Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 77208

اسلام و دولت در افغانستان

28 اكتبر 2013, 21:27

برگرفته از سایت سیامک مهر در باره اسلام:

در بارهء حقیقت اسلام ما دائماً خود را گول می زنیم و یا بطور تاریخی خود را فریب داده ایم و یا فریبمان داده اند و در هر صورت این قصه همچنان ادامه دارد و تلفات می گیرد. امروز بر کسی پوشیده نیست و همگان به خوبی آگاهیم که اگر محمد عرب و جانشینان وی جهت دعوت(!) به اسلام و گسترش آن اصل منحوس "جهاد " را از سوی الله بخورد عربهای زن باره نمی داد و بر اساس آن شمشیر نمی کشیدند و به اسلحه و سرکوب و تهاجم و تجاوز متوسل نمی شدند، اساساً دین و مذهبی به نام اسلام در همان مکه دفن می شد و خبری هم به امروز ما نمی رسید. حداکثر اینکه شصت هفتاد نفر اراذل و اوباشی که به همراه محمد از مکه گریخته بودند و در خوش خیالانه ترین باور، مجموع آدم هایی بودند که جذب پیام و بشارت اسلام شده، برای مدت زمانی کوتاه فرقه ای تشکیل می دادند و سپس در دالان های تاریک تاریخ پراکنده و نیست و نابود می شدند.
آن سخنان و آیات و اوهام محمد در مکه که طی سیزده سال با سماجت تکرار شد، به قول معاصران وی تماماً علوم اولین و افسانهء پیشینیان بود و حرف تازه ای نداشت و یا به بیان فتحعلی آخوندزاده « تکرار اباطیل تورات و انجیل» بود. تکرار قصه های احمقانه و مبتذل قوم لوط و هاروت و ماروت و ابراهیم و از این قبیل اراجیف بود. بیش از هزار آیه دربارهء شرح حشر و قیامت و روز جزا، حجم و ابعاد هول انگیز یاوه گویی و مهمل بافی به منظور تحمیق انسان را نشان می دهد. محمد در مکه که بود، مدام یاوه می بافت و آیه می تنید و جهلیات جعل می کرد. در مدینه هم یا مشغول جنگ بود و یا مشغول جماع. بسیار آیاتی که در مدینه نازل شد، در حقیقت نه« وحی منزل» بلکه« وحی انزال» بود.
محمد بت های کعبه را نابود کرد و خود به جای آنها نشست. تا ابد باید بر او و خاندانش درود فرستاد و از گور و استخوانهای اینان طلب شفاعت نمود. محمد دشمن خدا و دشمن تخمهء خدا در وجود انسان بود. چون تنها از طریق کشتن خدا در وجود انسان می توانست مرجعیتی بیرون از انسان بسازد تا فاعلیت و عاملیت آدمی بر سرنوشت خویش را نقض و از وی خلع خِرد کرده و برده و بنده و عبد و عبیدی برای مقاصد خود کارسازی کند. مرجعی به نام الله ساخت که حتا پااندازی و دلالی محبت برای محمد را پیشه خود کرده بود.
حقیقت این است که تا انسان خدا را در وجود خویش نشناسد و خرد خودش را مرجع افعال و اندیشه هایش نداند، هیچ راهی به آزادی پیدا نخواهد کرد و همواره هستی و زندگی و منزلت انسانی اش ملعبه و مضحکه و بازیچهء دست شیادان و شارلاتان ها و پیامبران و امامان و آیت الله ها وملا ها و واسطه ها و دلال های ریز و درشت سنتی و مدرن خواهد بود و در حقیقت بت پرست است.
دینکاران و متولیان اسلام هر مخالفت و شک و نقد و انتقادی را در طول تاریخ اسلام با منطق قاطع و برندهء محمد، پاسخی به تیزی ِ لبهء تیغ داده اند. در پشت رحمانی ترین آیه های الله یک شمشیر تیز خوابیده است. به قول جناب منوچهر جمالی:" اسلام رحمانی آیه اول از سورهء غضب است".
در واقع ماهیت اصلی اسلام را بیشتر از هرکجا در زبان و ادبیات قرآن می توان یافت. بالغ بر یکصد و شصت مرتبه از کلمهء قتل و کشتن و بیش از یکصد و سی بار از لغت موت و مرگ سخن رفته است. حتا آیاتی از قرآن که اسلامزده ها معتقدند که به لحاظ سخنوری و فصاحت و بلاغت تنه به تنه شعر می زند، اشعاری است که با قتلوا- قتلوا و ولاالضالین- ولاالضالین و لعنت لعنت قافیه هایش ردیف شده است
siamakmehr yahoo.com

جستجو در کابل پرس