Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 76221

عوامل چالش زا میان گفتمان اسلام و لیبرالیسم

11 سپتامبر 2013, 22:32, توسط Jamaheed

نقد وانتقاد يک اصل مسلم است
مدافعان اسلام امروزسکوت منتقدین را ميخواهند. از اسلام محمد تا امامان وسران شيعه تا اسلام حکومتی و اسلام امروز، همه وهمه قابل نقداست. اسلام دين اسارت است زيرا آزادی را برای فردنميخواهد ودر تضاد با حقوق زن و حقوق بشراست. وقتی گفته ميشود که دين اسلام بنفع ما نبوده است، اين امر يک کينه نيست، بلکه شواهد تاريخی زياد است و همه پژوهشگرانی که مستقل بوده ودر پی توجيه اسلام ودروغپردازی نبوده اند و تحقيق وبررسی کرده اند، باين امر اعتراف دارند. طرفداران اين دين ميخواهند چشم های مردم را ببندند. هيچ چيزی در اين دين مقدس نيست، انسانها اين دين را ساخته اند و آن محصول جامعه و تاريخ است. بعلاوه همانطور که گفته شد نقد خرافات مردم و کج فکری آنها ممنوع نيست وبلکه درست است. کرنش به خرافات نبايد کرد. در تاريخ جهان افکار ارتجاعی و شوينيستی و ناسالم در ذهن مردم بسيار بوده است. همانگونه که به ليبراليسم و مارکسيسم ويا هر ايدئولوژی ديگری ميتوان انتقاد کرد ، به اسلام ومسيحيت و يهوديت و غيره نيز ميتوان نقد نوشت. کسانی که سعی در جلوگيری دارند خواهان بسته نگه داشتن ذهن مردم هستند. آنها نگران فروريختن قطعی اسلام اند. انتقاد از اسلام را فراموش نکنيم، زيرا مردم این خطه از اين دين زيان بسيار ديده اند.
در جامعۀ ايران متفکرونويسنده و پژوهشگردر دوره های گوناگون اسلام را به نقد کشيده واين امرنه تنها حق هريک از آنها بوده است بلکه بعلاوه آنها اين ضرورت را خوب تشخيص داده بودند. ميرزا آقاخان کرمانی، صادق هدايت، علی دشتی، شجاع الدين شفا، آرامش دوستدار، دلارام مشهوری، دکتر روشنگر، علی ميرفطروس، باقر مومنی، وبسيار کسان ديگر در نقد اسلام نوشته اند. انديشمندانی بسياری نيز از ديگر کشورها در انتقاد اسلام نظر ارائه نموده وباشجاعت افکار خويش را در جامعه عرضه نموده اند. ازآنميان ميتوان از انديشمند بزرگ فرانسوی ولتردر قرن 18 و از فيلسوف معاصر فرانسوی "ميشل اونفری" ياد کرد.
ولتر نويسنده وفيلسوف آزاد انديشی بود. او درمبارزه فلسفی خود ميگفت زشتی ها را بايد به نقد کشيد و بويژه زشتی برای او خرافات، دين ومذهب کاتوليک بود، برای او هدف اين مبارزه بر عليه بيعدالتی، خودسری، تاريک انديشی ونادانی وآنچه که ضد انسانيت و عقل ارزيابی ميشد، بود. اولين اهرم ولتر هجوو طنز وبه ريشخند گرفتن رسوم واعتقادات مذهبی در افکار عمومی بود. نگاه او هم به ريشخند ميگرفت وتقدس زدائی مينمود وبا کلام گزنده در نوشته های گوناگون مردم و جامعه را بانتقاد ميگرفت و هم فلسفی بود و مقولات را به نقد ميکشيد که ازجمله در اثر او"واژه نامه فلسفی" که در 1764منتشر شد ما شاهد آن هستيم. او ميگفت:"امروزه فناتيسم يک ديوانگی مذهبی است، اين بيماری با يک جوش چرکين آغاز ميگردد." انتقادات او به کتاب مذهبی کاتوليک ها فراوان بود ودر اين زمينه طی 1760 تا 1778 بيش از بيست نوشته در رد دين و خرافات، معجزه و خدا، تورات و مسيحيت منتشر ساخت. ولتر به دين يهوديت و نيز به مسحيت بانتقاد سخت دست زد و درباره مسيحيت نوشت: "تا زمانی که نادان ها وجوددارند اديان نيز وجود خواهند داشت و مسيحيت مسخره ترين، واهی ترين وخونبارترين دينی است که دنيا را آلوده کرده است". از جمله کارهای او نوشته تراژدی بنام "فناتيسم يا محمد" که در 1736 تدوين گردید، در باره اسلام است. از نظر او موسی يک جادوگربود، عيسی يک يهودی فناتيک بود ومحمد پيامبری دروغين ونيرنگ باز است. این نقد ها موجب روشنگری در اروپا شد و در نهایت دین از ساختار دولت جدا گردید و در نتیجه اروپا چهار نعل بسوی ترقی و شگوفائی تاختن گرفت.
"ميشل اونفری" فيلسوف معاصر فرانسوی در اثر خود "رساله خدا ناپرستی" که در سال 2005 منتشر شد، مينويسد سه دين يهوديت و مسيحيت واسلام نسبت به عقل و هوشياری کينه دارند، نسبت به آزادی کينه دارند وطرفدار تعبد وتسليم فرد هستند. درباره قرآن ميگويد اين کتاب سرشار از تناقض است ومعجزه ئی درکار نيست و محمد خواهان نابودی مخالفان است تا ثروت های آنانرا از آن خود کند ويا به ياران خود تقسيم کند. اسلام جنبه های منفی اديان ديگر را جمع کرده وخودرا دين برتر وامت منتخب ميداند وبهمن خاطر به خشونت وجنگ تمايل دارد.
هريک از نظرات بيان شده کلام قطعی و مقدس نيست، همانگونه که سخنان کتابهای مذهبی هريک از نظرات بيان شده کلام قطعی و مقدس نيست، همانگونه که سخنان کتابهای مذهبی نيز قطعی و مقدس نميباشد. آنچه که مهم است سيال بودن انديشه نقد است. مستبد وسانسورگر خواهان محدودنمودن ويا حذف سخن مخالف هستند. ما وجامعه ما نيازمند توسعه روح نقاد هستيم، در تمامی عرصه ها گسترش انتقاد سالم وشجاعانه يک ضرورت است. بگذاريد زبانها و قلم ها آزاد باشند. (بر گرفته وتلخیص از مقالۀ دکتر جلال ایجادی در نشریۀ اخبار روز.)

جستجو در کابل پرس