه و سرکوب و تهاجم و تجاوز متوسل نمی شدند، اساساً دین و مذهبی به نام اسلام در همان مکه دفن می شد و خبری هم به امروز ما نمی رسید. حداکثر اینکه شصت هفتاد نفر اراذل و اوباشی که به همراه محمد از مکه گریخته بودند و در خوش خیالانه ترین باور، مجموع آدم هایی بودند که جذب پیام و بشارت اسلام شده، برای مدت زمانی کوتاه فرقه ای تشکیل می دادند و سپس در دالان های تاریک تاریخ پراکنده و نیست و نابود می شدند.

آن سخنان و آیات و اوهام محمد در مکه که طی سیزده سال با سماجت تکرار شد، به قول معاصران وی تماماً علوم اولین و افسانهء پیشینیان بود و حرف تازه ای نداشت و یا به بیان فتحعلی آخوندزاده « تکرار اباطیل تورات و انجیل» بود. تکرار قصه های احمقانه و مبتذل قوم لوط و هاروت و ماروت و ابراهیم و از این قبیل اراجیف بود. بیش از هزار آیه دربارهء شرح حشر و قیامت و روز جزا، حجم و ابعاد هول انگیز یاوه گویی و مهمل بافی به منظور تحمیق انسان را نشان می دهد. محمد در مکه که بود، مدام یاوه می بافت و آیه می تنید و جهلیات جعل می کرد. در مدینه هم یا مشغول جنگ بود و یا مشغول جماع. بسیار آیاتی که در مدینه نازل شد، در حقیقت نه« وحی منزل» بلکه« وحی انزال» بود.

وضع محمد در آن دوران شبیه به شخص کری بود که جُک و لطیفه ای را که در جمعی گفته شده بود و همه خندیده بودند، تکرار می کرد و انتظار داشت که حضار دوباره بخندند. و چون نمی خندیدند مگر به ریش وی، آنوقت رحمانیت و رأفت اسلامی بر او غلبه می یافت و زنجیرهای علی را باز می کرد و رهایش می کرد تا با یک ضربت ذوالفقار سر« نصربن حارث» سخنور و دانای عرب را بر زمین بیاندازد.

محمد بت های کعبه را نابود کرد و خود به جای آنها نشست. تا ابد باید بر او و خاندانش درود فرستاد و از گور و استخوانهای اینان طلب شفاعت نمود. محمد دشمن خدا و دشمن تخمهء خدا در وجود انسان بود. چون تنها از طریق کشتن خدا در وجود انسان می توانست مرجعیتی بیرون از انسان بسازد تا فاعلیت و عاملیت آدمی بر سرنوشت خویش را نقض و از وی خلع خرد کرده و برده و بنده و عبد و عبیدی برای مقاصد خود کارسازی کند. مرجعی به نام الله ساخت که حتا پااندازی و دلالی محبت برای محمد را پیشه خود کرده بود.

دینکاران و متولیان اسلام هر مخالفت و شک و نقد و انتقادی را در طول تاریخ اسلام با منطق قاطع و برندهء محمد، پاسخی به تیزی ِ لبهء تیغ داده اند. در پشت رحمانی ترین آیه های الله یک شمشیر تیز خوابیده است. به قول جناب منوچهر جمالی:" اسلام رحمانی آیه اول از سورهء غضب است". ( برگرفته از نوشته های روشنگرانۀ سیامک مهر )
siamakmehr yahoo.com

جستجو در کابل پرس