Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 76770

اشرف غنی احمدزی، طالبی که می خواهد رییس جمهور شود

6 اكتبر 2013, 16:28, توسط پرویز "بهمن"

جنگ ؛ اصلا برسر لحاف ملا نصر الدین است ؛ پشتونها زیاد تقلا به خرچ میدهند تا غیر پشتونهای این سرزمین زیر نام جعلی " افغان" که در زبان انگلیسی معنای سگ شکاری را میدهد حتما وحتما باید زعامت وقیادت یک اوغان " خر" را یعنی یک پشتون را قبول کنند؛ برای پشتونها مهم نیست که این " خر" زمانی در دانشگاه های امریکا استاد بوده ویا هم درپس کوچه های پشاور مانند قطب الدین هلال برای گرفتن معاش از دست صاحبمنصبان آی اس آی در صف ؛ ساعتها انتظار بوده است؛ مهم نزد فاشیستان پشتون ؛ انحصار قدرت قومی است که باید به هرنحوی که میشود باید در رأس اهرم قدرت ، یک پشتون قرار بگیرد.
درعصر حاضر که امریکا یکه تاز میدان است؛ پشتونهای امریکایی با تمام قوت توانسته اند تمام اهرم های قدرت را تصاحب کنند، این پشتونها به بهانهء پشتون بودن طالبان غیر مستقیم از امریکا وجامعهء جهانی باج میگیرند؛ آنها به امریکایی ها میگویند که : اگر هریک ازما پشتونهای امریکایی در رأس قدرت قرار بگیریم ؛ افغانستان را به سمت منافع غرب وامریکا سوق میدهیم، اگر ما در رأس قدرت قرار نگیریم ؛ جنگ طالبان همچنان ادامه پیدا میکند وثبات سیاسی برهم میخورد وکشورهای مثل ایران وروسیه وچین وهند که به اصطلاح خودشان ؛ ازقدیم الایام حامی (شمالی تلوالی) می باشند دربازیهای منطقوی دست بالا پیدا میکنند وافغانستان نیز به سمتی حرکت خواهد کرد که منافع غرب خصوصا منافع امریکا صدمه ببیند.
جالب این است که تاکنون که همین اشخاص وحامیان شان از اولین روز کنفرانس ( بن) تا ایندم ؛ هم به میخ کوبیده اند وهم به نعل. اگر این اشخاص خودشان ویا نزدیکان شان برسر قدرت رسیده اند؛ هیچگاهی حرفی از اشغال افغانستان توسط امریکا وقوت های غربی بزبان نیاورده اند؛ بلکه آنرا به نحوی توجیه نموده اند ؛ ولی هرزمانیکه یک غیر پشتون در رده های بالای نظام مقرر می شود؛ آنگاه غیرت پشتونوالی واسلامی وجهادی همینگونه اشخاص بجوش آمده وزمین وزمان را بدندان می گزند که افغانستان یک کشور اشغال شده است ؛ ونیروهای خارجی به حمایت اقلیتهای قومی بنیاد این کشور را ازبیخ می کنند ، همین اشخاص حامی طالبان گردیده وطالبان بحیث نیروی مقاومت مسلح ؛ دررسانه هایشان تبلیغ وتبجیل میگردند.
تاکنون سیاست پشتونهای اقتدار گرا چه در داخل ارگ وخارج آن براساس طالب پروری ادامه داشته است؛ نزد این چنین پشتونها هم دولت کابل غیر مشروع بوده وهم مشروع.
چنان به نظر میرسد که همین سیاست کماکان با بقدرت رسیدن هریک از ذوات محترم : اشرف غنی احمدزی؛ حشمت غنی احمدزی؛ سرور احمدزی، عبدالرب رسول سیاف، عبدالرحیم وردک، قطب الدین هلال ، سید اسحاق گیلانی، زلمی رسول؛ قیوم کرزی وامثالهم به همین شیوه ادامه می یابد.
این ذوات محترم بخاطر نفاق افگنی وایجاد اختلاف میان غیر پشتونها ازسیاست: " تفرقه بینداز وحکومت کن" کار گرفتند؛ درحالیکه منشأ و آبشخور فکری همهء این ذوات محترم یکی است ولی بازهم بخاطر تحمیق واستحمار یا خرسازی غیر پشتونها هرکدام خودشان را کاندید مستقل جلوه میدهند.
این ذوات محترم ؛ موفق شدند تا میان قوت های متحد شمال درز ایجاد کنند؛ اشرف غنی احمدزی با انتخاب جنرال عبدالرشید دوستم بحیث معاون اول؛ اولین ضربهء کاری را بر پیکر اتحاد غیر پشتونها وارد کرد. درحالیکه تا قبل ازین انتخاب ؛ همهء متعصبین پشتون از اشرف غنی حمایت میکردند ولی با انتخاب جنرال دوستم توسط اشرف غنی احمدزی؛ یکعده حامیان قبلی او به اشرف غنی گوشزد کردند که جنرال دوستم یک جنایت کار وقاتل طلبه های اسیر درشمال افغانستان است واو به هیچ رژیم وحکومتی وفادار باقی نمانده است ؛ باید هرجه زودتر اشرف غنی احمدزی درین زمینه تجدید نظر کند و إلا با بدنامی تاریخی مواجه خواهد شد.
پرواضح است که اشرف غنی احمدزی نیز از پیامدهای انتخاب خود آگاه است ومیداند که جنرال دوستم منفورترین چهره نزد پشتونهاست ولی او بخاطر ایجاد نفاق ودرز انداختن به پشتونها همان جوابی را میدهد که گلبدین حکمتیار در سالهای راکت پرانی خود به پشتونها گفته بود وآن اینکه:
من ازجنرال دوستم بحیث یک دانگ برضد آنانیکه استفاده میکنم که اورا جنرال دوستم ساختند. حتما اگر اشرف غنی احمدزی به پیروزی برسد؛ بعداز آنکه پاهای قومی اش بقدرت محکم کرد؛ به سروقت جنرال دوستم هم میرسد واورا یا ترور ویا هم بحیث جنایتکار جنگی به مقامات سازمان ملل متحد تحویلش میدهد.

عبدالرحیم وردک نیز با انتخاب حسین انوری بحیث معاون ریاست جمهوری ؛از همین روش استفاده کرد. دکتر عبدالله نیمه تاجیک ونیم پشتون نیز با انتخاب خانمحمد رئیس سابق اطلاعات گلبدین ؛ پشتیبانی اکثریت غیر پشتونها وحتی پشتونهای مدرن وغربگرا را ازدست داد ودرگام گذاشتن بسوی انتحار سیاسی یک قدم نزدیکترشد.
ازجانب دیگر، تعدد این قدر اوغان برای احراز مقام عالی ترین پوست اجرایی در انتخابات سال آینده ؛ یک پیام مغشوش وغیر شفاف دیگررا هم به جامعهء جهانی میرساند که همانا: پشتونها اکثریت نفوس این کشوررا تشکیل میدهند واین پشتونها استند که حتی با داشتن پاسپورتهای امریکایی حق رئیس جمهور شدن را دارند.
اگر به عوض سرور احمدزی ؛ یک هزاره ویا ازبک وتاجک امریکایی وآلمانی ویا نارویجی خودش را کاندید میکرد آنگاه غالمغال وغوغای اوغانها گوش خلایق را تا آسمان کر می ساخت که گویا: اقلیتهای قومی با زور وپاسپورت کشورهای خارجی؛ درخاک افغانها میخواهد إعمال قدرت نمایند.
اما حالا که سرور احمدزی، یک عضو برجستهء حزب دموکرات امریکا با پاسپورت وزور امریکا خودش را کاندید کرده است از سنگ صدا می براید ولی از اوغان نه.
سیاست مداران پشتون همیشه سیاست اکثریت واقلیت را درطول تاریخ نه با احصاییه گیری دقیق نفوس بلکه باهمین نمایشات مضحک برای جامعهء جهانی ارائه داده اند.
وقت آن فرا رسیده است تا غیر پشتونهای این کشور بخود بیایند وبا این بازیهای مسخره وتوهین آمیز قبایل اوغان برای ابد وداع گویند. درقدم اول باید یک کاندید مطرح از میان غیر پشتونها با این شعار باید وارد میدان شود که نام افغانستان را که یک نام قومی است به زباله دان تاریخ بسپارد. وساختار نظام را از شکل سنتی وقدیمی آن به سوی نظام غیر متمرکز وحتی ایجاد جمهوریتهای مستقل وجدا گانه هدایت کند.
تا وقتیکه نام این کشور بنام " افغان" یعنی سگ شکاری باقی می ماند ؛ بحران اعتماد ملی؛ نفاق وشقاق، اکثریت واقلیت؛ سنی وشیعه ؛ هندو ومسلمان وغیره نیز کماکان ادامه می یابد.
ما به رئیس جمهوری نیاز داریم که برنامهء مشخص برای ایجاد کشور جدید با ساختارهای جدید دولتی درچارچوب سازمان ملل متحد داشته باشد.

جستجو در کابل پرس