گرچه با موضوع مقاله ارتباط مستقیم ندارد، اما از موضوع به کلی دورهم نیست.
دو هفته قبل در منطقه افشار کابل در عروسی یکی از دوستان هزاره ما دعوت شده بودم.
دو برادران هزاره با دو دختر پشتون ازدواج کردند. یک دختر از عمق پکتیا و دیگری از لوگر.
یک زوج هردو محصلین فاکولته طب ننگرهار، داماد دومی مشغول تجارت بین دوبی و افغانستان.
چیزی جالب برای من، خواننده کابل پرس? که هر روز پیام ها و مقاله های مسموم کننده و پُر از
انزجار قومی را میخواند، درین عروسی این بود که:
برای هیچ یک از مهمامنداران و مهمانان موضوع هزاره بودن یا پشتون بودن مطرح نبود. بعضاّ
برای تائید دوستی شان باهمدیگر میگفتند، " برای ما سنی یا شیعه بودن هیچ مهم نیست. ما از صد ها
سال باهم خیشی (خویشاوندی) کرده ایم". من یکبار هم از کسی نشینیدم، که بگوید، برای ما هزاره بودن یا
پشتون بودن مهم نیست، بلکه فقط از تفاوت مذهب شان یادآوری میکردند و آنهم برای شان مهم نبود.
پسران نازنین هزاره و پشتون با هم اتن افغانی میرقصیدند و دختران نازنین هردو قوم رقص پیشپوی هزارگی.
درین شب خیلی احساس خوشبختی کردم و آرزو کردم، کاش چند تا ازتنگنظران کابل پرس نیز در آن
محفل سهم میگرفتند.
گرچه با موضوع مقاله ارتباط مستقیم ندارد، اما از موضوع به کلی دورهم نیست.
دو هفته قبل در منطقه افشار کابل در عروسی یکی از دوستان هزاره ما دعوت شده بودم.
دو برادران هزاره با دو دختر پشتون ازدواج کردند. یک دختر از عمق پکتیا و دیگری از لوگر.
یک زوج هردو محصلین فاکولته طب ننگرهار، داماد دومی مشغول تجارت بین دوبی و افغانستان.
چیزی جالب برای من، خواننده کابل پرس? که هر روز پیام ها و مقاله های مسموم کننده و پُر از
انزجار قومی را میخواند، درین عروسی این بود که:
برای هیچ یک از مهمامنداران و مهمانان موضوع هزاره بودن یا پشتون بودن مطرح نبود. بعضاّ
برای تائید دوستی شان باهمدیگر میگفتند، " برای ما سنی یا شیعه بودن هیچ مهم نیست. ما از صد ها
سال باهم خیشی (خویشاوندی) کرده ایم". من یکبار هم از کسی نشینیدم، که بگوید، برای ما هزاره بودن یا
پشتون بودن مهم نیست، بلکه فقط از تفاوت مذهب شان یادآوری میکردند و آنهم برای شان مهم نبود.
پسران نازنین هزاره و پشتون با هم اتن افغانی میرقصیدند و دختران نازنین هردو قوم رقص پیشپوی هزارگی.
درین شب خیلی احساس خوشبختی کردم و آرزو کردم، کاش چند تا ازتنگنظران کابل پرس نیز در آن
محفل سهم میگرفتند.