Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 77923

سوداگران سیاه سخن یا افزار نحس تفرقه و نفاق در میان اقوام و ملیتهای محروم کشور

24 نوامبر 2013, 14:11, توسط بخمن

بهمن خان داری کم کم مثل ادم بحث میکنی! تو کابل و کابلیان شریف ومظلوم را بار بارهمه و همه فاحشه و بچه شیر و پراته خطاب دادی با ان مرد تریاک کار بابری.... نیز دشنام ها ی رکیک را نثار مردم ما کردید! به حق که خوب و بد در هر کجا وجود دارد کابلیان نیز به دوبخش تقسیم شده میتوانند اصلی و نقلی و یا به پنداشت خودت نسل دو و سوم کابلی شده ها مثل خیر خانه و اکثر غرب کابل یا شرق کابل که هزاره پتان شمالی ها و قندهاری و هراتی حتی هندوستانی ها خرابات............
انصاف نیست همه را با ترازو تلقاق وزن کرد! پنجشیر چه قهرانی دارد که دیگر جا ها ندارد؟ کدام شمشیر را زده که دیگران نزده, جهاد, چور چپاول, ادمکشی, بم باردمان , غصب داری ملت..........؟ هر گروه قومی ستمی مشمل جرم و جنایت و بدبختی ملت فقیر و نفرین شده ما شده است قهرمان تراشی برتری جوی سمت گرایی کار روشنفکر نیست کار قوم گرا ها و فاشستان برتری جویان است, فرق فاشیت پتان , هزاره و تاجک شمال وجود ندارد .

شفیع دیوانه , دیوانه نبود روزگار او را دیوانه ساخت چون درد و رنج روزگار او را در پهلوی مزاری خبیث قرار داد, هزار ها جرم و جنایت ناکرده را مخالفین اقلیت هزاره به او نسبت دادن از حمله فاشیستان نظاری و پتانی به حق که ادم هایش مثل هر تفنگ بدست از جرم و جنایت خالی نبوده ولی نامردانه خر کار نا کرده را به او به مسعود دوستم گلبدین سیاف ... نسبت دادن کاریست خطا و شرم اور ,او هزاره نبود در مکتب اسپین کلی افشار درس خواند حتی مکتب حربی را چند صبا تعقیب و روسیه رفت......... بگفته تعدادی از مردم افشار او اهل پغمان است کسانی هم او را از قوم افشاری و بیات پنداشته ولی بیشترینه او را ترکمن میگویند که ساکن کابل و ناحیه افشار بوده او هزاره نیست هزاره ها دارند به دنبال یار گری ترکمن را هزاره میسازند چنانچه یک تعداد ازبک ها هزاره را ترک جا میزنند ... من وحدت و حلقه مزدورمزاری ادمکش جنایت پیشه قاتل بمانند نظار حزب اسلامی اتحاد جنبش گروه محسنی............ میدانم , این ها اب را به اسیاب دشمن !! سرازیر کردند هزاران جار و جنجال را به مردمان فقیر کابل و کابلنشینان و شمالی و پجنشیر و هزاره ازبک .............. خلق نمودند .

بمن نسبت نا روا زده وگوش زد به ارامی میکنی اما خود اغاز گر و بد زبانی فراوانی داری در باره همه و کابلی ها , لومانی گربز......همه و همه یک فرد است او بهمن پنجشیریست, سران پنجشیر مثل سران سایر اقوام نفرین شده و محکوم تاریخ از هیچ خیانتی در حق ملت بخصوص سایر اقلیت ها و مردم کابل کوتایی نکرده اند و این را نه تو نه من نه ان هزاره و نه ان ازبک ... نمی توانیم از پشانی انان پاک نمایم .

من نجیب خاین به وطن و مردم و حزب وطن را با حلقه نامرد و قوم گرا اش در حال و گذشته محکوم کرده بخصوص این نامرد پتان پاکستانی بایانی که خانم اش تاجک است و در گروه پرچم و سرزمین شیر مردان تاجک (شمالی) رشد و در پناه جنبش دوستم خورد و خوابید و به ارپا رسید, بدون تهمت و دشنام به خانواده اش ادم احمق نادان بیسواد و قوم گرا در نهایت کسی میدانم که میخواهد باطل را برحق سیاه را بر سفید پیرزو گرداند ,

تصور باطل تان , من هرگز بنام هزاره و غزنوی نیامده هرگز قصد دروغ و تهمت منافقت ونفاق ندارم , غزنوی که تنها دوپیامش را بخاطر ذکری که شما در حق این حقیر کرده و گفته بودید به این نام ها امده ام را ( همان حرف های پوج یک تعداد دوستان هزاره و پتان )خواندم او واضع گفته که هزاره است و وحدتی مزاری پرست از گروه ی ادم نادان ,قاتل" مزاری" پشتیانی کرده, من بدون هیچ امتیاز و برتری از مظلومین حق تلف شده بر باد رفته کابل استم نسل سوم چارمی نیستم , تاجک هستم وپرچمی حقایق گروه ما حزب وطن (پرچم) از بزرگ تا کوچک رهبری و سیاست های ما رامی پذیرم نمی گویم از همه خطا فارغ بودیم.... من هر گز مجاهد هشت ثور نشده ام, مثل پرچمی های شمالی و پنجشیر مرده پرست وعکس دزد سر گردنه را به اتاق ام اویزان نکرده ام چرا که یک عمر با هم جنگیده و کشت و خون کرده ایم دو قطب هم دیگر بودیم سست پیمانی های اخیر اش با ما قتل بی رحمانه رفقا ما در دوران گویا جهادو بعدها زیر نام کودتا دوستم یادم نرفته اگر او را فرشته بگویم یا بخاطر اینکه ظاهر تاجک است شاید همتباری من باشد عکس اش بالای سرم غرغره بکنم پیش چار تا دوست و دشمن شرمنده و اعتراف غیر مستقیم به حقانیت او و غلط بودن خودما خواهد بود, چنانچه ان شاعر مکرویان نشین که سیا سر اش از مردمان شویه کابل دختر هاشمی و دها در را زده و امتیاز طلبی های شخصی ازپرچمی ها در یافت میداشت یا هذیان گویی های مزدک و برادرش روز های اول امدن لشکر ظلمت شمال و شمالی جنوبی بکابل و یا حرکت رفیق جبهه نرفته و کارکن حرفوی حزبی ما ان جنرال "برادر عبداله عبداله قندهاری" که با پوشیدن جمپر امریکایی و اویزان کردن دستمال مسعودی بر دوشش میخواست کارت عضویت سرخ همه حتااز خود بزرگتر ها را جایگرین سبز نماید!! مرتکب این حرکات نابخردانه شدند ] نمی شوم !! من تا پای مرگ راهم را خواهم رفت با هر ادم غلطی مبارزه خواهم کرد .

همه اقوام وطنم گوشت و پوست وجودم است اگر پتان های ناقل براه حقیقت و انسانیت روان شوند که نمی شوند انان نیز هموطن و هم مذهب بدون امتیاز با ما و همه برابر خواهد بود , پجنشیری مثل هزاره ها و در کنار انان به همان شغل های که ان ستمدیدهگان تاریخ سر و کار داشتند ,مصروف بودند یعنی قشری از تاجک با هزاره یکسان زیر ظلم ناقلان پنجاب قرار مثل ترکمن و ازبک بار مظالم در کابل و والسوالی شانرا کشیدند!! با این همه انسان نباید مبارزه خود را یه یک جا و یک گروه از مردم تمرکز دهند هر چه در هر گوشه وطن مظلوم و زیر ظلم بود هندو یا مسلمان سیا بود یاسفید هراتی یا کابلی ! حاطرت جمع باشد که دشمن پنجشیر نیستم!

خوب جناب بهمن یا لومانی................ میدانم وجدانت در برابر من و حرف هایم قرضدار و محکوم است!! بیشتر از این خوابت را حراب نخواهم کرد میگزارمت تا با ز بخواب های شیرینت پنکی بروی یا هو

جستجو در کابل پرس